صفحه 6 از 7 نخستنخست ... 234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 60 , از مجموع 61

موضوع: آموزش عکاسی

  1. #51
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    عکاسی از منظره
    افرادی که اهل طبیعت هستند معتقدند که از تمام فصول و صحنه هایی که در طبیعت وجود دارند می توان تصاویر زیبا و چشم نواز به ثبت رساند. در این شماره به ارایه نکاتی در خصوص عکاسی از منظره می پردازیم.











    3b25a0b22739c586ac29822ae4e89c9e









    افرادی که اهل طبیعت هستند معتقدند که از تمام فصول و صحنه هایی که در طبیعت وجود دارند می توان تصاویر زیبا و چشم نواز به ثبت رساند. در این شماره به ارایه نکاتی در خصوص عکاسی از منظره می پردازیم.
    ● تعریف منظره
    منظره به کل یا بخشی از طبیعت گفته می شود که از یک منظر یا زاویه خاص به آن نگریسته شده باشد. طبیعت، موضوع همیشگی و جدایی ناپذیر عکاسی از منظره به شمار می رود، به همین دلیل است که به عکاسی از منظره، عکاسی از طبیعت نیز گفته می شود. به طور معمول در چنین عکس هایی حضور انسان یا حیوان به چشم نمی خورد، مگر اینکه حضور آن ها مفهومی خاص داشته باشد. در چنین شرایطی باید اندازه تصویر انسان یا حیوان نسبت به کل تصویر کوچکتر باشد.
    به عقیده برخی از صاحبنظران ساحل دریا، شهر و بناهای ساخته شده به دست انسان را نباید جزو طبیعت به شمار آورد و تصاویری که دربردارنده دریا و شهر هستند را باید چشم انداز دریا یا شهر به شمار آورید. از آنجا که معادل انگلیسی عکاسی از منظره، لنداسکیپ (Landscape) – لند به معنای زمین- است می توان این گفته صاحبنظران را به جا دانست و عکاسی از منظره را فقط به زمین و طبیعت بکر و دست نخورده محدود کرد. با این حال، حتی اگر در یک منظره طبیعی، یک خانه روستایی در دور دست ها، شهری در امتداد افق یا جاده ای در قسمت جلو تصویر ظاهر شده باشد باز هم می توان این عکس را جزو عکس های منظره به شمار آورد. اصطلاح منظره یا چشم انداز شهری (Urban Landscape) به عکس هایی گفته می شود که به سبک عکاسی از طبیعت اما از فضای شهری گرفته شده باشد به این معنی که نحوه نگاه عکاس به ساختمان ها، مکان ها و خیابان ها، باید همانند نگاه او به کوه و درخت ها در طبیعت باشد.
    ● سبک های عکاسی منظره
    در زمینه عکاسی از منظره، تا به حال سه سبک شناخته شده است که عبارتند از:
    ۱) سبک نمایشی، مستقیم یا توصیفی مستقیم (Representational)
    ۲) سبک امپرسیونیستیک یا احساسی (Impressionistic)
    ۳) سبک انتزاعی (Abstract)
    عکس های گرفته شده به سبک نمایشی، منظره را به همان شکلی که هستند نشان می دهند و به اصطلاح تغییرات تصویری و مصنوعی روی عکس اعمال نمی شود. به این نوع سبک، مستقیم یا توصیفی مستقیم نیز گفته می شود به این دلیل که عکاس آنچه را که می بیند به همان شکل به تصویر می کشد.
    در سبک امپرسیونیستیک، عکس ها به گونه ای گرفته می شوند که تا حدودی احساسی، رویایی یا غیرواقعی به نظر برسند.
    سبک انتزاعی را تا حدودی می توان سبک گرافیکی نیز به شمار آورد. در این نوع عکس ها شکل و فرم از اهمیت بالایی برخوردارند. عناصری که در عکس های انتزاعی قرار داده می شوند بیشتر به منظور ایجاد کنتراست و تضاد به کار می روند.
    ● نکات عکاسی از منظره
    ▪ افزایش عمق میدان (DOF): بهترین عمق میدان دید برای هر سوژه به ویژه منظره، عمق میدانی است که در آن عناصر به خوبی قرار می گیرند و منظره به طور کامل در عکس دیده می شود. برای اینکه عمق میدان دید را افزایش دهید باید کوچک ترین دیافراگم (یعنی بزرگترین عدد) را انتخاب کنید. همان طور که می دانید رابطه عمق میدان با دیافراگم معکوس است یعنی هرچه عدد بزرگ تر باشد، عمق میدان کوچکتر خواهد بود. این نکته را نیز به خاطر داشته باشید که با کوچکتر شدن دهانه دیافراگم، نور کمتری به سنسور تصویر تابیده خواهد شد. به این معنا که برای جبران میزان نوردهی باید میزان ایزو افزایش یابد یا اینکه سرعت شاتر آهسته تر شود. گاهی اوقات شرایط و منظره به گونه ای است که اگر عمق میدان سطحی باشد نتیجه مطلوب تری را به وجود خواهد آورد، بنابراین سعی کنید ابتدا هر دو حالت را تجربه کنید.
    ▪ استفاده از سه پایه: از آنجا که در عکاسی از منظره انتخاب شاتر با سرعت پایین الزامی است، بنابراین استفاده از یک سه پایه خوب برای ثابت نگاه داشتن دوربین توصیه می شود. اگر قرار باشد که از شاتر با سرعت بالا استفاده کنید باز هم توصیه می شود که سه پایه را فراموش نکنید.
    ▪ جست وجو برای نقطه کانونی: در تمام عکاسی ها وجود نقطه کانونی ضروری و لازم است و عکاسی از منظره نیز از این قانون مستثنا نیست. در واقع عکسی که بدون نقطه کانونی باشد در واقع یک عکس خالی به شمار می رود و بیننده متوجه منظور عکاس نخواهد شد و بی هدف به عکس نگاه می کند. نقطه کانونی در یک عکس منظره می تواند یک ساختمان، بنا، یک درخت راست قامت یا یک تخته سنگ باشد. هنگام عکاسی نه تنها باید به وجود نقطه کانونی، بلکه به جای گیری آن در تصویر نیز باید دقت داشته باشید.
    ▪ دقت به جلو زمینه: یکی از مواردی که می تواند تاثیر زیادی روی عکس منظره داشته باشد، جلو زمینه است. متمرکز کردن توجه بیننده به قسمت جلو عکس می تواند بسیار تاثیرگذار باشد.
    ▪ در نظر گرفتن آسمان: یکی دیگر از عناصری که باید در عکاسی منظره آن را در نظر گرفت، آسمان است. اگر آسمان منظره به نظرتان از جذابیت خاصی برخوردار نیست بهتر است که آن را در بالاترین قسمت عکس قرار دهید. اگر عکس را به سه قسمت تقسیم کنید، آسمان در سومین قسمت (بالاترین قسمت) قرار خواهد گرفت. در صورتی که آسمان جذاب و پر از ابرهای زیبا باشد اجازه دهید که بخش بیشتری از عکس را به خود اختصاص دهد.
    ▪ خطوط: برای معطوف کردن تمرکز و توجه بیننده راه های متعددی وجود دارد که جلو زمینه یکی از این ترفند ها محسوب می شود، اما یکی از بهترین شیوه ها این است که با کمک خطوط این کار شکل گیرد.
    ▪ شکار لحظه ها: بیشتر انسان ها تصور می کنند که منظره یعنی یک طبیعت آرام، ساکت و بدون تحرک در حالی که گاهی اوقات حرکت ها و جنبش هایی که در طبیعت صورت می گیرد کمک می کند تا صحنه هایی زیبا و احساسی به وجود آیند. برای مثال، باد در میان درختان، پرواز پرنده ها، حرکت ابرها و جنبش هایی از این دست می تواند فرصت مناسبی برای خلق یک اثر ماندگار به وجود آورد. برای گرفتن عکس از حرکت و جنبش های طبیعت باید سرعت شاتر آرام و برای مناسب کردن شرایط نوردهی می توان از ..... استفاده کرد یا اینکه در اواخر روز عکس گرفت.
    ▪ در نظر گرفتن شرایط آب و هوایی: عکاسی از منظره وابستگی زیادی به شرایط آب و هوایی دارد بنابراین بهتر است هنگام گرفتن عکس به این موضوع نیز توجه داشته باشید. بسیاری از عکاسان مبتدی تصور می کنند که بهترین زمان برای گرفتن عکس یک روز آفتابی است در حالی که عکاسی در یک روز ابری که هر آن احتمال گرفتن باران وجود دارد می تواند تاثیر عظیمی در نتیجه نهایی عکس داشته باشد. سعی کنید در هر نوع شرایط آب و هوایی عکاسی کنید تا متوجه تاثیر آن بشوید.
    ▪ عکاسی در ساعت های طلایی: سپیده و غروب آفتاب به عنوان دو زمان طلایی برای عکاسی محسوب می شود. در این دو زمان نور خورشید در بهترین شرایط است و همین امر موجب به وجود آمدن عکسی زیبا خواهد شد.
    ▪ در نظر گرفتن خط افق: برای اینکه بتوانید عناصر را به خوبی در تصویر قرار دهید باید قانون یک سوم را در عکاسی به خوبی رعایت کنید. بنا بر این قانون خط افق باید یا در بالاترین یا در پایین ترین قسمت قرار گیرد، یعنی نمی توان خط افق را در قسمت میانی تصویر قرار داد.
    ▪ تغییر زاویه دید: برای اینکه عکس ها زیبا و خلاقانه به نظر برسند باید کمی جسارت به خرج داده و زاویه دید خود را تغییر دهید. یعنی از زاویه ای باید به سوژه بنگرید که شاید کمتر کسی از آن به سوژه می نگرد.
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. #52
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    مثلث نوردهی در عکاسی





