صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 48

موضوع: اساتيد و بزرگان هنرهاي رزمي

  1. #21
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    محمد علی کلی (اسطوره مشت زنی)

    TEANBOXN15561341amps600400


    آغاز راه
    محمد علی در محله لوییس ویل (Luisville) کنتاکی دوران کودکی خود را سپری کرد. در سن 12 سالگی هنگامی دوچرخه کوچکش به سرقت رفت، مثل بسیاری از کودکان دیگر گریه کنان نزد پدرش نرفت بلکه ماجرا را برای پلیس محلی شان جو مارتین (Joe Martin) که یک مربی بوکس هم بود گزارش کرد. مارتین پیشنهاد کرد که راه مبارزه کردن را تحت نظر او یاد بگیرد و این پسر بچه 12 ساله به سرعت تحت فرامین مارتین در امر یادگیری بوکس پیشرفت کرد. تا زمانی که به دبیرستان رفت در کنتاکی موفق به کسب 6 عنوان شد و با این موفقیتها مسوولین مدسه در عوض، نمرات ضعیف درسی اش را نادیده گرفتند و اجازه دادند تا او فارغ التحصیل شود.
    در بازیهای المپیک تابستانی سال 1960 در رم او مدال طلای بوکس در رده سبک وزن را کسب کرد و سپس بعد از آن آموزش بوکس حرفه ای را زیر نظر آنجلو داندی (Angelo Dundee) ادامه داد و همزمان در همان سالها بود که عقاید غیر معمول مذهبی خود را بروز داد. ضمن اینکه نتایج دور از انتظار و خیره کننده او در مسابقات، و روحیه خستگی ناپذیرش موجب شده بود تا لقب مشت زن لوییس ویل را از آن خود کند. چرا که هیچ رقیبی در آن منطقه نتوانسته بود وی را شکست دهد. او به همین علت همیشه می گفت: "من قوی ترینم، جوانم و پر انرژی! سریع هستم و هیچکس نمی تواند مرا شکست دهد."
    در 29 اکتبر 1960 در لوییس ویل، کاسیوس کلی در اولین رینگ حرفه ای خود پیروز شد و در 6 رینگ توانست تونی هونساکر (Tunney Hunsaker) را که رییس پلیس فایتویل (Fayetteville)ویرجینیای شرقی بود فائق آمد.
    از سال 1960 تا 1963 این مبارزه گر جوان در 15 مسابقه نفسگیر دیگر حریفانش را ناک اوت کرد.کسانی مثل تونی اسپرتی (Tony Esperti)،جیم رابینسون (Jim Robinson) ،دانی فلیمن (Donnie Fleeman) ، داک سابدانگ (Duke Sabedong) آلونزو جانسون (Alonzo Johnson) ، گئورگ لوگان (George Logan) ، ویلی بسمانف (Willi Besmanoff) و لامار کلارک ( lamar Clark) که در دوره اوج خود بیش از 40 پیروزی قاطعانه داشت.
    شاید هیجان انگیز ترین و پر افتخارترین موفقیت کلی را در آن دوران پیروزی برابر سانی بنکس (Sonny Banks) ، آلخاندرو لاورانته (Alejandro Lavorante) و آرچی مور (Archie Moore) که سابقه 200 پیروزی چشمگیر داشتند، باشد. اگرچه بنکس و لاورانته هر دو پس از این در مسابقات دیگر روی رینگ کشته شدند و کلی تنها مدعی عنوان قهرمانی برابر سانی لیستون (Sonny Liston) شد. رویارویی با سانی لیستون رقابتی بود که همه بوکسور ها با هراس از آن حرف می زدند و بوکسوری به سن و سال کم کلی نتوانسته بود او را تاکنون شکست دهد و این عنوان را کسب کند.
    در فاصله میان این دو مسابقه، کاسیوس به دلایل دیگری نیز مطرح و معروف شد. او به خیل عظیم مسلمین چهان پیوست و نام خود را به محمد علی تغییر داد. اگرچه این مساله فقط از سوی عده اندکی پذیرفته شد که او را محمد علی کلی بنامند. سالهای 1966 و 67 برای این قهرمان مسلمان سالهای پر مشغله ای بودند. چرا که او مجبور شد هفت بار از عنوان قهرمانی اش دفاع کند. هیچیک از قهرمانان سابق دنیا در طول یکسال این کار در چنین دفعاتی انجام نداده اند.
    در مارس 1966 در برابر یکی از سرسخت ترین حریفانش که یک بوکسور کانادایی به نام گئورگ چاوالو (Georg Chuvalo) بود در یکی از نفسگیرترین مبارزات به پیروزی رسید. چاوالو پیش از این در رده حرفه ای خود هرگز شکست نخورده بود.
