صفحه 38 از 46 نخستنخست ... 28343536373839404142 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 371 تا 380 , از مجموع 451

موضوع: شعرهای بانو سیمین بهبهانی

  1. #371
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    موج خیز

    باور نداشتم که چنین واگذاریم
    در موج خیز ِ حادثه، تنها گذاریم
    آمد بهار و عید گذشت و نخواستی
    یک دم قدم به چشم گهرزا گذاریم
    چون سبزه ی دمیده به سحرای دوردست
    بختم نداده ره که به سر، پا گذاریم
    خونم خورند با همه گردنکشی، کسان
    گر در بساط غیر چو مینا گذاریم
    هر کس، نسیم وار، ز شاخم نصیب خواست
    تا چند، چون شکوفه، به یغما گذاریم،
    عمری گذاشتی به دلم داغ غم، بیا
    تا داغ بوسه نیز به سیما گذاریم
    با آن که همچو جام شکستم به بزم تو
    باور نداشتم که چنین واگذاریم.
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. #372
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    گل رؤیا

    آن که رسوا خواست ما را، پیش کس روا مباد!
    وان که تنها خواست ما را، یک نفس تنها مباد!
    آن که شمع بزم ما را با دَمِ نیرنگ کشت
    محفلش، یارب، دمی بی شمع شب فرسا مباد!
    چون گزیر از همدمی گردنکش و مغرور نیست
    با من از گردنکشان، باری، به جز مینا مباد!
    چون گل رؤیا به گلزار عدم روییده ایم
    منّتی از هستی ی ِ ما بر سر دنیا مباد!
    می توان خفتن چو در کوی کسی همچون غبار
    پیکر تبدار ما را بستر دیبا مباد!
    سایه ی ویرانه ی غم خلوت دلخواه ماست
    کاخ مرمر گون شادی از تو باد از ما مباد!
    ما و بانگ شب شکاف مرغک آواره یی
    گوش ما را بهره از شور هزار آوا مباد!
    غرق سرگردانی ی ِ خویشیم چون گرداب ِ ژرف
    هیچمان اندیشه از آشفتن دریا مباد!
    امشبی را کز مِی ِ پندار، مست افتاده ایم
    با تو، سیمین، وحشت هشیاری فردا مباد!
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  3. #373
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    نشان پا

    به دشت خاطر سردم نشان پایی چند
    خبر دهد که دلی بود و دلربایی چند
    کتاب ِ هستی ی ِ ما را مخوان که در او نیست
    به غیر شِکوه ز جانسوز ماجرایی چند
    حکایتی است ز آغوش و بوسه و لب کشت
    به کارنامه ی ما هست اگر خطایی چند
    ز دوستی که در او بسته ایم دل همه عمر
    چه دیده ایم به جز رنگی و ریایی چند؟
    لبم که خوابگه بوسه های ننگین است
    گشوده شد ز چه رو با خدا خدایی چند؟
    ز جرعه نوشی ی خود نیستم خجل که تو را
    نه حاجت است به پرهیز پارسایی چند
    دریده دامن و آلوده جان و بی آزرم
    شدم اسیر تمنّای بی وفایی چند
    وفا و ساده دلی، عشق و ناشکیبایی
    سرشته شد گِل من با چنین بلایی چند
    ز جست و جوی حقیقت به خاطر سیمین
    نمانده جز عجبی چند و جز چرایی چند!
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  4. #374
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    برگریزان

    برگریزان دلم را نوبهاری آرزوست
    شاخه ی خشک تنم را برگ و باری آرزوست
    پایمال یک تنم عمری چو فرش خوابگاه
    چون چمن هر لحظه دل را رهگذاری آرزوست
    شمع جمع خفتگانم، آتشم را کس ندید
    خاطرم را مونس شب زنده داری آرزوست
    شوره زار انتظارم درخور ِ گل ها نبود
    گو برویاند که دل را نیش خاری آرزوست
    تا به کی آهسته نالم در نهان چون چشمه سار؟
    همچو موجم نعره ی دیوانه واری آرزوست
    نورِ ماه ِ ‎آسمانم، بسته ی زندان ابر
    هر دمم زین بستگی راه فراری آرزوست
    مخمل زلف مرا غم نقره دوزی کرد و باز
    بازیش با پنجه ی زربخش یاری آرزوست
    بی قرارم همچو گـُل در گلشن از جور نسیم
    دست گلچین کو؟ که در بزمم قراری آرزوست
    داغ ننگی بر جبین ِ روشن ِ سیمین بزن
    زان که او را از تو عمری یادگاری آرزوست.
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  5. #375
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    از یاد رفته

    رفتیم و کس نگفت ز یاران که یار کو؟
    آن رفته ی شکسته دل بی قرار کو؟
    چون روزگار غم که رود رفته ایم و یار
    حق بود اگر نگفت که آن روزگار کو؟
    چون می روم به بستر خود می کشد خروش
    هر ذرّه ی تنم به نیازی که یار کو؟
    آرید خنجری که مرا سینه خسته شد
    از بس که دل تپید که راه فرار کو؟
    آن شعله ی نگاه پر از آرزو چه شد؟
    وان بوسه های گرم فزون از شمار کو؟
    آن سینه یی که جای سرم بود از چه نیست؟
    آن دست شوق و آن نَفَس پُر شرار کو،
    رو کرد نوبهار و به هر جا گلی شکفت
    در من دلی که بشکفد از نوبهار کو؟
    گفتی که اختیار کنم ترک یاد او
    خوش گفته ای ولیک بگو اختیار کو؟
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  6. #376
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    گر بوسه می خواهی

