صفحه 4 از 42 نخستنخست 1234567814 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 411

موضوع: تنهایی و آرامش

  1. #31
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    کجا يا از که بايد نوشت؟
    نمی دانم!
    گاهی آنقدر پر می شوم،
    که نمی دانم برای خالی شدن،
    از کجا بايد شروع کرد!
    کاش می شد کاری کرد!
    دلم می خواهد برای همه آنها
    که دوستشان دارم و ندارم، کاری کنم!
    کاری کنم تا از پريروز پيلگی خود بيرون بيايند!
    ببينند که زندگی و جاودانگي،
    دو مفهوم بيگانه اند
    ببينند که بايد رفت
    و وقتی که دير يا زود رفتنی باشي،
    ديگر چيزی جز محبت و لبخند ارزش نخواهد داشت.
    چرا آدمها تجربه های هزارباره را، باز هم تجربه می کنند؟
    چرا پدرم پدرش را تجربه کرد؟
    چرا مادرم يادگارهای بی ارزش مادرش را زيست؟
    چرا نزديکترين کسانت،
    درست در آن نيازمندترين لحظه ها،
    به يک لحظه امن، يا حتی به هيچت می فروشند؟
    نمی دانم چه بايد کرد!
    وقتی برادرت شانه ای برای گريه تنهايی تو نباشد!
    وقتی پيرمردی که هر صبح شاخه گلی روی ميزت می گذارد،
    آنچنان دلبسته ات کند که پدرت بايد!......
    دلم می خواهد همه واژگان را،
    ـ با همه وجودم
    ـ با هر آنچه که دارم و ندارم
    دوباره معنا کنم!!!
    دلم می خواهد بگويمت که
    وقتی تو گريه می کني،
    وقتی ميان ماندن و نماندن گير می کني،
    وقتی اشک های مادرم را می بينم،
    با همه وجود دلم می خواهد بميرم!!!
    ...نمی دانم چه بايد کرد!!!
    ...نمی دانم چه بايد کرد!!!
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  2. #32
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    انسان موجوديه که در زندگيش هم شادی و خوشحالی داره و هم غم و غصه
    فعلا کاری به تيکه اولش ندارم امّا در مورد غم ها :
    گاهی غم ها به درجه اي ميرسند که انسان نميتونه اونو تحمل کنه و
    ميخاد که اين غم رو از خودش دور کنه و خودش رو خالی از غم کنه
    برای همه ما هم تقريبا پيش اومده اين حالت .اينجور آدما 3 دسته ميشن:

    بعضی ها ميرن با يه نفر ميشينن صحبت ميکنن و تمام غم و غصه
    هاشونرو به طرف ميگن ،فرقی هم براشون نميکنه طرف کی باشه،هر کسی رو گير
    بيارن بش همه چيز رو ميگن تا خودشون رو خالی کنن و خيلی شانس
    بيارن که سنگ صبورشون امين باشه و گر نه اگر خيانت کنه و
    حرفای اون بد بخت رو به ديگران بگه ،که ديگه واويلا. قوز بالا قوز ميشه.
    امّا بعضی ها بيشتر رعايت ميکنن و برای هر کسی سفره دلشون رو باز نميکنن

    از همه جالب تر هم اين افرادن:ميان تو چت به يه آيدی پی ام ميدن
    اگه ديد ميتونه باش صحبت کنه ،همون جا آنلاين سفره دلش رو باز
    ميکنه و چون طرفش رو معمولا نميبينه راحت تره. بعضی ها هم يه وبلاگ
    درد دلی ميزنن و يکی دو نفر هم تو نظر خواهی باش همدردی ميکنن.

    2.بعضی از اين آدمای مغموم هم پيش زنده ها نميرن ،
    ميرن سر خاک مرده هاشون و با روح مردهه درد دل ميکنن .حلا معلوم
    نيست که اون روحه داره عذاب ميکشه يا داره کيفشو ميکنه؟
    اعضای اين گروه رو بيشتر افراد ميان سال به بالا تشکيل ميدن.

    3.دسته اي ديگه هم هستن که چه زنده آدم و چه مردشون رو بی
    خيالن .و ميرن با جک و جونورا يا با در و ديوار صحبت ميکنن!!!
    تا سنگينی اون غم ازشون برداشته بشه.
    نقد و برسی:
    در تمامی اين حالات نقطه مشترکی وجود داره و اونم اينه که
    انسان حس ميکنه که سبک ميشه و به اصطلاح تخليه روحی شده و
    شايد مقداری کارهاش رو بدون اون غم و رنجه انجام بده.

    امّا گروه اوّل بدونن که :
    اولا شانس بيارن که آدم امينی گيرشون بياد و اون هم شايد فقط بتونه
    راهنماييشون کنه و کار ديگه اي از دستش بر نياد و
    يا اينکه تا حدی کارش رو راه بندازه .به نظر ميرسه اين بهترين حالت
    ممکن باشه. امّا اگه آدمی خاين نصيبشون بشه که بعد بره همه چيز رو لو بده ،ديگه حسابشو بايد بکنه. در اين حالت نه تنها هيچ سودی نکرده بلکه يه مصيبت ديگه به مصيبتاش اضافه ميشه. اين مورد بيشتر بين خانم ها ديده ميشه.
    گاهی هم شايد سنگ صبورشون آدم امينی باشه امّا هيچی سرش نشه،مثالی ميزنم: يکی از دوستام داشت برای يکی ديگه درد دل ميکرد،نزديک 2 ساعت براش صحبت کرد،در آخرش اون طرفش گفت: خب چرا به من ميگی؟
    من که کاری نميتونم برات بکنم؟
    بد بخت دوستم بد جوری تو ذوقش خورد(البته من استراق سمع نميکردم ها ،صداشون ميومد)


