صفحه 49 از 69 نخستنخست ... 3945464748495051525359 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 481 تا 490 , از مجموع 683

موضوع: متن ترانه های ایرانی و خارجی با ترجمه

  1. #481
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    نه اصلا

    اگه قول بدی جز من کنی‌ همه رو دک
    بمونی با من یک وقت نبندی در
    قول میدم با درصد نود و ده
    موندگارم با تو تا ابدالدهر
    من واست تا سر تا سر
    میشکنم حتی صد تا سد
    من یاسم خواستم از تو اینه
    واسم باشه دلی‌ که هست تو سینه
    دل گرمی دستت رو هوس کرده
    می‌خوام بمونم باهات ۱۰۰ البته
    منم که گفتم نود دفعه
    تو نذار بمومن در حسرتت
    دردم آروم هر دم با تو
    من هستم تو هر دست انداز و
    پس رفتن رو حتما از سر وا کن
    که در حسرتت هستم خاتون

    زیر قطرات بارون
    میرم با قدم‌های آروم
    فکرت واسهٔ من یک دارو
    تو میتونی‌ من رو کنی‌ آروم

    بی‌ تو دیگه نه اصلا
    که یاس بی‌ تو میگه من خستم
    پس تو دستو بده به من
    ببند تو قلب رو به دل من

    ببین عشقت اومده نشست پهلوت
    تو عشق سفت تره از درخت بلوط
    که چشم حسود‌ها کور بمونه
    واسه من فقط هستی‌ تو یه دونه
    اره دشمن زیاده با ماشین حساب
    نمیشه شمرد بیا تا ما باشیم حصار
    دم در قلبت تو یک آپژیر بذار
    که تا دکم رو زدی یاس با شش هزار
    سربز در رو باز می‌کنه میاد
    عرصه رو به بدخواهت می‌کنه سیاه‌
    من تو رو می‌خوام با همهٔ دیوونگی هام
    که لبم داره واسهٔ تو می‌خونه بیا
    آخر داستان مال من میش پس
    آره من میبینم با تو من می‌میرم
    این من و این تو ، میگی‌ نه ببین تو
    پس تنها نمون و پیش من بشین تو

    میکرفن رو بده به دست من
    تو گوش کن حالا به تو یه کم بگم
    که بی‌ تو نمیتونم یه لحظه من
    تو میدونی‌ اینو که منم یه مرد
    که واسه بد خواهت می‌خوام برم به جنگ
    به قلبم بیا حالا یه سر بزن
    به من قبل از تو یکی‌ یه ضربه زد
    همین حالا نمیخوای بگو به هم بزن
    بگو ، چطور، به تو، بگم که
    بی‌ تو حتی یک دم نمیتونم
    پس دستت رو بده به من
    ببند تو قلبو به دل من
    اسمت واسه من مرحم درد
    خدا واسه من تو رو سرهمت کرد
    جز تو بریدم من از همه کس
    بگو میمونی باهم پس دمت گرم
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  2. #482
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    تو بیا

    {یاس}

    هنوزم شوکم از این عشق محکم
    نتیجه گفتگوی با تو می شه لکنت
    زیبایی صیرتت مثه صورت می مونه
    و گیرایی صورتت همه رو سرجا می نشونه
    منو می کشونه به طرف خاصی
    منو عاشق کنی رسیدی به هدفت
    ولی تورو قسم می دم به شرفت
    که پیش قاضی نری یه طرفه
    وگرنه عمر من و تو طلفه

    {ساسان}

    حالا پیش من تو بیا
    دیگه منو تنها نذار
    حالا پیش من تو بیا
    تو هم یکم دوسم بدار
    حالا بدون تو نمی تونم من یه لحظه
    باید بمونی بذارم من دست تو دستت
    داره بی تو
    سرد دست خسته پس تو
    حالا پیش من تو بیا
    دیگه منو تنها نذار
    حالا پیش من تو بیا
    تو هم یکم دوسم بدار
    تو باید قول بدی که تا آخرش پام وایسی
    منم قول میدم بشم کسی که تو خواستی
    هی یاس همه حرفارو زدی بدون کم کاستی

