نميدانم چرا بيمارم امشب / سکوتي خفته در گفتارم امشب
غم اشک دلم آهسته ميگفت / پريشان از فراق يارم امشب . . .
.
.
.
به گزارش قلبم ، هواي چشمم ، به علت نديدن عزيزم
تا لحظاتي ديگر باراني ميشود !
.
.
.
هرگز به ديگران اجازه نده قلم خودخواهي دست بگيرند
دفتر سرنوشت را ورق زنند ، خاطراتت را پاک کنند
و در پايانش بنويسند قسمت نبود . . .
.
.
.
اي بي تو زمانه سرد و سنگين در من / اي حسرت روزهاي شيرين در من!
بي مهري انسان معاصر در توست / تنهايي انسان نخستين در من!
.
.
.
از دوريت چه دارم غير از دلي شکسته
ذهني هميشه ابري ، فکري هميشه خسته . . .
.
.
.
امشب ز غمت ميان خون خواهم خفت
وز بسترِ عافيت برون خواهم خفت
باور نکني خيال خود را بفرست
تا در نگرد که بي تو چون خواهم خفت . . .
.
.
.
آگهي فوري:
به يک آغوش گرم براي فراموش کردن سرماي زندگي نيازمنديم
.
.
.
( نوشتم دوستت دارم ، پرانتز را نبستم ، بگذار اين حقيقت تا ابد جريان بيابد . . .
.
.
.
کاش به جاي جدايي مردن بود ، چون مردن يک لحظه است و جدايي ذره ذره مردن . . .
.
.
.
لحظه هايي هست که دلم واقعاً برايت تنگ مي شود
من اسم اين لحظه ها را "هميشه" گذاشته ام . . .
ادامه اس ام اس ها در لينک زير
.
.
.
عشق يعني رفتن از شهر بهار / با دو چشم تر ، به سوي روزگار
عشق يعني بي رفايي هاي يار / عشق يعني سالها در انتظار . . .
.
.
.
آسموني رو دوست دارم که بارونش فقط واسه شستن غم هاي تو بباره . . .
.
.
.
اينجا آسمان از دل من تيره تر است ، روزگارم ابريست ، من اگر تنهايم ، ياد تو با من هست
مهربانم روزگارم ابريست ، کاش اين بار جاي خورشيد تو آفتاب شوي . . .
.
.
.
اي که گفتي آشنايي با غريبان مشکل است
آشنايي مي توان کرد جدايي مشکل است . . .
.
.
.
من از تبار تيشهام، با من غمي هست / در ريشهام احساس درد مبهمي هست
جز زخم، اين دنيا نخوردم تلخ و شيرين / آيا در آن دنيا اميد مرهمي هست؟
.
.
.
تنگي نفست را، نينداز گردن آلودگي
دلت را ببين کجا گير کرده . . .
.
.
.
گفته بودي : يا تو يا هيچکس !
ولي من ساده انگار فراموش کرده بودم
که اين روزها هيچکس هم براي خودش کسي است
کسي حتي مهم تر از من . . .
.
.
.
آرزو مي کنم هيچ راه نجاتي نداشته باشي وقتي غرق خوشبختي هستي . . .
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)