صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 47

موضوع: ۩۞*۞۩ درسوگ خورشید {ویژه نامه شهادت امام علی النقی الهادی(ع) ۩۞*۞۩

  1. #31
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    jqz80z54ck4yj6ejlwvf

    11. ابی الحسن العسکری علی بن محمد بن ابی جعفر القانع بن علی الرضا بن موسی الامین، ... (ابن خشّاب). ابن خشاب هم اسامی ائمه هدی علیهم السلام را همراه القاب مقدسشان مطرح کرده است.

    12. الامام العاشر، الامام الهادی، علی بن محمد وارث الوصیین،(برسی)
    13. الامام علی الهادی ابن الامام محمد الجواد، (تستری)
    14. بطور، (در تورات)
    15. عسکری علت نام گذاری امام هادی و امام حسن، به عسکری این بوده که آن دو بزرگوار در محله ای به نام «عسکر» در سامرا تحت نظر بودند.16. ابوالحسن یا ابوالحسن ثالث، (طبرسی و دیگران). به گفته «طریحی» کنیه ابوالحسن مشترک بین پنج امام است: علی بن ابی طالب، علی بن الحسین، موسی بن جعفر، علی بن موسی و علی بن محمد الهادی(علیهم السلام).17. علی بن محمد ابوالحسن هاشمی معروف به ابوالحسن عسکری، (از خطیب بغدادی)
    18. ابوالحسن علی الهادی، (ابن خلکان)
    19. الطیب الهادی، (از علی بن مهزیار)
    20. الصادق ابوالحسن الثالث، (از یکی از راویان)
    21. هادی، عسکری، عالم، دلیل، موضح، راشد و سدید(حضینی).
    22. ابن الرضا، (مردم آن عصر)
    23. ولی المؤمنین، (مفید)
    24. الصادق علی بن محمد بن الرضا، (از شخصی به نام منصور)
    25. العبد الصالح علی بن محمد بن علی الرضا، (از یک راوی به نام ابن یاسین)
    26. الطیب، (از داود صرمی)

    27. صاحب العسکر، ( یکی از اصحاب امام هادی)
    28. الفقیه العسکری،(از حسن بن راشد)


    jqz80z54ck4yj6ejlwvf




    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  2. #32
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    jqz80z54ck4yj6ejlwvf


    29. مرتضی، رشید، شهید، نجیب، متقی، متوکل و خالص و وفی، (طبری)
    30. امین، (طبرسی)
    31. نقی، مؤتمن و متوکل، (ابن شهر آشوب)
    32. علی بن محمد المفتی، (اربلی)
    33. ناصح و فتّاح، (اربلی)
    اربلی می گوید: مشهورترین لقب آن بزرگوار متوکل بود، اما ایشان از اصحاب خود خواسته بود از ذکر این نام خودداری کنند؛ زیرا متوکل عباسی هم این نام را داشت.34. الامین المؤتمن هادی المسترشدین، (امام باقر علیه السلام)
    35. السراج المنیر و الرکن الوثیق، (امام سجاد علیه السلام)
    36. علی بن محمد المنتجب، (ناحیه مقدسه)
    37. ماضی، رجل و صادق، (طریحی).
    38. زکی، (علی علوی عمری)
    39. در دعای حضرت قائم عجل الله فرجه معروف به دعای عبرات آمده است: «اللهم انی ... اتقرب الیک .. بالامام منحة الجبّار و والد الائمه الاطهار علی بن محمد المولود بالعسکر ...».
    40. در جایی دیگر از حضرت ولی عصر عجل الله فرجه درباره جد گرامی اش آمده است:
    «... وصلّ علی علی بن محمد امام المؤمنین و وارث المرسلین و حجة رب العالمین...».
    41. حضرت رسول اعظم صلی الله علیه و آله فرمودند: ای علی، من نذیر امت هستم و تو هادی آنها ... و علی بن محمد الهادی آزمایش کننده و علم امت است...
    42. المکتفی بالله، الولی لله، طاهر النجیب، صادق اللهجة.