    {یاس}

    از طرف دلم خیلی مونده که بخوام خودمو خالی کنم
    می خوام بهت حالی کنم
    که تو فقط باید باشی مال خودم
    نذاری از نبود و دوری تو ناله کنم

    {ساسان}

    پس تو
    می دونی چی می خوام حالا از تو
    پس اصلو

    {یاس}

    روبه روم بشین
    و منو خوب ببین
    و عشق توی چشام واسه تو کرده کمین
    و همه روی زمین
    و ما تو آسموناییم
    اینو بدون عزیزم
    ما هنوز اول راهیم
    واسه بودن با تو ما که پاییم
    من واسه تو تو واسه من ما دوتاییم

    {ساسان}

    حالا پیش من تو بیا
    دیگه منو تنها نذار
    حالا پیش من تو بیا
    تو هم یکم دوسم بدار
    باید بمونی بذارم من دست تو دستت
    داره بی تو
    سرد دست خسته پس تو
    حالا پیش من تو بیا
    دیگه منو تنها نذار
    حالا پیش من تو بیا
    تو هم یکم دوسم بدار
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  3. #483
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    باید بتونیم

    هه ه دلت گرفته؟،میفهمم
    منم مثل توام بد جوری غرقم
    باور کن منم مثل توام
    ولی می دونی؟ نباید نا امید بشیم
    نه باور کن بدتر غرق میشیم
    این اجازه رو به خودت نده نباید بزاری

    تو نذاری که گره و گله,گله
    تو دلت و بره,بره
    که بگه به تو نمی تونی برسی بهش و
    میگی بده به دل گله مند من امید و میگم بشنو اینو
    حالا که یاس تو رو دید و امید و میدم و می دونم معضل تو
    اینم می دونم حل میشه ، کمی حوصله کن
    چرا تو خودتی نگاه می کنی به چی؟
    منم مثل تو ندارم دیگه پولی به جیب
    فکر میکنی فقط تو اسیر غم و غصه ای
    بذار به تو نشون بدم همون پوستری
    از بچه ای گرسنه که در حال مردنه
    یک لاشخور هست در انتظار خوردنش
    یا نگاه کن به او سو که لازمه
    بچه هایی که شدن دچار سوء هاضمه
    یا منو ببین چرا راه دور بریم؟
    برو از تاریکی ، همه چیو تو نور ببین
    خیلیا سر خاک پدر ریختن اشک تمساح
    بعد چهل به من نشون دادن خشم انسان
    حالا جای اینکه بیان دست یتیم و بگیرن
    می خوان ، من ، پست و ذلیل بمیرم
    اونا دور زدن ، همه ی فرصتم
    من ساده بودم ، اونا منو دور زدن
    وقتی سخته در آوردن یه نون ساده
    ههه ، منم و خرج یه خانواده

    خداوندا ....پروردگارا با دستان تو حركت ميكنم ، پس اگه من اينجا هستم ... خواست توست

    بذار مهمونت کنم من تورو یه جمله
    دیدی که دلت میگیره تو غروب جمعه؟
    وقتی که میشینم به مرور عمرم
    میبینم هر روز من مثل غروب
    جمعست و بن بست و میبینم رو به رو مه
    طوری که آدم از ادامه دادن توبه کنه
    زخم من نمی تونه بشه پانسمان
    از تو خوردم اینم از شانس ما
    یکی داره میگه که خودتو نباز مرد
    برو دیگه بالای طبقه دوازده
    نه اونقد داری مثل انصاری فضا بری
    نه اونقد ...مثل شهرام جزایری
    میدونی تیره روزی مثل سایه باز دنبالته
    که ول کنی این زندگی رو
    باز کن بالت و یاس
    خودتو بکش و راحت کن
    کارتو درسته و دیگه باید مرد
    اما حسی میگه به این حرفا غلبه کن
    به جاش تمام آهنگ و پر از کلمه کن و
    قلمت و بردار و بگو که این دردا تورو
    آماده میکنه واسه ی فردا
    آره من با درد خراشیده شدم و
    در عوض محکم و تراشیده شدم
    این که چیزی نیس من دیدم از این بدتراش
    پله های ترقیه واسم هر خراش

    خداوندا ....پروردگارا با دستان تو حركت ميكنم ، پس اگه من اينجا هستم ... خواست توست

