صفحه 3 از 13 نخستنخست 1234567 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 130

موضوع: کوچه باغ تنهایی..

  1. #21
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    گفتي : آسمان به وسعت عشق من و تو نيست
    گفتي : كهكشان در برابر عشق من ستاره است

    گفتم : بگذار ستاره ات برايم لالايي بخواند

    گفتي : نمي خواهم پلك هايت بسته شود، دلم براي نگاهت تنگ ميشود

    گفتم : بگذار چشمهاي تو را نقاشي كنم

    گفتي : شبنم حسادت آتش به وجودم ميزند

    گفتم : پس بگذار براي عهدت از آسمان ستاره بچينم

    گفتي : شايد بخواهم براي ستاره شدن به آسمان سفر كنم

    گلدان دلم لرزيد و گفتم : من از سفر مي هراسم

    تو گفتي : كوله بارم پر از ياد توست فقط برايم دعا كن

    ( و من هنوز نا باورانه به رفتن تو مي انديشم)


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #22
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    تو را هیچگاه نمیتوانم از زندگی ام پاک کنم!

    چون تو پاکی

    میتوانم تو را خط خطی کنم

    که انوقت در زندان خط هایم برای همیشه

    ماندگار میشوی............

    وقتی که نیستی بی رنگی روزهایم را با مداد رنگی های یادت رنگ میکنم.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #23
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    من میروم...


    یاد دارم هر زمان که با دوریت یارای پیکارم نبود


    چشمها می بستم


    در خیالم با دو بال خویشتن


    سوی تو پر میزدم


    اوج پرواز خیالم بی افق بود


    مرزهای بسته ی هفت آسمان را می گشود


    کاش می دانستی


    چشم من از باز بودن خسته است


    کاش می دانستی


    من به چشم بسته از آن آسمانها میگذشتم


    تا بدان جا رسیدم


    کز خودم چیزی نبود


    هرچه هم بود از تو بود


    در من این حال غریب لحظه لحظه اوج و شدت میگرفت


    روز ها و هفته ها و ماه ها


    راستی انگار


    وقت و لحظه معنی خود را نداشت


    در من امید نگاه عاشقانه اوج میافت


    آه اما در خیال خام خود بودم...


    و نمیدانستم


    دست تقدیر برایم چه نوشت!


    قبل از آن که صید صیاد شوم او صید شد


    و از آن روز دگر


    غصه آن عشق نافرجام در من مانده است


    و از آن لحظه فقط


    اشکها یار وفادار منند


    درک من از عشق این شد





    که اگر


    خاطرت با رفتنم آسوده است من میروم....


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #24
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    گفتی میرم سفر ولی میام پیشت با دست پر
    گفتی تا من کنارتم غصه ی دنیا رو نخور
    گفته بودی که هیچ کسی نمیگیره جای منو
    محاله روزی برسه نگیری دستای منو
    یه کاری کردی با دلم که زندگی برام نموند
    آتیشه بی خیالیات تموم دنیامو سوزوند
    گناه من چی بود مگه سنگ صبور غصه هام
    فقط بهم بدی نکن من از تو خوبی نمیخوام
    چقد عوض شدی گلم چی سر عشقمون اومد
    چی شد که قلبت یه دفعه قید منو اینجوری زد
    چه قد عوض شدی گلم اون همه مهربونی کو
    چی شد روزای خوبمون من نمیگم خودت بگو
    کی فکرشو میکرد یه روز اینجوری باشه قسمتم
    بشکنی داغونم کنی جابذاری تو غربتم
    اگه بدونی چه جوری این همه راهو اومدم
    اگه بدونی که چیا کشیدمو دم نزدم
    هرجا که اسم تو میاد اسم خودم یادم میره
    یه لحظه خشکم میزنه یه لحظه گریه ام میگیره
    دلیل گریه های من فقط تویی یادت باشه
    یه روز نیاد که زندگیت مثل من از هم بپاشه
    چقد عوض شدی گلم چی سر عشقمون اومد
    چی شد که قلبت یه دفعه قید منو اینجوری زد

    چه قد عوض شدی گلم اون همه مهربونی کو
    چی شد روزای خوبمون من نمیگم خودت بگو



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #25
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    آنگاه که باد پرده های سکوت را می درد

    تا آوارگی اش را به فریاد کشد
    من بی پناهی ام را در پس پرده های غرور پناه می دهم
    آنگاه که باد درب خانه هایمان را می کوبد
    تا شاید برای بی پناهی هایش سرپناهی یابد
    من باز هم لبانم را با ریسمان غرور به یکدیگر می دوزم
    تا کسی نفهمد تا چه اندازه تنهاییم . . .



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #26
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    فنا می شوم . . . آیا گنهکارم . . . می ترسم . . .
    می ترسم از روزی که عشق و ناکامی با هم بیامیزند .
    چگونه به چشمهایت بنگرم و بگویم که هنوز دوستت دارم ، آیا باور خواهی کرد؟
    آیا مرا با این که هستم خواهی پذیرفت ؟


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #27
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    باز در کلبۀ تنهایی خویش عکس روی تو مرا ابری کرد


    عکس تو خنده به لب داشت ولی اشک چشمان مرا جاری کرد


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #28
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    دیگر نمیگویم برایم نغمه های غم بخوان
    دیگر نمیگویم از دیار غمها بگو
    دیگر هرگزچشمهای زیبایت ، اشک چشمهایم را نخواهد دید
    دیگر گوش به صدای غمناک زوزه باد نمیدهم
    دیگر هرگز همراه صدای در گلوشکسته شب ، تا سحر بیدار نمیمانم
    میخوام کشان کشان رفتن غمهای خود را بسوی شفق آتش گرفته شان نظاره گر باشم
    میخواهم چهره ء زیبای افق را در صبحگاه مشاهده کنم
    میخواهم صورت غمناک خودرابا شبنم خنک امید بشویم و اشکهای سوزان خود رابا دست سپیده بخشکانم
    دیگر میخواهم قاصدک آرزوها رو صدا کنم واز او نشانی دیار شادمانی را بپرسم آخه....من ..... دیگر نمیگریم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #29
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    باغبانی پیرم
    که بغیر از گلها، از همه دلگیرم
    کوله ام غرق غم است... آدم خوب کم است
    عده ای بی خبرند
    عده ای کور و کرند
    عده ای هم پکرند
    دلم از این همه بد می گیرد
    و چه خوب! آدمی می میرد


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #30
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض


    شاد از مرگ دلی ناشاد کردی خویش را
    با خرابیـــــــهای من آباد کردی خویش را
    .
    رفتنت شیرین من ! چندان برایم تلخ نیســـت
    من چه غم دارم ، تو بی فرهاد کردی خویش را
    در حراج عشـــــــق کالایــت، بی بازار ماند
    گر چه در هر کوچه ایی فریاد کردی خویش را
    درد چشمم سالها از مردمان پوشیده شد
    اشک زندانی ! چرا ؟ آزاد کردی خویش را
    ای بــــــنای آرزو نامــطمئن می بینــــــمت
    چون که از آغاز کج بنیان نهادی خویش را


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 3 از 13 نخستنخست 1234567 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/