اسرائيل در 21 تير ماه 1385 حملات همه جانبه عليه حزب الله لبنان به بهانه اسارت دو سرباز اسرائيلي آغاز كرد اما پس از 33 روز جنگ تمام عيار ارتش رژيم صهيونيستي كه از ابتداي پيدايش ، در هيچ جنگي شكست نخورده بود در جنگ با رزمندگان مقاومت حزب الله لبنان به زانو در آمد.
تا قبل از ژوئن 2006 كليه جنگ هاي اعراب و اسرائيل كمتر از هفت روز و در عمليات خوشه هاي خشم 16 روز ادامه داشت.زيرا در استراتژي جنگي اسرائيل به علت عمق استراتژيك محدود و حساسيت تلفات نيروي انساني، ارتش اين كشور، در كليه جنگ هاي خود به دبنال وارد آوردن ضربات برق آسا و سريع در كمتر از يك هفته و سپس آغاز مذاكرات با طرف مقابل بوده است.
اما در جنگ 33 روزه اسرائيل عليه حزب الله لبنان سرنوشت جنگ به گونه اي ديگر رقم خورد. به نحوي كه حزب الله براي اولين بار در جنگ هاي نوين و كلاسيك با استفاده از جنگ نامتقارن توانست حريف مقتدر و تا به دندان مسلح خود را شكست دهد. حال به بررسي آن مي پردازيم.
*الف ) تعريف جنگ متقارن و نامتقارن
1- جنگ متقارن:
تقارن بر وزن تفاعل است و به معني قرين شدن مي باشد و جنگ متقارن به نبردي اطلاق مي شود كه طرفين درگير آرايش مشابه با يكديگر داشته و با روش هاي معمول و متداول نظامي در نبرد با يكديگر مي پردازند.
طرفين درگير از امكانات و تجهيزات، نفرات معادل و مشابه عليه هم استفاده مي كنند و به صورت كلاسيك به جنگ مي پردازند.
2- جنگ نامتقارن :
جنگ نامتقارن به نبردي اطلاق مي شود كه يك طرف از جنگ از روش هاي خاص و منحصر به خود عليه حريف نيرومند خود بهره مي گيرد. عدم توازن در قوا، عدم تناسب در شرايط توانائي ها و امكانات وجود دارد.
نشريه Jaint strategic surrey در سال 1999 در تعريف عدم تقارن مي نويسد: رهيافت نامتقارن تلاش هائي در راستاي دور زدن يا تحت الشعاع قرار دادن توانائي هاي ايالات متحده آمريكا و قدرت هژمون در عين بهره گيري از ضعف هاي آن و سودجوئي از روش هايي است كه تا حد زيادي با روش هاي مورد انتظار اين كشور تفاوت دارند.
اين رهيافت ها بيشتر در پي ايجاد تاثير روانشناختي عمده اي مانند ايجاد شوك، اخلال و آشفتگي بر ابتكار،آزادي عمل و اراده طرف مقابل هستند. روش هاي نامتقارن مستلزم افزايش نقاط ضعف و گستره آسيب پذيري هاي حريف مي باشند كه اغلب، از فناوري ها تاكتيك ها و سلاح هاي ابتكاري و غيررسمي بهره مي برند و مي توانند در سطوح مختلف جنگ، اعم از استراتژيك عملياتي و تاكتيكي در سراسر سطوح عمليات نظامي كاربرد داشته باشند. روش هاي نامتقارن عمليات چريكي، جنگ درازمدت فرسايشي، نبرد سياسي و عمليات رواني و تمايل به شهادت طلبي و ايثارگري متكي بوده است. در جنگ نامتقارن ضعفا مي كوشند تا حداكثر استفاده را از آسيب پذيري طرف نيرومند ببرند.
*ب. ويژگي هاي جنگ نامتقارن
جنگ نامتقارن طبق تعاريفي كه ذكر شد ويژگي هاي خاص خود را دارد كه اين ويژگي ها عبارتند از :
1. استفاده از روش هاي نامعمول و نامتجانس
2. جنگ نامتقارن فقط در سطح نظامي نيست بلكه در سطح استراتژيك كاربرد دارد كه استفاده از جنگ رسانه اي، اقتصادي، سياسي، فرهنگي، اطلاعات و رواني از جمله آنهاست.
3. انگيزه و روحيه بالاي شهادت طلبي جهت از بين بردن نفرات و ادوات دشمن .
4. سرعت عمل بالا، از بين بردن اراده طرف مقابل، شوك بهت، نامرئي بودن و عدمت تشخيص ضربات وارده توسط حريف نيرومند از ديگر ويژگي هاي جنگ نامتقارن است.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)