    گرونمایه ترین تجربه ها نزد یاسه
    که وایساده کنار تو با عزم راسخ
    واضح واسه تو می خونه تا
    بدونی یاس اومده بالا ز ویرونه ها
    تو میدونی که مشکل تمومی نداره
    نمیشه رو سرت افقی و عمودی نباره
    این ماییم که با این دردا کنارآییم
    وقت سختی صبر کن ، خشم و بزار پایین
    تو دوراهی زندگی که راست چپه ، برو به راست ، اسم خدا باز رو لبت
    هر اشتباهی واسه من و تو یه تجربه ، درسه ،
    خدا نمی رسونه بار کج رو به منزل
    پس به کسب تجربه از صمیم قلب
    مثل درخت پر از میوه بشیم خمیده تر

    هه هه
    باید اینو بدونیم که بدترین شرایط زندگی من و تو آرزوی یکی دیگس
    آره آره
    آره
    دل همه ی ماها خونه ، ولی چه فایده برادر؟
    باید رفت جلو ، باید رفت جلو
    می تونیم برسیم ، آره می تونیم برسیم
    می رسیم ، می رسیم
    ما میرسیم بالا ، میریم بالا
    هه هه
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  4. #484
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    با من باش

    ورس ۱

    اين درسته تسلیم آره تو هستي. گرفتي ديگه تصميمو بارتو بستي
    وقتي كه بدترين خاطره هات .به تو ميگه كه ديگه بايد خاتمه داد
    سراسر وجودتو خدشه دار شد.شاكي از مادري كه بچه دار شد
    به اين دينا اومدي شدي ناخوانده وارد.حالا هم ميخواي بشي نارانده خارج
    كسي به زندگيه تو وارد نشد.عمرتو به مو رسيدو پاره نشد
    ولي حالا خودت ميخواي اونو پاره كني.ولي دست نگر دار اين كاره تو نيست
    ميخواي بميري كه بدونن بلكه قدرت.يه شعر بنويسن رو سنگ قبرت
    بگن حرفاش بين همه گنگ بود بيچاره. يكي سر خاكت كمپوت بياره؟
    فكرت ميكنه دلو قانع. كه جونت رو زمين گروگانه
    ولي بس كن الان عصبي هستي.اين نمیتونه باشه نظر اصليت!

    كورس

    تو ميدوني كه سكوت بدنت .برابر با شكست و سقوط وطنت
    نرو... كه رفتنت .ديگه بستن در دفتر آينده هاست
    تو ميدوني كه طلوع بدنت به طرف مرگ يعني غروب وطنت
    بمون با من بتاز.پاينده باش. آينده هارو با من بساز

    ورس ۲

    واسه چي داري مرگتو طلب ميكني؟فكرتو اينه ؟تو داري عقب ميموني
    ببين همه چي حله فقط ميدوني.الكي داري وقتتو تلف ميكني
    خصلت آدما اينه فراموش كارن.اگه تو بري یکی ديگرو در آغوش دارن
    اينارو ميدوني حالا ميخواي باز تو بري؟نكنه كه ميخواي به دشمنات فاز بدي
    پشت سرت زدن.همه بات بدن.لحظه هات هدر.. رفتو. باز عقب موندي از همه.لحظاه هات غمه و رنگ ماتمه و وقتم مام كمه
    متاسفانه غلطه راه تو سوي دركه.رهسپار هدف مرگبار كه منم.100 بار به سرم زد تا كه قدم بردارم به طرف مرگ واي غلطه نه!!!


    كورس


    تو ميدوني كه سكوت بدنت .برابر با شكست و سقوط وطنت
    نرو... كه رفتنت .ديگه بستن در دفتر آينده هاست
    تو ميدوني كه طلوع بدنت به طرف مرگ يعني غروب وطنت

