صفحه 5 از 26 نخستنخست 12345678915 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 259

موضوع: توضیح المسائل آیت الله مکارم شیرازی (مد ظله العالی)

  1. #41
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    دستور نماز ميّت
    مسأله 570ـ نماز ميّت پنج تكبير دارد و اگر نمازگزار پنج تكبير به اين ترتيب بگويد كافى است: بعد از نيّت و گفتن تكبير اوّل بگويد:
    اَشْهَدُ اَنْ لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ
    و بعد از تكبير دوم بگويد:
    اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد
    و بعد از تكبير سوم بگويد:
    اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤمِنينَ وَ الْمُؤمِناتِ
    و بعد از تكبير چهارم اگر ميّت مرد است بگويد:
    اللّهُمَّ اغْفِرْ لِهذَا الْمَيِّتِ
    و اگر زن است بگويد:
    اللّهُمَّ اغْفِرْ لِهذِهِ الْمَيِّتِ
    و بعد، تكبير پنجم را بگويد و بهتر است بعد از تكبير اوّل بگويد:
    اَشْهَدُ اَنْ لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اَرْسَلَهُ بِالْحَقِّ بَشيراً وَ نَذيراً بَيْنَ يَدَىِ السّاعَةِ
    و بعد از تكبير دوم بگويد:
    اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ بارِكْ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد كَاَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ وَ بارَكْتَ وَ تَرَحَّمْتَ عَلى إبْراهيمَ وَ آلِ اِبْراهيمَ إنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ وَ صَلِّ عَلى جَميعِ الاْنْبِياءِ وَ الْمُرْسَلينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصِّدّيقينَ وَ جَميعِ عِبادِ اللّهِ الصّالِحينَ
    بعد از تكبير سوم بگويد:
    اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤمِنينَ وَ الْمُؤمِناتِ وَ الْمُسْلِمينَ وَ الْمُسْلِماتِ الاْحْياءِ مِنْهُمْ وَ الاْمْواتِ تابِعْ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُمْ بِالْخَيْراتِ إنَّكَ مُجيبُ الدَّعَواتِ إنَّكَ عَلى كُلِّ شَىْء قَديرٌ
    و بعد از تكبير چهارم اگر ميّت مرد است بگويد:
    اَللّهُمَّ إنَّ هذا عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ وَ ابْنُ اَمَتِكَ نَزَلَ بِكَ وَ اَنْتَ خَيْرُ مَنْزُول بِهِ اَللّهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ إلاّ خَيْراً وَ اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّا اَللّهُمَّ اِنْ كانَ مُحْسِناً فَزِدْ فى اِحْسانِهِ وَ اِنْ كانَ مُسيئاً فَتَجاوَزْ عَنْهُ وَ اغْفِرْ لَهُ اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَكَ فى اَعْلى عِلِّيّينَ وَاخْلُفْ عَلَى اَهْلِهِ فِى الْغابِرينَ وَ ارْحَمْهُ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
    و بعد، تكبير پنجم را بگويد ولى اگر ميّت زن است بعد تكبير چهارم بگويد:
    اَللّهُمَّ اِنَّ هذِهِ اَمَتُكَ وَ ابْنَةُ عَبْدِكَ وَ ابْنَةُ اَمَتِكَ نَزَلَتْ بِكَ وَ اَنْتَ خَيْرُ مَنْزُول بِهِ اَللّهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنْها إلاّ خَيْراً وَ اَنْتَ اَعْلَمُ بِها مِنّا اَللّهُمَّ اِنْ كانَتْ مُحْسِنَةً فَزِدْ فى اِحْسَانِها وَ اِنْ كَانَتْ مُسيئَةً فَتَجاوَزْ عَنْها وَ اغْفِرْ لَها اَللّهُمَّ اجْعَلْها عِنْدَكَ فى اَعْلى عِلِّيّينَ وَ اخْلُفْ عَلى اَهْلِها فِى الْغابِرينَ وَ ارْحَمْها بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ و اگر نماز بر چند نفر مرد بخواند، مى گويد: اَللّهُمَّ اِنَّ هوُلاءِ عَبيدُكَ وَ اَبْناءُ عَبيدِكَ وَ اَبْناءُ اِمائِكَ نَزَلُوا بِكَ وَ اَنْتَ خَيْرُ مَنْزُول بِهْ...
    و بقيّه ضميرها را جمع مذكر مى آورد. و در مورد چند زن ضميرها و اسماء اشاره را به صورت مؤنّث مى آورد و در تثنيه به صورت تثنيه.
    مسأله 571ـ بايد تكبيرها و دعا را طورى پشت سر هم بخوانند كه نماز از صورت خود خارج نشود و احتياط واجب آن است كه در وسط نماز با كسى سخن نگويند.
    مسأله 572ـ مستحبّ است نماز ميّت را با جماعت بخوانند، ولى كسى كه نماز ميّت را با جماعت بخواند بايد تمام تكبيرها و دعاهاى آن را بخواند و همان گونه كه گفته شد خواندن دعاهاى مفصّل بالا مستحبّ است و اگر كسى آن را حفظ ندارد، مى تواند از روى كتاب بخواند.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  2. #42
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    مستحبّات نماز ميّت
    مسأله 573ـ مستحبّ است كسى كه نماز ميّت مى خواند با وضو يا غسل يا تيمّم باشد و احتياط آن است در صورتى تيمّم كند كه وضو و غسل ممكن نباشد، يا اگر وضو بگيرد و غسل كند، به نماز ميّت نرسد، علاوه بر اين مستحبّ است امور ديگرى را به اميد ثواب پروردگار در نماز ميّت رعايت كند: اوّل اگر ميّت مرد است امام جماعت يا كسى كه فرادى بر او نماز مى خواند مقابل وسط قامت او بايستد و اگر ميّت زن است مقابل سينه اش. دوم پابرهنه نماز بخواند. سوم در هر تكبير دستها را بلند كند. چهارم فاصله او با ميّت بقدرى كم باشد كه اگر باد لباسش را حركت دهد، به جنازه برسد. پنجم اگر نماز را با جماعت مى خوانند امام جماعت تكبير و دعاها را بلند بخواند و كسانى كه با او نماز مى خوانند، آهسته بخوانند ششم نمازگزار براى ميّت و مومنين زياد دعا كند. هفتم قبل از نماز سه مرتبه بگويد: «الصّلاة». هشتم نماز را در جايى بخواند كه عده بيشترى براى نماز ميّت حاضر مى شوند. نهم بهتر است نماز ميّت را در مسجد نخوانند، مگر در مسجد الحرام. دهم زن حائض اگر نماز ميّت را به جماعت بخواند در يك صف، تنها بايستد.