    برایان پیترسون (Bryan Peterson) در کتاب "آشنایی با نوردهی"، اصول اولیه نوردهی را به یک مثلث تشبیه می کند که سه عنصر حساسیت ایزو (ISO)، دهانه دیافراگم (Aperture) و سرعت شاتر (Shutter speed)از عناصر اصلی و راس های این مثلث نوردهی به شمار می روند.











    b44f848f31d4029ec20c46611d622f83









    برایان پیترسون (Bryan Peterson) در کتاب "آشنایی با نوردهی"، اصول اولیه نوردهی را به یک مثلث تشبیه می کند که سه عنصر حساسیت ایزو (ISO)، دهانه دیافراگم (Aperture) و سرعت شاتر (Shutter speed)از عناصر اصلی و راس های این مثلث نوردهی به شمار می روند.
    با یک تشبیه، رابطه این سه عنصر در دوربین بهتر مشخص خواهد شد. تصور کنید دوربین شما مانند پنجره ای باشد که از دو در جداگانه تشکیل شده است و می توان آن را باز و بسته کرد.
    دهانه دیافراگم، در واقع اندازه پنجره است. هرچه اندازه آن بزرگتر باشد در نتیجه نور بیشتری وارد و اتاق روشن تر می شود.
    سرعت شاتر، مدت زمانی است که درهای پنجره باز مانده باشند. هرچه این درها مدت بیشتری باز بمانند در نتیجه نور بیشتری وارد اتاق می شود.
    اکنون تصور کنید که شما داخل اتاق نشسته اید و عینک آفتابی به چشم زده اید. با زدن عینک، چشم هایتان دیگر به مقدار نوری که وارد اتاق می شود حساسیتی نشان نخواهد داد. در این شرایط چشمان شما مانند ایزو پایین عمل می کند.
    روش های زیادی برای افزایش ورود میزان نور به داخل اتاق وجود دارند. برای مثال، می توان درهای پنجره را به مدت زیادتری باز نگه داشت که این عمل در دوربین با بالا بردن سرعت شاتر اتفاق می افتد، یا اینکه می توان اندازه پنجره را بزرگ تر کرد که این اقدام مانند افزایش دهانه دیافراگم است. آخر اینکه می توان عینک آفتابی را به طور کامل از روی چشم برداشت، به این معنی که میزان حساسیت ایزو را بالا برد.
    با تغییر هر یک از عناصر گفته شده نه تنها میزان نوردهی تغییر پیدا می کند بلکه هر یک از عناصر بر دیگری نیز تاثیر می گذارد و موجب تغییرات آن نیز خواهد شد. یکی از خصوصیات خوب دوربین های دیجیتالی این است که بدون پرداخت هزینه فیلم و چاپ عکس ها می توان از آن ها برای یادگیری میزان نوردهی استفاده کرد. در حال حاضر در دوربین های دیجیتالی مودهای نیمه اتوماتیکی مانند اولویت شاتر یا اولویت دیافراگم وجود دارند که می توان دوربین را روی یکی از آن ها تنظیم کرد. در این شماره و شماره آینده مختصری در خصوص سه عنصر ایزو، سرعت شاتر و دیافراگم و نقش آن ها در مثلث نوردهی توضیحاتی ارایه خواهد شد.
    ● ایزو
    ایزو چیست؟ در دوربین های قدیمی (دوربین هایی که به فیلم عکاسی نیاز داشتند) به میزان حساسیت فیلم نسبت به نور، ایزو یا ISO گفته می شد. میزان این حساسیت با اعداد (۱۰۰، ۲۰۰، ۴۰۰، ۸۰۰ و غیره) روی فیلم نشان داده می شد. پایین تر بودن شماره به معنای پایین تر بودن حساسیت فیلم و در نتیجه کم بودن نویز یا دانه های برفک مانند عکس (grain)است.
    در دوربین های عکاسی دیجیتال، به میزان حساسیت سنسور یا حسگر تصویر، ایزو گفته می شود. همانطور که در خصوص فیلم عکاسی گفته شد هرچه میزان شماره ها پایین تر باشد حساسیت سنسور نیز کاهش پیدا می کند و نویز عکس ها نیز کمتر خواهد شد. به طور معمول در شرایط تاریک از ایزوهای بالاتر برای داشتن سرعت شاتر بالاتر استفاده می شود. به عنوان مثال، برای یک مسابقه ورزشی داخل سالن از ایزو بالا استفاده می شود. هرچند با بالابردن سرعت شاتر احتمال وجود نویز در عکس ها نیز بیشتر خواهد شد. عدد ۱۰۰، ایزو نرمال به شمار می رود که این مقدار باعث می شود عکس ها فاقد نویز یا دانه های برفک مانند باشند. بسیاری از افراد تمایل دارند دوربین خود را روی" مود اتو(Auto)" قرار دهند تا این سه عنصر به طور اتوماتیک با یکدیگر هماهنگ شوند و کیفیت عکس ها پایین نیاید. در این حالت دوربین معمولا کمترین میزان ایزو را انتخاب خواهد کرد. با افزایش ایزو از ۱۰۰ به ۴۰۰ سرعت شاتر بالاتر می رود و اندازه دیافراگم کوچک تر خواهد شد.
    زمانی که قرار است میزان ایزو تغییر کند، باید به ۴ ویژگی سوژه و شرایط عکاسی دقت شود.




    ● سرعت شاتر
    سرعت شاتر چیست؟ به مدت زمانی که شاتر دوربین باز می ماند و در معرض نور قرار می گیرد، سرعت شاتر گفته می شود. در دوربین های قدیمی، باز ماندن شاتر روی فیلم و در دوربین های دیجیتالی روی سنسور تاثیر می گذارد.
    - سرعت شاتر در ثانیه یا کمتر از یک ثانیه محاسبه می شود. هر چه مخرج کسر بزرگتر باشد سرعت بالاتر خواهد بود. برای مثال، ۱۰۰۰/ ۱ ثانیه سریع تر از ۳۰/۱ ثانیه است.
    - در بیشتر مواقع معمولا از سرعت شاتر ۶۰/۱ ثانیه یا سریع تر از آن استفاده می شود. به این دلیل که از سوژه هایی با کمتر از این سرعت به سختی می توان عکس گرفت و به دلیل لرزش های ایجاد شده در دوربین عکس تار خواهد شد.
    - در صورتی که سرعت سوژه کمتر از۶۰/۱ ثانیه باشد، بهتر است از سه پایه یا از ویژگی لرزشگیر دوربین استفاده شود.
    - سرعت های شاتر موجود در دوربین به طور معمول عبارتند از: ۵۰۰/۱، ۲۵۰/۱، ۱۲۵/۱، ۶۰/۱، ۳۰/۱، ۱۵/۱، ۸/۱ ثانیه. هریک از این اعداد نسبت به عدد قبلی دو برابر اختلاف دارند به این معنی که با یک تغییر کوچک سرعت شاتر دو برابر کمتر یا بیشتر خواهد شد.
    - در بعضی از دوربین ها سرعت های شاتر خیلی پایین، مانند ۱، ۱۰، ۳۰ ثانیه وغیره نیز وجود دارند. از این نوع سرعت شاتر برای مواقعی که نور محیط کم یا سوژه مدام در حال حرکت کردن باشد استفاده می شود. در بعضی از دوربین ها مود مخصوصی به نام مود B (Bulb) وجود دارد که با تنظیم دوربین روی این مود، تا زمانی که عکاس دکمه شاتر را فشار ندهد شاتر همچنان باز خواهد ماند.
    - در زمان تنظیم سرعت شاتر به متحرک یا ساکن جلوه دادن سوژه نیز باید دقت شود. اگر قرار است حرکت فریز شود و ساکن به نظر برسد باید سرعت شاتر پایین تری به کار برد در غیر این صورت برای متحرک جلوه دادن آن باید از شاتر با سرعت بالاتری استفاده شود. میزان سرعت شاتر در هر دو مورد به مقدار سرعت سوژه نیز بستگی دارد.
    - یکی دیگر از مواردی که در هنگام تنظیم سرعت شاتر باید در نظر گرفت اندازه فاصله کانونی لنز است. هرچه فاصله کانونی بیشتر باشد احتمال وجود لرزش در دوربین بالاتر می رود در نتیجه از سرعت شاتر سریع تری باید استفاده کرد، مگر اینکه دوربین یا لنز مورد استفاده، مجهز به لرزشگیر تصویر باشد. در دوربین هایی که فاقد لرزشگیر هستند از "حساب تخمینی" می توان استفاده کرد. برای مثال، اگر فاصله کانونی لنز مورد استفاده ۵۰ میلی متر است از سرعت شاتر ۶۰/۱ ثانیه یا اگر ۲۰۰ میلی متر است از سرعت شاتر ۲۵۰/۱ ثانیه می توان استفاده کرد.
    در شماره آینده در مورد مباحث مربوط به دیافراگم که تکمیل کننده دو ضلع ایزو و سرعت شاتر است خواهیم نوشت.
    ۱) نور: آیا نور محیط به اندازه کافی سوژه را روشن کرده است؟ ۲) نویز: آیا وجود نویز در عکس نهایی اشکالی ایجاد نمی کند؟ ۳) سه پایه: آیا از سه پایه استفاده می شود؟ ۴) متحرک بودن سوژه: وضعیت تحرک سوژه به چه صورت است، ساکن یا متحرک؟ در شرایطی که نور محیط مناسب باشد و وجود کمی نویز در عکس اهمیت چندانی نداشته باشد یا اینکه قرار باشد از سه پایه استفاده شود، بهتر است ایزو پایین دوربین را به کار برد. نبود نور کافی در محیط، عدم استفاده از سه پایه و متحرک بودن سوژه همگی از شرایطی هستند که ایجاب می کنند از ایزو بالاتر استفاده شود، هرچند بالا بردن ایزو مساوی داشتن نویزهای بیشتر در تصاویر خواهد بود. در موقعیت هایی مانند: مسابقات ورزشی داخل سالن (در مکان هایی که سوژه در حال حرکت سریع است و محیط نیز نور کمی دارد)، کنسرت، گالری، کلیسا و مکان هایی از این دست (مکان هایی که از نور کمی برخوردارند یا اینکه اجازه استفاده از فلش داده نمی شود) و تولدها (فوت کردن شمع ها در یک اتاق تاریک صحنه زیبا و رمانتیکی خواهد بود که ممکن است با فلش دوربین این صحنه به هم بخورد) توصیه می شود که از ایزو بالاتر استفاده شود.
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  3. #53
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    post
    ترفندهای عكاسی مستند و خیابانی
    " در عكاسی، خلاقیت یك فرآیند سریع و لحظه ای است، یك فوران است، یك عكس‌العمل است. گذاردن دوربین در خط آتش چشم ها، و ربودن لحظه با این جعبه كوچك هر زمان كه صحنه ای شما را متحیر ساخت، قاپیدن لحظه در میان هوا، بدون كلك، بدون اینكه فرصت دور شدن به آن بدهید. انگار یك نقاشی خلق می كنید، در هر همان دم كه عكسی را می‌گیرید."

