صفحه 34 از 53 نخستنخست ... 2430313233343536373844 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 331 تا 340 , از مجموع 521

موضوع: متن های زیبا

  1. #331
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    كاش بودی تا دلم تنها نبود تا اسیر غصه فردا نبود.


    کاش بودی تا نگاه خسته ام بی خبر از موج و از دریا نبود.


    کاش بودی تا دو دست عاشقم غافل از لمس گل مینا نبود.


    کاش بودی تا زمستان دلم این چنین پر سوز و پر سرما نبود.


    کاش بودی تا فقط باور کنی بعد از تو این زندگی زیبا نبود.



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  3. #332
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    ای کاش در آن لحظه که تقدیم تو شد هستی من

    می سپردم که مراقب باش جنس این جام بلور است

    پراز عشق و غرور است .مبادا بازیچه شود .

    می شکند.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  5. #333
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
    سخن شناس نه​ای جان من خطا این جاست
    سرم به دنیی و عقبی فرو نمی​آید
    تبارک الله از این فتنه​ها که در سر ماست
    در اندرون من خسته دل ندانم کیست
    که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
    دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب
    بنال هان که از این پرده کار ما به نواست
    مرا به کار جهان هرگز التفات نبود
    رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست
    نخفته​ام ز خیالی که می​پزد دل من
    خمار صدشبه دارم شرابخانه کجاست
    چنین که صومعه آلوده شد ز خون دلم

    گرم به باده بشویید حق به دست شماست
    از آن به دیر مغانم عزیز می​دارند
    که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست
    چه ساز بود که در پرده می​زد آن مطرب
    که رفت عمر و هنوزم دماغ پر ز هواست
    ندای عشق تو دیشب در اندرون دادند
    فضای سینه حافظ هنوز پر ز صداست


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  7. #334
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    مشکل است این که کسی را به کسی دل برود
    مهرش آسان به درون آید و مشکل برود
    دل من مهر تو را گرچه به خود زود گرفت
    دیر باید که مرا نقش تو از دل برود
    بحر عشقت گر ازین شیوه زند موج فراق
    کشتی من نه همانا که به ساحل برود
    بی وصال تو من مرده چراغم مانده
    همچو پروانه که شمعش ز مقابل برود
    در عروسی جمال تو نمیدانم کس
    که ز پیرایهی سودای تو عاطل برود
    با تو خوبی نتوان گفت و ندارم باور
    که به تبریز کسی آید و عاقل برود
    آمن از فتنهی حسن تو درین دوران نیست
    مگر آن کس که به شهر آید و غافل برود
    لایق بدرقهی راه تو از هر چه مراست
    آب چشمی است که آن با تو به منزل برود
    خاک کویت همه، گل گشت ز آب چشمم
    چون گران بار جفاهای تو در گل برود؟!
    عهد کرده است که در محمل تن ننشیند
    جانم، آن روز که از کوی تو محمل برود
    سیف فرغانی یار است تو را حاصل عمر
    چه بود فایده از عمر چو حاصل برود؟


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  9. #335
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    دستور زبان عشق
    دست عشق از دامن دل دور باد!
    میتوان آیا به دل دستور داد؟
    میتوان آیا به دریا حكم كرد
    كه دلت را یادی از ساحل مباد؟
    موج را آیا توان فرمود: ایست!
    باد را فرمود: باید ایستاد؟
    آنكه دستور زبان عشق را
    بیگزاره در نهاد ما نهاد
    خوب میدانست تیغ تیز را
    در كف مستی نمیبایست داد...


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  11. #336
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    خسته ام از این کویر"
    خسته ام از این کویر، این کویر کور و پیر
    این هبوط بی دلیل این سقوط ناگزیر
    آسمان بی هدف، بادهای بی طرف
    ابرهای سربه راه، بیدهای سربه زیر
    ای نظاره شگفت ای نگاه ناگهان
    ای هماره در نظر ای هنوز بی نظیر
    آیه آیه ات صریح سوره سوره ات فصیح
    مثل خطی از هبوط مثل سطری از کویر
    مثل شعر ناگهان مثل گریه بی امان
    مثل لحظه های وحی، اجتناب ناپذیر
    ای مسافر غریب، در دیار خویشتن
    با تو آشنا شدم با تو در همین مسیر
    از کویر سوت و کور تا مرا صدا زدی
    دیدمت ولی چه دور دیدمت ولی چه دیر
    این تویی در آن طرف پشت میله ها رها
    این منم در این طرف پشت میله ها اسیر
    دست خسته مرا مثل کودکی بگیر
    با خودت مرا ببر، خسته ام از این کویر


