صفحه 30 از 43 نخستنخست ... 2026272829303132333440 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 291 تا 300 , از مجموع 428

موضوع: دل ت ن گ ی

  1. #291
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    هر کجا هستم باشم
    آسمان مال من است.
    پنجره فکر هوا زمين مال من است.
    چه اهميت دارد گاه اگر مي رويند
    قارچ هاي غربت؟
    من نمي دانم که چرا مي گويند:
    اسب حيوان نجيبي ست
    کبوتر زيباست.
    و چرا در خانهء هيچ کسي کرکس نيست.
    گل شبدر چه کم از لالهء قرمز دارد.
    چشم ها را بايد شست
    جور ديگر بايد ديد.
    واژه ها را بايد شست.
    واژه بايد خود باد خود باران باشد
    چتر ها را بايد بست
    زير باران بايد رفت.
    فکر را خاطره را
    زير باران بايد برد.
    با همه مردم شهر زير باران بايد رفت.
    دوست را
    زير باران بايد ديد.
    عشق را
    زير باران بايد جست.
    زير باران بايد بازي کرد.
    زير باران بايد چيز نوشت
    حرف زد
    نيلوفر کاشت.
    زندگي تر شدن پي در پي
    زندگي آب تني کردن در حوضچه اکنون است.
    سهراب سپهري


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  3. #292
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    آشناي خفته در گور
    رهسپار غصه ها
    تکسوار گيج و مبهوت
    در ميان لحظه ها
    اين منم آوازهء اين همه تزوير
    اين منم سکوت اين همه فرياد
    اين منم شرين کش اين همه فرهاد
    اين منم ليلي وش اين همه مجنون
    اين منم تشنه و تنها
    خسته جان آشفته حال
    اين منم اين غريب گم کرده را
    با دلي خسته و غمگين
    نشسته بر خاکي سياه.
    کسي که مثل هيچ کس نيست
    تو به من خنديدي
    و نمي دانستي من با چه دلهره اي
    از باغچهء همسايه سيب را دزديدم.
    باغبان از پي من تند دويد سيب را دست تو ديد.
    غضب الوده به من کرد نگاه
    سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاک.
    و تو رفتي و هنوز
    سالهاست در گوش من آرام آرام
    خش خش گام تو تکرار کنان ميدهد ازارم.
    و من انديشه کنان غرق اين پندارم
    که چرا خانهء کوچک ما سيب نداشت!!؟
    حميد مصدق