    بمون با من بتاز.پاينده باش. آينده هارو با من بساز

    ورس ۳

    ميگي بازم ياس الكي رفت رو سن؟ببين اشك بعد رفتنت 7 روزه

    حالا چي شده واسه مرگ چراغت سبزه؟واسه نجات رسيده همين يه راه به مغزت؟
    ميخواي خودتو بكشي بري كه چي؟شيطونو لعنت كنو بگير بشين
    فك ميكني وقتي بري اون دسته پل .فرشته ها منتظرن با دست گل؟
    نه مطمئن باش از اين خبرا نيس.خيلي رفتنو تو هم يه نفر از ليستي
    پاشو حالا بتوكن گردو خاكتو.بتركون جهان سردو ساكتو
    پاشو .بگو خيلي مونده خسته شم.خودكشيم واسه تو داره كسر شان
    دردامو در سر وقتشو بخونيم. كه وقتي رسيديم بالا قدرشو بدونيم
    دردا دارن ميكنن با تو دس رشته بازي.چيزي دور نميمونه از چشم قاضي
    پس .بگو فردايي باز هم هست.بگو اين سختيا بازندس
    بگو فك ميكني از تو شكست خوردم.تو فك بكني از تو يه دس بردم
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  5. #485
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    پیاده میشم

    ورس 1 :
    صورت خسته نگران، بی‌ آرامش و مریض // که قایم شده بود زیر آرایش غلیظ
    زخمی از خاطرات تلخ دیروز // چشم میدوخت به خیابون سرد بی‌ روح
    با تحمل سنگینی‌ نگاه آدما // ادامه می داد او به راه ناتمام
    و اولین بار برای آخرین راه // بهتره بگم که آخرین چاه
    تنها دو دل‌ تو فکر و با تعجب // دنبال چی‌ بود ؟ پول یا توجه ؟
    تو روزگاری که هر کسی‌ دنبال آشناست // دخترک می گرده پی‌ یه فرد ناشناس
    که از اون غریبه‌ها یه عده ماییم // آروم اشاره زد که شیشت رو بده پایین
    فقط میتونیم امشب رو با تو باشیم و بس // این رو گفت و نشست و در ماشین رو بست
    پسر می‌خواست سر صحبت رو وا کنه زود // تیکه مینداخت منتظر واکنش بود
    ولی‌ دخترک صداش رو نمی شنید // تو دنیایی بود که به سادگی‌ نمی‌شه دید
    دیدی که بعضی‌ وقت‌ها بغضی تو گلوته؟ // نمی‌خوای گریه کنی‌ جلو کسی‌ که پهلوته
    هی ، امان از این زمان // زمانی‌ که دیگه برد توان از این زبان

    کروس 1:

    بی‌ همراه و بیهوده رهسپاره این راه بی‌ نور و همصدا
    سپرده خود رو به دست باد اسیر زندون لحظه ها
    تو دلش درد‌های بیکران خسته از حرف‌های دیگران
    اسیر مرد‌های بی‌ مرام و اشک می‌‌باره باز

    ورس 2:

    پسر گفت لعنت به این بخت بد // خونه ما می‌‌مونه واسه ی وقت بعد
    بعد سعی‌ نکن با سکوتت زیر پوستم بری // اگه پایه ای‌ میتونیم خونه‌ دوستم بریم
    خوب حاضری با ۲ نفر باشی‌ یا نه؟ // معلومه که رفتار دخترک ناشیانست
    سوال تکرار شد حاضری باشی‌ یا نه؟ // و دختر به فکر یک شب و یک آشیانست
    گفت بریم، من که همه چی‌ رو از دم باختم //گناهش پای اون‌ها که من رو پس انداختن
    عصبانی‌ از خاطرات خاموش قدیمه // پی‌ محبت می گرده توی آغوش غریبه
    تو خونه ای‌ رشد کرد که عشق نبود // جای عشق، فحش و مشت و زیر چشم کبود
    پدری که جلوی مشکلات مختلف ضعیفه // فقط زورش میرسه به دختر ظریفش
    با خودش گفت پشتم به کیا قرصه؟ // خانوادم؟ اونا رو خدا بیامرزه
    اون موقع کی‌ بود احترام به حرفاش بزاره // حالا مجبوره که تنش رو به حراج بزار

    کروس 2:

    بی‌ همراه و بیهوده رهسپار این راه بی‌ نور و همصدا
    سپرده خود رو به دست باد اسیر زندون لحظه ها
    تو دلش درد‌های بیکران خسته از حرف‌های دیگران
    اسیر مرد‌های بی‌ مرام و اشک می‌‌باره باز