    پس از این مسابقه او به انگلیس رفت تا با بولداگهای انگلیسی: براین لاندن (Brain London) و هنری کوپر (Henry Cooper) که او را در یک بازی دوستانه در سال 1963 شکست داده بودند، دست و پنجه نرم کند. او هر دوی اینها را ناک اوت کرد و به آلمان رفت تا برابر کارل میلدنبرگر (Karl Mildenberger) اولین آلمانی که برای عنوان ماکس اشملینگ (Max Schmeling) میجنگید، به روی رینگ رود.
    این مسابقه به اعتراف خودش بسیار سخت و دشوار بود، اما در راند دوازدهم بالاخره میلدنبرگ را ناک اوت کرد. در نوامبر 1966 او باز به ایالات متحده برگشت تا گربه بزرگ "ویلیامز" (Williams) را در هوستون شکست دهد! ویلیامز از آن دسته بوکسورهایی بود که ید طولایی در ناک اوت کردن حریف داشت، اما محمد علی به آسانی در راند سوم او را شکست داد. در ماههای بعد او به آسانی در هر رینگی پیروز میشد و نامش لرزه بر پیکره هر بوکسوری می انداخت.
    در همان سال بود که وی به عنوان یک سرباز میهن پرست از حضور در ارتش آمریکا برای جنگ ویتنام سر باز زد و اعلام کرد که هرگز به روی همنوعان ویتنامی خود آتش نمی گشاید و نمی خواهد آنها او را کاکا سیاه کثیف صدا بزنند، که همین مساله مدتها سر زبانها بود و پس از آن حتی از حضور در رقابتهای بوکس به مدت 5 سال محروم شد و گواهینامه بوکسش نیز به حالت تعلیق در آمد، البته مدتی بعد این محکومیت به 3سال کاهش پیدا کرد.
    عکس العمل محمد علی و سرباز زدن او از خدمت به ارتش در جنگ و گرویدنش به اسلام به روشنی شیوه ستیزه جویی او را با سیاستهای استعمارگرایانه نشان می داد. قهرمان بوکس جهان در میان قشر زیادی از مردم محبوبیتی ناگفتنی پیدا کرده و مخصوصا مسلمانان سیاه پوست به شدت هوادارش شده بودند.
    وی تحت تعالیم رهبران بزرگ اسلام مثل الیجاه محمد (Elijah Muhammad) و مالکوم ایکس(Malcom X) و تبعیت از فرامین آنها در امر اسلام به سرعت مورد انزجار جامعه سفیدپوست و مسیحی تبار آمریکایی قرار گرفت. شاید عمده انزجار آنها به این علت بود که نمی خواستند نماینده ای از سیاهان مدافع حقوق اجتماعی آنها باشد. در سال 1970 پس از سپری کردن دوران محرومیت خود به علت شرکت نکردن در جنگ او بار دیگر گواهینامه بوکس خود را دریافت کرد، اما به علت وقفه ای چند ساله در ورزش حرفه ای عنوان قهرمانی سال 1971 رادر مبارزه ای با جو فریزر (Joe Frazer) در مادیسون اسکوار گاردن (Madison Square Garden) از دست داد. این مسابقه شاید به نظر بسیاری دیگر چیزی شبیه مسابقات دیگر باشد اما برای دو رقیبی که هر کدام شکست ناپذیر بوده به منزله جولانجگاهی برای نمایش قدرت و مهارتشان است. هر دو مدعی و هر دو مبارزه طلب ... هرچند فریزر در راند آخر او را ناک اوت کرد و این تراژدی به ضرر کلی پایان یافت.
    تحت الشعاع اسلام
    گرایش او به اسلام زندگیش را تا حد زیادی تحت شعاع قرار داد و حتی تعالیم دینی کسانی که تحت رهبریشان بود اورا واداشت تا قرآن را با جدیت فرا بگیرد و او همچنین کم کم این ذهنیت را که سفید پوستان از شیاطین هستند و زاییده تفکرات تبعیض نژادی بود به فراموشی سپرد و یاد گرفت که مردمان جهان از هر رنگ و ملیتی که باشند، همنوع هم هستند و باید در این دنیا خود را برای زندگی در دنیای دیگر آماده کنند.
    در سال 1975 محمد علی، فریزر را در مانیلای (Manilla) فیلیپین شکست داد و به زعم خودش و البته کارشناسان یکی از جنجالی ترین مسابقات بوکس دنیا بود. پس از 14 راند خسته کننده، ادی فاچ (Eddie Futch) مربی فریزر مانع او از ادامه مسابقه شد و دست راست کلی به عنوان پیروز میدان بالا