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  5. #293
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    من خواب ديده ام که کسي مي آيد
    من خواب يک ستارهء قرمز را ديده ام
    و پلک چشمم هي مي پرد
    و کفشهايم هي جفت مي شود
    و کور شوم اگر دروغ بگويم
    من خواب آن ستارهء قرمز را وقتي که خواب نبودم ديده ام
    کسي مي آيد
    کسي مي آيد
    کسي ديگر
    کسي بهتر
    کسي که مثل هيچ کس نيست
    مثل پدر نيست
    مثل انسي نسيت
    مثل يحيي نيست
    مثل مادر نيست
    و مثل آن کسي ست که بايد باشد
    و قدش از درختان خانهء معمار هم بلند تر است
    و صورتش از صورت امام زمان هم روشن تر است
    و از برادر سيد جواد هم که رفته و رخت پاسباني پوشيده نمي ترسد
    و از خود سيد جواد هم که تمام اتاقهاي منزل ما مال اوست نمي ترسد
    و اسمش آن چنانکه مادر در اول نماز صدايش مي کند
    يا قاضي القضات است
    يا حاجت الحاجات است
    و مي تواند تمام حرفهاي سخت کتاب کلاس سوم را با چشمهاي بسته بخواند
    و مي تواند حتي هزار را بي آنکه کم بياورد از روي بيست ميليون بردارد
    و مي تواند از مغازهء سيد جواد هر چه قدر جنس لازم دارد نسيه بگيرد
    و مي تواند کاري کند که لامپ الله که سبز بود دوباره روي اسمان مسجد مفتاحيان روشن شود اخ ...
    چقدر روشني خوبست
    چقدر روشني خوبست
    و من چقدر دلم مي خواهد که يحيي يک چارچرخه داشته باشد و يک چراغ زنبوري
    و من چقدر دلم ميخواهد
    که روي چارچرخهء يحيي ميان هندونه ها و خربزه ها بنشينم
    و دور ميدان محمديه بچرخم
    اخ ...
    چه قدر دور ميدان چرخيدن خوبست
    چه قدر روي پشت بام خوابيدن خوبست
    چه قدر باغ ملي رفتن خوبست
    چه قدر مزهء پپسي خوبست
    چه قدر سينماي فردين خوبست
    من چه قدر از همهء چيزهاي خوب خوشم مي ايد
    و من چقد دلم مي خواهد گيس دختر سيد جواد را بکشم
    چرا من اين همه کوچک هستم که در خيابان ها گم مي شوم
    چرا پدر که اين همه کوچک نيست و در خيابان هم گم نمي شود
    کاري نمي کند که آن کسي که بخواب من آمده است روز آمدنش را جلو بياندازد
    و مردم محلهء کشتارگاه که خاک باغچه هاشان هم خونيست
    و آب حوض هاشان هم خونيست
    و تخت کفشهاشان هم خونيست
    چرا کاري نمي کنند
    چرا کاري نمي کنند
    چه قدر آفتاب زمستان تنبل است
    من پله هاي پشت بام را جارو کرده ام
    و شيشه هاي پنجره ها را هم شسته ام
    چرا پدر فقط بايد در خواب خواب ببيند
    من پله هاي پشت بام را جارو کرده ام
    و شيشه هاي پنجره ها را هم شسته ام
    کسي مي آيد
    کسي مي آيد
    کسي که در دلش با ماست در نفسش با ماست در صدايش با ماست
    کسي که آمدنش را نمي شود گرفت و دستبند زد و به زندان انداخت
    کسي که زير درختهاي کهنهء يحيي بچه کرده است
    و روز به روز بزرگ مي شود
    کسي از باران از صداي شرشر باران
    از ميان پچ پچ گلهاي اطلسي
    کسي که از اسمان توپخانه در شب آتش بازي مي آيد
    و سفره را مي اندازد
    و نان را قسمت مي کند
    و پپسي را قسمت مي کند
    و باغ ملي را قسمت مي کند
    و شربت سياه سرفه را قسمت مي کند
    و روز اسم نويسي را قسمت مي کند
    و نمرهء مريض خانه را قسمت مي کند
    و چکمه هاي لاستيکي را قسمت مي کند
    و سينماي فردين را قسمت مي کند
    درختهاي دختر سيد جواد را قسمت مي کند
    و هر چه را که باد کرده قسمت مي کند
    و سهم ما را هم مي دهد
    من خواب ديده ام ...
    فروغ فرخزاد


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  7. #294
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    نمي دانم پس از مرگم چه خواهد شد.
    نمي خواهم بدانم کوزه گر با خاکم چه خواهد کرد.
    ولي بسيار مشتاقم که با خاک گلويم سوتکي سازم
    بدست کودکي گستاخ و بازيگوش بسپارد
    واو يکريز و پي در پي دم گرم خودش را در گلويم سخت بفشارد.
    بدين سان بشکند دايم سکوت مرگبارم را.
    دکتر علي شريعتي


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  9. #295
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    و عشق
    سفر به روشني اهتراز اشياء است.
    و عشق صداي فاصله هاست
    صداي فاصله هايي که غرق ابهامند
    .
    نه
    صداي فاصله هايي است که مثل نقره تميزند
    و با شنيدن هيچ مي شوند کدر
    .وهميشه عاشق تنهاست
    سهراب سپهري
    از مجموعهء مسافر


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #296
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    حس غریبی ست دوست داشتن

    وعجیب تر از آن است دوست داشته شدن .....

    وقتی میدانیم کسی با جان ودل دوستمان دارد

    ونفس ها وصداونگاهمان در روح وجانش ریشه دوانده

    به بازی اش میگیریم .....

    هر چهاو عاشق تر ما سرخوش تر !

    هر چه او دل نازک تر ما بی رحمتر!....

    تقصیر از ما نیست ...

