شرمنده دوست دارم کمک کنم
ولی ...
کاری از دستم بر نمیاد :دی
شرمنده دوست دارم کمک کنم
ولی ...
کاری از دستم بر نمیاد :دی
جاودانه شوید
____________________________
من تـمــام هـستـی ام را در نـبـرد بـا سـرنوشت، در تهـاجـم با زمـان آتـش زدم، کـشتـم
من بـهــار عـشـق را دیـدم ولـی بـاور نکــردم، یک کـلام در جــزوه هـایـم هیـچ نـنوشـتـم
من ز مـقصد ها پی مقصـود هـای پوچ افتـادم، تا تمام خـوب ها رفتند و خوبی ماند در یادم
من به عـشـق منتـظر بـودن، هـمـه صبر قـرارم رفت، بهـارم رفت، عـشقم مرد، یارم رفت
آقا بهزاد آشنا هستند. کاری بهشون نداشته باشین و الی با تمام امکانات ارتش خدمتتون میرسم
جاودانه شوید
____________________________
من تـمــام هـستـی ام را در نـبـرد بـا سـرنوشت، در تهـاجـم با زمـان آتـش زدم، کـشتـم
من بـهــار عـشـق را دیـدم ولـی بـاور نکــردم، یک کـلام در جــزوه هـایـم هیـچ نـنوشـتـم
من ز مـقصد ها پی مقصـود هـای پوچ افتـادم، تا تمام خـوب ها رفتند و خوبی ماند در یادم
من به عـشـق منتـظر بـودن، هـمـه صبر قـرارم رفت، بهـارم رفت، عـشقم مرد، یارم رفت
منم بکشید .. بدون اون من چطوری ادامه بدمممممممم...
..........
......
زنگ میزنم به محمد کلانتر
زندگی سخت است اما من سخت ترم ....
نمایش محتوای مخفی
بهش میخندم
با این امضا و اینکه ایشونو دارن شکنجه میدن دیگه غش می کنم از خنده
بی تفاوت دیگه حال و حوصله قهرمان بازی ندارم برم نجاتش بدم!
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)