    منبع

    jqz80z54ck4yj6ejlwvf


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  3. #33
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    71046934027992071593


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  4. #34
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض




    iLv8dU


    طبق آنچه تاريخ ‌نويسان آورده اند:
    يكى از اصحاب امام محمّد جواد عليه السلام - به نام محمّد بن فرج حكايت كند:
    روزى حضرت ابوجعفر، امام جواد عليه السلام مرا در محضر مبارك خويش فرا خواند.
    وقتى بر آن حضرت وارد شدم و نشستم ، اظهار داشت : امروز قافله اى به اين محلّ آمده است و تعدادى كنيز براى فروش همراه خود آورده اند.
    و سپس كيسه اى را - كه مبلغ شصت دينار در آن بود - تحويل من داد و ضمن فرمايشاتى ، مطالبى را پيرامون كنيزى بيان نمود؛ و حالات و خصوصيّات آن كنيز را از جهت قيافه ، قامت و لباس توصيف كرد.
    بعد از آن كه امام جواد عليه السلام ، مطالب لازم را بيان نمود، به من دستور داد تا به سمت آن قافله حركت كنم و آن كنيز مورد نظر را خريدارى نمايم .
    پس طبق دستور حضرت حركت كردم ، هنگامى كه به محلّ فروش كنيزان رسيدم ، كنيزان را يكى پس از ديگرى تفحّص و جستجو كردم تا سرانجام ، كنيز مورد نظر حضرت جواد عليه السلام را - كه توصيف و معرّفى نموده بود - پيدا كردم .
    و در نهايت ، او را به همان مقدارى كه حضرت داده بود خريدارى كرده و خدمت امام عليه السلام آوردم .
    اين كنيز نامش سمانه (جمانه ) بود؛ و طبق إ قرار و اعتراف خودش ، دست هيچ نامحرمى به او دراز نشده بود؛ و صحيح و سالم در خدمت امام محمّد جواد عليه السلام حضور يافت .
    اين همان كنيزى مى باشد كه حضرت امام علىّ هادى عليه السلام از آن بانوى مجلّله ، متولّد شد.
    همچنين مورّخين و محدّثين به نقل از علىّ بن مهزيار و محمّد ابن فرج حكايت كنند:
    ولادت پُر ميمنت و با سعادت امام هادى عليه السلام همچون ولادت ديگر امامان و اوصياء رسول خدا صلوات اللّه و سلامه عليهم ، واقع شد.
    و مادر آن حضرت ، نيز يكى از زنان بافضيلت و باكمال زمان خويش بوده است ، همان طورى كه امام هادى عليه السلام ، ضمن فرمايشاتى در رابطه با منزلت و مقام والاى آن بانوى مكرّمه و بزرگوار، چنين اظهار نمود:
    مادرم ، زنى با معرفت و با فضيلت بود؛ و نسبت به من معرفت كامل داشت و تمام مسائل و حقوق الهى را در همه موارد رعايت مى كرد، او اهل بهشت مى باشد.
    و سپس افزود: تا قبل از پدرم ، حضرت جواد الا ئمّه عليه السلام دست هيچ انسانى به او نزديك نشده بود.
    همچنين آورده اند:
