فتح الفتوح ، ساختن جانهاى آگاه و بيدار است
![]()
بحث آن حيات مجددى است كه اين انقلاب و اين آزمايشهاى دشوار به كشور ما داد. در قضيه ى فتح بستان در سال 60 يا 61، امام (رضوان الله عليه ) پيامى دادند، در آن پيام ، تعبير فتح الفتوح بود. بعضى خيال كردند كه فتح الفتوح ، جنگ بستان است ؛ اما امام آن را نمى گفت ؛ امام مى فرمود: - به اين مضمون - فتح الفتوح فتح يا ساختن اين جانهاى آگاه و بيدار است . واقعا بزرگترين فتح جمهورى اسلامى اين بود كه توانست اين جوانان را به اين مرحله از عظمت و اعتلاى روحى برساند كه بتوانند احساس خودباورى كنند و بايستند و در مقابل تهاجم عظيم يكپارچه ى دنيا، از كشور ادامه دارد. الان هم ما در مقابل تهاجم دنيا قرار داريم .
من بعضى از اين مطبوعات و روزنامه ها و آدمهاى نو به ميدان رسيده ى بى خبر از همه جا - حمل بر صحتش ، بى خبر است ؛ مغرض - را مى بينم . اينها خيال مى كنند كه اين هنرى است كه ما كشور را به حالت ابتذال قبل از انقلاب بكشانيم ؛ در اين جهت دارند سعر مى كنند. چه قدر غفلت است ! چه قدر تاءسف آور است ! جوانان ما در دوره ى جوانى توانستند خود را از آن تخديرى كه فضاى كشور شده بود، خلاص كنند؛ حركتى بكنند و ايران را نجات بدهند. ايران رفته بود. ما گم شده بوديم . ما زير دست و پاها له شده بوديم . سيل گنداب فرهنگ غرب - كه مقدمه ى سلطه ى اقتصادى و سياسى و استعمار به معناى حقيقى كلمه بود - در واقع ما را از بين برده بود. وسط زمين و هوا، دست قدرتمند انقلاب و اسلام ، به وسيله ى همين جوانان ، كشور را نجات داد. عده يى مى خواهند اين دوره ى افتخارآميز به فراموشى سپرده بشود و مردم به همان حال تخدير قبلى برگردند. اين حالت را چه كسى مى خواهد؟ دشمنان اين كشور و اين ملت مى خواهند.
به نظرم اين را شايد در يك سخنرانى هم گفته باشم . همين اخيرا قبل از عيد، در يكى از مجلات آمريكايى ، سر مقاله يى به وسيله ى يك نويسنده ى معروف آمريكايى نوشته شده بود، كه خلاصه اش اين بود كه براى مقاله با كشورهايى مثل ايران - كه او البته تعبير زشتى مى كند؛ مثلا ياغى - ما نمى توانيم از راههاى نظامى و اقتصادى عمل كنيم ؛ اينها راههاى تجربه شده و شكست خورده است ؛ از راههاى فرهنگى بايد وارد بشويم ؛ تصريح هم مى كند. مى گويد چگونه بايد وارد بشويم ؛ تصريح هم مى كند. مى گويد چگونه بايد وارد بشويم . در وسط همان صفحه ، عكس كاملا عريان يك زن كشيده و گفته از اين طريق ! گفته اينها را بايستى ترويج كنيم ، تا بتوانيم بر آنها فايق بياييم . راست هم مى گويد؛ راه اين است . متاءسفانه عده يى نمى فهمند در كشور دارند چه كار مى كنند. البته به حول و قوه ى الهى نمى گذاريم ، و نخواهند توانست . ما اجازه نمى دهيم اين خيانت را به اين كشور و اين انقلاب انجام بدهند و به پايان ببرند. اما اين هوسها در سرشان هست ؛ مى خواهند مردم را به آن روز بدبختى و سيه روزى اين كشور برگردانند.
به نظر من ، جوانان ما امروز هم خدايى و مؤ من و با صفايند. (65)
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)