صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 59

موضوع: دويست سال پايداري براي آزادي ايران از سيطره اعراب

  1. #21
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    گرگان






    در حمله ی اعراب به گرگان ؛ مردم با سپاهیان اسلام به سختی جنگیدند ؛ بطوریکه سردار عرب( سعید بن عاص ) از وحشت ؛ نماز خوف خواند . پس از مدتها پایداری و مقاومت ؛ سرانجام مردم گرگان امان خواستند و سعید ابن عاص به آنان « امان » داد و سوگند خورد « یک تن از مردم شهر را نخواهد کشت » مردم گرگان تسلیم شدند ؛ اما سعید ابن عاص همه ی مردم را بقتل رسانید ؛ بجز یک تن ؛ و در توجیه پیمان شکنی خود گفت : « من قسم خورده بودم که یک تن از مردم شهر را نکشم ! .. تعداد سپاهیان عرب در حمله به گرگان هشتاد هزار تن بود . ( طبری .تاریخ کامل )
    مردم گرگان در زمان "سلیمان بن عبدالملک اموی" سر به طغیان برداشتند و عامل خلیفه را کشتند. "یزید بن مهلب" برای سر کوبی مردم بسوی گرگان شتافت."یزیدبن مهلب" در گرگان سوگند خورد که با خون عجم آسیاب بگرداند و گندم آرد کرده و بخورد. (فتوح البلدان)
    مردم گرگان در زمان عثمان بار دیگر شورش کردند و از دادن خراج و جزیه خودداری کردند (تبری . جلدپنجم). در زمان سلیمان بن عبدالملک اموی نیز مردم گرگان شورش کردند و عامل خلیفه را کشتند.یزید بن مهلب نیز در سال 99 هجری با یکصد و بیست هزار سپاه بسوی گرگان شتافت و به نوشته ی تبری چهل هزار تن از مردم گرگان را بقتل رساند. چند سال بعد قحطبه بن شبیب نیز قریب سی هزار تن از مردم گرگان را کشت.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #22
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    گیلان و دیلمستان





    گیلکان و دیلمان 250 سال در برابر هجوم تازیان مقاومت کردند. اعراب مسلمان این نواحی را"ثغر" می خواندند که یعنی: مرزی که ولایات اهل کفر را از مسلمانان جدا می سازد.
    مردم گیلان و تبرستان و دیلمستان سالها در برابر هجوم سپاهیان اسلام پایداری و مقاومت کردند و در حقیقت، اعراب مسلمان هیچگاه نتوانستند گیلان و تبرستان و دیلمستان را تصرف نمایند. در زمان عثمان اعراب برای فتح تبرستان تلاش بسیار کردند و سعید بن عاص بدستور عثمان بسوی تبرستان روانه شد. در این هجوم امام حسن و امام حسین(فرزندان حضرت علی) نیز با سعید بن عاص همراه بودند. اما اعراب هیچگاه نتوانستند حاکمیت خود را بر نواحی تبرستان برقرار نمایند( اسلام شناسی – علی میرفطروس).