    هنری كارتیه برسون مقدمه این روزها مرا بیشتر بخاطر عكسهای منظره‌ام می‌شناسند، ولی من كارم را بصورت یك عكاس مستندنگار و فتوژورنالیست شروع كردم. این دوره عمدتا بین دهه 60 تا 70 بود. اخیرا دوباره به عكاسی در خیابان بازگشته‌ام و سعی در كشف مجدد این جنبه از عكاسی دارم.

    عكاسی خیابانی و حریم خصوصی عكاسی خیابانی مستلزم نزدیك شدن به مردم است، غالبا خیلی نزدیك. برای این كه در چنین شرایط عكاسی موفق باشید شما باید در صحنه باشید، جزئی از آن، نه یك ناظر دور، و این بدان معنی است كه با لنز واید عكاسی نمایید، لنزی كه حداكثر 50 م.م. باشد. با یك لنز زاویه باز شما یك شریك در صحنه هستید و با تله فتو در بهترین حالت یك ناظر و در بدترین حالت یك فضول محسوب می‌شوید. عكاسی به این طریق به معنی وارد شدن در حریم خصوصی معمول مردم است. به همین خاطر مكانهایی مانند خیابانهای شلوغ شهرهای بزرگ، میان راهها، كارناوالها، رژه‌ها و نظایر آن مكان‌های مناسبی برای این نوع عكاسی هستند.

    هر چه شلوغی بیشتر باشد، محدوده حریم خصوصی افراد كوچكتر می‌شود. هر چند حریمی را كه فرد برای خودش محفوظ می‌داند و انتظار دارد دیگران رعایت كند تا حد زیادی به فرهنگ هر جامعه بستگی دارد. در بعضی از كشورها بیشتر از سایر جاها مردم بصورت عادی در انظار عمومی می‌ایستند، صحبت می‌كنند و بیشتر هم را در آغوش می‌گیرند. اما قوانین ننوشته عمومی همه جا حاكم است. در یك نمایشگاه، در میان راه یك كارناوال، در یك اتفاق ورزشی، رژه، كنسرت یا مراسم عمومی، نیاز مردم به حریم شخصی و بنابر این به تنهایی كاهش می‌یابد. سطح تحریك احساسات نیز در این گونه وقایع بالاتر است كه باعث كاهش احساس نیاز به حریم بیشتر می‌شود.

    در بیشتر این موقعیت ها مردم سرگرمند و بنابر این راحت‌تر با موضوعات مختلف برخورد می‌كنند. بدترین وضعیت شلوغی را می‌توان یك آسانسور پر از جمعیت تصور كرد. مردم در فضایی كوچك به صورت شانه به شانه با غریبه‌ها ایستاده‌اند. در چنین شرایطی شاید گرفتن عكس یك تعرض غیر قابل تصویر باشد، هر چند كه انجام آن عملا غیر ممكن هم نیست. اطلاع از چنین موضوعاتی برای عكاسی خیابانی موثر و جالب بسیار مهم است. اگر دوربین را در صورت كسی بگیرید كه تنها روی نیمكت خالی یك پارك در حال مطالعه است، به احتمال زیاد با برخوردی خشن روبرو خواهید شد. اما می‌توانید خیلی راحت به كسی كه در میان یك جمعیت در حال تماشای بازی فریزبی كودكان است حتی نزدیكتر از موقعیت قبلی شوید. بیان داستان در یك عكس تكی فرض كنید از میلیونها كارمند در كنار هم در حال كار پشت ماشین تحریرشان، یك عكس اتفاقی می‌گیرید، این عكس اگر خیلی lممتاز و عالی نباشد، حداقل یك عكس جالب خواهد بود. اما چه چیزی برای گفتن دارد؟ من فكر می‌كنم برای اینكه یك عكس خیابانی موفق باشد باید چیزی در صحنه بصورتی معنادار با عكاس حرف بزند، حتی اگر چیزی باشد كه فوری هم آشكار و قابل تشخیص نباشد. عكاسی خیابانی موثر بیان یك داستان در یك عكس است، نه فقط ثبت ساده چیزی كه در زمان و مكان مشخصی وجود داشته است.


    عكاسی از دختری كوچك كه روی شانه پدرش نشسته است یك موضوع است و عكاسی از یك كودك تنها در یك مكان عمومی هم موضوعی كاملا متفاوت است. "جان برانلو" كه یك عكاس خیابانی حرفه‌ای است به من نصیحتی كرد، گفت در نظر بگیر اگر دختر كوچك شما یك روز خانه بیاید و بگوید پدر، امروز یك مرد در پارك عكس مرا گرفت، چه فكری می‌كنید. چه تجهیزاتی لازم است؟ براحتی می توان گفت از هر دوربین قابل حملی می‌توان استفاده كرد. ولی از روی تجربه می توان گفت كه دوربین‌های رنج فایندر بدلایل مختلفی ارجحیت دارد. این دوربینها بخاطر اندازه كوچك‌تر و قیافه خاص‌شان كه در دید غیر عكاسان چندان جدی به نظر نمی‌رسند بهترند. مثلا به كسی كه یك دوربین Nikon F5 با لنز 70-210mm Zoom در دست دارد عكاس حرفه‌ای می‌گویند، ولی كسی كه یك Leica M6 با لنز 35mm دارد را چندان جدی نمی‌گیرند. البته در این نوع عكاسی بیشتر روی دست عكاسی می‌شود و دوربین‌های رنج‌فایندر با بخاطر اینكه آینه متحرك و مكانیزم‌های مربوطه را ندارند، معمولا قادر به گرفتن عكسهایی شارپ‌تر در سرعت‌های یكی دو گام پایین‌تر شاتر نسبت به SLR ها هستند.

    بخاطر نیاز به تغییر فاصله سریع نسبت به سوژه برای تغییر پرسپكتیو، در اختیار داشتن چند انتخاب برای لنز مهم است. بهترین راه برای تغییر سریع لنز این است كه مجبور به تعویض لنز نباشید! این یعنی یك بدنه دیگر همراه داشته باشید. بدنه كوچك و سبك رنج فایندرها در این مورد نیز بسیار كمك می كند. برای انتخاب لنز من همیشه از لنزهایی با فاصله كانونی 28 م.م.، 35 م.م.، و 50 م.م. برای عكاسی خیابانی استفاده می‌كنم. لنزهای با فاصله كانونی بلندتر به ندرت بكار می‌آیند. لنز وایدتر مانند 21 م.م. یا 24 م.م. یا حتی 12 م.م. یا 15 م.م. نیز می تواند دیدی خاص برای عكس ایجاد گندف ولی كم استفاده است. استفادهاز لنزهایی چنین واید روی دوربین های رنج فایندر نتیجه معكوس داردف چون این دوربینها برای استفادهاز چنین لنزهایی نیاز به یك منظره یاب كمكی دارند. هر چند همانند عكس چرخ و فلك كه در بالا دیدید، ممكن است نتیجه كار ارزش تحمل سختی و تلاش بیشتر را داشته باشد. (نگارنده در مورد نوع فیلم هم توضیحاتی ارائه داده بود، ولی بخاطر كمتر استفاده شدن از نگاتیو در این دوره زمانه این بخش از توضیحات از اصل مقاله ترجمه نشد. با توجه به توصیه‌ نگارنده در مورد نوع فیلم، می توان بصورت معادل استفاده از ایزو‌های بالای 400 تا 1600 و نیز استفاده از افكت‌های سیاه و سفید و رنگی مختلف را برای شرایط مختلف توصیه نمود.) دوربین‌های جیبی همانند هر نوع عكاسی، در این نوع نیز وسایلی ایده‌ال برای عكاسی وجود دارد كه ذكر شد و وسایلی نیز هستند كه می توانند فرصت‌ساز باشند. در حالی كه شاید بیشتر عكاسان خیابانی موافق باشند كه شاید دوربین‌های سری M لایكا بهترین وسیله برای این نوع عكاسی هستند، ولی با یك دوربین جیبی با كیفیت نیز می توان بخوبی دراین زمینه كار كرد. این دوربینها لنزهای قابل تعویض یا سریعی ندارند، اما با دوربینهای امروزی براحتی می توان با f/2.8 و فاصله كانونی 28 یا 35 م.م. با ایزو 400 عكسهای بسیار خوبی با این دوربینها تهیه نمود. من دریافته‌ام كه در هنگام سفر با قرار گرفتن در یك فضای نا آشنا ادراكات من قوی‌تر شده و فرصت‌های عكاسی بهتری را می توانم پیدا كنم.