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. #22
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    کیسشمارو اوشیبا

    FUEHMMJX81219897amps600400


    کیسشمارو اوشیبا در سال 1921 در شهرایابه ژاپن متولی شد ایشان فرزند سوم استاد بزرگ موریهه اوشیبا می باشد استاد پس از مرگ پدرش رهبر بین المللی آی کی دو بوده آموز ش را از کودکی نزد پدر آموخته وبعدها از دانشگاه واسه دا در رشته اقتصاد فارغ التحصیل گشته است
    پس ازجنگ ، در سال 1948 ،ناطرتوسعه آی کی دو بوده وساختمان جدید همبودوجو را بنا نهاده وساخته است
    پس ازمرگ موریهه اوشیبا در سال 1969 لقب دوشو به معنی حاقط راه به ایشان رسیده ومانند پدردرجهت رشد وگسترش این هنررزمی زیبا فعالیت وشروع به گسترش آن در سرتاسر جهان نموده است

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  3. #23
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    مایک تایسون

    FIWNXLAA52601452amps600400


    مایک تایسون را همه میشناسند. بوکسور سنگین وزن جهان که حالا برای خودش یکه تازی می کند و سالها رقیبی در بوکس نداشت. خودش در این باره می گوید "من می خواهم ورزش کنم و با بوکس قدرتم را نشان دهم".
    شاید بسیاری از شما از افتخارات و عناوین ورزشی تایسون مطلع باشید اما بد نیست کمی هم از روحیه، خصوصیات و ماجراهای زندگی او از زبان خودش بشنوید،
    30 ژوئن 1966 : متولد نیویورک بروکلین، فرزند لورنا تایسون و جیمی کیرپاتریک.
    1978 : به خاطر یک دعوای خیابانی در سن 12 سالگی دستگیر شد.
    1982 : از دبیرستان Catskill اخراج شد.
    1986 : وقتی کاسه سر رقیبم را خورد می کردم دوستانم لذت میبردند.
    فوریه 1996 : بعضی وقتها که می خواهم بلایی سر کسی نیاورم خودشان هستند که نمی گذارند و می خواهند دماغشان با مغزشان قاطی شود.
    9 فوریه 1988 : مایک با Robin Givens که یک هنرپیشه بود ازدواج کرد.
    مارس 1988 : آزادی واقعی در متعلق نبودن به هیچ جا و هیچ کس است، وقتی بی پول ترم آزادترم. میدانید بعضی وقتها چیکار میکنم ؟ یک کلاه اسکی سرم میگذارم، لباسهای کهنه و مندرس میپوشم و به خیابان میروم و حتی گاهی اوقات گدایی هم میکنم.
    1988 : من مسابقه دادن با مردم و ناک اوت کردن آنها دوست دارم، واقعا" عاشق اینکار هستم. بهترین جشن برای من زمانیست که به حریفم حمله میکنم و البته از هر حمله ای هم استقبال می کنم. جنگیدن بدون هیچ سلاحی! من فقط می خواهم او را شکست دهم، ان هم به بهترین شیوه!
    1988 : هنگامی که با کسی مبارزه میکنم و او را شکست میدهم دلم میخواهد قلبش را از سینه بیرون بکشم و به همه نشان بدهم.
    می 1988 : در یک حادثه رانندگی دندانهایش آسیب جدی دید تا حدی که 183 هزار دلار بعد از این تصادف برای ترمیم دندانهایش هزینه کرد.
    17 ژوئن 1988 : روبین همسرش از او به خاطر رفتار خشونت آمیزش به دادگاه شکایت کرد و از او جدا شد.
    ژوئن 1988 : همه آنهایی که فکر می کنند که من به خاطر قدرت بدنی بالایم میتوانم سر روبین را له کنم اشتباه می کنند، چون که انگشت من هم به او نخورده.
    27 ژوئن 1988 : مایک در زمان 91 ثانیه موفق شد Michael Spinks را ناک اوت کند، چند روز پس از این ماجرا او با اتومبیل BMW خود با یک درخت تصادف شدیدی کرد که البته روزنامه دیلی نیو یورک آن را یک اقدام به خودکشی تلقی کرد.
