صفحه 37 از 46 نخستنخست ... 27333435363738394041 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 361 تا 370 , از مجموع 455

موضوع: گزیده اشعار سنایی

  1. #361
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    گر نشد عاشق دو زلف یار بر رخسار او

    چون ز ما پنهان کند هر ساعتی دیدار او


    یک زمان در هجر و وصل او شود خرم دلم

    این چه آفت رفت یارب بر من از دیدار او


    غمزهٔ غماز او چون می‌رباید جان و دل

    گر نشد جادو به رخ آن طرهٔ طرار او


    گر نیابم وصل رویش باشد از وی اینقدر

    عمر یارب می‌گذارم در غم تیمار او

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #362
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ای جهانی پر از حکایت تو

    گه ز شکر و گه از شکایت تو


    برگشاده به عشق و لاف زبان

    خویشتن بسته در حمایت تو


    ای امیری که بر سپهر جمال

    آفتابست و ماه رایت تو


    هست بی تحفهٔ نشاط و طرب

    آنکه او نیست در حمایت تو


    هر سویی تافتم عنان طلب

    جز عنانیست بی‌عنایت تو


    جان و دل را همی نهیب رسد

    زین ستمهای بی نهایت تو


    ای همه ساله احسن الحسنی

    در صحیفهٔ جمال آیت تو


    در وفا کوش با سنایی از آنک

    چند روزست در ولایت تو

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #363
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ای شکسته رونق بازار جان بازار تو

    عالمی دلسوخته از خامی گفتار تو


    توشه هر روزی مرا از گوشهٔ انده نهد

    گوشهٔ شبپوش تو بر طرهٔ طرار تو


    خوبی خوبان عالم گر بسنجی بی‌غلط

    صد یکی زان هیچ پیش کفهٔ معیار تو


    عشق تو مرغی‌ست کو را این خطابست از خرد

    ای دو عالم گشته عاجز در سر منقار تو


    حلقه بودن شرط باشد بر در هستی خود

    هر که در دیوار دارد روی از آزار تو


    نیست منزل صبر را یک لحظه پیش من چنانک

    نیست قیمت شرم را یک ذره در بازار تو


    زین گذشتست ای صنم در عشقبازی کار من

    زان گذشتست ای پسر در شوخ چشمی کار تو


    ترس من در عذر تو افزون بود از جنگ از آنک

    نفی استغفار باشد عین استغفار تو


    ایمنی از چشم بد زان کز صفا بینندگان

    جز که شکل خود نمی‌بینند در رخسار تو


    فارغی از بند پرده چون همی دانی که نیست

    هیچ پرده پیش دیدار تو چون دیدار تو

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #364
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ای همه انصاف‌جویان بندهٔ بیداد تو

    زاد جان رادمردان حسن مادرزاد تو


    حسن را بنیاد افگندی چنان محکم که نیست

    جز «و یبقی وجه ربک» نقش بی‌بنیاد تو


    بلفضولانرا سوی تو راه نبود تا بود

    کبریا در بادبان رایگان آباد تو


    آتش اندر خاکپاشان همه عالم زدند

    هر کرا بر روی آب تست در سر باد تو


    تنگ چشمان را ز تو گردی نخیزد تا بود

    «لن تنالوا البر حتی تنفقوا» بر یاد تو


    ای بسا در حقهٔ جان غیورانت که هست

    نعره‌های سر به مهر از درد بی فریاد تو


    فتنه بودی یاسمینت از برگ گل نشکفته بود

    فتنه‌تر گشتی چو بررست از سمن شمشاد تو


    «فالق الاصباح» بر جانهای ما داد تو خواند

    هین که وقت «جاعل اللیل» آمد از بیداد تو


    اندر این مجلس به ما شادی و غمگینی ز خصم

    چشم بد دور از دل غمگین و طبع شاد تو


    روی ما تازست تا تو حاضری از روی تو

    جان ما خوش باد چون غایب شوی بر یاد تو


    یکزمان خوش باش با ما پیش از آن کز بیم خصم

    روز مانا خوش کند گفتار «شب خوش باد» تو


    اینهمه سحر حلال آخر کت آموزد همی

    گر سنایی نیست اندر ساحری استاد تو

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #365
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    خنده گریند همی لاف زنان بر در تو