    ورس 3 :

    ببین تو این قصّه‌ها رو میشنوی و میری // بعد چند بار شنیدن ازش میگذری و سیری
    ممنون از اونی‌ که به دیگری صدام و پاس داد // بگذریم بریم سراغ ادامه داستانی
    که امروز نوشتنش رو مود من بود // این یه دردیه که به خیلیا بوده مربوط
    کوه غم بود ولی‌ یه نور انبوه // پشت کوه واسه ناامیدی زوده هنوز
    کاری ندارم به اینکه کارش خلاف شرعه // ولی‌ واسه رابطه‌ها اول علاقه شرطه
    وگرنه یه روح که روی جسمی‌ سواره // چطور تو آغوشی بره وقتی‌ حسّی نداره
    تو این روزگار درد ناک و سیاه بی‌ شم // ای کاش بگه نگه دار من پیاده میشم
    راه برای ادامه دادن زیاده بی‌ شک // ای کاش بگه نگه دار من پیاده میشم

    اوترو:

    وقت واسه بیشتر گفتن نبود میدونم ، قصّه‌های تو یه عمر آهنگه ؛ سخته نه؟ خوب خیلی‌ سخته رسمش همینه میدونم رسمش همینه
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  6. #486
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    نیستی

    اینترو :
    یاس ؛ آمین

    ورس 1:
    نیستی‌ حالم خرابه تو رو با یکی‌ دیگه دیدم // داغون شدم مردم ولی‌ باز تو رو بخشیدم
    نیستی‌ دلشوره دارم میبینم تو رو تو چشماش // این تقدیر بی‌ رحمه با قلبم عشق من برو نذار تنهاش

    کروس:
    نیستی‌ حال من خرابه نیستی‌ دستام سرد سرد // چشمام تو رو با اون دید و دلم باور نکرد
    نیستی‌ و هوای این گریه داره بغضم و میشکنه // من مردم و دست‌های تو قاتل منه

    ورس 2:
    رفتی‌ از این آغوش چه راحت // و باز منم تنها و خاموش چراغم
    چه بی‌ اعتنا رفتی‌ هه // نفهمیدم حس من واست یه تفریحه
    تو که میدونستی وجود تو ترک درداست // تو میدونستی نبود تو مرگ فرداست
    ولی‌ آروم آروم زیر بارون داغون // قدم میزنم و تو شادی با اون یارو
    سرا پا گوش بودم وقتی‌ که تو داشتی حرفی //‌حالا که بهت نیاز دارم گذاشتی رفتی‌ ؟
    باشه ، منم میذارم رگ این گردن // که رفتم و دیگه پیشت برنمیگردم
    ولی‌ روزی رو میبینم که یارت سیره // از تو با یکی‌ دیگه از کنارت میره
    به هر دستی‌ که بدی میگیری از همون دست // این نفرین من نیست بازی زمونست
    اون می‌خواد که دل تو با حرفهاش خواب شه // صبر کن بذار یکمی‌ یخ هاش آب شه
    وقتی‌ می‌فهمی چه کسی‌ پشت روبنده // که به احساست بزنه یه مشت کوبنده

    کروس:
    نیستی‌ حال من خرابه نیستی‌ دستام سرد سرد // چشمام تو رو با اون دید و دلم باور نکرد
    نیستی‌ و هوای این گریه داره بغضم و میشکنه // من مردم و دست‌های تو قاتل منه

    ورس 3:
    چقدر باهات حرف دارم و چقدر خرابم // کاش لاقل بودی میدادی یه خط جوابم
    تو که هی‌ میگفتی‌ تا ته خط باهم هستی //‌چرا رفتی‌ و با درد دست و پاهام رو بستی
    چرا؟ ها ؟ بخدا تا به من حرفی //‌نزنی‌ نمیرم تو چرا واقعا رفتی
    لااقل یه چیزی بگو ، بگو دوست نداشتم // بگو از خدام بود که تو شب و روزت نباشم
    یعنی‌ قصدت از اول این بود که با من نمونی؟ // حرف بزن، تو که اینقدر نامرد نبودی
    چی‌ میگم اون دیگه نیست پیشم // چشم تو این امتحان هم بیست میشم
    ولی‌ چرا از سنگه قلب‌ها در این شهر تاریک // اسیر کابوسم تو یلدا‌ترین شب تاریخ
    کابوسی که نفس رو تو سینه حبس می‌کنه // و میبینم یکی‌ دیگه تنت رو لمس می‌کنه
    داره تنم میلرزه واسه // ادامه ی خوابم حتی قلم میترسه
    ختم کلام رفتی‌ از این آغوش چه راحت // و باز منم تنها و خاموش چراغم

