صفحه 42 از 47 نخستنخست ... 32383940414243444546 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 411 تا 420 , از مجموع 464

موضوع: شعر نو

  1. #411
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    روزی خواهم خندید به دغدغه های امروز.
    امروزهمان فردای دیروز.
    برای فهمیدن من سوادنمیخواهد.
    باسکوت هم میشودفهمید.
    باسکوت...
    میشوددیوارشب راشکافت.
    مادرونگرانیهای تکراری.
    مادروترس ازجهنم.
    مادروپیشکشش بهشت.
    پشت حریم شب بوها
    زیربوته های توت فرنگی
    پروانه ای بالغ میشود.
    گوشه ی دنج حیاط شنی
    میان اتفاق اقاقیا
    سنجاقک نوررافهمید.
    چه کسی ثروت راتقسیم کرد؟
    چه کسی گفت خداانسانهارابرابرآفرید؟
    دروغ گفت
    دروغ
    دروغ.
    برای فهمیدن من قاصدک کافیست.
    شوق پروازگنجشکک
    برای فهمیدن من شالیزاربس است
    برای فهمیدن من باران کافیست.
    ساده میگویم
    ساده میخوابم
    ساده عاشق میشوم.
    روزی خواهم خندیدبه دغدغه های امروز.
    روزی بعدازفردا.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  3. #412
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض


    آینه هستم درشهرکورها.
    درجایی که روشندلان بینایند.
    آبگینه ای که هرگزدروغ نمیگوید.
    دراجتماعی که همه خاکستری میبینند
    آبی نوشتن درشوره زارخواب دریامیشود.
    نه بومی مانده
    نه گنجشککی
    نه حوض نقاشی.
    بعدازپدرهیچکس مردنشد.
    اگرشدمردنماند.
    بانگاه کردن به دریاچه هرگزتشنگی نمیمیرد.
    بادریاشدن
    باباریدن
    به یادسالهای کویرباش.
    دستهایم خورشیدرافهمید.
    گرم
    گرم
    گرم.
    فقط خورشیدشدن ارضایم میکند.
    چیک
    چیک
    چیک
    باران باران باران.
    پشت معبرباغ
    پشت پرچین شالیزار
    پشت بیداری شبنم
    به اندازه ی مامابودیم.
    مااگرماباشیم
    مااگرآدم باشیم
    مااگرباهم باشیم
    مارامیفهمیم.
    مارامیفهمیم.



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  5. #413
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    شیارهای لاجوردی ذهن

    ودهکده ی کلبه های جنگلی.
    براده های زنگ زده ی خواب من درحنجره ی واژگون کاغذ.
    رویای جنگل.
    پل شیشه ای کودکانه به بلوغ ارغوانی پنجره.
    ظهورچشمهای نیلی خدادرآمیزش آسمان ودریا.
    حس شعری مبهم.
    شاعری که شعرهایش درمن آبستن شد.
    اوکه رفت بایدمیرفت.
    آن که رفت پیش خدامقدس رفت.
    آن که رفت سوی عشق تازه تربیهوده رفت.
    لایق نبود.
    آن که دل بست به دریای چشمهای من دل به سراب بست
    وچه تشنه.
    آن که رودخانه ی قلبم رافهمیددریایی شد.
    شبهای آغشته به الکل.
    آرامبخش.
    مخدر.
    اوکه رفت بایدمیرفت.
    هرچندبیهوده.
    هرچندهرز.
    بایدمیرفت.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  7. #414
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    شکوفه های آلوچه خبرازشبگردی وآغوش دریادارد.

    زایش باران شمالی.
    تماشای ستونهای بی رنگ ونازک باران ازشکاف سفالهای سقف شیروانی.
    پچ پچ غوکهای سبزدرختی وآوازغورباقه های عاشق مرداب.
    حس شعری که باشبنم ،چشمهایم راباسه حرف ع ش ق مرطوب میکند.
    مسافر خیس شب مستی.
    پل چوبی وکرمهای شبتاب میان بوته های تمشک.
    معجزه ی انگوروآوازتاماورای خدا.
    ماسه های آغشته به پولکهای رنگین کمان.
    نیمه شب ساحلی آتشی روشن وعطرمحلی معشوقه.
    خانه ی شنی.
    کلبه ی جنگلی.
    پرچین.
    حصیر.
    تن شرجی من.
    خواهشهای نورازدریچه های سبزبرگ.
    چکاوکهای همیشه عاشق.
    من سرمست ازبهار.
    بهارلبریزازجوانه.
    خداسرخوش ازبهشت شمالی.
    اینجاخواب دیدن هم مرطوب است.
    باغ چای پرازحس شالیزار.
    بهارنارنج میخواهدعروس شود.
    میرزادرهجاهای جنگل جاریست.
    اینجابهشت است.
    بهشت.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  9. #415
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض


    بهارکه پرستوهامی آیندمن کوچ میکنم.
    مقصدمن شهرآرزوهای آبی ست.
    بهارکه بیایدشکوفه هاناخواسته میشکفند
    ومن باچمدانی پرازبرف به سوی خورشیدمیروم.
    لحظه ی ناب دل کندن ازنداشته هایم
    وخداحافظ ای داشته های من:
    شالیزار
    جنگل
    دریا
    ونیلوفر.
    توراهم میبرم نیلوفر
    اماآنجامرداب نیست.
    آنجاآسمان هم دریایی ست.
    بهارکه بیایدمن میروم ونارنجهابهاری میشوند.
    میروم به جایی که هرقطره ی باران دریچه ای به دریاست.
    آنجاهواآبی ست
    خداآبی ست
    وچشمهای من انعکاس دنیایی لبریزازآبی ست.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  11. #416
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    باران چقدربایدبباری تادریاشوم؟
    چندهزاردرخت بایددرمن برویدتاجنگل شوم؟
    روح سبزوساحلی من درمن نمیگنجد.
    شبهاماسه هارادرآغوش میگیرم اماخوابم نمی گیرد.
    کاش میدانستم چقدرخوب بودن نیازاست تاپروانه شدن.
    شالیهارادروکردندوپاییزشد
    امسال هم نیاموختم چگونه شالیزارشوم.
    چقدربخشش نیازاست تاتکه ای ازخداشوم؟
    آنقدرقالبم کوچک شده که ازخداشدن هم ارضانمیشوم.
    اینجاجای من نیست
    بالهایی برای پریدن میخواهم.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  12. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  13. #417
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    بلوغ چشمهای آبی من دروکردن نفسهای تکه تکه ی توست
    وقتی زیرآواراحساساتم بی اختیارمیلرزی.
    انارقرمزنیازهای من مدتیست ترک خورده.
    بوسه میخواهم بی مقدار.
    جنون اندامت رادرنبودنت به برکه ی نیازهایم سپرده ام.
    آن شب که خدابرجستگیهای صورتی رابربدنت میتراشید
    بهشت لبریزازبهارنارنج بود.
    خانه ی کاه پوش غریزه ام پرازنرگس شده.
    آغوش بی حجاب میخواهم.
    آری میوه ی ممنوعه ی من مدتیست بالغ شده.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  14. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  15. #418
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    بارویای سقفی برای همه به باغهای کودکی ام سرمیخورم.
    به کوچه باغ ودیوارگلی که باهمه ی کوتاهی مراازآن همه لبخندجداکرده.
    سالهای گرم برفی زودآب شد.
    پدربزرگ ازخاطرات کودکی میگفت وماحسرت میخوردیم.
    ماازآن سالهای شیرین میگوییم وکودکانمان حسرت میخورند.
    وقتی بچه بودم مادرم بوی بهارنارنج میدادوچقدرچشمهایش زیبابود.
    آن روزهایک دنیافامیل داشتیم وحال دردهکده ام کسی مرانمیشناسد.
    کاش هرگز بزرگ نمیشدم یادست کم آدمهابزرگ نمیشدند.
    وقتی بچه بودم کسی به جهنم نمی رفت.
    مادران همه ی آدمهارابه بهشت راه میدادند.
    آنوقتهابااینکه کوچک بودم درخیابان گم نمیشدم
    اماحالاگاهی وقتهاخودم راهم گم میکنم.
    درزمانه ای که آتش رانمادکفرمیدانندبه پروانه شدن می اندیشم.
    شایدپریدن دریچه ای باشدبه لبخند ی قدیمی.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  16. #419
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    درشهرباران صداقت جاری ست.
    همشهریهایم درجیبشان سادگی دارند.
    درچشمهای آبی مابرای دروغ جایی نیست.
    هنوزازمعجزه ی انگورمست میشویم
    مستی راهی ست برای تنهاشدن باخدا.
    سفیدرودازشوق هم آغوشی باران اشک درچشمهایش حلقه زده.
    اینجادستهای مردم بوی نان میدهد.
    هنوزازبرکت شالیزارخواهرانم عروس میشوندوکودکان راازشیرسیراب میکنند.
    اینجادرختان هرگزنمیمیرند.
    درشهرباران مال دنیاملاک سنجش نیست
    هرکه فقیرترباشدغنی ترمیرود.
    اینجاکبوترباکبوتر،بازبابا زراکسی نمیفهمد.
    شهرماهمیشه بارانی ست.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  17. #420
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    چشمان سرخ خورشیدنشان ازدل من دارد.
    غروب شدوخورشیدمیرودکه درگهواره اش بخوابد.
    بخواب کودک چشم قرمز.
    من بیدارم وستاره هاراتماشامیکنم.
    گهواره ات راباعشق تکان میدهم وبه رویت رواندازی ازمه میکشم.
    بااین همه غصه ازداشتن توشادم.
    برایت ترانه ای قدیمی میخوانم تادرگهواره ات باآرامش خواب فرداراببینی.
    تووارث ترانه های پدربزرگ هستی.
    وقتی که خوابی شبانه های تاریکم راباماه قسمت میکنم.
    آسوده بخواب کودک چشم قرمز
    من تاصبح بیدارم.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 42 از 47 نخستنخست ... 32383940414243444546 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/