    احكام دفن
    مسأله 574ـ ميّت را بايد طورى دفن كنند كه بوى او بيرون نيايد و درندگان هم به او دسترسى پيدا نكنند، اگر ترس آن باشد كه جانور به جسد آسيب رساند بايد قبر او را با آجر و مانند آن محكم كنند.
    مسأله 575ـ هرگاه دفن ميّت در زمين ممكن نباشد واجب است به جاى دفن، او را در بنا، يا تابوتى بگذارند و اطراف آن را ببندند.
    مسأله 576ـ هنگام دفن كردن بايد ميّت را در قبر به پهلوى راست بخوابانند بطورى كه رو به قبله باشد.
    مسأله 577ـ هرگاه كسى در كشتى بميرد چنانچه بدن او فاسد نمى شود و بودنش در كشتى مانعى ندارد بايد صبر كنند تا به خشكى برسند و او را در زمين دفن نمايند و گرنه بايد او را غسل دهند و حنوط و كفن كنند و نماز بخوانند بعداً او را در چيزى كه حيوانات آبى نتوانند به بدن او دست يابند بگذارند و در آن را محكم كنند و به دريا بيندازند و اگر اين هم ممكن نشود چيز سنگينى به پايش ببندند و به دريا بيفكنند و واجب است او را تا ممكن است در جايى بيندازند كه فورا طعمه حيوانات دريا نشود.
    مسأله 578ـ هرگاه خوف اين باشدكه دشمن قبر ميّت را بشكافد و بدن او را بيرون آورد و يا به آن آسيب رساند، چنانچه ممكن باشد بايد بطورى كه در مسأله پيش گفته شد او را به دريا بيندازند.
    مسأله 579ـ مخارج محكم كردن قبر ميّت در جايى كه لازم است و همچنين هزينه انداختن در دريا را بايد از اصل مال ميّت بردارند.
    مسأله 580ـ اگر زن كافرى از دنيا برود و بچّه در شكم او نيز بميرد، چنانچه پدر آن بچّه مسلمان باشد بايد زن را در قبر به پهلوى چپ پشت به قبله بخوابانند تا روى بچّه به طرف قبله باشد، حتّى اگرهنوزروح به بدن بچّه داخل نشده باشد (يعنى هنوز حسّ حركت پيدا نكرده است) بنابر احتياط واجب به همين دستور عمل كنند.
    مسأله 581ـ دفن مسلمان در قبرستان غير مسلمان و دفن كافر در قبرستان مسلمان جايز نيست بنابر احتياط واجب، همچنين دفن مسلمان در جايى كه نسبت به او بى احترامى باشد حرام است، مانند جايى كه خاكروبه و كثافت مى ريزند.
    مسأله 582ـ ميّت را نبايد در جاى غصبى دفن كنند و همچنين در جايى كه براى دفن وقف نشده است (مانند مساجد و مدارس دينى)، مگر اين كه از اوّل جايى را براى دفن در نظر بگيرند و از وقف مستثنا كنند.
    مسأله 583ـ دفن ميّت در قبر مرده ديگر در صورتى كه موجب نبش نشود (يعنى بدن مرده قبلى ظاهر نگردد) و زمين هم مباح يا وقف عام باشد مانعى ندارد.
    مسأله 584ـ بنابراحتياط واجب چيزى كه از ميّت جدا مى شود، حتّى مو يا ناخن و دندان را بايد با او دفن كرد، ولى به صورتى كه موجب نبش قبر نشود، امّا دفن ناخن و دندانى كه در حال حيات از انسان جدا مى شود واجب نيست، هر چند بهتر است.
    مسأله 585ـ هرگاه كسى در چاه بميرد و بيرون آوردنش ممكن نباشد بايد درِ چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند و در صورتى كه چاه مال غير باشد، بايد به نحوى او را راضى كنند.
    مسأله 586ـ هرگاه بچّه اى در رحم مادر بميرد و ماندنش در رحم براى مادر خطر داشته باشد، بايد به آسانترين راه ممكن او را بيرون آورند، حتّى اگر ناچار شوند او را قطعه قطعه كنند اشكال ندارد، اين كار بايد در درجه اوّل به وسيله شوهرش اگر اهل فن است و در درجه بعد زنى كه اهل فن باشد انجام شود و اگر ممكن نيست، از مرد محرمى كه اهل فن است استفاده كنند و در غير اين صورت، ناچار بايد از مرد نامحرمى كه اهل فن است كمك بگيرند.
    مسأله 587ـ هرگاه مادر بميرد و بچّه در شكمش زنده باشد بايد فورا بچّه را بوسيله كسانى كه در مسأله پيش اشاره شد از هر طرفى كه سالم بيرون مى آيد بيرون آورند و دوباره شكم او را بدوزند و حتّى الامكان بايد اين كار زير نظر اهل فن انجام گيرد و اگر اهل فن نباشد، پهلوى چپ را مى شكافند و بچّه را فورا بيرون مى آورند.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  3. #43
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    مستحبّات دفن
    مسأله 588ـ مستحبّ است به اميد اين كه مطلوب پروردگار باشد امور زير را در دفن ميّت رعايت كنند:
    قبر را به اندازه قامت انسان متوسط گود كنند.