    ابن فقيه همدانی می نويسد:در زمان حجاج ابن يوسف ثقفی خونخوار که دشمن خونخوارايرانيان وشيعيان بود نبردهای سخت وخونينی بين مردم گيلان و سپاهيان خليفه روی دادکه تعداد بسياری از دو طرف کشته شدند و شکست های سختی بر سپاه خليفه افتاد دو طرفکه از ادامه اين نبردهای خونين به ستوه امده بودند تصميم به مذاکره گرفتند وديلميان سفيران خود را برای گفتگو به بغداد فرستادند در اين هنگام حجاج برایترساندن گيلکان (ديلميان) نقشه ای را که با کمک اگاهان به سرزمين ديلمان وگيلانکشيده بود را پيش اورد وگفت يا تسليم شويد ويا جزيه بپردازيد ويا به کمک اين نقشهبر سرزمينتان چيره خواهم شد وان را تصرف خواهم کرد
    فرستادگان ديلميان گفتند ای حجاج در اين نقشه نشانی از سواران مانيست وچون بدانجا درايی انان را نيز خواهی ديد
    به دنبال اين موضوع نبرد دوباره شروع شد وحجاج اين بار پسرش را بهجنگ ديلميان فرستاد که سپاه بزرگ او نيز به سرنوشت سپاهيان پيشين دچار شدند وپس ازچند ماه نبرد با دادن تلفات سنگين ناچار به عقب نشينی شدند
    همچنين حجاج دستور داد تا بين کوفه وقزوين برجهای بسيار بلند ساختندو هر گاه که قزوين مورد تازش واقع شد روزها با فرستادن دود به اسمان وشب ها با روشنکردن اتش به کوفه خبر داده شود تا سپاه برای دفع ديلميان ارسال گردد هر چند که اينتدبير نيز چاره گشا نبود وديلميان همواره به پادگانهای اعراب در قزوين يورشميبردند
    سالها بعد مرد اويج ديلمی سردار دلاور گيلان نيز که از اين خطه برخاسته بود سعی کرد تا سلسله ساسانيان را از نو زنده کند و اداب ورسوم ايرانی را ازنو زنده کند در اين راستا خود جشن های کهن وبزرگ ايرانی را ترتيب ميداد ودر انهاشرکت می کرد هر چند که به دست نامردمان به نامردی کشته شد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #23
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    چالوس

    شورش دیگری در چالوس رویان روی داد و عبدالله ابن حازم مامور خلیفه ی اسلام به بهانه رسیدگی به شکایات مردم ؛ دستور داد تا آنان را در مکان های متعددی جمع کردند و سپس مردم را یک یک به حضور طلبید ند و مخفیانه گردن زدند بطوریکه در پایان آنروز هیچ کس زنده نماند ... و دیه ی چالوس را آنچنان خراب کردند که تا سالها آباد نشد ... و املاک مردم را بزور می بردند ..( تاریخ طبرستان. تاریخ رویان ؛ اولیاء الله آملی)

    سمرقند



    شورشهاي* پی در پی مردم سمرقند*،تازیان رابه* اجراي* سياست*کوچ دادن اعراب* مسلمان* به اين* شهر، به* منظور مهار عصيان*سمرقنديان* و گسترش* اسلام* در ميان* آنان* واداشت*. تلاشهاي* ابن* فتيبه* سردارمعروف* مسلمان* در اين* زمينه* مشهور است*. با اين* همه* بخشي* ازاهالي* سمرقند تا ساليان* دراز پس* از فتح* اين* شهر توسط* مسلمانان*، همچنان* بركيش* زردشت* باقي* ماندند. به* نوشته ی استخري*: در سمرقند بازاري* به* نام* سرطاق*وجود دارد كه* رودخانه*اي* در زير آن* جاري* است* و آبادترين* منطقه* شهر مي*باشد. دكانهاي* زيادي* براي* حفظ* جوي* وقف* كرده*اند كه* توسط* زردشتيان* در طول* سال*نگه*داري*مي*شود و زردشتيان* محافظ* نهراز پرداخت* جزيه* معاف* بودند. اين* كشاورزان* زردشتي*، سنت* حراست* ازرودخانه* را كه* در تأمين* معاش* منطقه* نقش* اساسي* داشتند طي* قرون* متوالي* حفظ*كردند.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #24
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    بخارا