    ##پس تا اينجا نتيجه گرفتيم که از دست آدما کاری ساخته نيست.
    امّا دسته دوم:
    اين خوب،،ديگه واضحه.وقتی از زنده هاش کاری بر نمياد ،از مرده ها چه انتظار؟

    دسته سوم هم وله لش .اينا دل درد دارن که ميرن با اينجور چيزا
    درد دل ميکنند.
    @@@خوب پس ما چی کار کنيم حالا؟غم و غصه ها رو تو دلامون نگه داريم؟
    اونم دلايی که زود پر ميشه و طاقت زيادی نداره؟
    ولی هر کاری راهی دره......
    درد دل ها رو بايد پيش صاحب دل ها برد.و اون کسی نيست جز
    خداوند متعال، که تمام کارها به يد قدرت او بسته است.
    چه کسی از او امين تر،چه کسی از او شنوا تر،چه کسی از او
    تواناتر بر هر کاری،چه کسی از او مهربون تر؟
    بله ،هم صدای بنده هاش رو ميشنوه،هم تمام کاراشون
    را راه ميندازه،هم خيلی دوسشون داره و هواشون رو هم داره و هم
    اينکه خوشحال ميشه که بنده هاش به درگاهش بيان.
    انسان فقط اينجا ميتونه سفره دلش که نه سفره جونش رو باز کنه
    و حتّی زار بزنه و اشک بريزه وا با خداش درد دل کنه...
    خداش رو نميبينه امّا خدا اون رو ميبينه.


    خداييش ،جز خدا کی ميتونه کارامون رو
    راه بندازه؟ما ها جز در خونه خدا کجا رو داريم؟
    يقينن فقط خداست.
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  3. #33
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    گاهی وقتا اونقدردلت تنگ میشه که نمیدونی باکی باید حرف بزنی.
    اشکای بلوریت اروم اروم ازگوشه چشمای بارونیت جاری میشن روگونه های سردت وتوحیران وسرگردانی
    میشینی سرسجاده واروم اروم اشک میریزی
    چقدرلذت بخشه حرف زدن باخدای بزرگی که منبع ارامش ماادمهاست.
    کاش میدونستیم فقط وفقط خداست که اروممون میکنه
    دوست دارم خدا
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  4. #34
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    الوسلام
    منزل خداست؟
    اين منم مزاحمي که آشناست
    هزار دفعه اين شماره را دلم گرفته است
    ولي هنوز پشت خط در انتظار يک صداست
    شما که گفته ايد پاسخ سلام واجب است
    به ما که مي رسد ، حساب بنده هايتان جداست؟
    الو
    دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شد
    خرابي از دل من است يا که عيب سيم هاست؟
    چرا صدايتان نمي رسد کمي بلند تر
    صداي من چطور؟ خوب و صاف و واضح و رساست؟
    گر اجازه مي دهي برايت درد دل کنم
    شنيده ام که گريه بر تمام دردها شفاست
    دل مرا بخوان به سوي خود تا که سبک شوم
    پناهگاه اين دل شکسته خانه ي شماست
    الو ، مرا ببخش ، باز هم مزاحمت شدم
    دوباره زنگ مي زنم ، دوباره ، تا خدا خداست
    دوباره ...
    ... تا خدا خداست
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  5. #35
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    شبی که در دل من آفتاب می خندید
    سراب بود که در شکل آب می خندید
    و دور از از همه،
    روح غریب یک شاعر
    به مرگ ثانیه ها
    در سراب می خندید.
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  6. #36
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    در خواب نشانم دادی که یارم به من اعتماد ندارد
    نتوانم باور کنم که اگر چنین باشد در هوشش شک کنم
    ولی دگر این عشق چه صیغه است؟
    خدایا سلامتش نگهدار....
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  7. #37
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    دوست شما ، نيازهاي بر آورده ي شماست . كشتزاري ست كه در آن با عشق بذر مي افشانيد و با سپاس درو مي كنيد


    او سفره ي نانتان و اجاق روشن كاشانه تان نيز هست . زيرا شما گرسنه ي ديدار دوستيد و با ديدارش ، قرار مي گيريد


    هنگامي كه يك دوست انديشه هايش را با شما در ميان مي گذارد ، از گفتن « نه » ، مهراسيد و نيز « آري » را از او دريغ مداريد و


    هنگامي كه او غرقه ي سكوت خويش است ، دل تان همچنان به دل او گوش مي دهد ؛

    زيرا در دوستي و همدلي ؛ همه ي انديشه ها ، همه ي خواستن ها ، همه ي انتظارها ، بي حضور كلمات ، و با حضور شادماني و سرمستي پنهان ، زاده مي شوند و تقسيم مي شوند
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  8. #38
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    زخم و مرهم

    خورشیدی در خسوف

    و ماهی
    در محاق است

    ادمی كه دمی

    از التهاب سجود


    خوابش زخمی نگشته

    و بیداریش مرهم نیافته
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  9. #39
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    از بس دلم بهانه ی آب و سراب شد
    از آب و اینه که سیاهست،خسته ام
    دیگر به تنگ آمدم و فرصتی نماند
    حتی ز خستگی که تباهست،خسته ام
    آرامشی ست در تپش بی بهانه ام
    از زندگی که غرق گناهست،خسته ام
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  10. #40
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    سراشیب


    تمام شد تمام عمر:

    جاه جوانی

    گاه نماز

    اینك هر لحظه سراشیبی است

    كه مرا
    از قله های بیداری
    به خواب اعماق می غلتاند]
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


صفحه 4 از 42 نخستنخست 1234567814 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/