    ميّت را در نزديكترين قبرستان دفن نمايند، مگر آن كه قبرستان دورتر، از جهتى بهتر باشد، مثل اين كه افراد خوب در آنجا دفن شده اند، يا مردم براى فاتحه بيشتر به آنجا مى روند.
    هنگام دفن، جنازه را در چند قدمى قبر بر زمين بگذارند و تا سه مرتبه، كم كم نزديك ببرند و در مرتبه چهارم وارد قبر كنند.
    اگر ميّت مرد است او را از طرف سر وارد قبر كنند و اگر زن است از طرف عرض بدن و به هنگام وارد كردن او پارچه اى روى قبر بگيرند.
    جنازه را با آرامى از تابوت بردارند و با آرامى وارد قبر كنند، و دعاهايى كه دستور داده شده پيش از دفن و موقع دفن بخوانند.
    قبر لحد داشته باشد، يعنى آن راطورى بسازند كه خاك روى بدن ميّت نريزد،به اين ترتيب كه قسمت پايين قبررا باريكتر كنند و بعد از گذاشتن ميّت در قبر، بالاى آن خشت يا آجر بچينند و يا طرف قبله قبر را كمى از پايين توسعه دهند به اندازه اى كه ميّت در آن قرار بگيرد.
    پشت سر ميّت مقدارى خاك يا خشت بگذارند كه وقتى او را به طرف راست مى خوابانند به عقب برنگردد.
    بعد از گذاشتن در قبر، گره كفن را باز كنند و صورت ميّت را روى خاك بگذارند و بالشى از خاك زير سر او قرار دهند.
    كسى كه ميّت را در قبر مى گذارد با طهارت و سربرهنه و پا برهنه باشد و غير از خويشان ميّت، با پشت دست خاك بر قبر بريزند و بگويند: «اِنَّا لِلّهِ وَ اِنَّا اِلَيْهِ راجِعُونَ» و اگر ميّت زن است كسى كه با او محرم است او را در قبر بگذارد و اگر محرم نباشد خويشانش او را در قبر بگذارند.
    10ـ پيش از آن كه «لحد» را بپوشانند دست راست به شانه ميّت بزنند و او را حركت دهند و سه مرتبه بگويند:
    اِسْمَعْ اِفْهَمْ يا فُلانَ ابْنِ فُلان (و به جاى فلان ابن فلان اسم ميّت و پدرش را ببرند) مثلاً سه مرتبه بگويند: «اِسْمَعْ اِفْهَمْ يا مُحَمَّدَ بْنِ عَلِى» سپس به ترتيب زير او را به عقايد حقّه اسلامى تلقين دهند و بگويند:
    «هَلْ اَنْتَ عَلَى الْعَهْدِ الَّذِى فارَقْتَنا عَلَيْهِ مِنْ شَهادَةِ اَنْ لا اِلهَ إلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ سَيِّدُ النَّبِيّينَ وَ خاتَمُ الْمُرْسَلينَ وَ اَنَّ عَلِيَّاً اَميرُ الْمُؤمِنينَ وَ سَيِّدُ الْوَصِيّينَ وَ اِمامٌ افْتَرَضَ اللّهُ طاعَتَهُ عَلَى الْعالَمينَ، وَ اَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ عَلِىَّ بْنَ الْحُسَيْنِ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد وَ مُوسَى بْنَ جَعْفَر وَ عَلِىَّ بْنَ مُوسى وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ وَ عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّد وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِىٍّ وَ الْقائِمَ الحُجَّةَ الْمَهْدِىَّ صَلَواتُ اللّهِ عَلَيْهِمْ اَئِمَّةُ الْمُؤمِنينَ وَ حُجَجُ اللّهِ عَلَى الْخَلْقِ اَجْمَعينَ، وَ اَئِمَّتُكَ اَئِمَّةُ هُدىً اَبْرارٌ يا فُلانَ بْنَ فُلان
    (و به جاى فلان بن فلان، اسم ميّت و پدرش را بگويند) و بعد بگويند:
    اِذا اَتاكَ الْمَلَكانِ الْمُقَرَّبانِ رَسُولَيْنَ مِنْ عِنْدِ اللّهِ تَبارَكَ وَ تَعَالى وَ سَئَلاكَ عَنْ رَبِّكَ وَ عَنْ نَبِيِّكَ وَ عَنْ دينِكَ وَ عَنْ كِتابِكَ وَ عَنْ قِبْلَتِكَ وَ عَنْ اَئِمَّتِكَ فَلاْ تَخَفْ وَ لا تَحْزَنْ وَ قُلْ فى جَوابِهِما: اَللّهُ رَبِّى وَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نَبِيّى وَ الاْسْلامُ دِينى وَ الْقُرآنُ كِتابى وَ الْكَعْبَةُ قِبْلَتى وَ اَميرُالْمُؤمِنينَ عَلِىُّ بْنُ اَبى طالِب اِمامى وَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِىٍّ الُْمجْتَبى اِمامِى وَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِىٍّ الشَّهيدُ بِكَرْبَلاءَ اِمامى وَ عَلِىٌّ زَيْنُ الْعابِدينَ اِمامى وَ مُحَمَّدٌ الْباقِرُ اِمامى وَ جَعْفَرٌ الصّادِقُ اِمامى وَ مُوسَى الْكاظِمُ اِمامى وَ عَلِىٌّ الرِّضا اِمامى وَ مُحَمَّدٌ الْجَوادُ اِمامى وَ عَلِىٌّ الْهادِىُ اِمامى وَ الْحَسَنُ الْعَسْكَرِىُّ اِمامى وَ الْحُجَّةُ الْمُنْتَظَرُ اِمامى هؤُلآءِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَيْهِمْ اَجْمَعينَ اَئِمَّتي وَ سادَتي وَ قادَتي وَ شُفَعائي، بِهِمْ اَتَوَلّى وَ مِنْ اَعْدآئِهِمْ اَتَبَرَّءُ فِى الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ، ثُمَّ اعْلَم يا فُلانَ بْنَ فُلان(و به جاى فلان بن فلان، اسم ميّت و پدرش را بگويند)
    بعد بگويند:
    إِنَّ اللّهَ تَبارَكَ وَ تَعالى نِعْمَ الرَّبُّ وَ اَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نِعْمَ الرَّسُولُ وَ اَنَّ عَلِىَّ بْنَ اَبيطالِب وَ اَوْلادَهُ الْمَعْصُومينَ الاْئِمَّةَ الإثْنَى عَشَرَ نِعْمَ الاْئِمَّةُ وَ أَنَّ مَا جَاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ حَقٌّ وَ أَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَ سُؤالَ مُنْكَر وَ نَكير فِى الْقَبْرِ حَقٌّ وَ الْبَعْثَ حَقٌّ وَ النُّشُورَ حَقٌّ وَ الصِّراطَ حَقٌّ وَ الْميزانَ حَقٌّ وَ تَطايُرَ الْكُتُبِ حَقٌّ وَ أَنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ وَ النّارَ حَقٌّ وَ أَنَّ السّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فيهَا وَ أَنَّ اللّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِى الْقُبُورِ.
