صفحه 37 از 47 نخستنخست ... 27333435363738394041 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 361 تا 370 , از مجموع 464

موضوع: شعر نو

  1. #361
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    باغ آینه

    چراغی به دستم چراغی در برابرم
    من به جنگِ سیاهی می‌روم.

    گهواره‌های خستگی
    از کشاکشِ رفت‌وآمدها
    بازایستاده‌اند،
    و خورشیدی از اعماق
    کهکشان‌های خاکستر شده را روشن می‌کند.

    فریادهای عاصیِ آذرخش ــ
    هنگامی که تگرگ
    در بطنِ بی‌قرارِ ابر
    نطفه می‌بندد.
    و دردِ خاموش‌وارِ تاک ــ
    هنگامی که غوره‌ی خُرد
    در انتهای شاخسارِ طولانیِ پیچ‌پیچ جوانه می‌زند.
    فریادِ من همه گریزِ از درد بود
    چرا که من در وحشت‌انگیزترینِ شب‌ها آفتاب را به دعایی نومیدوار طلب می‌کرده‌ام



    تو از خورشیدها آمده‌ای از سپیده‌دم‌ها آمده‌ای
    تو از آینه‌ها و ابریشم‌ها آمده‌ای.


    در خلئی که نه خدا بود و نه آتش
    نگاه و اعتمادِ تو را به دعایی نومیدوار طلب کرده بودم.
    جریانی جدی
    در فاصله‌ی دو مرگ
    در تهیِ میانِ دو تنهایی ــ
    [نگاه و اعتمادِ تو بدین‌گونه است!]

    شادیِ تو بی‌رحم است و بزرگوار
    نفس‌ات در دست‌های خالیِ من ترانه و سبزی‌ست
    من
    برمی‌خیزم

    چراغی در دست، چراغی در دلم.
    زنگارِ روحم را صیقل می‌زنم.
    آینه‌یی برابرِ آینه‌ات می‌گذارم
    تا با تو
    ابدیتی بسازم.


    شاملو



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #362
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    گلوی آدم را
    باید
    گاهی
    بتراشند
    تا برای دلتنگی های تازه جا باز شود.
    دلتنگی هایی که جایشان نه در دل
    که در گلوی آدم است
    دلتنگی هایی که می توانند آدم را خفه کنند... *


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #363
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    وقتي تو نيستي،
    خورشيد تابناك،
    شايد دگر درخشش خود را،
    و كهكشان پير گردش خود را
    از ياد ميبرد.
    و هر گياه،
    از رويش نباتي خود،
    بيگانه مي شود.
    و آن پرنده اي،
    كز شاخه انار پريده،
    پرواز را،
    هر چند پر گشوده،
    - فراموش ميكند .
    آن برگ زرد بيد كه با باد،
    تا سطح رود قصد سفر داشت .
    قانون جذب و جاذبه را در بسيط خاك

    مخدوش مي كند .
    آنگاه،
    نيروي بس شگرف،
    مبهم،
    نامرئي،
    نور حيات را،
    در هر چه هست و نيست،
    خاموش مي كند.
    وقتي تو با مني،
    گويي وجود من،
    سكر آفرين نگاه تو را نوش مي كند.
    چشم تو آن شراب خلر شيرازست
    كه هر چه مرد را
    مدهوش مي كند


    حميد مصدق


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #364
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    سيماب صبحگاهي

    از بلند ترين كوهها

    فرو مي ريخت
    ***
    « برخيز و خواب را ...
    « برخيز و باز روشني آفتاب را ...
    وقتي كه بامدادان
    مهر سپهر، جلوه گري را،
    آغاز مي كند؛
    وقتي كه مهر، پلك گرانبار خواب را،
    با ناز و با كرشمه ز هم باز مي كند

    آنگه ستاره سحري،
    - در سپيده دم -
    خاموش مي شود
    ***
    آري
    من آن ستاره ام، كه فراموش گشته ام
    و بي طلوع گرم تو در زندگانيم
    خاموش گشته ام


    حميد مصدق


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #365
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    من مرغ آتشم -

    مي سوزم از شراره اين عشق سركشم .