    منوّره مراجعت مى نمود، چون در محلّى به نام صُريا - سه فرسخ مانده به شهر مدينه طيّبه - رسيدند، نوزادى عزيز و مبارك به نام حضرت ابوالحسن ، امام علىّ هادى عليه السلام ، همانند ديگر اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام ، پاك و پاكيزه ؛ و همچون جدّ بزرگوارش ، امام موسى كاظم عليه السلام در حال بازگشت از شهر مكّه معظّمه به مدينه طيّبه ، ديده به جهان گشود.(
    طبق آنچه تاريخ ‌نويسان آورده اند:يكى از اصحاب امام محمّد جواد عليه السلام - به نام محمّد بن فرج حكايت كند:روزى حضرت ابوجعفر، امام جواد عليه السلام مرا در محضر مبارك خويش فرا خواند.وقتى بر آن حضرت وارد شدم و نشستم ، اظهار داشت : امروز قافله اى به اين محلّ آمده است و تعدادى كنيز براى فروش همراه خود آورده اند.و سپس كيسه اى را - كه مبلغ شصت دينار در آن بود - تحويل من داد و ضمن فرمايشاتى ، مطالبى را پيرامون كنيزى بيان نمود؛ و حالات و خصوصيّات آن كنيز را از جهت قيافه ، قامت و لباس توصيف كرد.بعد از آن كه امام جواد عليه السلام ، مطالب لازم را بيان نمود، به من دستور داد تا به سمت آن قافله حركت كنم و آن كنيز مورد نظر را خريدارى نمايم .پس طبق دستور حضرت حركت كردم ، هنگامى كه به محلّ فروش كنيزان رسيدم ، كنيزان را يكى پس از ديگرى تفحّص و جستجو كردم تا سرانجام ، كنيز مورد نظر حضرت جواد عليه السلام را - كه توصيف و معرّفى نموده بود - پيدا كردم .و در نهايت ، او را به همان مقدارى كه حضرت داده بود خريدارى كرده و خدمت امام عليه السلام آوردم .اين كنيز نامش سمانه (جمانه ) بود؛ و طبق إ قرار و اعتراف خودش ، دست هيچ نامحرمى به او دراز نشده بود؛ و صحيح و سالم در خدمت امام محمّد جواد عليه السلام حضور يافت .اين همان كنيزى مى باشد كه حضرت امام علىّ هادى عليه السلام از آن بانوى مجلّله ، متولّد شد.همچنين مورّخين و محدّثين به نقل از علىّ بن مهزيار و محمّد ابن فرج حكايت كنند:ولادت پُر ميمنت و با سعادت امام هادى عليه السلام همچون ولادت ديگر امامان و اوصياء رسول خدا صلوات اللّه و سلامه عليهم ، واقع شد.و مادر آن حضرت ، نيز يكى از زنان بافضيلت و باكمال زمان خويش بوده است ، همان طورى كه امام هادى عليه السلام ، ضمن فرمايشاتى در رابطه با منزلت و مقام والاى آن بانوى مكرّمه و بزرگوار، چنين اظهار نمود:مادرم ، زنى با معرفت و با فضيلت بود؛ و نسبت به من معرفت كامل داشت و تمام مسائل و حقوق الهى را در همه موارد رعايت مى كرد، او اهل بهشت مى باشد.و سپس افزود: تا قبل از پدرم ، حضرت جواد الا ئمّه عليه السلام دست هيچ انسانى به او نزديك نشده بود.همچنين آورده اند:منوّره مراجعت مى نمود، چون در محلّى به نام صُريا - سه فرسخ مانده به شهر مدينه طيّبه - رسيدند، نوزادى عزيز و مبارك به نام حضرت ابوالحسن ، امام علىّ هادى عليه السلام ، همانند ديگر اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام ، پاك و پاكيزه ؛ و همچون جدّ بزرگوارش ، امام موسى كاظم عليه السلام در حال بازگشت از شهر مكّه معظّمه به مدينه طيّبه ، ديده به جهان گشود.