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  12. #337
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    ای خاک درت سرمهی ارباب بصارت
    در تأدیت مدح تو خم، پشت عبارت
    گرد قدم زائرت، از غایت رفعت
    بر فرق فریدون ننشیند ز حقارت
    در روضهی تو خیل ملایک، ز مهابت
    گویند به هم مطلب خود را به اشارت
    هر صبح که روح القدس آید به طوافت
    در چشمهی خورشید کند غسل زیارت
    در حشر، به فریاد بهائی برس از لطف
    کز عمر، نشد حاصل او غیر خسارت


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  13. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  14. #338
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11331
    Array

    پیش فرض

    عاشقانه

    08mafeqk41t4hxyr30p
    عاشقی را نذر چشمان تو کردم ای بهار
    من برای با تو بودن گریه کردم ای بهار
    سوز جانگیر زمستانسوخت برگ و ریشه ام
    اندکی مهلت بده شاید رسد معشوقه ام
    آخرین نبض زمان در دست یارم میزند
    دست او بر ریشه ام مرهم دمادم میزند
    قطره اشکش میشود آب حیاتم آن زمان
    کزدل پرخون من فریاد ماتم میزند
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  15. #339
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11331
    Array

    پیش فرض

    فاصله
    bp8shqxid6jyu4bbs1jq

    فاصله، یه پاره خط بین دوتا نقطه کور
    فاصله، یه راه دور بین دوتا پرتو نور
    فاصله، یه پشت بوم بین دو تا کفتر چاهی
    فاصله،یه آسمون بین شبای مهتابی
    فاصله، گلبرگ گل تا ریشه اقاقیا
    فاصله، خورشید و ماه تا سرزمین ماهیا
    فاصله، بین خدا تا آدما روی زمین
    فاصله، هرجا که باشه فاصله ست فقط همین
    بین دستای من و تو فاصله اما یه رویاست
    فاصله بی فاصله تا زنده ایم این خوب پیداست
    دوری ما از بر هم باعث فاصله نیست
    فاصله اینجا حقیر است عشق باشد چاره نیست
    قلب من با قلب تو هر لحظه هرجا می زند
    گر نباشد مهر تو خون در رگم یخ می زند
    در ره تو فاصله جایی ندارد ای عزیز
    تا زمانی که نفس جان مرا رج می زند




    [SIGPIC][/SIGPIC]

  16. کاربر مقابل از mehraboOon عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  17. #340
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    خورشيد
    آن زمان که خورشيد قلب من برای هميشه غروب کرد
    آن زمان که خونی که در رگهايم جاری بود برای هميشه خشکيد
    آن زمان که لبهايم برای هميشه بسته شد
    آن زمان که افکارم من را تنها در ميان آسمان رها کردند
    آن زمان که تنها جسمم از ميان رفت روحم به پرواز در آمد
    آن زمان من مرده ام
    وشب هنگام برای يک بار و آخرين بار من را در خوابت ببين
    ببين که چگونه تمام استخوانهايم و تمام افکارم در گمنامی وتنهايی پوسيدند
    و من از ميان رفتند
    و آن لحظه من تنها يک چيز دارم
    و آن خداوند يکتاست که بيشتر از هميشه به او نزديک شده
    اما آنگاه مطمين باش

    که برای اولين بار از نبودن تو شادانم و افسوس گذشته را نخواهم خورد

    زيرا در نبود تو خداوند را در کنار خود احساس می کنم
    احساسی واقعی که از تمام وجودم سر چشمه ميگيرد
    کوچهايی که ميان من و تو بود از فردا نگفت
    از رويای زيبای دنيا نگفت

    از سبزی دست های پر محبتت هيچ نگفت

    کوچه ای ساکت بود بی خروش بی عشق بود
    نميدانم چرا؟

    کوچه ای که ميان من و تو بود زيبا نبود



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 34 از 53 نخستنخست ... 2430313233343536373844 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/