    تا اوایل سال 1992 مایک به زندگی کجدار و مریض خود ادامه میداد و هر از چند گاهی حریفانش را به طرز بدی از دور خارج می ساخت.
    26 مارس 1992 : وی به 6 سال زندان محکوم شد چرا که ظاهرا" خدمتکارش را به قصد کشتن کتک زده بود که البته در سال 1995 از زندان آزاد شد.
    1998 : سالهای عمر او یکی پس از دیگری در مسابقات گوناگون و مصدومیت های متعدد میگذشت. خودش می گوید "می دانم که زندگی ام رو به سراشیبی افتاده و آینده ای ندارم، همه زندگی ام در این راه خلاصه شده، هیچوقت نمی توانم مثل مردم عادی در جامعه زندگی کنم".
    اکتبر 1998 : نکته جالب اینجاست که خانمها فکر میکنند زندگی با من باید بسیار جالب باشد و آدم شوخ و با مز ه ای هستم. منتها این خانمها نمی دانند من وقتی عصبانی میشوم چطور میتوانم آنها را زیر دست و پا له کنم ( با خنده فراوان).
    5 فوریه سال 1990 : مایک به خاطر حمله به 2 نفر موتور سوار به 2 سال زندان محکوم شد.
    24 ژوئن 2000 : در Lou Savarese داور مسابقه را به علت سوت زدن به منزله توقف بازی، ناک اوت کرد.
    14 سپتامبر 2000 : مدتیست که استفاده از دارو را برای کاهش خشونتم شروع کردم؛ که وقتی عصبانی میشوم بقیه را نکشم . این مساله مرا اذیت می کند، بعضی وقتها واقعا" نمیخواهم اینطوری شود. حتی وقتی می خواهم با مردم ارتباط داشته باشم آنها همیشه نگران این هستند که مبادا به آنها صدمه بزنم. شاید این واقعیت داشته باشد که من یک حیوان وحشی هستم، به همین خاطر مردم میخواهند یک حیوان وحشی را در قفس تماشا کنند.
    20 اکتبر 2000 : مایک توانست اندرو گولوتا (Andrew Golota) را شکست دهد. پس از این مسابقه از سوی مسوولان فدراسیون بوکس مجبور شد که آزمایش تست دوپینگ و ماری جوانا بدهد که جواب آن هم مثبت بود.
    20 ژانویه 2002 : حضور در یک کنفرانس مصبوعاتی به همراه لنوکس لوییس (Lennox Lewis) و باز هم کری خوانی های همیشگی!
    1 می 2002 : در یک کنفرانس مطبوعاتی دیگر در خوص عقاید و باورهای مذهبی اش صحبت کرد و اینگونه گفت "من به دنیا نیامده ام که مطابق میل مردم جامعه زندگی کنم، هر کسی میتواند عقاید خودش را داشته باشد. من یک مسلمان هستم اما مطمئن نیستم که مثلا مسیح مرا دوست میدارد یا نه ... هیچیک از مسیحیهای اینجا ما را دوست نمی دارند مخصوصا" من که هم سیاه کثیف هستم و هم خشن. آنها به دلایل واهی مرا به زندان می اندازند و در موردم مقاله های وحشتناک مینویسند . آنگاه یکشنبه ها به کلیسا می روند و دعا می خوانند و از مسیح میخواهند که زوردتر بیاید، آنها نمی دانند حتی اگر مسیح هم بیاید این دیوانه ها او را دوباره میکشند!"
    13 ژانویه 2003 : از همسر دومش مونیکا جدا شد در حالیکه از وی 2 فرزند داشت.
    اکتبر 2004 : "من هیچ جایی برای زندگی ندارم" ، این جمله ای بود که در صحبت با یک خبرنگار عنوان کرد و البته مدتی بعد به علت منازعه و پس از دعوا راهی زندان شد!
    این مروری کوتاه بود بر زندگی مایک تایسون بوکسور مسلمان و سیاه پوست آمریکایی که در زندگی شخصی اش جز خشونت چیز دیگری نبوده، خوی وحشیگری او هیچگاه تغییر نخواهد کرد و همین از او یک بوکسور قدرتمند ساخته؛ کسی که رقبایش از مواجهه با او وحشت دارند.
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  4. #24
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    ریچارد موریس اسطوره جوجیتسو