    یك كیف دوربین بزرگ كوله‌ای عجیب و غریب همراه نبرید. یك كیف شانه‌ای كوچك كه اندازه بدنه دوربین و لنز و تجهیزات ضروری جا داشته باشد كافی است. لباسی ساده و غیر فاخر بپوشید. لباسی شبیه به مردمی كه می‌خواهید عكس‌شان را بگیرید بپوشید. دوربین‌تان را مخفی نكنید. بصورت مرموز و مخفیانه عكس نگیرید. از فاصله دور با لنز تله دردكی عكس نگیرید.


    یك ناظر یا سرك كش نباشید، بلكه در متن ماجرا مشاركت كنید. یك روش كه من هنگامی كه با یك موقعیت مناسب برای عكاسی برخورد می‌كنم، استفاده می‌كنم این است كه به سمت آن سوژه می‌روم و مشاهده می‌كنم و با او مشاركت می كنم. دوربین را به چشمم نزدیك می‌كنم و نور را چك می‌كنم و فوكوس را تنظیم می‌كنم، سپس آن را پایین می‌آورم و از گردن یا بازویم آویزان می‌كنم. هرگز مخفی نمی كنم كه دارم عكاسی می‌كنم. سپس وقتی دیدم كه تركیب مناسبی برای عكاسی ایجاد شده است، دوربین را مقابل چشمم برده و شروع به عكاسی می كنم.

    با این روش من برای بهترین لحظه عكاسی آمادگی لازم را دارم و كسی ناگهان از اینكه می‌بیند من دارم عكس می‌گیرم متعجب نمی‌شود. حالات مردم بسیار سیال است و فرصتهای تركیبی موقعیت‌های مختلف معمولا بسیار متغیر است. شكار لحظه مناسب بخصوص وقتی بیش از یك نفر در كادر است به سختی كار یك عكاس ورزشی در عكاسی از یك حركت لحظه‌ای ورزشی است. تا هنگامی كه اتفاق مورد نظر فروكش نكرده به عكاسی ادامه دهید. تا جایی كه می‌توانید عكس بگیرید. نگران فیلم نباشید (م. البته با دوربینهای دیجیتال دیگر از این لحاظ نگرانی وجود ندارد.) نهایتا این كه لبخند بنید. همیشه لبخند بزنید. اگر كسی دوست نداشت عكسش را بگیریدف عكس نگیرید. اگر كسی از جلوی دوربین فرار كرد، به حریم شخصی‌اش احترام بگذارید و سعی نكنید به هر كلكی دشه از او عكس بگیرید. لبخند بزنید و سعی نمایید شوخ باشید.
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  4. #54
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    10 نکته در مورد عکاسی از غذاهای خوشمزه طبیعتا هر عکاس در دوره فعالیت خود از غذاها نیز عکس برداری می کند. نکته ای که در مورد عکس برداری از غذا باید بدانیم این است که عکس باید حس طعم و مزه غذا را به بیننده منتقل کند.
    1. انتخاب پس زمینه مناسب- انتخاب پس زمینه اولین و مهم ترین نکته اساسی در هر نوع عکس برداری است. هدف شما این است که سوژه حالت برجسته ای روی پس زمینه داشته باشد و این کار را با کنتراست رنگی که بین پس زمینه و سوژه وجود دارد انجام می دهید. برای مثال، اگر شما می خواهید از برنج سفید عکس برداری کنید، طبیعتا نباید از بشقاب سفید استفاده کنید.
    2. مطمئن شوید از تعادل رنگ سفید در عکس رعایت شده است- اگر می خواهید از یک تکه گوشت عکس برداری کنید، بهتر است کاری کنید تا تصویر آن گرم تر به نظر برسد تا سرد. گوشت را با یک رنگ آبی در نظر بگیرد! این باعث می شود تصویر گوشت خیلی بد به نظر برسد.
    3. سعی کنید بیشترعکس ها را در نور طبیعی بگیرید- نور طبیعی، مخصوصا نوری که از پنجره وارد می شود مناسب ترین نور برای عکس برداری از غذاست. وقتی می خواهید از نور فلش استفاده کنید، مطمئن شوید نور به خوبی پراکنده و منتشر می شود تا بتوانید به یک نتیجه مشابه با عکس برداری در نور طبیعی دست پیدا کنید. نور مستقیم از یک فلش بسیار زننده و تند است و برای عکس های غذا اصلا مناسب نیست.
    4. سه پایه را فراموش نکنید- هنگامی عکس برداری با نور طبیعی، ممکن است مجبور شوید از سرعت شاتر خیلی آهسته استفاده کنید، چرا که نه، بهتر است از یک دریچه دیافراگم کوچک مثل f11 استفاده کنید. برای عکس برداری با این روش از یک سه پایه استفاده کنید.
    5. به جزییات توجه کنید- این کار از مشخصه های یک عکاس خوب است. وقتی می خواهید از یک غذا عکس بگیرید به دنبال اشتباهات کوچکی که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات می شوند، مثل کارد و چنگال و یا بشقاب های رنگی، باشید. شما باید تصویرتان را با همان توجه و دقتی که یک سرآشپز غذا را ارائه می کند بگیرید.
    6. از نمای نزدیک عکس برداری کنید- ایده خوبی است که با یک نمای نزدیک از غذا عکس برداری کنید، چون این کار باعث می شود تا بیننده احساس کند در حال تماشای یک بافت از غذا است. حتما تا به حال تصاویر نمای نزدیک غذاها را در مجلات دیده اید جایی که عکاس به قدری به سوژه نزدیک شده که دیگر اثری از بشقاب غذا وجود ندارد.
    7. غذا را خرد و تکه تکه کنید- تکه تکه کردن غذا روش خوب و موثری است. اگر می خواهید از یک کیک عکس برداری کنید، بهتر است آن را برش داده و قطعه قطعه کنید، چون تنها از این راه می توانید اطلاعاتی در مورد لایه های درونی کیک به بیننده بدهید. این کار برای سایر غذاها نیز کاربرد دارد.
    8. خلاقانه از زوایای مختلف عکس برداری کنید- فقط از نمای پایین بشقاب که یک روش قدیمی و کسل کننده است عکس برداری نکنید. سعی کنید از نمای طرفین و بالای سوژه نیز عکس برداری کنید و هر چه می توانید عکس های متفاوت بگیرید. مخصوصا اگر غذا را تکه تکه کرده اید گرفتن عکس از طرفین تاثیر بیشتری نسبت به عکس برداری از نمای بالا دارد.
    9. لوازم صحنه- لوازم صحنه همیشه و برای همه نوع عکس برداری خوشایند و مطلوب است، البته تا زمانی که باعث حواس پرتی نشوند. برای مثال اگر در حال عکس برداری از یک کیک هستید، یک لیوان آب پرتقال در کنار آن یک ترکیب رنگ زییا و دوست داشتنی در تصویر بوجود خواهد آورد.
    10. تا حد امکان از ترفندهای عکاسی استفاده کنید- برخی از عکاسان برای ایجاد جلوه بهتر از یک گوشت کباب شده یک چراغ جوشکاری در سمت راست سوژه قرار می دهند. شما می توانید از یک سیب زمینی به گونه ای عکس برداری کنید که شبیه یک بستنی به نظر برسد، و یا می توانید هر تغییری که دوست دارید روی غذا اعمال کنید، چون بعد از عکس برداری دیگر نمی خواهید آن را میل کنید.
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  5. #55
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    چرا همیشه مگاپيکسل بیشتر، بهتر نیست؟