    پس بگويند:
    اَفَهِمْتَ يا فُلانُ (و به جاى فلان اسم ميّت را بگويد)
    پس از آن بگويند:
    ثَبَّتَكَ اللّهُ بِالْقَوْلِ الثّابِتِ وَ هَدَاكَ اللّهُ اِلى صِراط مُسْتَقيم عَرَّفَ اللّهُ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اَولِيائِكَ فِى مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ. پس بگويند: اَللّهُمَّ جافِ الاْرْضَ عَنْ جَنْبَيْهِ وَ اَصْعِدْ بِرُوحِهِ اِلَيْكَ وَ لَقِّهِ مِنْكَ بُرْهاناً اَللّهُمَّ عَفْوَكَ عَفْوَكَ».
    11ـ قبر را به صورت مربع مستطيل بسازند به اندازه چهار انگشت از زمين بلند كنند و نشانه اى روى آن بگذارند كه شناخته شود و روى قبر آب بپاشند و بعد از پاشيدن آب، كسانى كه حاضرند دستها را بر قبر گذارند انگشتها را باز كرده در خاك فرو برند و هفت مرتبه سوره «إنّا انزلناه» بخوانند وبراى ميّت طلب آمرزش كنند. 12ـ اين دعا را بعد از آن بخوانند:
    «اَللّهُمَّ جافِ الاْرْضَ عَنْ جَنْبَيهِ وَ اَصْعِدْ اِلَيْكَ رُوحَهُ وَ لَقِّهِ مِنْكَ رِضْواناً وَ اَسْكِنْ قَبْرَهُ مِنْ رَحْمَتِكَ ما تُغْنِيهِ بِهِ عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِواكَ».
    مسأله 589ـ مستحبّ است صاحبان عزا را تسليت گويند، امّا اگر مدّتى گذشته است و خاطره مصيبت فراموش شده و به واسطه تسليت مصيبت يادشان مى آيد ترك آن بهتر است و نيز شايسته است تا سه روز براى اهل خانه ميّت غذا بفرستند.
    مسأله 590ـ سزاوار است انسان در مرگ خويشاوندان، مخصوصاً در مرگ فرزند شكيبايى را از دست ندهد و هر وقت ميّت را ياد مى كند «اِنّا لِلّهِ وَ اِنّا اِلَيْهِ راجِعُونَ» بگويد و براى ميّت قرآن بخواند و طلب آمرزش كند.
    مسأله 591ـ جايز نيست انسان در مرگ كسى صورت و بدن خود را بخراشد، و به خود لطمه بزند، و پاره كردن يقه در مرگ غير پدر و برادر نيز، جايز نيست.
    مسأله 592ـ هرگاه مرد در مرگ زن يا فرزند، لباس خود را پاره كند يا زن در عزاى ميّت صورت خود را بخراشد بطورى كه خون بيايد، يا موى خود را بكند، بنابر احتياط واجب بايد مانند كفّاره قسم را بدهد، يعنى يك بنده آزاد كند، يا ده فقير راطعام دهد و يا آنها را بپوشاند، بلكه اگر خون هم نيايد به اين دستور عمل نمايد.
    مسأله 593ـ احتياط واجب آن است كه در گريه بر ميّت صدا را خيلى بلند نكنند.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  4. #44
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    نماز وحشت
    مسأله 594ـ مستحبّ است به اميد اين كه مطلوب پروردگار باشد در شب اوّل قبر دو ركعت نماز وحشت براى ميّت بخوانند، به اين ترتيب كه در ركعت اوّل بعد از حمد يك مرتبه «آية الكرسى» و در ركعت دوم بعد از حمد ده مرتبه انّا اَنْزَلْناه بخواند و بعد از سلام نماز بگويد: «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ ابْعَثْ ثَوابَهَا اِلَى قَبْرِ فُلان» (و به جاى فلان، اسم ميّت را بگويد).
    مسأله 595ـ نماز وحشت را در هرموقع از شب اوّل قبر مى تواند به جا آورد، ولى مناسبتردر اوّل شب بعد از نماز عشا است.
    مسأله 596ـ اگر دفن ميّت به علتى به تأخير بيفتد بايد نماز وحشت را تا شب اوّل دفن او تأخير بيندازد.

    احكام نبش قبر
    مسأله 597ـ نبش قبر مسلمان يعنى شكافتن قبر او حرام است، هر چند طفل يا ديوانه باشد و منظور از نبش قبر آن است كه آن را طورى بشكافند كه آثار بدن ميّت ظاهر شود و اگر بدن ظاهر نشود اشكال ندارد، مگر اين كه موجب هتك و بى احترامى باشد.