    YYZSFQBR93505011amps600400


    یکی از اسطوره های زنده در زمینه ورزشهای رزمی امروزی است ، Söke ریچارد موریس م. وی بیش از 50 سال از عمر خود را به جنبه های مختلف هنرهای رزمی اختصاص داده شده. او بنیانگذار Jiu Jitsu بین المللی ، قطب حرفه ای Jiu Jitsu است. او همچنین بنیانگذار فدراسیون جهانی Kobudo.
    او بالاترین رتبه "10th دن Jiu Jitsu در خارج از ژاپن است و پیشگام در Popularized Jiu Jitsu در بیش از 50 کشور جهان است. موریس Söke در سفر به تمام دنیا به مدت بیش از سه دهه که آغا ز کننده توسعه جودو مدرن در اسکاندیناوی و بسیاری ازکشورهای دیگر از جمله هندوستان می باشد
    موریس یکی از مهم ترین و مورد احترامترین استادان Jiu Jitsu در جهان است

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  5. #25
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    چن فا که Chen Fa Ke

    BVCWGGFH68091014amps600400


    چن فا که از اساتید برجسته تای چی چوان است که در سال ۱۸۸۷ میلادی در روستای چن جیاگو یعنی زادگاه تای چی چوان ، چشم به جهان گشود . او متعلق به هفدهمین نسل خاندان چن و وارث هنر رزمی این خاندان است . پدر بزرگ او " چن چانگ شین " معروف است که اصلاحات مهمي در اين هنر بعمل آورده و براي نخستين بار آن را به هنر آموزي غير منتسب به خانواده خود آموخته است. چن فا كه ، با شور و اشتياق فراوان از يادگار خانوادگي خود حفاظت كرده است . او در تمرينات خود بقدري ساعي بود كه برنامه ۳۰ بار تمرين فرم تاي چي چوان ( ۱۰ بار صبح ، ۱۰ بار ظهر و ۱۰ بار شب) را براي خود به يك قانون تبديل كرده بود. او در آفتاب تابستان به اجراي فرم ميپرداخت تا با استفاده از سايه خود ، نكات و اشكالات حركت خود را ببيند و اصلاح كند .