    گریه خندند همی سوختگان در بر تو


    دل آن روح گسسته که ندارد دل تو

    سر آن حور بریده که ندارد سر تو


    گاه دشنام زدن طاقچهٔ گوش مرا

    حقه‌های شکرین گرد دو تا شکر تو


    تا خط تو بدمیدست ز بهر خط تو

    حرف بوسست چو لبهای قلم چاکر تو


    شیر چرخت ز پی آب همی سجده برد

    من چه سگ باشم تا خاک بوم بر در تو


    نیست در چنبر نه چرخ یکی پروین بیش

    هست پروین کده ره چنبری از عنبر تو


    عنبر از چنبر زلفت چو خرد یافته‌ام

    تا مگر راه دهد سوی خودم چنبر تو


    سیم در سنگ بسی باشد لیک اندر کان

    سنگ در سیم دل تست پس اندر بر تو


    عارم این بس که بوم پیش‌رو دشمن تو

    فخرم آن بس که بوم رخت کش لشگر تو


    برده شد ز آتش تو پیش سراپردهٔ جان

    آب حیوان روان ز آن دو رده گوهر تو


    قطب گردم چو بگردم ز پی خدمت تو

    پای بر جای چو پرگار به گرد سر تو


    شمع نور فلکی خواهد هر لحظه همی

    شعله از مشعلهٔ روی ضیاگستر تو


    ز آرزوی رخ چون ماه تو هر روز چو صبح

    دل همی چاک زند پیش درت کهتر تو


    خور گردون چو مه از پیش رخت کاست کند

    که ندارد خود گردون فری اندر خور تو


    از سنایی به بها هر دم صد جان خواهد

    بهر یک بوسه دو تا بسد جان پرور تو

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #366
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    حلقهٔ ارواح بینم گرد حلقهٔ گوش تو

    آفتاب و ماه بینم حامل شبپوش تو


    بی‌دلان را نرگس گویای تو خاموش کرد

    عاشقان را کرد گویا پستهٔ خاموش تو


    تلخ نو شیرین‌ترست از شهد و شکر وقت کین

    چون بود هنگام صلح و وصل رویت نوش تو


    خواب خرگوش آمد از تو عاشقانت را نصیب

    زین قبل سخره کند بر شیر و بر خرگوش تو


    مرغ‌وار اندر هوای تو همی پرد دلم

    بر امید آنکه سازد آشیان آغوش تو

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #367
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ای شادی و غم ز صلح و جنگ تو

    وی داد و ستد ز سیم و سنگ تو


    ای آفت و راحت شب و روزم

    چشم و دهن فراخ و تنگ تو


    بر نافهٔ مشک و باغ گل دایم

    حقد و حسدی ز بوی و رنگ تو


    عذر تو اگر چه لنگ من پیوست

    خرسند شدم به عذر لنگ تو


    خون جگرم چو نافهٔ آهو

    از حسرت خط مشک رنگ تو

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #368
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ای مونس جان من خیال تو

    خوشتر ز جهان جان وصال تو


    جانهای مقدس خردمندان

    سرگشته به پیش زلف و خال تو


    کس نیست به بیدلی نظیر من

    چون نیست به دلبری همال تو


    گر صورت عشق و حسن کس بیند

    آن مثل منست با خیال تو


    لیکن چکنم چو آیدم خوشتر

    از حال جهان همه محال تو


    هر چند همیشه تنگدل باشم

    از تیر دو چشم بد سگال تو


    خرسند شوم چو گوییم یک ره

    ای خسته چگونه بود حال تو


    هستم به جوال عشوه‌ات دایم

    وان کیست که نیست در جوال تو

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #369
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ای دریغا گر رسیدی دی به من پیغام تو

    دوش زاری کردمی در آرزوی نام تو


    از عتاب خود کنون پرم به بر گر بهر تو

    پر بریده به بود تا مانم اندر دام تو


    می نبود آنرخ نصیب چشم اکنون آمدم

    تا صدف گردد مگر گوش من از پیغام تو


    نیست اندر تو چو یوم‌الحشر لهو و ظلم و لغو

    همچو یوم‌الحشر بی‌انجام باد ایام تو

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #370
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    عاشقم بر لعل شکرخای تو

    فتنه‌ام بر قامت رعنای تو


    ماه بر راه اوفتاد از روی تو

    سرو شرمنده شد از بالای تو


    پوست در تن خشک دارم همچو چنگ

    از هوای چنگ روح افزای تو


    جان من شد مسکن رنج و بلا

    تا دل مسکین من شد جای تو


    مرده را زنده کنی ز آوای خویش

    پس دم عیسی شدست آوای تو


    باز بنما روی خود ایماهروی

    گر پی وصلت بود سودای تو


    تو دهی بوسه همی بر چنگ خویش

    من دهم بوسه همی بر پای تو


    گر سنایی گه گهی توبه کند

    توبهٔ او بشکند لبهای تو

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 37 از 46 نخستنخست ... 27333435363738394041 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/