    مسأله 598ـ اگر يقين داشته باشد بدن بكلى از بين رفته و خاك شده است شكافتن قبر اشكالى ندارد، مگر در قبور امامزاده ها و شهدا و علما و صلحا كه اگر سالها بر آن بگذرد نيز نبش قبر آنها جايز نيست.
    مسأله 599ـ نبش قبر در چند مورد حرام نيست:
    در صورتى كه ميّت در زمين غصبى دفن شده باشد و مالك زمين راضى نشود، همچنين اگر كفن يا چيز ديگرى كه با ميّت دفن شده غصبى باشد، يا چيزى از اموال ميّت كه به ورثه تعلّق دارد با او دفن شده باشد و ورثه راضى نشوند كه آن چيز در قبر بماند (مانند انگشتر يا زينت آلات قيمتى) حتّى اگر راضى شوند و ماندن آن در قبر اسراف باشد بايد آن را بيرون آورند، امّا اگر ميّت وصيّت كرده كه دعا يا انگشترى را مثلاً با او دفن كنند در صورتى كه وصيّت او بيش از ثلث نباشد و اسراف محسوب نشود نمى توانند قبر را بشكافند.
    در صورتى كه براى اثبات حقّى لازم باشد بدن ميّت را ببينند.
    در موردى كه ميّت را در جايى دفن كرده اند كه نسبت به او بى احترامى است، مانند قبرستان كفّار، يا جايى كه كثافات مى ريزند.
    براى انجام يك مطلب شرعى كه اهمّيّت آن از شكافتن قبر بيشتر است، مثل اين كه بخواهند بچه زنده اى را از شكم زن حامله بيرون آورند (البتّه معلوم است بچّه مدّت كمى بعد از مادر ممكن است زنده بماند).
    در جايى كه بترسند درنده اى به بدن ميّت آسيب برساند، يا دشمن آن را بيرون آورد.
    در موردى كه قسمتى از بدن ميّت با او دفن نشده و بخواهند دفن كنند، ولى احتياط واجب آن است كه آن قسمت را طورى دفن كنند كه بدن ميّت ظاهر نشود.
    مسأله 600ـ هرگاه كسى وصيّت كند بدن او را در جاى معيّنى دفن كنند و به وصيّت او عمل نكنند و در جاى ديگرى دفن شود جايز نيست قبر او را نبش كنند و به جاى مورد وصيّت انتقال دهند.
    مسأله 601ـ هرگاه كسى وصيّت كند كه بعد از دفن، قبر او را نبش كرده و بدن او را به مشاهد مشرفه يا نقطه ديگر ببرند عمل به چنين وصيتى مشكل است.
    مسأله 602ـ تأخير دفن ميّت درصورتيكه موجب هتكوتوهين او باشد جايز نيست.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  5. #45
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    احكام شهيد
    مسأله 603ـ غسل دادن ميّت مسلمان و كفن كردن او چنان كه گفته شد واجب است ولى دو گروه از اين حكم مستثنا هستند: اوّل «شهيدان راه خدا» يعنى كسانى كه در ميدان جهاد در راه اسلام، همراه پيامبر(صلى الله عليه وآله) يا امام معصوم(عليه السلام) يا نايب خاصّ او كشته شده اند، همچنين كسانى كه در حال غيبت امام زمان(ارواحنا فداه) براى دفاع در برابر دشمنان اسلام كشته مى شوند، خواه مرد باشند، يا زن، بزرگ باشند و يا كودك، در اين گونه موارد غسل و كفن و حنوط واجب نيست، بلكه بايد آنها را با همان لباسهايشان بعد از خواندن نماز دفن كنند.
    مسأله 604ـ حكم مسأله سابق درباره كسانى است كه در ميدان جنگ كشته شده باشند، يعنى پيش از آن كه مسلمانان به او برسند جان داده است، امّا اگر به او برسند و زنده باشد، يا به صورت مجروح او را از ميدان جنگ خارج سازند و در بيمارستان يا غير آن از دنيا برود، گرچه ثواب شهيدان را دارد ولى حكم فوق شامل حال آنها نمى شود.
    مسأله 605ـ در جنگهاى امروز كه ميدانهاى جنگ وسعت دارد و گاه كيلومترها يا فرسخها مسافت را در بر مى گيرد و گلوله هاى دشمن و مانند آن تا مسافت زيادى مى رسد، تمام اين صحنه كه مركز تجمّع سربازان است ميدان جنگ محسوب مى شود، ولى اگر دشمن بوسيله بمباران افرادى را دور از جبهه هاى جنگ به قتل برساند احكام بالا در مورد آنها جارى نيست.
    مسأله 606ـ هرگاه به علّتى شهيد برهنه شده باشد بايد او را كفن كنند و بدون غسل دفن نمايند.
    مسأله 607ـدوم كسانى كه قتل آنها به عنوان قصاص يا حدّ شرعى واجب شده است و حاكم شرع به آنها دستور مى دهد مراسم غسل ميّت را خودشان در حال حيات انجام دهند و سه غسل را طبق دستورى كه قبلاً گذشت به جا آورده، سپس دو قسمت از قسمتهاى سه گانه كفن را يعنى لنگ و پيراهن را مى پوشند و مانند ميّت حنوط مى كنند و بعد از كشته شدن، قطعه سوم را بر آنها مى پوشانند و نماز بر آنها خوانده و به همان حال دفنشان مى كنند و لازم نيست خون را از بدن و كفن آنها بشويند، حتّى اگر بر اثر ترس و وحشت خود را نجس كنند، تكرار غسل لازم نيست.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  6. #46
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    غسلهاى مستحب
    مسأله 608ـ غسلهاى مستحب در شرع اسلام بسيار فراوان است و از جمله، غسلهاى زير است:
    1ـ غسل جمعه كه از مهمترين و مؤكّدترين غسلهاى مستحب محسوب مى شود و بهتر است كه حتّى الامكان آن را ترك نكنند، وقت آن از اذان صبح روز جمعه است تا ظهر و اگر تا ظهر انجام نشود احتياط آن است كه بدون نيّت ادا و قضا و به قصد مافى الذّمّه تا عصر جمعه به جا آورند، و اگر در روز جمعه غسل نكنند مستحبّ است از صبح شنبه تا غروب، قضاى آن را به جا آورند و كسى كه مى ترسد در روز جمعه آب پيدا نكند مى تواند روز پنجشنبه غسل را به نيّت مقدّم داشتن انجام دهد.