    کروس:
    نیستی‌ حال من خرابه نیستی‌ دستام سرد سرد // چشمام تو رو با اون دید و دلم باور نکرد
    نیستی‌ و هوای این گریه داره بغضم و میشکنه // من مردم و دست‌های تو قاتل منه
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  7. #487
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    به خاطر من


    نگاهی‌ عمیق به تقویم سر رسیدش
    فهمید وقت تفریح سر رسیده

    سر در گم تو کوچه‌ها سرگردونه
    کاش میشد خدا قدیما رو برگردونه

    گذشته‌هایی‌ که تو زمان حال مرده
    جوونی‌ که تو چشماش یه فرد سالخورده


    و اون قربانی منم که حالا تقریبا باختم
    از آدمای اطرافم اهریمن ساختم

    از پدر مادر هیچ خیری وقتی‌ من نبینم
    انتظار داری دیگران رو اهریمن نبینم؟

    عشق رو از کجا ببینم من با ? تا چشمم؟
    از پدر مادری که میخوان جدا بشن؟

    به ما که رسید دنیا دهن باز کرد
    درد رو ریخت رو سرم و من رو برانداز کرد

    من تو دلم از شما داشتم تصویر با هم
    تیکّه پاره شدم از این تصمیم ناحق

    وقتی‌ دنیا اینو که مخصوصاً بسوزم
    چی‌ کار کنم؟ دلمو با نخ سوزن بدوزم؟

    این دفعه منم که دارم شما رو نصیحت می‌کنم
    من یه مردم که دارم دائماً وصیت می‌کنم


    یه بار هم دنیا رو از نگاه من ببینین
    یه بار هم شده پای صدای من بشینین
    بیاین بخاطر من یه راه حل بچینین
    بیاین دستامونو در کنار هم بگیریم

    یه بار دنیا رو ا زنگه من ببینین
    یه بار پای صدای من بشینین
    بیاین بخاطر هم یه راه حل بچینیم
    بیاین دستامونو در کنار هم بگیریم

    می‌خوام بدونم شما چه کاری برام کردین؟
    به جز اینکه فردای منو خراب کردین؟

    نمی‌خوام برم پی‌ مواد و خلاف سنگین
    ولی‌ بخدا یه خطّ صافه نوار مغزیم

    نه ناله نه داد واو هوار نداره تاثیر
    دعوای شبای تباهم تمام مستی

    منو یادتون رفته خیلی‌ حواس پرتین
    امید منو شما نقش بر آب کردین

    من دیوانه ور تشنه نوازشم
    نمی‌خوام منو دعا کنین تو نماز شب

    تو خواسته هامو همه? نیاز‌ها رو دیدی
    بگو جواب این فرزند بی‌ آزار رو میدی؟

    بابا تو بت منی یعنی‌ تو خود منی
    حال می‌کنم وقتی‌ میبینم دور همیم

    بدون شما تنهامو دریغ از یه دوست
    به خودم میگم که تو آتیش حقیقت بسوز

    یه بر هم دنیا رو از نگاه من ببینین
    یه بر هم شده پای صدای من بشینین
    بیاین بخاطر من یه راه حل بچینین
    بیاین دستامونو در کنار هم بگیریم


    یه بار هم دنیا رو از نگاه من ببینین
    یه بار هم شده پای صدای من بشینین
    بیاین بخاطر من یه راه حل بچینین
    بیاین دستامونو در کنار هم بگیریم

    یه بار دنیا رو ا زنگه من ببینین
    یه بار پای صدای من بشینین
    بیاین بخاطر هم یه راه حل بچینیم
    بیاین دستامونو در کنار هم بگه