    l38iuw3gzieavzameqw


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  5. #35
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    هدایت باطنی معصومین دربیان امام هادی علیه السلام


    2807d1276614496 askdin

    هدایت باطنی، فیضی درونی است که از ناحیه خدای سبحان به قلوب نورانی ائمه علیهم‌السلام و از آنجا به دل های مؤمنان می‌رسد.
    این نکته را می‌توان از روایتی نیز که در ذیل آیه شریفه وما تشاءون إلاّ أن یشاء الله وارد است استفاده کرد.
    به نقل از حضرت امام هادی علیه‌السلام چنین آمده است:
    «إنّ الله جعل قلوب الأئمّة مورداً لإرادته فإذا شاء الله شیئاً شاءوه، و هو قول الله:
    (و ما تشاؤون إلاّ أن یشاء الله)».
    در این روایت چنین نقل شده که: دل های ما ظرف اراده خداست؛ «قلوبنا أوعیة لمشیّة الله».
    خداوند هر کاری را در عالم اراده کند، از قلب امام می‌گذراند و امام با این روش از امور عالم آگاهی می‌یابد
    .
    اراده خدای سبحان، کاری از کارهای آن حضرت و صفت فعل اوست و فعل خدا چون خارج از ذات اوست افزون بر اینکه موجودی امکانی است
    و باید از موجود ممکن انتزاع شود، محلّ خاص می‌طلبد، و دل امام آشیانه اراده خداست؛ چنان‌که در برخی تعابیر آمده است:
    «إنّ الإمام وَکْرٌ لإرادة الله عزّوجلّ». قلب امام آشیانه اراده الهی است؛ ازاین‌رو امام از آنچه در جهان می‌گذرد آگاه است
    .
    همچنین هر مقام و فیضی نصیب هر کس بشود به برکت و وساطت امام است؛
    چنان‌که پذیرش و صعود اعمال و عقاید دیگران در پی پذیرش و صعود عقیده و عمل اوست.
    زیرا وقتی هویت انسان کاملْ امام هویت های سالکان صالح شد عقیده
    او امام عقاید و خُلق او امام اخلاق و عمل خیر وی امام اعمال نیک دیگران خواهد بود.

    13601615219397391926



    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  6. #36
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض



    73678591405314759547


    نماز "حضرت هادي عليه السلام"

    دو ركعت است در ركعت اول سوره "حمد" و "يس"

    و در ركعت دوم سوره "حمد" و "الرحمن" :


    دعاي آن حضرت

    يَا بَارُّ يَا وَصُولُ يَا شَاهِدَ كُلِّ غَائِبٍ

    وَ يَا قَرِيبُ غَيْرَ بَعِيدٍ وَ يَا غَالِبُ غَيْرَ مَغْلُوبٍ

    وَ يَا مَنْ لاَ يَعْلَمُ كَيْفَ هُوَ إِلَاّ هُوَ يَا مَنْ لاَ تُبْلَغُ قُدْرَتُهُ

    أَسْأَلُكَ اَلَلّهَُمّ بِاسْمِكَ اَلْمَكْنُونِ اَلْمَخْزُونِ اَلْمَكْتُومِ عََمّنْ شِئْتَ

    اَلَطّاهِرِ اَلْمُطََهّرِ اَلْمُقََدّسِ اَلنُّورِ اَلَتّامِّ اَلْحَيِّ اَلْقَيُّومِ اَلْعَظِيمِ

    نُورِ اَلَسّمَاوَاتِ وَ نُورِ اَلَأْرَضِينَ عَالِمِ اَلْغَيْبِ وَ اَلَشّهَادَةِ اَلْكَبِيرِ

    اَلْمُتَعَالِ اَلْعَظِيمِ صَلِّ عَلَي "مُحََمّدٍ" وَ "آلِ مُحََمّدٍ"
    53858060605449903760


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  7. #37
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    09033523771656939195

    امام هادى(ع) و آثار فقهى

    هرگاه فقه شيعه در مجامع علمى و جهانى مجال طرح يافته،جلوه‏هايى به ياد ماندنى و زيبا پديد آورده است. اين برخاسته‏از همان منطق مستحكم و استدلالهاى عميق مبتنى بر وحى است كه ازرسول گرامى اسلام به اهل‏بيت عصمت و طهارت‏عليهم السلام رسيد. درزمان معاصر نيز ديديم كه مفتى مصر «شيخ شلتوت‏» پس از مقايسه‏فقه مذاهب چهارگانه با فقه جعفرى چنين گفت: «وانى لا انسى‏حينماكنت اشتغل بتدريس فقه المذاهب الاسلاميه و حينما كنت تجول‏الاراء فى ذهنى كانت آراء علماء الشيعه فقط تجلب نظرى و ربماكنت ارجح نظرهم لما فيه من قوه الاستدلال و المنطق الصحيح.»