    درتاریخ بخارا چنین آمده است:« وهربارکه اهل بخارا به ظاهر مسلمان شدندی، چون سپاهیان عرب باز گشتندی ردت آوردندی وکافر شدندی. وچون بار چهارم قتیبه حرب کردوشهر بگرفت برای آنکه مسلمانی اندر دل ایشان بنشاند، کار برآنان سخت کرد، وفرمود تا همه مردمان شهر یک نیمهً از خانه های خویش را به اعراب دهند تا درآن بسر برند و در همه حال از احوال ایشان باخبر باشد وآن مردم از این راه به ضرورت مسلمان بمانند. بدین طریق احکام شریعت را به بخاراییان لازم گردانید ومسجدها بساخت وکفر گیران( زرتشتیان) از مردمان برداشت وفرمود که هرعرب درخانه او برکفرش شهادت دهدیا گواهی دهد که دراحکام شریعت تقصیری کرده است، عقوبت یابد.... ودر بیکند (نزدیک بخارا) خون ومال مردمان رابرعسکریان خود مباح گردانید وفرمود که شهر غارت کنند، وبدنبال این فرمان هرکه دربیکند اهل حرب بود کشته شد وهرکس که اهل حرب نبود به بردگی درآمد، چنانکه اندربیکند کس باقی نماند.»مردم* بخارا علي*رغم* صلح* با مسلمانان*، چندين* بار پيمان*شكستند. نتيجه*ي* اين* پيمان* شكنيها، فرماني* بود (صادره* از سوي* قتيبه* والي*اموي* شهر) كه* براساس* آن* مردم* شهر مؤظف* به* واگذاري* نيمي* از خانه* هايشان*به* مسلمانان* شدند. اين* فرمان*، بر آن* دسته* از زردشتيان* (به* گفته* نرشخي*مغان* و بزرگان* بخارا) ثروتمندي* كه* حاضر به* زندگي* در كنار مسلمانان* نبودند،گران* آمد. از اين*رو در خارج* از شهر بخارا شهري* مختص* خود بنا كردند. هفتصدمنزل* مس***ي* و آتشكده*هاي* چند كه* آثار اين* شهر تا زمان* نرشخي* باقي* بود.سايرين*، اما، يا توانايي* مالي* براي* برپايي* مسكن* جديد را نداشتند و يا ازپايگاه* طبقاتي* برجسته*اي* كه* مانع* اقدامات* پيشگيرانه* والي* مسلمان* شودبرخوردار نبودند. در واقع*، سياست* اسكان* مسلمانان* به* منظور پيشگيري* از عصيان*و مرتدشدن* اهالي* بخارا و گسترش* اسلام* در ميان* آنان* به* اجرا درآمد با اين*حال* نتيجه* رضايت*بخش* نبود، پس* از گذشت* دو دهه* و در زمان* امارت* اسد بن*عبداللّه* قسري*، هنوز اكثريت* اهالي* بخارا، را اهل* ذمه* تشكيل* مي*دادند. حضورزردشتيان* در بخارا حتي* تا روزگار ابوريحان* بيروني* و نيز مشهودات* وي* ازبرگزاري* مراسم* زردشتي* در آتشكده*هاي* اين* شهر در طول*سال* خبر داده* است*. اين* گزارش* در عين* حال* بيانگر تعداد قابل* توجه*زردشتيان* در بخارا در روزگار ابوريحان* است*، چه* شيوه*ي* رايج* مسلمانان* آن* بودكه* اماكن* مذهبي* اهل* ذمه* را جز به* تعداد مورد نياز باقي* نگذاشته* و بقيه* رايا تبديل* به* مسجد كرده* و يا ويران* مي*نمودند. سمعاني* نيز ازمسلمان*شدن* يك* شخص* زردشتي* به* نام* الماخي* و ساختن* مسجدي* توسط* وي* در بخاراخبر داده* است*

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  6. #25
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    خوارزم و فرا رود





    لشکرهای عربی درتمام سرزمینهای گشوده شده، ازهیچ گونه ستم و***** دریغ نورزیدند. مسعودی می نویسد :«وقتی حَجّاج بن یوسف ثقفی درسال 95 هجری در 54 سالگی بمرد، شمارکسانی که وی درمدت بیست سال حکومت خود گردن زده بود، بجز آنهایی که درجنگهای کشته شده بودند، 120 هزار کس برآوردکردند. هنگام مرگ او پنجاه هزار مرد وسی هزار زن درزندانهای اوبودند که از آنها شانزده هزار زنبرهنه می بودند. زندانهای زنان ومردان یکی بود وهیچکدام از زندانها حفاظتی نداشتند وتا زندانیان را ازآفتاب تابستان ویا سرمای زمستان محفوظ دارند.
    درتجارب السلف آمده است که« حجاج دستور داده بود که تا زندانیان رآب آمیخته با نمک وآهک دهند وبجای طعام، سرگین آمیخته با گمیز خر دهند.»
    دوران شمشیرکشی قتیبه بن مسلم سردار حجاج بن یوسف، نه تنها از خونبار ترین دوره های تاریخ خراسان بلکه از دورانهای ننگین تاریخ همه ی جهان بود، زیراکه به سخن یک شاعر عرب که تبری درتاریخ خود آورده است وی از هرشهری که سوارانش درآن رفتند، جز گودالی وگورستانی برجای نگذاشت.
    