    megs narenji ir
    با توجه به دوربين های ديجيتال و گوشی های تلفن همراهی که طی اين دو سال به بازار ارائه شده است، فکر می کنم حالا بهترین زمان برای پرداختن به این موضوع است که: چرا مگاپيکسل بیشتر، لزوما به معنای دوربين بهتر نيست؟
    نحوه کار دوربین دیجیتال اینگونه است که نور را بر روی سنسوری می تاباند و سنسور نور را تبدیل به بارهای الکتریکی می کند. بسته به دوربینی که استفاده می کنید، نور به روش های مختلفی بر روی سنسور تابانده می شود. دوربین های SLR با استفاده از یک سیستم پیچیده لنز و آینه نور را می چرخانند، ولی دوربین های کامپکت ببین و بگیر از لحاظ مکانیکی بسیار ساده ترند. اما در قلب هر دو آنها یک سنسور اصلی با کارایی همانند به کار رفته است.
    این سنسور همان جایی است که دعوای مگاپیکسل آغاز می شود. هنگامی که شما دکمه شاتر دوربین را فشار می دهید،سنسور (همانند فیلم در دوربین های قدیمی) تحت تاثیر نور ورودی از دریچه دوربین قرار می گیرد و میزان این تابش هم بسته به مدت زمان نوردهی است که انتخاب کرده اید. ساده ترین تشبیهی که می توان در مورد سنسور دوربین هی دیجیتال به کار برد این است که آن را به مجموعه منظمی از سطل ها تشبیه کرد که آب باران را جمع آوری می کنند. سنسور هم مجموعه منظمی از پیکسل ها است که فوتون های نور را جمع آوری می کنند و کیفیتش هم بستگی به این دارد که چه میزان از فوتون های جمع آوری شده به بار الکتریکی تبدیل شوند. سنسورهای دوربین عکاسی به دو دسته اصلی CCD و CMOS تقسیم بندی می شود که در آینده بیشتر در مورد آنها صحبت خواهیم کرد.
    حال اگر می خواهید بدانید که داستان از چه قرار است به ادامه مطلب مراجعه کنید.

    google gigapixel interior01 01
    به طور کلی، هر چه تعداد پیکسل های قرار گرفته در سنسور بیشتر باشند، عکس های آن کیفیت و رزولوشن بالاتری خواهند داشت. مگاپیکسل عبارت از یک میلیون پیکسل است و یک عکس 12 مگاپیکسلی کیفیت و رزولوشنی به میزان 12 میلیون پیکسل دارد. کیفیت بسیار بالایی به نظر می آید، البته تا وقتی که با تصاویر گیگاپیکسلی آشنا نشده باشید! برای مقایسه بهتر است که بدانید کیفیت تصویر یک مانیتور 30 اینچی با رزولوشن 2560*1600 تنها کمی بیشتر از 4 مگاپیکسل است و حتی بهترین ویدئوی HD هم تنها 2 مگاپیکسل کیفیت دارد؛ اندازه تلویزیون در این زمینه تاثیری ندارد.
    امروزه بسیاری از دوربین های ببین و بگیر دسته 250 دلاری که توسط نیکون و کانن تولید می شوند، کیفیتی بین 10 تا 12 مگاپیکسل دارند و حتی سونی اریکسون همراه با گوشی جدیدش (Idou) دوربینی 12 مگاپیکسلی ارائه کرده است! یعنی دوربینی همانند کانن Xsi یا نیکون 3000 دلاری D700 Pro؛ این دیگه چیه!؟
    البته میان عکس هایی که با این دو دوربین می گیرید، ازلحاظ کیفیت دنیایی تفاوت است. مهمترین تفاوت هم به اندازه سنسور و تعداد پیکسل های آن بر می گردد. در یک دوربین DSLR نسبت به تلفن همراه سنسور بسیار بزرگتری می توان قرار داد و این نه تنها به این معنی است که شما تعداد پیکسل بیشتری را می توانید روی این سنسور جای دهید، بلکه می توانید پیکسل های بسیار بزرگتری را هم داشته باشید - تصور کنید که سطل های بزرگتری برای جمع کردن نور داشته باشید.
    tut digital sensor sizes
    اگر به مقاله سایت DPReview در خصوص سنسورها نگاهی بیاندازید متوجه می شوید که سنسور به کار رفته در دوربین های DSLR در برابر سنسور دوربین های کامپکت ببین و بگیر بسیار بزرگ است. همانطور که در این مقاله اشاره شده، اندازه سنسور بیان کننده اندازه کانالی است که اطراف آن را احاطه کرده است و به اندازه فیزیکی خود سنسور بستگی ندارد. اندازه سنسور به صورت نسبت آن با فیلم 35 میلیمتری به عنوان یک استاندارد بیان می شود. دوربینی را که سنسورش ابعادی برابر با فیلم 35 میلیمتری داشته باشد full-frame می نامند.
    برای داشتن دوربین ها و تلفن های کوچکتر با رزولوشن تصویر بالا (high-resolution)، تولید کنندگان سعی دارند تا حد ممکن، تعداد بسیار زیادی پیکسل ریز را در سنسور های ریز فشرده می کنند. نوع و جنس پیکسل ها در دوربین های ببین و بگیر معمولی با پیکسل های کیفیت بالایی که در دوربین های DSLR دیده می شود کاملا متفاوت است؛ همین موضوع است که باعث می شود که عکس های آنها دقت رنگی بد و گستره دینامیک پایین تری داشته باشند.
    نویز، مشکل بعدی دوربین های دیجیتال است. هنگامی که شما پیکسل ها را -همانند گاوهای خوشمزه ای که برای کشتار می برند- به صورت فشرده کنار هم می گذارید، با این کار حرارت زیادی تولید می کنید که یکی از دلایل ایجاد نویز است. احتمالا دانه های رنگارنگ ریزی را که در برخی قسمت های عکس های دیجیتال ایجاد می شوند دیده اید. هنگامی هم که ISO را به صورت دستی تنظیم می کنید و حساسیت سنسور را برای دریافت نور بیشتر بالا می برید وضع وخیم تر می شود. این تاثیر در دوربین های ببین و بگیر جدید هنگامی که حساسیت به ISO 800 نزدیک می شود به راحتی قابل مشاهده است. در صورتی که نیکون D700 و کانن 5D Mark II حتی با ISO 3200 عکس های خوب و قابل قبولی تولید می کنند.
    نتیجه اینکه در یک اندازه سنسور مشخص، مگاپیکسل پایین تر با پیکسل های بزرگتر عکس های بهتر و شفاف تری را ارائه می کند. البته امروزه بسیاری از دوربین ها با استفاده از الگوریتم های خاصی میزان نویز را تا حد زیادی کاهش می دهند. مثلا 5D Mark II 21 مگاپیکسلی کانن با استفاده از این الگوریتم ها، عکس هایش در ISO های بالا، به خوبی عکس های D700 12 مگاپیکسلی هستند. اما حالت ایده آل این است که دوربین سنسور بزرگتر و تعداد پیکسل کمتر داشته باشد. البته یکی از ایرادهای سطل های (پیکسل) بزرگتر در دوربین های DSLR این است که به میزان نور بیشتری برای پرکردن آنها نیاز دارید! یعنی اینکه زمان نور دهی طولانی تری باید انتخاب کنید.
    و حالا نوبت به کیفیت چاپ می رسد، کاری که نیمی از مردم بعد از عکاسی انجام می دهند. تجربه نشان می دهد که اگر قصدتان داشتن عکس های چاپی 10*8 اینچی بدون نویز باشد، 6 مگاپیکسل کیفیت نیاز شما را برآورده می سازد، اما مطمئنا اگر قصد دارید تصویر را در اندازه دیوار اتاقتان چاپ کنید، مطمئنا یک عکس 6 مگاپیکسلی اصلا به دردتان نمی خورد. همه آرزومند داشتن عکسهایی با جزئیات زیاد و غول پیکسل هستند، اما هنگام خرید دوربین برای یک فرد عادی توجه داشته باشید که مگاپیکسل بالاتر لزوما به معنای بهتر بودن نیست. مسئله این است که پیکسل های آن کیفیت خوب و قابل قبولی داشته باشند. خرید خوب و عکس های زیبایی را برایتان آرزو می کنیم.
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  6. #56
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    قانون و بی قانون در عکاسی


    عکاسی هنری ست که قاعده و اصول خودش را دارد. بهانه ی این نوشته بر اساس گفتارهایی ست که شنیده می شود که هنر و به ویژه عکاسی از هیچ قاعده ای پیروی نمی کند. این سخن ناسنجیده حکایت از ناآگاهی ما از فلسفه ی هنر است.











