اگر او برای تو ساخته شــده ...
من برای تو ویـــــــــــــــران شده ام ؛
حالا غذای روزانه ام شده ...
فریـاد هایی که نجویده قورت میدهــم .
مهران پیرستانی / بهار 89
اگر او برای تو ساخته شــده ...
من برای تو ویـــــــــــــــران شده ام ؛
حالا غذای روزانه ام شده ...
فریـاد هایی که نجویده قورت میدهــم .
مهران پیرستانی / بهار 89
بال بگیرید
بال بدهید ؛ کبوتــــــــــر صد دیناری یاهـــــــــــو نمیخواند!!
غریبه پرستان ..
از کوزه همان تراود که در اوســـــت
دور نیست ... روزی که عقابهای آسمان در مکتب من چوب خط وَر کنند
بشـــــــکن .... بشـــــــکنه
بشـــــــــــــــــکن
نه ... نمی شــــــــــــکنند
بشــــــــــــــکن .....
لعنت به تو
لعنت به من ...
خفه شدم از این همه بغض در گلویم
چرا نمی شکنند لعنتی ها ؟؟
مهران پیرسناتی / آبان 89
بانو ...
باغ انگور یاقوتی ی چشمانت آباد
چه بی دردســـر است شراب ناب اش ..
که از لبانت میچشــــــانی ام
مهران پیرستانی / بیست و دوم تیرماه نود
اعصابم را خرد کرده ای
لعنتی حداقل بگو ...
تکه هایش را کجا انداخته ای .
مهران پیرستانی / اسفند هشتاد و نه
خـــــــــــــریدار ندارد ...
دلـی که برایت " لَــک " زده است
مهران پیرستانی / بیست و سوم تیر نود
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)