«اعراب فاتح اسیران جنگی را می کشتند وزنان وفرزندان شان را به بردگی می بردند، بطوری که بازارهای برده فروشان کوفه وبصره از حاصل غنایم قتیبه لبریز شده بود و درسراسر دوران خلافت اموی این وضع ادامه داشت.»
    مسعودی می نویسد:«بسیارمیشد که کودکان مخالفان را دربرابردیدگان شان درآب جوش می انداختند ومی پختند وتن های خود آنان رابا تراشه ً تیز زخم میزدند وبرآنها سرکه ونمک می پاشیدند.»
    درزین الاخبار آمده است: چون مردم روستایی از روستاهای ایران به مخالفی پناه میدادند، ماموران حجاج همه مردم آن روستا رامیکشتند وپس خودآن روستا را ویران میکردند.
    در آثار الباقیه آمده است:قتیبه خوارزم را چنان غارت کردکه بعد ازآن این ناحیه هرگز رونق پیشین خود راباز نیافت. کتابهای کهن وآثار خطی خوارزم را نیز یکسره نابودکردتا مردم آن گذشته ی خود رااز یاد ببرند. علاوه براین قتیبه از خوارزم یکصد هزار اسیر آورد که همه را به بازارهای برده فروشان (بصره وکفه) فرستاد.
    تبری می نویسد: چون اسیران را بیاوردند، قتیبه بگفت تا تخت وی را بیرون آوردند ومیان کسان جای گرفت وبگفت تا هزار کسازاسیران را پیش روی او بکشند وهزارکس راطرف راست اوبکشند وهزار کس راطرف چپ وی وهزارکس را پشت سروی.
    قتیبه در سال 90هجری درتخارستان درجنگ با نیزک بادغیسی، دوازده هزارکس از مردم شورشی رابه دارآویخت، چنانکه چوبه های دار تاچهار فرسنگ ردیف شده بودند.


    نبردهای ایرانیان با تازیان از این قرار بودند:


    نبرد زنجیر٬ در ۴ فرسنگی بصره کنونی. اردشیر پسر شیرویه پادشاه ایران بود.
    نبرد مذار٬* در محلی به نام مذار در حوالی بصره
    نبرد ولجه٬ در محلی به نام ولجه در کنار فرات
    نبرد الیس٬ خالد فاتح عرب جمع کثیری از ایرانیان را به اسارت گرفت و چون سوگند یاد کرده بود تا آنکه از خون ایرانیان نهری جاری نکند غذا نخورد دستور داد جمیع اسرا را گردن زدند تا سوگندش درست درآید. ۱۲ هجری


    نبرد امغیشا٬ *در ساحل غربی فرات
    نبرد حیره
    جنگ انبار
    نبرد عین التمیر
    نبرد نمارق
    نبرد کسکر
    نبرد پل در قس الناطف ۱۳ هجری
    نبرد بویب ۱۳ هجری
    فتح ابله٬* بصره کنونی
    جنگ قادسیه ۱۴ یا ۱۶ هجری
    جنگ برس
    جنگ بابل
    فتح شهر ویه اردشیر(بهرسیر)
    جنگ جلولا ۱۶ هجری
    فتح تکریت
    فتح ماسبذان
    جنگ قرقیسا
    جنگهای متعدد سپهبد هرمزان با اعراب در خوزستان و اهواز و در آخر در شوشتر
    فتح شوش
    فتح جندی شاهپور ۱۷ و ۱۸ هجری
    جنگ نهاوند٬ ۱۰۰ هزار ایرانی کشته شدند ۲۱ هجری
    جنگ واجرود ۲۳ هجری

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  8. #26
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    جلوه های گوناگون ایستادگی