    چون سوخت پيكرم،

    چون شعله هاي سركش جانم فرو نشست؛
    آنگاه باز از دل خاكستر،

    بار دگر تولد من،
    آغاز مي شود .
    و من دوباره زندگيم را،
    آغاز مي كنم .
    پر باز مي كنم .
    پرواز مي كنم


    حميد مصدق


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #366
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    ماه بالای سر آبادی است،

    اهل آبادی در خواب.

    روی اين مهتابی، خشت غربت را مي‌بويم.

    باغ همسايه چراغش روشن،

    من چراغم خاموش.

    ماه تابيده به بشقاب خيار، به لب كوزه آب.


    غوك‌ها می‌خوانند.


    مرغ حق هم گاهی.


    كوه نزديك من است: پشت افراها، سنجدها.


    و بيابان پيداست.

    سنگ‌ها پيدا نيست، گلچه‌ها پيدا نيست.

    سايه‌هايی از دور، مثل تنهايی آب،

    مثل آواز خدا پيداست.


    نيمه شب بايد باشد.


    دب اكبر آن است: دو وجب بالاتر از بام.

    آسمان آبی نيست، روز آبی بود.


    ياد من باشد فردا، بروم باغ حسن گوجه و قيسی بخرم.


    ياد من باشد فردا لب سلخ، طرحی از بزها بردارم،

    طرحی از جاروها، سايه‌هاشان در آب.

    ياد من باشد، هر چه پروانه كه می‌افتد در آب، زود از

    آب درآرم.

    ياد من باشد كاری نكنم، كه به قانون زمين بر بخورد.

    ياد من باشد فردا لب جوی، حوله‌ام را هم با چوبه

    بشويم.

    ياد من باشد تنها هستم.



    ماه بالای سر تنهايی است.



    سهراب



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #367
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    مردم
    همه تو را
    به خدا سوگند می هند


    اما برای من
    تو آن هميشه ای
    كه خدا را
    به تو سوگند می دهم


    قیصر امین پور



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #368
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    بگو با من
    دلم مي گيرد از گفتن
    دريغا شهر قلبم را غروبي تيره پوشانده است
    تمام پيكرم از سردي شبهاي غربت سخت مي لرزد
    حصار ذهن من آشفته و تب دار
    درونم از حباب لحظه ها سرشار
    كه همچون ضربه ساعت هميشه با قدم هاي زمان
    از دور مي آيد
    و غم چون زخمه يي بر تار
    تمام پيكرم را مي خراشد از جدايي ها
    و ذهنم در حصار تنگ انديشه
    صبورم از باور بودن
    غمين از حيرت ماندن
    دريغا من نمي گويم غمم را با چه كس گويم
    بگو با من تو اي همراز اي همدرد
    مگر آيا مجال اعتمادي هست؟
    دلم مي گيرد از گفتن...


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #369
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    دود مي خيزد ز خلوتگاه من.

    كس خبر كي يابد از ويرانه ام؟

    با درون سوخته دارم سخن.
    كي به پايان مي رسد افسانه ام؟
    ***
    دست از دامان شب برداشتم
    تا بياويزم به گيسوي سحر.
    خويش را از ساحل افكندم در آب،
    ليك از ژرفاي دريا بي خبر.
    ***

    بر تن ديوارها طرح شكست.
    كس دگر رنگي در اين سامان نديد.
    چشم مي دوزد خيال روز و شب
    از درون دل به تصوير اميد.
    ***
    تا بدين منزل نهادم پاي را
    از دراي كاروان بگسسته ام.
    گرچه مي سوزم از اين آتش به جان،
    ليك بر اين سوختن دل بسته ام.
    ***

    تيرگي پا مي كشد از بام ها:
    صبح مي خندد به راه شهر من.

    دود مي خيزد هنوز از خلوتم.
    با درون سوخته دارم سخن

    سهراب سپهري


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #370
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    به که باید دل بست؟
    نقش هر خنده که بر روی لبی می شکفد
    نقشه ای شیطانیست
    در نگاهی که تو را وسوسه ی عشق دهد
    حیله ای پنهانیست
    به که باید دل بست ؟
    سینه ها جای محبت همه از کینه پر است
    هیچ کس نیست که فریاد پر از مهری را
    گرم پاسخ گوید!!!!


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 37 از 47 نخستنخست ... 27333435363738394041 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/