    44dfc9150e554153fdbe33eb8dc4adff









    در جلسه ی عکاسی یکی از دوستان سخنی از قانون در عکاسی کرد که من بارها از زبان دیگر هنرمندان نیز شنیده ام. این که، در هنر و به ویژه در عکاسی قانونی وجود ندارد، خیلی بی پایه و شگفت انگیز است. اشتراک در واژه ی قانون این توهم را پیش آورده است: قانون در قضاوت و قانون در فیزیک نیوتنی. این که «در عکاسی قانونی وجود ندارد» ادعایی نزدیک به قانون است. آیا منظور این است که درهم برهمی سرتاسر هنر به ویژه عکاسی را گرفته است؟ آیا نمی توان عکس ضعیف و دارای اشکال را با عکسی برجسته و تکنیکی قوی آشکار کرد؟ آیا نقدهای متداول در جهان عکاسی هم چنان دور خود پیله می تنند؟ هیچ معیاری برای ارزیابی هنر از بی هنر وجود ندارد؟ اگر قانونی وجود نداشته باشد، نقدی نیز در کار نخواهد بود.
    ترسی که از کاربرد قانون در هنر دیده می شود سبب دوری گزیدن از این واژه شده است. لازم نیست ما هی در مورد قانون عکاسی سخن برانیم و عکاسانی را که بهره ی کمی از آن دارند به واهمه بیندازیم. عکاس روش هایی را باید بیاموزد که بتواند موضوع خودش را در قالب آن ارایه دهد. این شیوه ها امتحان خود را پس داده اند و به تجربه ای نو نیاز نیست. این شیوه ها برای عکاسِ آغازگر در حکم قانون است. اما کسانی که قانون شکنی می کنند، و به وضعیتی نو از بهره های هنری راه می یابند، در واقع به وضعیتی تازه از قانون دست می یابند. آنان روشی در عکاسی را راه می اندازند که به قانون همگانی تبدیل می شود. حتا، شکستن حریم قانونی برخی شیوه های مرسوم در عکاسی از هرج و مرج پدیدار نمی شود. یعنی، خود دارای قوانین فلسفی یا روان شناسی ست. پس، کسی که به مرز قانونی نزدیک می شود بستگی به ارایه یا اجرای آثارش قانون خود را آشکار می کند و قطعی نیست که او موفق خواهد بود: بسیار کسانی که زندگی خود را با خطر قابل قبول نبودن از سوی دیگران گذرانده اند. آیا همه بدین تازگی در قانون دست یافته اند؟
    حتا کسانی که به مرزی نو از موضوعات عکاسی رسیده اند از هرج و مرج سخن نگفته اند. از گفتن این جمله که «در عکاسی قانونی وجود ندارد» چه چیزی دست گیرمان می شود؟ عکاسان تازه کار غالبا از این سخن استقبال می کنند، چون خود را در خطر دور ماندن از جامعه ی عکاسی می بینند. وقتی من عکاس زبردستی را الگوی کار خود قرار می دهم، قطعا از راه و روش او بهره می برم. کارهای او قانونی برای تقلید من می شود. استعدادی که خرج می کنم و پا از گلیم این قانون بیرون می کنم، جای پای من پر رنگ تر می شود: و این نیز بی قانونی نیست. برای یک کار عکاسی شاید جای پای چند تن از عکاسان زبردست دیده شود: این نیز برای عکاسی استعداد به شمار می رود.
    دلیل دیگر این که ما از به کاربردن قانون می پرهیزیم این است که، برخی قوانین عکاسی را نامتغیر تصور می کنیم. مثلا قطع کردن دست یا آرنج و محو و ناروشن بودن اثر بی کم و کاست به نظر می رسد. ولی هنگام یاد گرفتن این قوانین یاد نگرفته ایم که این قوانین موارد دیگری هم دارد که عکاسان در مواجهه با مشکلی از این دست بدان دست یافته اند. برای نمونه، «شات آمریکایی»، «لحظه ی قطعی» یا دیگر راه حل ها در تکنیک عکاسی و بی شمار روش هایی که برای هر موضوع یا کادربندی کاربرد یافته اند. عکاسی که روشی برای گفتار خود نداشته باشد، به گوش نمی آید.
    عکاسانی که موضوع خود را کودکانه رها می کنند، لزوما کودکانه نیستند. جهان کودک خود از روش هایی پیروی می کند که بی توجهی بدان ها ما را از گفتار کودکانه محروم خواهد ساخت. یعنی، خود کودکان کم ترین بهره ای از آن نخواهند برد. بحث ها و دیدگاه هایی که از جهان کودکان وجود دارد، روش هایی برای عکاس است که به نگاه کودکانه چیره شود و بر نگاه آنان نفوذ یابد. «عکاسی کودکانه» بیش از آن که کودکی را به وجود آورد ما بزرگان را شوق می آورد و این دلیل این است که ما به درون نگاه کودک دست یافته ایم: ما کودکی مان را دوباره آفریده ایم. و کسی که بر دایره ی هرج و مرج و دل بخواهی از فضای کودکان گام بزند، همان بزرگ سالی ست که هیچ دریافتی از کودکان ندارد. ما به نگاهی کودکانه از پیرامون نیازمندیم که مثلا چیدمان اشیا به ترتیب آنان باشد. یعنی، قوانینی که در پرتو کودکانگی رنگ و چارچوبی دیگر به خود می گیرد. برای بهره برداری از این موضوع نیز باید به روش هایی چیره باشیم که از عهده ی آن به خوبی برآییم. شناخت از رفتارهای کودکان برای عکاس به منزله ی پیروی از قوانین آنان است. توفیق ما در کسب بهترین اثر از شناخت ما سرچشمه می گیرد. در دایره ی شناخت نیز موارد بی شماری از روش ها و قوانین دیده می شود که بی توجهی به آن ها ما را از موضوع رها خواهد ساخت.
    پس، بریدن از قانون، حتا کودکانه نیز نیست. کودک آزاد از قوانین دست و پا گیر ماست ولی، با این حال، قوانین خودش را می آفریند. ما برای به دست آوردن طبیعت کودکانه ی آنان نیازمند چنین کشف هایی هستیم.
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  7. #57
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    عکاسی ماکرو
    عکاسی ماکرو به نوعی عکاسی گفته می شد که در آن تصویر اشیا بزرگتر از اندازه واقعی شان، با نسبتی بزرگتر از ۱:۱ گرفته می‌شود. macro0
    در عکاسی ماکروی واقعی باید فاصله بین لنز تا صفحه تصویر از فاصله لنز تا سوژه بیشتر باشد. در دوربین های فیلمی عکاسی ماکرو نیاز به مبدل های ماکرو یا حلقه های لنز ماکرو دارد. لنز های ویژه ماکرو معمولا گرانتر از سایر لنزها هستند و مخصوصا برای نزدیک شدن زیاد به سوژه و جلوگیری از تغییر شکل تصویر طراحی شده اند. بعضی از لنزهای تله فتو نیز دارای قابلیت ماکرو می باشند که با ترکیب اپتیکی ویژه ای که دارند می توانند در شرایط بسیار نزدیک به سوژه نیز روی آن فوکوس نمایند.
    یکی از مزایای دوربین های دیجیتال این است که بیشتر آنها قادر به عکاسی ماکرو با کیفیت خوب می باشند. در بعضی از انواع این دوربین ها تا حد بسیار زیادی می توانند به سوژه نزدیک شوند، ولی در بعضی دوربین های دیگر از زوم برای پر کردن کادر و بزرگ کردن سوژه استفاه می شود. بطور کلی در عکاسی ماکرو، سرعت شاتر بسیار پایین است و استفاده از یک پایه محکم برای عکاسی ایده بسیار خوبی است. بعلاوه عکس گرفتن با استفاه از تایمر دوربین از لرزیدن دوربین و خراب شدن عکس جلوگیری می شود.
    نماهای بسیار نزدیک معمولا بسیار جالب و نیز مفید می باشد. در عکاسی ماکرو جزئیاتی از شیئ دیده می شود که با چشم معمولی نمی توان دید.
    یک تمبر ژاپنی با دید کاربردی تر عکاسی ماکرو برای ثبت تصویر اشیاء ارزشمندی نظیر سکه‌ها، جواهرات یا تمبرها بکار می‌رود. دیگر استفاده عکاسی ماکرو در صنعت است که برای بازرسی و کنترل کیفیت از آن استفاده می‌شود، همچنین صنعت بیمه برای ثبت تصویر اجزاء ارزشمند دستگاهها از این تکنیک استفاه می کنند. بطور کلی نمای درشت و نزدیک اشیاء می‌تواند کاربردهای بسیار متنوعی داشته باشد. همانطور که قبلا ذکر شد تصویر نمای نزدیک یک شیء معادل نگاه کردن به آن شیء با ذره بین است. جزئیاتی که بطور معمول قابل دیدن نیستند ناگهان بیرون می زنند و زیبایی‌ها یا زشتیهای نهفته جسم به چشم می‌آیند. برای مثال گلها برای این عکاسی سوژه بسیار جالبی می‌باشند. دو چالش مهم در عکاسی ماکرو عبارتند از: باریکی عمق میدان بخاطر نزدیکی زیاد لنز به سوژه و دیگر سختی نورپردازی جسم بگونه‌ای که روی آن سایه نیفتد. در ادامه بحث به این دو موضوع می‌پردازیم.
    عمق میدان

    macro2همانطور که می‌دانید عمق میدان به محدوده درست فوکوس شده تصویر گفته می شود. عمق میدان بیشتر تحت تاثیر دیافراگم لنز می‌باشد. دیافراگم کوچک (عدد f بزرگتر) عمق میدان بزرگتری از دیافراگم بزرگ (عدد f کوچکتر) دارد. با دوربین‌های جمع و جور که امکان تعویض لنز وجود ندارد ترکیب دوربین و لنز در تعیین میزان حداقل نزدیکی به سوژه مهم می‌باشد. بعلاوه بیشر دوربین های کوچک امکان انتخاب دیافراگم را به استفاده کننده نمی‌دهند. بنابر این اگر سوژه بخوبی روشن نشده باشد احتمالا دوربین دیافراگمی باز را انتخاب نموده و عمق میدان را کاهش خواهد داد. در بسیاری از حالات ناحیه شارپ تصویر از چند میلیمتر تا تقریبا ۱۰ سانتیمتر خواهد بود.
    خط قرمز ناحیه کانونی تصویر و نوار سبز محدوده فوکوس (عمق میدان) را نشان می دهد.
    مساله کوچکی عمق میدان ایجاب می کند که سوژه و دوربین حتما موازی هم باشند. با اطمینان از موازی بودن سوژه و دوربین تا حد ممکن می توان مطمئن شد که عمق میدان در تصویر یکنواخت باقی می‌ماند.
    با لنزهایی که معمولا در دوربین‌های کوچک استفاده می‌شوند، ایجاد اعوجاج در نماهای نزدیک موضوعی مهم می‌باشد. تغییرات ایجاد شده توسط لنز مانند انحنای گوشه‌ها به درون و برآمدگی میانی تصویر از مشکلات معمول می‌باشند. اگر تغییر شکلی در عکسهای ماکرو دوربینتان دیدید نشانه وجود نقص در دوربینتان نیست، بلکه به معنی این است که این لنز برای عکاسی ماکرو طراحی نشده است. برای پنهان کردن مشکل از خط‌های واضح صاف افقی و عمودی در ترکیب بندی عکستان پرهیز نمایید و یا از تغییر شکلهای نرم افزاری برای تصحیح عکس استفاده نمایید. عکاسی ماکرو و نماهای بسیار نزدیک معمولا باعث تغییر شکلهای پرسپکتیو شبیه لنزهای واید می‌شود. استفاده از این خاصیت برای ایجاد حالات خاص در عکس ترفند خوبی است.
    قطعات کوچک مقوای سفید و یک آینه برای روشن کردن سوژه مورد استفاده قرار گرفته‌اند. دوربین با استفاده از سه پایه ثابت شده است.
    نورپردازی