    2ـ غسل شبهاى ماه مبارك رمضان و آن عبارت است از غسل شب اوّل ماه و تمام شبهاى فرد (مانند شب سوم، پنجم و...) و از شب بيست يكم مستحبّ است همه شب غسل كنند، وقت اين غسلها تمام شب است، هرچند بهتر است كه همراه غروب آفتاب به جا آورند، ولى از شب بيست و يكم تا آخر ماه ميان نماز مغرب و عشا انجام دهند و احتياط آن است كه تمام غسلهاى ماه مبارك و غسلهايى را كه در مسائل آينده مى آيد به قصد رجاء يعنى به اميد مطلوبيّت پروردگار به جا آورند.
    3ـ غسل روز عيد فطر و عيد قربان و وقت آن از اذان صبح عيد است تا غروب و بهتر است آن را پيش از نماز عيد به جا آورند.
    4ـ غسل شب عيد فطر و وقت آن از اوّل مغرب است تا اذان صبح و بهتر است در اوّل شب به جا آورند.
    5ـ غسل روز هشتم و نهم ذى الحجّه كه روز «ترويه» و روز «عرفه» نام دارد.
    غسل روز «اوّل، نيمه، بيست و هفتم (روز مبعث) و آخر ماه رجب».
    غسل روز هيجدهم ذى الحجّه (عيد غدير).
    غسل روز پانزدهم شعبان (ميلاد ولىّ عصر عجّل اللّه تعالى فرجه) و هفدهم ربيع الاوّل (ميلاد پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله)) و غسل روز عيد نوروز.
    غسل بچّه اى كه تازه به دنيا آمده است.
    10ـ غسل زنى كه براى غير شوهرش بوى خوش استعمال كرده و غسل كسى كه در حال مستى خوابيده است.
    11ـ غسل كسى كه به تماشاى كسى كه به دار آويخته اند رفته و آن را ديده است، امّا اگر تصادفا نگاهش بر او بيفتد، يا براى مطلب لازمى مانند شهادت دادن رفته باشد غسل ندارد.
    12ـ غسل توبه يعنى هرگاه بعد از ارتكاب گناهى توبه كند، غسل به جا مى آورد. مسأله 609ـ غسل كردن براى وارد شدن در مكانهاى مقدس به اميد ثواب پروردگار مستحبّ است، از جمله براى داخل شدن در مكّه و مدينه، يا براى داخل شدن در مسجدالحرام و مسجد پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و همچنين حرم امامان(عليهم السلام) و اگر در يك روز چند مرتبه مشرّف شود يك غسل كافى است و اگر كسى مى خواهد در يك روز داخل مكّه شود و به مسجد الحرام رود، يا داخل شهر مدينه شود و به مسجد پيغمبر(صلى الله عليه وآله)برود، يك غسل به نيّت همه كفايت مى كند. همچنين مستحبّ است غسل براى زيارت پيغمبراكرم(صلى الله عليه وآله) يا امامان از دور يا نزديك و براى نشاط عبادت و رفتن به سفر به قصد رجاء.
    مسأله 610ـ انسان نمى تواند با غسلى كه به اميد مطلوب بودن به جا آورده نماز بخواند بلكه بايد احتياطاً وضو نيز بگيرد، ولى با غسلهايى كه مستحب بودن آن قطعى است مانند غسل جمعه مى توان نماز خواند.
    مسأله 611ـ هرگاه چند غسل مستحبّى، يا چند غسل كه بعضى مستحبّ است و بعضى واجب و يا چند غسل واجب بر كسى باشد مى تواند يك غسل به نيّت همه آنها به جا آورد.



    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  7. #47
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    تيـمّــم

    موارد تيمّــم
    مسأله 612ـ در هفت مورد بايد بجاى وضو يا غسل تيمّم كرد:

    اوّل از موارد تيمّم
    در جايى كه تهيه آب به اندازه وضو يا غسل ممكن نيست.
    مسأله 613ـ هرگاه انسان در شهر و آبادى باشد و آب پيدا نكند بايد آنقدر جستجو نمايد تا از پيدا كردن آب مأيوس شود، امّا اگر در بيابان است چنانچه كوهستانى و يا زمين پست و بلند است يا به واسطه درخت و مانند آن عبور از آن مشكل مى باشد بايد در هر يك از چهار طرف به اندازه پرتاب يك تير كه در قديم با كمان پرتاب مى كردند به جستجوى آب رود (1) و اگر زمين هموار و بى مانع است بايد در هر طرف به اندازه مسافت دو تير جستجو كند، ولى هر طرفى كه يقين دارد آب نيست جستجو لازم ندارد و هرگاه بعضى از چهار طرف هموار و بعضى پست و بلند است بايد در هر طرف طبق دستور خودش عمل نمايد.
    مسأله 614ـ هرگاه اطمينان دارد كه آب در محلى دورتر از اين مقدار، موجود است و وقت نماز نيز تنگ نشده، بايد به سراغ آن برود، مگر اين كه مشقّت فوق العاده اى داشته باشد، ولى اگر احتمال دهد يا گمان داشته باشد كه آب در فاصله دورتر است جستجو لازم نيست.
    مسأله 615ـ انسان مى تواند شخص ديگرى را كه مورد اطمينان اوست به جستجوى آب بفرستد و نيز اگر يك نفر از طرف چند نفر برود كافى است.