    فراموش نمى‏كنم هنگامى‏كه به تدريس فقه مذاهب اسلامى اشتغال‏داشتم، در اين ميان فقط آراى علماى شيعه نظرم را جلب مى‏كرد وچه بسا نظر آنان را به خاطر اينكه از استدلال قوى و منطق صحيح‏برخوردار بود، ترجيح مى‏دادم.

    اين منطق در گفتار فقهى حضرت هادى(ع) بسيار به چشم مى‏خورد؛براى مثال زمانى فردى مسيحى با زنى مسلمان زنا كرد و حريم عفت‏ اسلامى را خدشه ‏دار ساخت. او را نزد متوكل آوردند. يحيى ابن اكثم ‏گفت: اسلام آوردن او، كفر و عملش را از ميان برده، در نتيجه‏ حدى بر او جارى نمى‏شود. برخى از فقها گفتند: مى‏بايست‏ سه بار بر او حد جارى شود. دسته ‏اى ديگر از فقها بگونه ‏اى ديگر فتوا دادند. متوكل ناچار با امام ‏هادى(ع) مساله را در ميان نهاد.

    امام پاسخ داد: بايد آنقدر شلاق بخورد تا بميرد.

    يحيى ابن اكثم و ديگر فقها اعتراض كردند و خواستار ارائه مدرك‏ شدند. متوكل از امام(ع) مدرك طلبيد. حضرت در جواب آيه 84 و 85سوره غافر را يادآور شد: «چون شدت قدرت و قهر ما را ديدند،گفتند: ما به خداى يكتا ايمان آورديم و به همه بتهايى كه شريك‏ خدا گرفتيم كافر شديم؛ اما ايمانشان، پس از ديدن مرگ و مشاهده ‏عذاب ما، بر آنها سودى نبخشيد. سنت ‏خدا در ميان بندگان چنين‏ حكمفرما بوده است: و آنجا كافران زيانكار شده‏اند.

    امام با اين آيه يادآورى كرد: چنان كه ايمان مشركان پس ازنزول عذاب سودمند نيست، اسلام اين مسيحى نيز حد الهى را از اوساقط نمى‏كند. متوكل پاسخ امام(ع) را پسنديد و دستور داد آن رااجرا كنند.

    درود و سلام و صلوات خدا بر امام هادى(ع) آن هنگام كه در سال‏212 هجرى خورشيد وجودش تجلى كرد و آن زمان كه با عزمى آهنين ورنج غربت و تبعيد را برگزيد و آن روز كه پس از 33 سال دوران‏شكوهنمد امامت در سال 254 هجرى به شهادت رسيد.
    ماهنامه كوثر شماره 30

    12493399472449354762


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  8. #38
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    73678591405314759547

    عاقبت جسارت کننده به حضرت امام هادی علیه السلام


    صاحب منشور امامت


    حضرت امام هادی علیه السلام امام دهم ما شیعیان که زیارت جامعه کبیره یادگار شریف آن امام همام است و حضرت علامه جوادی آملی در کتاب ادب فنای مقربان در عظمت این زیارت می فرمایند :


    زیارت جامعه منشور بلند امامت و هدایت است که سیل گونه از کوهسار وجود هادی امت حضرت ابوالحسن ثالث ،علی بن محمد النقی (علیه و علی آبائه و ابنائه افضل الصلوة و السلام) سرازیر شده است. ان منشور بلند ،هرچند که در لباس شرح فضایل و کمالات انسان های کامل و خلفای برجسته الهی ،یعنی اسوه طاها و یاسین ،ائمه اطهار بیان شده است ،لیکن معارف عمیق و توحیدی-ولایی آن بسان سیلی بنیان کن، اساس شرک و دوگانه پرستی و بنیاد بیگانه گرایی را بر می کند و با پیشروی به سوی دشت و دمن امت اسلام ،تشنه کامان حقیقت و معرفت ناب نبوی و ولوی را سیراب میکند.