    ایرانیان نخست به حمایت از جنبش های مردم عرب و مخالفان حکومت برخاستند. سپس از ناراضیان ****وهای شکست خورده پشتیبانی کردند.
    در گام بعدی جنبش های آزادی خواهی در ایران آغاز شد. قیام های مردمی دویست سال تمام ایران را در می نوردید و این آتش هرگز خاموش نشد.
    جنبش ترجمه برای حفظ آثار ادبی و فرهنگی ایران از نابودی، جنبش شعوبیه برای راندن بیگانگان از ایران، جنبش های فرهنگی و ادبی که ابن مقفع و رودکی و سرانجام فردوسی از میان آن برخاست، شکل های دیگر ایستادگی ایرانیان بود. جنبش های فکری و آیینی چون: سیمرغیان، خرمدینان،قرمطیان، زندیقان و اسماعیلیان نیز در این روند نقش بسیار مهمی داشتند





    نخستین گام ها:

    ایرانیان و مختار
    ایرانیان و ابن اشعث
    ابو لوء لوء
    ایرانیان و خوارج

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  10. #27
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ایرانیان و مختار








    ایرانیان از آغاز بروز اختلاف در امر خلافت برای از میان بردن حکومت عرب استفاده کردند، به عباسیان علیه حکومت اموی کمک نمودند و سپس به آل علی در برابر عباسیان پیوستند و به اشکال گوناگون دستگاه حکومتی عرب را متزلزل کردند. تا آن که قدرت آن ها را بکلی برانداختند. هنگامی که مختار بن ابوعبیده تقفی به خونخواهی حسین بن علی برخاست موالی یعنی ایرانیان مسلمان بدو پیوسته و ضربت سختی به خلافت اموی وارد کردند. از هشت هزار تن سپاهیان مختار کمتر ازیک دهم آن ها عرب و بقیه ایرانی بودند. قیام مختار بدست مصعب بن زبیر سرکوب شد.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  11. کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  12. #28
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ایرانیان و ابن اشعث





    ابن اشعت یکی از سرداران عرب بود که به کمک مردم کرمان و بر حجاج فرمانده خونخوارعرب بشورید، بصره و کوفه را تصرف کرد و کار او به کمک موالی بالا گرفت چنان که حجاج از عهده او برنیامد و بین او و ابن اشعت هشتاد جنگ اتفاق افتاد. سرانجام سپاه تازه ای از شام به مدد حجاج آمد و ابن اشعت شکست خورد. در این جنگ حجاج به درجه ای در کشتار و بی رحمی افراط کرد که حتی خلیفه اموی او را سرزنش نمود.
    ------------------------------------------------------------------

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  13. کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  14. #29
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ابو لوء لوء





    ابو لوء لوء اولین اسیرایرانی بود که نتوانست رفتار ناپسند و غیرانسانی اعراب را با کودکان و اسرای ایرانی تحمل کند و او که از جور مولای خود مغیّره به عمر شکایت برده و داد نستانده بود، عمر را با کاردی دو دمه از پای درآورد. ایرانیان ازاو شیعه ای ساختند و او را به شخصیتی تاریخی تبدیل کردند، اما در واقع او همچنان به مذهب اجداد خود باقی بود.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  15. کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  16. #30
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ایرانیان و خوارج





    جنبش ضد عرب در ایران موجب شد که ایران پناهگاه مخالفان اموی گردد. خوارج در امر خلافت نظری دموکراتیک داشتند و به دسته های چندی تقسیم می شدند. مردمانی دلیر و بی باک، در امر مذهب سختگیر و با ایرانیان که بیشتر طرفدار مذهب تشیع بودند اختلاف نظر داشتند. ولی همین که در جزیره، کار بر آن ها سخت شد گروهی به ایران آمدند و به کمک مردم علیه خلفا قیام کردند و با سرسختی با آن ها جنگیدند. فقط صفاریان که ایرانی و طرفدار استقلال ایران بودند توانستند خارجیان را در جنوب ایران سرکوب کنند. از سرکردگان معروف خارجیان در سیستان حمزه و عمارخارجی هستند.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  17. کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/