صفحه 47 از 49 نخستنخست ... 3743444546474849 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 461 تا 470 , از مجموع 482

موضوع: •●♥ دل نوشته های یک عاشق شکست خورده ♥●•

  1. #461
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    دیگر دلم هوای سرودن نمی کند
    تنها بهانه ی دل ما در گلو شکست
    سربسته ماند بغض گره خورده در دلم
    آن گریه های عقده گشا در گلو شکست
    ای داد، کس به داغ دل باغ دل نداد
    ای وای ، های های عزا در گلو شکست
    آن روزهای خوب که دیدیم ، خواب بود
    خوابم پرید و خاطره ها در گلو شکست


  2. 2 کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  3. #462
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    سکوت که می کنی
    چشمهایت چنان عربده میکشند
    که خالی تر ار همیشه می شود دلم

  4. 2 کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  5. #463
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    بغضی ام
    که در گلوی زندگی گیر کرده است
    فشار انگشت هایش را که بردارد
    می ترکد
    چشمهای منقرضم
    و بارانی شرخ
    سکوت همه ی لحظه هارا خورد میکند.

  6. 2 کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  7. #464
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    این دخت گر
    تنها رفتگر بی قرار این شهر
    که هر شب با چادرش خیابان ها را جارو میکشد
    شب های نارنجی اش را
    به تاریک خانه مبدل کرده است.
    باید
    چند سال برگردیم عقب
    و عروسک های دست و پا شکسته مان را
    روی پاهایمان بگذاریم
    و آنقدر برایشان
    لالا
    لالا
    لالایی بخوانیم
    تا خودمان هم خوابمان ببرد.

  8. 2 کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  9. #465
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    چادر
    روسری
    گیسوی کمند
    حتی آبرویم را به باد داد
    وقتی چشم هایش شروع به وزیدن کرد.

  10. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  11. #466
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    هر شب

    لب هایم را
    پای درختی که کاشتی
    در باغچه
    میکارم
    شاید از لانه ی مورچه ها
    به موهای مشکی مردانه ات برسد
    و پریشان کند....
    نه!٬
    پشیمان نمی شد
    چه زیر تیغ
    چه روی دار
    من تنها مترسکی بودم
    که کلاغ های مشکی مردانه
    عاشقم می شدند.

  12. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  13. #467
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    من خسته ی
    یک احساس,در یک شب بارانی
    تو خاطره ای مبهم
    , پوشیده و پنهانی

    ای عشق رهایم کن , ای آینه ی تکرار
    چون باد برقصانم در سوگ پشیمانی

  14. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  15. #468
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    خداحافظ برو عشقم برو که وقت پروازه

    برو که ديدن اشکات منو به گريه ميندازه

    نگاه کن آخر راهم نگاه کن آخر جادست

    نميشه بعد تو بوسيد نميشه بعد تو دل بست

    منو تنها بذار اينجا تو اين روزاي بي لبخند

    که بايد بي تو پرپرشه که بايد از نگات دل کند

    حلالم کن اگه ميري اگه دوري اگه دورم

    اگه با گريه ميخندم حلالم کن که مجبورم

    نگو عادت کنم بي تو که ميدوني نميتونم

    که ميدوني نفسهامو به ديدار تو مديونم

    فداي عطر آغوشت برو که وقت پروازه

    برو که بدرقه داره منو به گريه ميندازه

    برو عشقم خداحافظ برو تو گريه حلالم کن

    خداحافظ برو اما حلالم کن حلالم كن

    خداحافظ برو عشقم برو که وقت پروازه

    برو که ديدن اشکات منو به گريه ميندازه

    نگاه کن آخر راهم نگاه کن آخر جادست

    نميشه بعد تو بوسيد نميشه بعد تو دل بست

    منو تنها بذار اينجا تو اين روزاي بي لبخند

    که بايد بي تو پرپرشه که بايد از نگات دل کند

    حلالم کن اگه ميري اگه دوري اگه دورم

    اگه با گريه ميخندم حلالم کن که مجبورم

    نگو عادت کنم بي تو که ميدوني نميتونم

    که ميدوني نفسهامو به ديدار تو مديونم

    فداي عطر آغوشت برو که وقت پروازه

    برو که بدرقه داره منو به گريه ميندازه

    برو عشقم خداحافظ برو تو گريه حلالم کن

    خداحافظ برو اما حلالم کن حلالم كن
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  16. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:

    spm

  17. #469
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    من از قصه زندگی ام نمی ترسم
    من از بی تو بودن به یاد تو زیستن و تنها از خاطرات گذشته تغذیه کردن می ترسم.
    ای بهار زندگی ام
    اکنون که قلبم مالا مال از غم زندگیست
    اکنون که باهایم توان راه رفتن ندارد
    برگرد
    باز هم به من ببخش احساس دوست داشتن جاودانه را
    باز هم آغوش گرمت را به سویم بگشا
    باز هم شانه هایت را مرحمی برایم قرار بده.
    بگزار در آغوشت آرامش را به دست آورم
    بدان که قلب من هم شکسته
    بدان که روحم از همه دردها خسته شده.
    این را بدان که با آمدنت غم برای همیشه من را ترک خواهد کرد.
    بس برگرد که من به امید دیدار تو زنده ام
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  18. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:

    spm

  19. #470
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    نوشته ها
    99
    تشکر تشکر کرده 
    469
    تشکر تشکر شده 
    394
    تشکر شده در
    94 پست
    قدرت امتیاز دهی
    133
    Array

    پیش فرض

    گفتی عاشقمی گفتم دوست دارم،گفتی اگه یه روز نبینمت میمیرم،گفتم من فقط ناراحت میشم.گفتی من بی تو هیچم و به جز تو به هیچ کس فکر نمیکنم،گفتم اتفاقا" من به خیلیها فکر میکنم.گفتی تا ابد تو قلب منی،گفتم فعلا" تو قلبم جا داری!گفتی...گفتم...حالا فکر نکردی که فرق ما کجا بود؟فرق ما اینه که:تو دروغ میگفتی من راستشو

صفحه 47 از 49 نخستنخست ... 3743444546474849 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/