قلم چگونه دهد شرح داستان حسين
شده است ثبت زخون نام جاودان حسين
زنيش خامه من خون دل شود جاري
اگر که شرح دهم ظلم دشمنان حسين
نه هر که کشته شود قدر و منزلت دارد
که اين شهادت عظما بود از آن حسين
مشو زبيم تو پيش ستمگران تسليم
که اين کلا م گهر زاست از بيان حسين
قسم به عشق که محبوب عشق بازان است
که شد نداي ره عشق خاندان حسين
فتاده لرزه به عرش و شکست پشت فلک
فتاد چون که زپا نخل بوستان حسين
در آن زمان که به حق گشت جان او ملحق
به حق که نام خدا بود بر زبان حسين
بديدگان شه دين هزار خار خليد
چو پا برهنه دويدند کودکان حسين
نشست گرد مصيبت به چهره ملکوت
به سوي کوفه روان شد چو کاروان حسين
بروز حشر زبهر شفاعت امت
بود دو دست ابوالفضل ارمغان حسين
کنون که هست شبانگاه اربعين حسين
شدند خوار و سيه روي دشمنان حسين
بر آستان کسي سر فرو نمي آرد
کسي که سر بنهاده بر آستان حسين
نگر که «ناصر مردوخ» فخرش اين باشد
که رهروي کند از راه رهروان حسين
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)