ذهنم پر شده از حرفای مختلف.....
حرفایی که یه عمره داره وجودمو مثل موریانه میخوره و نابود میکنه...
حرفایی که گفتنشون خاطرات گذشته را واسم تداعی میکنه...
اما مثل همیشه هیچی واسه گفتن ندارم....
بهت نگفتم تا حالا، اینکه چقدر دوست دارم.
اما حالا بهت می گم، بی تو دارم کم میارم.
بهت نگفتم تا حالا، که بد جوری عاشقتم.
بهت نگفتم تا حالا، اما حالا بهت می گم.
داری کجاها می کشی، باز این دل دربه درو.
قشنگ مهربون من، اینجوری از پیشم نرو.
بهت نگفتم تا حالا، اینکه چقدر دوست دارم.
اینکه چقدر آرزومه، پیش چشات کم نیارم.
دلم می خواد باور کنی. از ته دل می خوام تو رو.
وقتی می گم بمون، بمون. وقتی می گم نرو، نرو.
بری هزار سالم بشه. چشم انتظارت می مونم.
بازم برای دل تو. ترانه ها مو می خونم.
خودت می دونی که تو رو.
از دل و از جون می خوامت.
لیلی عشق من شدی. من مثل مجنون می خوامت.
گاهی اوقات دلم میگیره و چشام بارونی میشه به یا د اونایی که نفهمیدن عشقمو.
گاهی اوقات میخوام تنهای تنها باشم تا با سکوتم فریاد خستگی سر دهم.
گاهی اوقات دل آدم از کسی میگیره که میخواد براش بمیره.
گاهی اوقات حس میکنم با این دنیای پست بیگانه ام و خودمو غریبه تلقی میکنم.
گاهی اوقات بعضی ها درباره ام فکر میکنن که من لات لوتم و هر چی از دهنشون در میاد رو برام میگن .
گاهی وقتی بارون میاد دلم میخواد زیر بارون گریه کنم چون هیشکی نمیفهمه که گریه میکنی.
همیشه دوس دارم سرمو به شونه یه همدم یا بهتر بگم یه مسافر تکیه بدم تا حتی برای یکبار انتقاممو از این دنیا بگیرم.
گاهی اوقات حس میکنم که از من تنهاتر تو دنیا وجود نداره اگه هم باشه خودمم.
گاهی دلم میخواد نباشم تا نبینم آنچه را که دوس ندارم.
این روزا دلم میخواد بمیرم اما دستت رو تو دست کسی نبینم
گاهی اوقات نگاه عزیز ترین کس برات از خنجر تیز تره و نقل حرفاش درد دلته که میکه دوست اونه که آدمو بگریونه
ولی خدا از همه بیشتر دوستت داره و هیچوقت نمیخواد اشک بندشو ببینه
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)