    تمامی قصه های عاشقانه

    این گونهبه گوشمان خوانده شده اند !!!
    وقتی که ، دستای باد ، قفس مرغ گرفتارو شکست ، شوق پروازو نداشت
    وقتی که چلچله ها ، خبر فصل بهارو می دادن ، عشق آوازو نداشت
    دیگه آسمون براش ، فرقی با قفس نداشت
    واسه پرواز بلند ، تو پرش هوس نداشت
    شوق پرواز ، توی ابرا ، سوی جنگلای دور
    دیگه رفته از خیال اون پرنده صبور
    اما لحظه ای رسید ، لحظه پریدن و رها شدن ، میون بیم و امید
    لحظه ای که پنجره ، بغض دیوارو شکست
    نقش آسمون صاف ، میون چشاش نشست
    مرغ خسته پر کشید و افق روشنو دید
    تو هوای تازه دشت ، به ستاره ها رسید
    لحظه ای پاک و بزرگ ، دل به دریا زد و رفت
    با یه پرواز بلند تن به صحرا زد و رفت
    فریدون فروغی


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  11. #297
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    عشق یعنی
    عشق يعني يك سلام و يك درود
    عشق يعني درد و محنت در درون
    عشق يعني يك تبلور يك سرود
    عشق يعني قطره و دريا شدن
    عشق يعني يك شقايق غرق خون
    عشق يعني زاهد اما بت پرست
    عشق يعني همچو من شيدا شدن
    عشق يعني همچو يوسف قعر چاه
    عشق يعني بيستون كندن بدست
    عشق يعني آب بر آذر زدن
    عشق يعني چون محمد پا به راه
    عشق يعني عالمي راز و نياز
    عشق يعني با پرستو پرزدن
    عشق يعني رسم دل بر هم زدن
    عشق يعني يك تيمم يك نماز
    عشق يعني سر به دار آويختن
    عشق يعني اشك حسرت ريختن
    عشق يعني شب نخفتن تا سحر
    عشق يعني سجده ها با چشم تر
    عشق يعني مستي و ديوانگى
    عشق يعني خون لاله بر چمن
    عشق يعني شعله بر خرمن زدن
    عشق يعني آتشي افروخته
    عشق يعني با گلي گفتن سخن
    عشق يعني معني رنگين كمان
    عشق يعني شاعري دلسوخته
    عشق يعني قطره و دريا شدن
    عشق يعني سوز ني آه شبان
    عشق يعني لحظه هاي التهاب
    عشق يعني لحطه هاي ناب ناب
    عشق يعني ديده بر در دوختن
    عشق يعني در فراقش سوختن
    عشق يعني انتظار و انتظار
    عشق يعني هر چه بيني عكس يار
    عشق يعني سوختن يا ساختن
    عشق يعني زندگي را باختن
    عشق يعني در جهان رسوا شدن
    عشق يعني مست و بي پروا شدن
    عشق يعني با جهان بيگانگى


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  12. #298
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    تو را دوست می دارم
    چونان حقايق تاريك
    كه دوست داشتنی هستند .
    من،
    حقيقت تو را دوست می دارم
    اگر گياهی باشی
    كه هيچگاه شكوفه نداده است ،
    باز
    دوستت می دارم.
    حقيقت مطلق تو را
    و عشـ ـقی را كه از تو
    در بدنم زندگی می كند.
    دوستت می دارم،
    بی آنكه بدانم چرا؟
    يا چه زمانی -
    در كجا؟
    تو را بی عقده و غرور
    تو را آشكارا
    دوست می دارم .
    ما به هم نزديكيم
    به قدری نزديك كه دستان تو
    همان دستان من است.
    به قدری كه بستن چشمان تو
    همان به خواب رفتن من است ..

    (پابلو نرودا)


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  13. #299
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    به چشم های خود بیاموزید که نگاه به کسی نیندازند
    اگر نگاه انداختند عاشق نشوند
    اگر وابسته شدند مجنون نشوند
    و اگر نیز مجنون شدند با عقل و منطق زندگی کنند
    اینک که پا به این راه دشوار گذاشته اید
    با صداقت عشق را ابراز کنید
    تنها عاشق یک دل باشید
    تنها به یک نفر دل ببندید
    و با یکرنگی و یک دلی زندگی کنید
    به عشق خود وفادار باشید
    تا پایان راه با عشق باشید
    واز ته دل عشق را دوست داشته باشید
    از تمام وجود عاشق شوید


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  14. #300
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    دل من نرمتر از جنس حریر
    دلم از جنس بلور
    گر تو را قصد شکستن باشد
    سنگ بی انصافی است
    یک تلنگر کافی است


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 30 از 43 نخستنخست ... 2026272829303132333440 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/