    مسأله 616ـ هرگاه قبل از وقت نماز جستجو كند و آب پيدا نكند چنانچه تا وقت نماز در همان جا بماند لازم نيست دوباره به جستجوى آب برود مگر اين كه تغييرى در اوضاع محل پيدا شده باشد و همچنين اگر براى يك نماز جستجو كند براى نمازهاى ديگر تا تغييرى پيدا نشده جستجو لازم نيست.
    مسأله 617ـ هرگاه وقت نماز تنگ است و اگر جستجوى آب كند وقت مى گذرد و يا خطرى وجود دارد، جستجو لازم نيست، ولى اگر بتواند مقدارى جستجو كند همان مقدار لازم است.
    مسأله 618ـ اگر عمداً به جستجوى آب نرود تا وقت نماز تنگ شود گناه كرده، ولى نمازش با تيمّم صحيح است.
    مسأله 619ـ كسى كه يقين دارد آب پيدا نمى كند و به جستجوى آب نرود و با تيمّم نماز بخواند بعد از نماز بفهمدكه اگر جستجو مى كرد آب پيدا مى شد نمازش باطل است، همچنين اگر بعد از جستجو، تيمّم كرده و نماز خوانده و بعداً بفهمد آب در آن جا وجود داشته بنابر احتياط واجب نماز را اعاده كند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
    مسأله 620ـ كسى كه وضو دارد و مى داند اگر وضوى خود را باطل كند نمى تواند وضو بگيرد، چنانچه ضرر يا مشقّت فوق العاده اى ندارد بايد وضوى خود را براى نماز نگه دارد، حتّى اگر احتمال قابل توجّهى بدهد كه آب براى وضو پيدا نخواهد كرد و يا اين كه قبل از وقت نماز وضو دارد و مى داند بعداً دسترسى به آب ندارد، احتياط واجب آن است كه وضوى خود را نگه دارد.
    مسأله 621ـ هرگاه فقط به مقدار وضو يا غسل آب دارد و مى داند اگر آن را بريزد
    آب پيدا نمى كند، چنانچه وقت نماز داخل شده باشد ريختن آن حرام است و احتياط واجب آن است كه پيش از وقت نماز هم اين كار را نكند، همچنين اگر احتمال عقلايى مى دهد كه اگر آب را بريزد آب ديگرى به دستش نمى رسد احتياط واجب آن است كه آب را نگه دارد و در تمام اين صورتها اگر آب را بريزد كار خلافى كرده امّا نماز او با تيمّم صحيح است.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  8. #48
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    دوم از موارد تيمّم
    مسأله 622ـ هرگاه آب در چاه باشد و بواسطه عدم توانايى يا نداشتن وسيله، دسترسى به آب ندارد، بايد تيمّم كند و همچنين اگر مشقّت فوق العاده داشته باشد كه عادتاً مردم آن را تحمّل نمى كنند.
    مسأله 623ـ اگر براى بيرون آوردن آب از چاه وسايلى لازم است بايد تهيّه كند، يا كرايه نمايد، هرچند به چند برابر قيمت معمول باشد، امّا اگر تهيّه وسايل يا خريدن خود آب وضو آنقدر هزينه مى خواهد كه نسبت به حال او ضرر دارد واجب نيست.
    مسأله 624ـ هرگاه ناچار شود براى تهيّه آب قرض كند واجب است قرض نمايد، امّا اگر مى داند يا گمان داردتوانايى اداى آن دين را نداردواجب نيست قرض كند و اگر كسى مقدارى آب بدون منت فوق العاده اى به او ببخشد بايد قبول كند.

    سوم از موارد تيمّم
    مسأله 625ـ هرگاه آب دارد ولى مى ترسد اگر وضو بگيرد بيمار شود يا بيمارى او به طول انجامد، يا شدّت كند، يا معالجه آن سخت شود، در تمام اين موارد بايد تيمّم كند، ولى اگر مثلاً آب گرم براى او ضرر ندارد بايد با آب گرم وضو بگيرد يا غسل كند و لازم نيست يقين به ضرر داشته باشد همين اندازه كه خوف ضرر داشته باشد كافى است كه وضو نگيرد و تيمّم كند.
    مسأله 626ـ كسى كه مبتلا به درد چشم است و آب براى او ضرر دارد اگر بتواند اطراف چشم را بشويد بايد وضو بگيرد و الاّ تيمّم كند.
    مسأله 627ـ كسى كه مى داند آب براى او ضرر دارد هرگاه تيمّم كند و بعداً بفهمد آب براى او ضرر نداشته تيمّم او باطل است و اگر نماز با آن خوانده، بنابر احتياط واجب اعاده كند و بعكس اگر يقين داشت آب براى او ضرر ندارد و وضو گرفت و غسل كرد بعد فهميد آب براى او ضرر دارد احتياط واجب آن است كه تيمّم كند و اگر نماز خواند اعاده نمايد.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  9. #49
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    چهارم از موارد تيمّم
    مسأله 628ـ هرگاه به مقدار كافى آب دارد امّا اگر آن را به مصرف وضو يا غسل برساند مى ترسد خودش يا فرزندان يا دوستان و همراهانش از تشنگى هلاك يا بيمار شوند، يا فوق العاده به زحمت بيفتند، بايد تيمّم كند و آب را نگه دارد، همچنين اگر انسان غير مسلمانى جان او در خطر باشد بايد آب را به او بدهد و تيمّم نمايد، درباره حيوان نيز همين حكم جارى است.
    مسأله 629ـ هرگاه غير از آب پاك، آب نجسى هم به مقدار آشاميدن دارد، از آب نجس نمى تواند استفاده كند، بايد آب پاك را براى آشاميدن بگذارد و براى نماز تيمّم كند، ولى دادن آب نجس به حيوان اشكالى ندارد.