    گر بوسه می خواهی بیا، یک نه دو صد بستان برو
    این جا تن بی جان بیا، زین جا سراپا جان برو
    صد بوسه ی تر بَخْشَمَت، از بوسه بهتر بَخْشَمَت
    اما ز چشم دشمنان، پنهان بیا، پنهان برو
    هرگز مپرس از راز من، زین ره مشو دمساز من
    گر مهربان خواهی مرا، حیران بیا حیران برو
    در پای عشقم جان بده، جان چیست، بیش از آن بده
    گر بنده ی فرمانبری، از جان پی فرمان برو
    امشب چو شمع روشنم، سر می کشد جان از تنم
    جان ِ برون از تن منم، خامُش بیا سوزان برو
    امشب سراپا مستیم، جام شراب هستیم
    سرکش مرا وَزْکوی من افتان برو؟ خیزان برو
    بنگر که نور حق شدم، زیبایی ی مطلق شدم
    در چهره ی سیمین نگر، با جلوه ی جانان برو
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  7. #377
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    گل انتظار

    ز چه جوهر آفریدی، دل داغدار مارا؟
    که هزار لاله پوشد، پس از این مزار ما را
    چه کنم جز این که گویم «بِنِگر به لطف بِنْگر
    دل گرمسوز ما را، رخ شرمسار ما را»؟
    ز سرشک نم فشاندم، به بنفشه زار ِ دوری
    که ز بوته ها بچینی، گل انتظار ما را
    چو نسیم ِ آشنایی، ز کدام سو وزیدی
    تو که بی قرار کردی، همه لاله زار ما را؟
    منم آن شکسته سازی، که توأم نمی نوازی
    که فغان کنم ز دستی، که گسسته تار ما را
    ز کویر ِ جان سیمین، نه گل و نه سبزه روید
    دل رنگ و بو پسندت، چه کند بهار ما را؟
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  8. #378
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    اجاق مرر

    نه از تو مهر پسندم نه یاوری خواهم
    ستم، اگر ز تو زیبد، ستمگری خواهم
    به بارگاه الهی اگرچه بارم هست
    کجا ز خویش پذیرم که داوری خواهم؟
    سبو صفت دل پرخون و غم زدایی ی ِ بزم
    همین قَدَر ز دو عالم توانگری خواهم
    زلال چشمه ی عشقم به کام تشنه لبی
    که جوش خویشتن و نوش دیگری خواهم
    کلاله ی گل خورشیدم و برهنه ولی
    تن جهان همه در اطلسِ زری خواهم
    کجا ز سینه ی خود خوبتر توانم یافت؟
    اجاق آتش عشق تو مرمری خواهم
    چو برگ و بر همه سرمایه ی گرانباری است،
    ز برگ و بر، به خدا، خویش را بری خواهم
    به هم عنانی ی ِ باد سبک عنان، سیمین!
    چو برگ ِ ریخته یک دم سبک سری خواهم
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  9. #379
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    شکوفه ی سحر

    ستاره دانه ی افشانده ی گل سحر است:
    گلی ز سیم که سیراب چشمه سار زر است
    چه بک از این شب غم وین ستاره های سرشک
    که از کرانه ی او صبح بخت جلوه گر است
    اگر چه بسته تنم، قُمری خیال ِ مرا
    به لاله زار نوازشگر افق گذر است
    قفس نکاست ز آزادگی که مرغ چمن
    اسیر منّت خاطر گُداز بال و پر است
    تو سُرمه یی که به چشم خیال می کشمت
    اگر چه روی تو عمری نهان ز چشم سر است
    تو رفته را به کنار آورم دگر؟ هیهات!
    مرا چه سود که سروی به خانه ی دگر است؟
    چگونه در صدف سینه باز پرورمَت
    که دست دشمن من بوسه گاهت ای گهر است
    به دیده پرده ی مژگان کشیده ام که مگر
    نبینی آتش دل را که باز شعله ور است
    چو غنچه حُقه ی رازم، که آفتاب بلند
    به تیغ بر دهن گل زند که پرده در است
    به دامن تو نشینم دوباره؟ دورم باد!
    که این جدا شده عاشق نه خک رهگذر است
    گل سحر بدمد در شبم که سیمین گفت:
    ستاره دانه ی افشانده ی ِ گل سحر است
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  10. #380
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    گل کوه

    گرچه چون کوه به دامان افق بستر ماست
    منّت پای بسی راهگذر بر سرماست
    دوری ی ِ راه به نزدیکی ی ِ دل چاره شود
    کـَرمی کن که به در دوخته چشم تر ماست
    آسمان سر زده از چشم کبود تو ولیک
    آنچه در او نکند جلوه گری، اختر ماست
    گر چه شد چشمه صفت خانه ی ما سینه ی کوه
    باز منظور بسی اهل نظر، منظر ماست
    همچو زنبق نشکفتیم در آغوش چمن
    گل کوهیم که از سنگ سیه بستر ماست
    گلشن خاطر ما را چمن آرایی نیست
    سادگی زینت ما، پکدلی زیور ماست
    گر سرانگشت تو ما را ننوازد گله نیست
    گل خاریم و زیانْ سود نوازشگر ماست
    زان همه زخمه که بر تار دل ما زده دوست
    حاصل این نغمه ی عشق ست که در دفتر ماست...
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

صفحه 38 از 46 نخستنخست ... 28343536373839404142 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/