    ایشان محبوب القلوب مردم بودند به قدری آن بزرگوار صاحب هیبت بود که اگر دشمن با آن برگزیده خدا مصادف می شد تملق می گفت؛در اینجا به وقایعی بسیار کوتاه در این باب اشاره می کنیم:

    وقایعی در باب مهابت حضرت هادی

    محمد بن حسن بن اشتر علوی می گوید: من در زمان کودکی با پدرم درب منزل متوکل1 بودیم ،مردم جمع بودند ،اولاد ابوطالب و اولاد عباس و دیگران ؛ وقتی که امام هادی علیه السلام تشریف می آورد همه سواران به احترام وی پیاده می شدند و راه باز می نمودند تا حضرت وارد گردد.

    در آن روز به همدیگر گفتند: امروز به احترام این نوجوان پیاده نخواهیم شد؛ او از ما شریف تر و بزرگ تر و مسن تر و دانا تر نیست، به خدا سوگند پیاده نخواهیم شد.

    ابوهاشم جعفری به آنها گفت: به خدا سوگند وقتی او را دیدید با خواری و ذلت پیاده خواهید شد ؛ اندکی بیش نگذشت که حضرت پیدا شد و وقتی که چشم آنان به حضرت افتاد همه پیاده شدند! ابوهاشم به آنان گفت: مگرنه اینکه خیال می کردید که پیاده نخواهید شد؟ گفتند: نتوانستیم خود را نگه داریم ، و پیاده شدیم2.

    و ابو هاشم جعفری نقل کرده است که متوکل برای جلوس عمومی خود جایی را ساخته بود که دارای پنجره هایی بود که آفتاب از آنها در داخل می تابید و در میان آن پنجره ها و شبکه ها پرنده هایی جا داده بود، روزی که به مردم اذن عام می داد و روز دیدار او بود ،همان جا می نشست ، وقتی که مردم می آمدند ،آن پرنده ها می خواندند و سرو صدا راه می انداختند، نه متوکل می شنید مردم چه می گویند و نه مردم می شنیدند که او چه می گوید اما هنگامی که امام هادی علیه السلام وارد می شد؛ آن پرنده ها ساکت می شدند و صدایی از آنها شنیده نمی شد تا وقتی که حضرت بیرون می رفت، باز سرو صدا راه می انداختند.

    و تعدادی کبک داشت که خودش در جایی بالا می نشست و آن کبک ها را به جنگ با هم وا می داشت و به تماشای آنها می پرداخت و می خندید ؛ وقتی که امام هادی علیه السلام وارد می شد آن کبک ها به دیوار می چسبیدند و تا وقتی که حضرت تشریف داشتند تکان نمی خوردند ،وقتی که حضرت بیرون می رفت باز به جنگ می پرداختند3.

    عظمت و جلال حضرت به گونه ای بود که همه موجودات در برابر وی کرنش می کردند و در مقابلش خاضع بودند.


    نتیجه جسارت به امام علیه السلام



    امام معصوم علیه السلام حجت خدای واحد قهار و خلیفه او در زمین است و وجود او جلوه و مظهر حق تعالی است و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بنابر گفته خودشان اسماء الله و وجه الله هستند پس اهانت به آنها قطعا اهانت با خدای شکست ناپذیر و انتقام گیرنده است.

    وقایعی نیز در این موضوع از کتب مختلف نقل شده است که به خاطر رعایت اختصار به دوتای از آنها اشاره می کنیم:

    1-مرحوم مستنبط اعلی الله مقامه از کتاب الخرائج نقل می کند که روایت شده روزی امام هادی علیه السلام وارد منزل متوکل گردید و به نماز ایستاد؛ یکی از دشمنان گفت: این ریاکاری تا کی؟ و هنوز لحظه ای چند نگذشته بود که گرفتار سخط الهی گشت و افتاد و مرد!4.