    macro3چالش دوم درعکاسی ماکرو برای عکاس ایجاد نورپردازی مناسب برای سوژه است. این کار بخصوص هنگامی که دوربین به سوژه بسیار نزدیک باشد خیلی مشکل است. معمولا از فلاش نمی توان بطور موثری استفاده کرد، چون یا باعث تغییر رنگ عکس می‌شود و یا به احتمال زیاد باعث زیاد شدن بیش از حد نور بخاطر نزدیکی زیاد به سوژه می‌شود. در چنین حالاتی بهترین کار این است که فلاش را خاموش کرده و زحمت تهیه منبع نور مناسبی را بخود بدهید!
    در هوای آزاد از نور خورشید و چند تکه آینه کوچک به عنوان منعکس کننده می توان برای حذف سایه‌های ناخواسته استفاده نمود. در محل سربسته نیز می توان با استفاده از لامپهای معمولی و بازتابنده‌های ساده به نتایج خوبی رسید. توجه کافی داشته باشید که ممکن است بخاطر حذف زردی نورهای تنگستن مجبور باشید تصحیح رنگ و تراز سفیدی مناسبی را در تصویر ایجاد نمایید. اگر آینه در دسترس نباشد یک تکه مقوای سفید نیز خوب است و نور را بطور مات بر روی سوژه بازمی‌تاباند. راه دیگر این است که یک مقوا را با فویل‌های آلومینیومی بپوشانید تا بازتابندگی آن را بالاتر ببرید. اگر لازم بود می‌توان برای توزیع یکنواخت‌تر نور روی سوژه از بازتابنده های بیشتری استفاده نمود.
    این گل با استفاده از نور طبیعی روشن شده است. با مقواهای سفید نور پخش شده و سایه‌های تند حذف می شود. اگردوربین شما لنز زوم دارد شما مجبور نیستید دوربین را زیاد به سوژه نزدیک نمایید . این امکان بخصوص در زمانی که امکان نورپردازی درست تصویر وجود ندارد بسیار مفید است و زوم اپتیکال به شما اجازه می دهد تا دوربین را عقب ببرید و سوژه را براحتی نور پردازی نمایید و هنوز هم یک عکس تمام کادر داشته باشید. هنگامی که از زوم برای نزدیک کردن عکس استفاده می کنید استفاده از سه پایه و یا هر وسیله دیگر برای حذف لرزشهای دست یادتان نرود. دوربین دیجیتال یکی از بهترین راههای گرفتن عکسهای ماکرو است. بعضی دوربین ها می توانند در حد یکی دو سانتیمتر به سوزه نزدیک شوند. دیده شدن بلافاصله نتیجه کار در دوربین های دیجیتال امکان تصحیح اشتباهات احتمالی را ایجاد می نماید. باز هم بدانید، تجربه بهترین راهنما است، پس دوربین‌ها بدست، پیش بسوی استفاده از تمام تواناییهای ابزاری که در دست دارید!
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  8. #58
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    سری لنزهای EF کانن

    کانن در طراحی محل نصب لنزهای سری EF امکاناتی بیشتر از یک محل ساده برای نصب سریع انواع لنز روی بدنه را مد نظر داشته است. با حذف اتصالات مکانیکی و استفاده از یک اتصال الکترونیکی بین دوربین و لنز، دوربین های کانن دارای انعطاف پذیری بالاتری برای به کارگیری تکنولوژیها و سیستمهای جدید آینده گشته‌اند. این توانایی و انعطاف پذیری قبلا با افزایش قابل توجه در سرعت فوکوس خودکار، افزایش عملکردها نظیر سیستمهای فوکوس خودکار در دوربین های EOS، لنزهای دیافراگم خودکار tilt-shift (TS-E)، استفاده از موتورهای اولتراسونیک و توسعه لنزهای دارای ثابت کننده تصویر به اثبات رسیده است.
    ef lens
    سری لنزهای EF

    سیستم محل نصب کاملا الکترونیکی هیچکدام از معایبی نظیر لرزش دوربین، نویز هنگام کار، ساییدگی، لق زدن، نیاز به روغنکاری، پاسخ کند، کاهش دقت بخاطر کارکرد اهرم راه‌انداز، یا محدودیتهای طراحی مربوط به مکانیزم اتصال برای انتقال داده را ندارد. به علاوه عملکرد و قابلیت اطمینان لنز بسیار بالاتر رفته است. ضمنا یک سیستم تست خودکار که از میکروکامپیوتر داخلی لنز استفاده می کند خرابیهای احتمالی لنز را درون نمایشگر دوربین نشان می دهد و قابلیت اطمینان لنز را بالا می‌برد.
    ▪ بدون اینکه بخواهیم وارد جزئیات موضوع شویم ده مزیت لنزهای EF را بر می‌شمریم:
    - فوکوس بی سروصدا، سریع و با دقت بالا در تمامی لنزها از Fisheye (چشم ماهی) گرفته تا لنزهای .... تله فتو، چون متناسب با هر لنز سیستم راه‌انداز مناسب بکار گرفته شده است.
    - دیافراگم آرام و دقیق با کنترل دیجیتالی
    - امکان نگاه داشتن دیافراگم برای مشاهده عمق میدان و کمک به افزایش سرعت عکاسی با بسته نگاه داشتن دیافراگم د حین عکاسی متوالی
    - امکان کنترل کاملا اتوماتیک دیافراگم با لنزهای TS-E کانن.
    - امکان توسعه اپتیک های بسیار سریع و درخشان نظیر EF ۵۰mm f/۱.۰L USM که با سیستم قبلی اتصال لنز غیر قابل حصول بود
    - پوشش ۱۰۰ درصد منظره یاب با EOS-۱N
    - حذف انسداد منظره یاب و آینه در لنزهای .... تله فتو
    - در هنگام استفاده از لنزهای زوم دیافراگم متغیر هر گونه تنظیم دستی عدد f (به جز بالاترین دیافراگم) در حین محدوده زوم امکان پذیر شده است
    - جبران اتوماتیک و نمایش تغییر در عدد F موثر وقتی که بین لنز و بدنه دوربین از بسط دهنده ها (Extender) استفاده شده است.
    - توانایی طراحی لنزهایی با دیافراگم پشتی بزرگتر برای بهبود روشنایی مرزها در سیستم های اپتیکی. به علاوه این مشخصه کارایی اپتیکی را هنگام استفاده از توسعه دهنده لنزدر .... تله فتو بهبود می بخشد.
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  9. #59
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    آشنایی با انواع لنز Lens دوربین عکاسی

    lens s
    آشنایی با لنز دوربین
    بطور کلی هر لنز از چندین عدسی مختلف محدب و مقعر تشکیل شده که ترکیب آنها با یکدیگر باعث ایجاد تصویری واضح بر روی سطح حساس فیلم (امولیسیون) خواهد شد.محل ایجاد تصویر را سطح کانونی وحدفاصل عدسی با محل ایجاد تصویر،فاصلة کانونی عدسی می‌گویند.
    برای روشنتر شدن مطلب در مورد یک عدسی معمولی که برای آتش زدن کاغذ استفاده می‌گردد توضیح می‌دهیم .برای سوزاندن کاغذ بایستی عدسی را در مقابل نور خورشید آن قدر حرکت داد تا نور خورشید بصورت نقطه‌ای کوچک بر روی سطح کاغذ درآید که در این حالت بر اثر برخورد پرتوهای نوری به یکدیگر که از عدسی گذشته‌اند گرمای قابل توجه‌ای در محل برخورد بوجود آمده که باعث سوختن کاغذ می‌گردد محل برخورد پرتوهای نوری را نقطه کانونی و حد فاصل عدسی با سطح کاغذ فاصله کانونی گفته می‌شود. در لنزها که چندین عدسی مختلف وجود دارد هر عدسی دارای کانون جداگانه‌ای است اما وقتی با هم ترکیب می‌شوند کانون مشترکی پیدا می‌کنند که معمولاً از مرکز لنز تا حدفاصل محل ایجاد تصویر را فاصلة کانونی آن لنز می‌گویند که مقدار آن بر روی حلقه جلوی لنز نوشته می‌شود.
    هر لنز دارای زاویه دید خاصی می‌باشد که قادر به جای دادن فضای مشخصی از جلو لنز در داخل دوربین و روی فیلم خواهد بود. به نسبت بلندی و کوتاهی فاصله کانونی، زاویه دید آن متغیر است هرچقدر فاصله کانونی لنز کوتاهتر باشد زاویه دید لنز بازتر و هرچقدر فاصله کانونی بلندتر باشد زاویه دید کوتاهتر خواهد بود.
    انواع لنزها:

    لنز نُرمال معمولیfroown Normal )

    زاویه دید چشم انسان حدود 140 درجه می‌باشد اما تمام تصاویری که در زاویه چشم قرار می‌گیرند دارای وضوح کامل نیست و
    lenses
    انواع لنز دوربین عکاسی
    تهنا در زاویه‌ای در حدود 52 درجه می‌توان تصاویر را به صورت واضح می‌توان دید لنز نرمال نیز زاویه دیدی شبیه به چشم انسان دارد به همین دلیل لنز معمولی نیز گفته می‌شود.لنز تله فوتو: ( Telephoto)

    لنز تله از نظر شکل ظاهری طویل بوده و فاصلة کانونی بلندی دارد که دارای زاویه دید کوتاه می‌باشد و تنها برای عکسبرداری از فواصل دور مثل مناظر طبیعی و حیوانات وحشی کاربرد دارد و امکان عکسبرداری از فواصل نزدیک را ندارد.
    لنز واید انگلfroown Wide angle )

    لنز واید از نظر شکل ظاهر از لنز نُرمال کوتاهتر بوده و دارای فاصله کانونی کمی می‌باشد بنابراین دارای زاویه دید باز می‌باشد . این لنز در مکان‌هائی که امکان عقب رفتن عکاس برای قرار گرفتن تمام سوژه مورد نظر در نمایاب نباشد کاربرد شگرفی دارد و با استفاده از این لنز می توان فضای بیشتری را در عکس جای داد.
    لنز زوم:Zoom

    این لنز دارای فاصله کانونی متغیر می‌باشد پس زاویه دید متغیر دارد برخی از لنزهای زوم با زاویه دید 180-40 که فاصله کانونی آن از 40 میلیمتر درحالت زاویه باز تا 180 میلیمتر در حالت تله فوتو می‌باشد کاربرد ویژه‌ای دارد به همین لحاظ در بین عکاسان مورد استقبال بیشتری قرار گرفته است.
    جدای این تقسیم‌بندی لنزهای دیگری نیز هستند که کاربرد تخصصی دارند مانند لنز ماکرو که برای عکسبرداری از اجسام بسیار کوچک کابرد دارد با یک لنز نُرمال معمولاً تا فاصله 50 سانتیمتر امکان نزدیک شدن به سوژه می‌باشد اما برای عکسبردای از اجسام کوچک مثل تمبر یا سکه فقط لنز ماکرو جوابگو خواهد بود. لنزی دیگر با عنوان لنز چشم ماهی وجود دارد که زاویه دید بسیار وسیع دارد برخی از این لنزها مقداری از فضای پشت دوربین هم در کادر تصویر قرار می‌دهند . عکس حاصل از این لنزها به شکل دایره وار می‌باشد از این لنز برای ایجاد جلوه‌های ویژه تصویری استفاده می‌گردد.
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  10. #60
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    post
    مراحل راه‌اندازی دوربين فیلم برداری

    ترتیب كار در همه دوربین‌ها مثل هم می‌باشد
    digital camcorder
    مراحل راه‌اندازی دوربين فیلم برداری
    1- فشار دادن و یا حركت دادن تكمه POWER برای روشن شدن.
    2- تنظیم تكمهCAMERA برای ضبط‌وVCR برای تماشای فیلم

    واژه VCRمخفف سه كلمهVideo Cassette Recorder می باشد به معنای فیلم ویدئو ضبط شده

    - وقتی كه دستگاه در حالت CAMERA قرار بگیرد آماده فیلمبرداری و ضبط تصاویر می‌باشد در این حالت ابتدا تكمه آبی رنگ TAP EJECT را فشار دهید تا درب محفظه فیلم باز شود سپس فیلم خام را در داخل دوربین قرار دهید . برای بسته شدن درب دوربین، آن قسمت روی درب را كه كلمه PUSH به معنای فشار دادن و در بعضی دوربین‌ها واژه LOCK (قفل) نوشته شده را به آرامی فشار دهید تا درب بسته شود.

    3-برای آنكه دوربین شروع به ضبط تصاویر كند كافی است تا یك بار تكمه قرمز رنگ RECORD را فشار دهید تا عملیات ضبط انجام شود.هرگاه این كا را انجام دادید برای آنكه از ضبط تصاویر مطمئن شوید در گوشه ویزور دوربین دقت كنید واژه REC كه مخفف كلمه RECORD می‌باشد مشخص باشد . برای آنكه دوربین را از حالت ضبط خارج كنید كافی است مجدداً تكمه قرمز رنگ RECORD را فشار دهید اگر دوربین در حالت ضبط نباشد به جای كلمه REC واژه PUSE به معنای توقف كوتاه در ویزور مشخص می‌باشد.

    4- برای آنكه بتوانید تصاویری كه در ویزور كادربندی می‌كنید نزدیك آورده و یا به حالت اولیه خود بازگردانید. بایستی با تكمه دوحالته W T كار كنید.

    T مخفف كلمه TELE و W مخفف كلمه WIDE می باشد كه در بحث انواع لنزها در بخش عكاسی توضیح آن ارائه گردید. پس هرگاه روی دوربین قسمت T را فشار دهید عدسی‌ها در داخل لنز دوربین از یكدیگر فاصله می‌گیرند و كاربرد لنز تله فوتو را پیدا می‌كند در نتیجه زاویه دید دوربین بسته می‌شود و تصاویر در ویزور نزدیك می‌شوند.

    اما هرگاه روی دوربین W را فشار دهید عدسی‌ها به یكدیگر نزدیك می‌شوند و كاربرد لنز وایدانگل را خواهند داشت در این حالت زاویه دید دوربین باز می‌شود و می‌توانید فضای بیشتری را در داخل ویزور دوربین كادر بندی كنید. روی بیشتر دوربین‌ها تكمه W T به دوصورت عمل می‌كند. اگر طرفT را تا نیمه فشار دهید تصاویر به آرامی نزدیك می‌شوند و اگر تا انتها فشار دهید تصاویر سریع‌تر نزدیك می‌شوند. طرف W نیز به همین صورت عمل می‌كند.

    البته توصیه من اینست كه از استفاده زیاد و نابه‌جا از این تكمه خودداری نمائید زیرا هرگاه شما در حال فیلمبرداری بدون استفاده از سه‌پایه هستید و تصاویر را با تكمه T نزدیك می كنید كادربندی تصاویر سخت خواهد شد و لرزش های دست بیشتر از پیش در كارتان مشاهده خواهد شد.

    5- استفاده از تكمه FADE froownتاریكی و روشنی تصویر)

    روی تمام دوربین‌ها این تكمه وجود دارد، استفاده از این تكمه در ابتدا و آخر فیلم می‌باشد. هنگامی كه قصد فیلمبرداری دارید ابتدا كادربندی را انجام دهید و تكمه FADE را فشار داده و در همان حالت نگه دارید تا تصویر در ویزور كاملا سیاه شود در این حالت تكمه REC را فشار دهید تا عملیات ضبط شروع شود سپس تكمه FADE را رها كنید تا تصویر به تدریج روشن شود. در پایان كار فیلمبرداری نیز می‌توانید قبل از آنكه دوربین را از حالت ضبط خارج كنید تكمه FADE را فشار داده تا تصویر به تدریج سیاه شود سپس تكمه REC را فشار دهید تا دوربین از حالت ضبط خارج شود.با انجام این كار بیننده فیلم دقیقاً نقطه شروع و پایان فیلم را متوجه خواهد شد و یك روند اصولی در فیلم به وجود آورده‌اید.

    6- واضح سازی تصویر ( FOCUS ):

    اگر دوربین در حالت تنظیم خودكار(AUTO )باشد واضح سازی تصویر توسط دوربین و به صورت خودكار انجام می‌شود. معمولاً دوربین هر چیزی كه در وسط كادر ویزور قرار گیرد به صورت واضح نشان می‌دهد و بعضی مواقع انتظار فیلمبردار را برآورده نمی‌كند و دچار اشتباه می‌شود. برای آنكه از كار فیلمبرداری لذت بیشتری ببرید سعی كنید واضح سازی دستی را تجربه كنید. ابتدا تكمه FOCOS را فشار دهید تا واضح سازی تصویر از حالت خودكار خارج شود. هنگامی كه این كار را انجام دهید در گوشه ویزور واژه MF مشخص می‌شود كه مخفف كلمه MANUEL FOCUS می‌باشد در این حالت برای واضح شدن تصاویر در دوربین های نوار بزرگ بایستی حلقه دور لنز را به راست و چپ بچرخانید . در دوربین های كوچك باید تكمه گردان پائین لنز و در بعضی مدل های دیگر تكمه كنار دوربین را به چپ و راست حركت دهید و تصویر را فوكوس نمائید تكرار این كار مهارت بیشتری در شما ایجاد خواهد نمود

    [SIGPIC][/SIGPIC]

صفحه 6 از 7 نخستنخست ... 234567 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/