    خیلی‌ وقته این سوال توی مغزمه از قدیم
    چرا؟ چرا رفتین تو اون محضر لعنتی؟

    یعنی‌ سوال که نه کلی‌ عقده تومه
    که توی شب‌های تنهاییم مثل جغد شومه

    من یه جوون ضعیفم دلم بی‌ طاقته هنوز
    چرا اینجام وقتی‌ نداشتین لیاقت منو؟

    باشه، بالا سر منم یکی‌ هست ببین
    منو از خدا گرفتین میخواین به کی‌ پس بدین؟

    به این جماعت گرگ؟ این امانت توست
    مادر این ثمر بیداری شبانته خوب

    چقدر جلوی دیگران بخوام راز داری کنم؟
    چقدر من توی دستای شما پاسکاری شدم؟

    چقدر از ترس بعد از جدایی توهم بگیرم؟
    چقدر دیگران منو به چشم ترحم ببینن؟

    منو ببین یه بیمارم یه بی‌تاب یه قریب
    بچه نیستم واسه گریه هم یه تی‌ تاپ بخرین

    مادر قصه‌هات بودن واسه ما دوای درد
    که آخرش میمردن همه? آدمای بد

    با طلاق شما منم میشم آدم بده
    بیا خوبی‌ کن و بد بودن رو یادم نده

    یاس
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  8. #488
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض متن تمام ترانه های احسان خواجه امیری

    شهزاده ی آسمونی
    گفتی که پیشم میمو نی

    برای این دل پر غم
    آواز شادی می خوانی

    عشق تو آتیش به پا کرد
    با من تو رو آشنا کرد

    بی اونکه حرفی بگویم
    راز منو بر ملا کرد

    یه لحظه بی تو نبودم
    یه لحظه بی تو نزیستم

    یه روز سراغمو می گیری
    روزی که من دیگه نیستم
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  9. #489
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    جان بابا


    هرجا که دیدی عاشقی
    شکوه از یار خود بر زبان داشت

    هر جا شنیدی نا له ای
    از دلی ریشه در عمق جان داشت

    از عشق او خواندی
    هر دم اشک افشاندی
    بر او تنها می شدی تسلّا

    گاهی با آوازت
    با بال پروازت
    یارش بودی تا به اوج رویا


    جان بابا بشنو از من
    زندگی شادی و غصّه دارد

    روح و جانش غم نبیند
    بر خدا هر که دل می سپارد

    در دوران پیری
    ایّام دلگیری
    می خوام باشی تو عصای دستم

    من موجم تو دریا
    من خاکم تو صحرا
    هر جا باشی در بر تو هستم

    کاش چون تو بخوانم ترانه
    ای خدا حاجتش را بر آور

    چون تو نامی شوم در زمانه
    این بود لطف داور
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  10. #490
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    بچه خیابونی

    بچه های خیابونی
    بیتابن از سرگردونی
    مهاجرهای شب زده
    کجا برن به مهمونی
    چی کار کنن زمستونی

    آهای شما که درد و غم ندارین
    پیش کسی قامت خم ندارین
    سکه خوشبختی به نام شماست
    غصه نان بیش و کم ندارین

    بچه های خیابونی
    بیتابن از سرگردونی
    مهاجرهای شب زده
    کجا برن به مهمونی
    چی کار کنن زمستونی

    زندگی با همه خوبیش واسشون دنیايي زشته
    نمیدونن دست تقدیر واسه اونا چی نوشته
    یکی خوابه یکی بیدار یکی سالم یکی بیمار
    یکیشون تنش رو خاکه یکیشون سرش رو خشته

    بچه های خیابونی
    بیتابن از سرگردونی
    مهاجرهای شب زده
    کجا برن به مهمونی
    چی کار کنن زمستونی

    آه ای خدا که اسم تو تنها دوای درده
    کی میشه این چرخ فلک به کامشون بگرده
    گفتی منو صدا بزن تا برسم به دادت
    ببین غمه این آدما منو دیوونه کرده منو دیوونه کرده

    بچه های خیابونی
    بیتابن از سرگردونی
    مهاجرهای شب زده
    کجا برن به مهمونی
    چی کار کنن زمستونی
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


صفحه 49 از 69 نخستنخست ... 3945464748495051525359 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/