    2- و نیز در کتاب الواحدة با ذکر سند آورده است که به سور یکی از اهالی سامرا دعوت شدیم، امام هادی علیه السلام نیز تشریف داشتند، در آن مجلس مردی بازی می کرد و می خندید و مراعات احترام حضرت را نمی کرد. جعفر بن قاسم هاشمی که واقفی مذهب بود در مجلس حضور داشت ،حضرت متوجه وی گردید و فرمود: آگاه باش این مرد از این طعام نمی خورد، به زودی از ناحیه یکی از بستگانش به وی خبری خواهد رسید که عیش وی مکدر می شود.

    وقتی که سفره را آوردند جعفر گفت: سخن علی بن محمد علیه السلام نادرست در آمد، بعد از این خبری نیست، به خدا سوگند آن مرد دستش را شست و به طرف غذا دراز نمود که غلامش از در خانه وارد شد و گریه می کرد ، به آن مرد گفت : مادرت را دریاب که از پشت بام افتاد و در حال مرگ است.

    جعفر گفت به خدا سوگند بعد از این مذهب واقفه را ترک کردم و به امامت حضرت قطع پیدا نمودم5.

    1- متوکل عباسی از سلاطین زمان حضرت است که مرحوم محدث قمی در کتاب تتمة المنتهی درباره شخصیت او می نویسد: متوکل مردی بود بد ذات و بد روش و با دودمان ابوطالب علیه السلام سخت دشمنی می کرد و آنان را به گمان و تهمت می گرفت و پیوسته در صدد اذیت و آزار آنها بود.

    2-بحار الانوار ج50 ، ص127،ح 20.

    3-همان ،ص 148و149.

    4-القطره ج1، ص 435.

    5-مدینة المعاجز،ج7،ص457.


    94528004758051275969


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  9. #39
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    qv0hr575dvpmujzlm58o1چهل حدیث هادویqv0hr575dvpmujzlm58o1


    12493399472449354762


    1. یگانگی خدا



    لَمْ یزَلَِ اللهَ وَحْدَهُ لاشیء معه ثُمَّ خَلَقَ الاشیاء بدیعاً و اختار لِنَفْسِهِ اَحْسَنَ الاَسماءِ؛ 1
    خداوند از ازل تنها بود و چیزی با او نبود. سپس اشیا را به صورت نو ظهور آفرید و برای خودش بهترین نام‌ها را برگزید.

    2. فروتنی

    عن الامام الهادی(ع):
    التواضع اَن تعطی الناس ما تُحِبُّ ان تُعطاهُ؛2
    فروتنی آن است که با مردم چنان رفتار کنی که دوست داری با تو چنان باشند.

    3. نقد پذیری

    لبعض موالیه: عاتِبْ فلاناً و قل له ان الله اذا اراد بِعَبْدٍ خیراً اذا عُوتِبَ قَبِلَ 3
    امام هادی(ع) به یکی از دوستانش فرمود: فلانی را توبیخ کن و به او بگو: خداوند چون خیر بنده‌ای خواهد، هر گاه توبیخ شود، بپذیرد (و در صد جبران نقص براید).

    4. جایگاه اجابت دعا

    اِنَّ للهِِ بقاعاً یحِبُّ اَن یدْعی فیها فَیستَجیبَ لِمَن دَعاهُ و الحَیرُ منها؛4
    همانا برای خداوند بقعه‌های است که دوست دارد در آنها به درگاه او دعا شود و دعای دعا کننده را به اجابت برساند، و حائر حسین(ع) یکی از آنهاست.