    پنجم از موارد تيمّم
    مسأله 630ـ كسى كه آب كمى در اختيار دارد كه اگر با آن وضو بگيرد و يا غسل كند براى تطهير بدن يا لباس او چيزى نمى ماند بايد نخست بدن و لباس را آب بكشد، بعد تيمّم كند و نماز بخواند، امّا اگر چيزى كه بر آن تيمّم كند ندارد بايد آب را به مصرف وضو يا غسل برساند و با بدن يا لباس نجس نماز بخواند.

    ششم از موارد تيمّم
    مسأله 631ـ هرگاه آب يا ظرفش غصبى است، يا از طلا و نقره است و آب و ظرف ديگرى ندارد،بايد به جاى وضو يا غسل، تيمّم كند.

    هفتم از موارد تيمّم
    مسأله 632ـ در تنگى وقت كه اگر بخواهد وضو بگيرد يا غسل كند همه نماز يا مقدارى از آن خارج از وقت واقع مى شود بايد تيمّم كند.
    مسأله 633ـ هرگاه كسى عمداً نماز را بقدرى تأخير بيندازد كه وقت وضو يا غسل نداشته باشد معصيت كرده، ولى نماز او با تيمّم صحيح است، هرچند احتياط مستحب آن است كه قضاى آن را نيز به جا آورد.
    مسأله 634ـ كسى كه نمى داند وقت تنگ شده يا نه، بايد وضو بگيرد يا غسل كند، ولى اگر مى داند مقدار كمى وقت دارد امّا مى ترسد اگر سراغ وضو يا غسل برود به نماز نرسد بايد تيمّم كند.
    مسأله 635ـ هرگاه كسى به واسطه تنگى وقت تيمّم كرده و مشغول نماز است و در بين نماز آبى كه داشته از دست برود براى نمازهاى بعد مى تواند با همان تيمّم نماز بخواند.
    مسأله 636ـ هرگاه بتواند وضو بگيرد يا غسل كند و نماز را بدون مستحبات (ماننداقامه و قنوت) به جاآورد بايد چنين كند حتّى اگر به اندازه سوره هم وقت ندارد مى تواند آن را ترك نمايد و با وضو نمازبخواند.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  10. #50
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    بر چه چيزهايى مى توان تيمّم كرد؟
    مسأله 637ـ تيمّم بر چند چيز جايز است: خاك، شن، ريگ، كلوخ (خاكهاى به هم چسبيده) و سنگ، به شرط اين كه پاك باشند و مختصر غبارى لااقل بر آنها باشد.
    مسأله 638ـ تيمّم بر سنگ آهك و سنگ گچ و سنگ مرمر و سنگ سياه و مانند آن جايز است،ولى تيمّم بر جواهرات مانند سنگ عقيق و فيروزه باطل است و احتياط واجب آن است كه بر گچ و آهك پخته وهمچنين بر آجر و سفال تيمّم نكند.
    مسأله 639ـ هرگاه چيزهايى كه در مسأله سابق گفتيم پيدا نشود، بايد برگرد و غبارى كه روى لباس و مانند آن است تيمّم كند و چنانچه غبار پيدا نشود بايد بر گِل تيمّم كند و اگر گل هم پيدا نشود احتياط واجب آن است كه نماز را بدون تيمّم بخواند و بعداً قضاى آن را نيز به جا آورد و چنين كسى را «فاقد الطّهورين» نامند.
    مسأله 640ـ كسى كه آب ندارد اگر برف يا يخ داشته باشد چنانچه ممكن است بايد آن را آب كند و با آن وضو يا غسل به جا آورد.
    مسأله 641ـ اگر كاه يا اشياء ديگرى با خاك و ريگ مخلوط شود تيمّم بر آن جايز نيست، ولى اگر آنقدر كم باشد كه در خاك يا ريگ از بين رفته حساب شود تيمّم بر آن مانعى ندارد.
    مسأله 642ـ هرگاه خاك و مانند آن براى تيمّم ندارد امّا مى تواند خريدارى كند واجب است اقدام نمايد.
    مسأله 643ـ تيمّم بر ديوار گلى صحيح است و احتياط مستحب آن است كه با وجود زمين يا خاك خشك بر زمين يا خاك نمناك تيمّم نكند.
    مسأله 644ـ چيزى كه بر آن تيمّم مى كند بنابر احتياط واجب بايد غصبى نباشد، امّا اگر نداند غصبى است و يا فراموش كرده باشد تيمّم او صحيح است، مگر آن كه خودش آن را غصب كرده باشد.
    مسأله 645ـ كسى كه در جاى غصبى زندانى است مى تواند بر خاك يا سنگ آن تيمّم نمايد و نمازبخواند.
    مسأله 646ـ همان گونه كه اشاره شد واجب است تا آنجا كه امكان دارد چيزى كه بر آن تيمّم مى كند گردى داشته باشد كه بر دست بماند و بعد از زدن دست بر آن، مستحبّ است دست را بتكاند كه گرد و خاك اضافى آن بريزد.
    مسأله 647ـ بهتر است از تيمّم بر زمينهاى آلوده، زمين گود، كنار جاده ها و زمين شوره زار در صورتى كه نمك روى آن نگرفته باشد خود دارى كند و اگر نمك روى آن را گرفته است باطل است، اگر آلودگى طورى است كه بيم بيمارى از تيمّم بر آن مى رود، بايد بنابر احتياط واجب بدون تيمّم نماز بخواند و بعداً قضا كند.

    طريقه تيمّم كردن
    مسأله 648ـ براى تيمّم بايد اوّل نيّت كند، بعد تمام دو كف دست را باهم بر چيزى كه تيمّم بر آن صحيح است بزند، سپس هردو دست را بنابر احتياط واجب به تمام پيشانى و دوطرف آن از جايى كه موى سر مى رويد تا ابروها و بالاى بينى بكشد و احتياط واجب آن است كه روى ابروها را نيز مسح كند، سپس كف دست چپ را بر تمام پشت دست راست مى كشد و بعد از آن، كف دست راست را بر تمام پشت دست چپ.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






صفحه 5 از 26 نخستنخست 12345678915 ... آخرینآخرین

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/