    5. دنیا جایگاه آزمایش

    ان الله جَعَلَ الدنیا دار بلوی و الآخره دار عقبی، و جَعَلَ بَلْوَی الدنیا لِثوابِ الاخرهِ سَبَباً و ثوابَ الاخرهِ مِنْ بَلْوی الدنیا عِوَضاً 5
    همانا که خداوند دنیا را سرای امتحان و آزمایش، و آخرت را سرای رسیدگی، و بلای دنیا را وسیله ثواب آخرت، و ثواب آخرت را عوض بلای دنیا قرار داده است.
    71001673322332154524




    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  10. #40
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض



    12493399472449354762
    6. ستمکار بردبار
    اِنَّ الظالِمَ الحالِِمَ یکادُ اَنْ یعضی علیه بِحِلْمِهِ، و انَّ المُحِقَّ السَّفیه یکادُ ان یطْفِیءَ نُورَ حَقِّهِ بِسَفهِهِ 6
    به راستی ستمکار بردبار، بسا که به وسیله حلم و بردباری خود از ستمش گذشت شود و حق‌دار نابخرد، بسا که به سفاهت خود نور حق خویش را خاموش کند.

    7. انسان بی‌شخصیت

    مَنْ هانَتْ علیه نَفْسَهُ فلاتَأمَنْ شَرَّهُ 7
    کسی که خود را پس شمارد، از شر او در امان مباش.

    8. حکمت ناپذیری دل فاسد

    اَلْحِکْمَهُ لا تَنْجَعُ فی الطّباع الفاسِدَهِ 8
    حکمت، اثری در دل‌های فاسد نمی‌گذارد.

    9. خدا ترسی


    مَنْ اتَّقی الله یتَّقی، وَ مَنْ اطاعَ لله یطاع، و من اطاعَ الخالق لم یبال سَخَطَ المَخْلُوقین، و مَنْ اَسْخَطَ الخالق
    فَلییقَنَ ان یحِلَّ به سَخَطَ المَخلوقین؛9
    هر کسی از خدا بترسد، مردم از او بترسند، هر که خدا را اطاعت کند، از او اطاعت کنند، و هرکه مطیع آفریدگار باشد، باکی از خشم آفریدگار ندارد، و هر که خالق را به خشم آورد، باید یقین کند که به خشم مخلوق دچار می‌شود.

    10. اطاعت خیرخواه

    مَنْ جَمَعَ لَکَ وَدَّهُ وَ رایهُ فَاجْمَعْ له طاعَتَکَ؛10
    هر که دوستی و نظر نهایی‌اش را برای تو همه جانبه گرداند، طاعتت را برای او همه جانبه گردان.

    11. اوصاف پروردگار

    اِنَّ اللهَ لا یوصَفُ اِلاَّ بِما وَصَفَ به نَفْسَهُ وَ اَنّی یوصَفُ الذَّی تَعجِزُ الحَواسُُّ اَنْ تُدْرِکَهُ وَ الاَوْهامُ اَنْ تَنالُهُ وَ الخَطَراتِ اَنْ تَحُدَّهُ وَ الاَبْصارُ عَنِ الاحاطَهِ بِه نَای فی قُرْبِهِ وَ قَرُبَ فِی نَایهِ، کَیفَ الکَیفَ بِغَیر اَنْ یقال: کَیفَ، وَ اینَ اْلاینَ بِلا أن یقالَ: اینَ هُو، مُنْقَطِعُ الکَیفِیهِ وَ الاینیهِ الواحِدُ الاَحَدُ، جَلَّ جَلالُهُ و تَقَدَّسَتْ اسْماؤُهُ؛ 11
    به راستی که خدا جز بدانچه خودش را وصف کرده است، وصف نشود. کجا وصف شود آن که حواس از درکش عاجز است، و تصورات به کنه او پی نبرند، و در دیده‌ها نگنجد، او با همه نزدیکی‌اش دور است و با همه دوری‌اش نزدیک، کیفیت و چگونگی را پدید آورده، بدون اینکه خود کیفیت و چگونگی داشته باشد. مکان را آفریده، بدون این که خود مکانی داشته باشد. او از چگونگی و مکان برکنار است، یکتای یکتاست، شکوهش بزرگ و نام‌هایش پاکیزه است.
    71001673322332154524


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/