    او گاهي اوقات ، تا ۱۰۰ بار فرم خود را در يك روز تمرين ميكرد و در كنار آن تمريناتي با يك ديرك حدودا ۴ متري بقطر ۱۵ سانتيمتر ، نيز انجام ميداد. او براي تقويت مچ و ساعدهاي خود ، ديرك را تا ۳۰۰ مرتبه در روز با شوكي قوي به حركت در مي آورد. آغاز معروفيت او در روستاي محل تولدش به زماني برميگردد كه او فقط ۱۷ سال داشت . در آن زمان مرد تنومند و قوي هيكلي در روستا زندگي ميكرد كه با لقب گاو ميش شناخته ميشد. يك روز گاوميش محكم مچ دست فاكه را گرفت و فاكه فقط با اجراي يك شوك تاي چي چوان نه تنها مچ خود را رها كرد بلكه گاوميش را بر روي زمين پرتاب كرد. وقتي او از زمين بلند شده و سعي داشت مجددا چن را بگيرد ، چن با استفاده از حركت " اژدهاي سياه از آب بيرون مي آيد " ، حمله حريف را مهار كرده و طوري او را پرتاب ميكند كه در فاصله ۳ متري و بر پشت روي زمين فرود مي آيد. فاكه در ۲۰ سالگي در مسابقه اي از مبارزات ووشو كه در شهر نزديك روستاي او برگزار شده بود شركت میکند که هيچ حريفي نمي تواند در مقابل او مقاومت نمايد. كم كم آوازه و شهرت او در منطقه پيچيده و خبر ظهور اين پديده به گوش فرمانروا هان فو جو (Han Fu Ju) میرسد. فرمانروا پیکی را نزد چن فرستاده و از او دعوت میکند تا به مقر فرمانروایی او رفته و مقام استاد ارشد هنرهای رزمی آنجا را بر عهده بگیرد . چن صراحتا این پیشنهاد را رد میکند که این کار او حاکم را بخشم آورده و با اشاره ای به یکی از مردان خود دستور میدهد تا با نیزه به گلوگاه چن حمله کند . چن که کاملا غیر مسلح بود ، منتظر رسیدن نوک نیزه مانده و آنگاه با نشستی ناگهانی و با نیروی چرخشی تای چی ، دایره ای را در هوا با دستانش ترسیم کرده و دسته نیزه را محکم میگیرد . سپس با پیچشی مختصر و با انتهای نیزه ، ضربه ای به مرد حمله کننده وارد می آورد که او را چند متری به عقب پرتاب میکند. حاکم راضی نشده و از چن میخواهد تا در وسط دایره ای بایستد و دستهایش را در پشت بدنش نگهدارد. آنگاه از چن میپرسد آیا میتواند از پس حمله یکی از مربیان ووشو که با شمشیر پهن به او حمله میکند ، برآید. چن پاسخ میدهد : "


    میتوانید آزمایش کنید ". وقتی آن مربی با تیغه شمشیر خود به چن حمله میکند ، چن فاکه بدون آنکه از دایره خارج شود ، حمله را مهار کرده و با اجرای تکنیکهای " دو موج " و " دو لگد " از فرمهای چن تای چی چوان ، شمشیر را از دست حریف خارج کرده و او را مغلوب مینماید. چن فاکه در سال ۱۹۲۸ میلادی بنا به دعوت چن ژائوپی (Chen Zhaopei) نوه عمویش ، به شهر پکن میرود تا به آموزش تای چی چوان بپردازد. در آن زمان سه برادر بنام " لی (Li) " در پکن زندگی میکردند که در هنرهای رزمی شهرت فراوانی داشتند. برادران لی بسیار متکبر و مغرور بودند و برای تای چی چوان خانواده چن اهمیتی قائل نبودند. وقتی برادران لی خبر ورود چن فاکه به پکن را دریافت میکنند ، از وی برای مبارزه دعوت بعمل میآورند. چن وقتی به خانه آنها میرسد که هر سه برادر درخانه بودند. ابتدا برادر بزرگتر که قد بلند و چهارشانه بوده است ، با نخوت و لحنی توهین آمیز شروع به صبحت کرده و در حمله به چن پیش قدم میشود. چن با حرکتی برق آسا و فریاد " ها " ، برادر بزرگتر را به لبه پنجره کنار در میکوبد و دو برادر دیگر با دیدن این صحنه ، جرات نمی کنند هیچ حرکتی از خود نشان دهند. پس از این اتفاق ، شهرت چن فاکه در پایتخت می پیچد بطوریکه او دیگر قادر نبوده جمعیت مراجعین را برای فراگیری تای چی چوان ، مهار کند. در بین مراجعین علاقمند برای یاد گیری تای چی چوان ، " شو یوشن (Xu Yushen) " که بعدها رئیس مرکز ووشوی بی پینگ (Beiping) شد و اساتید مطرحی همچون " لی جیان خوا (Li Jianhua) " و " شن جیاژن (Shen Jiazhen) " هم حضور داشتند. آنها نزد چن آمده و درخواست مبارزه دوستانه ای میکنند و در حین مبارزه بر مهارت بالای چن ، صحه گذاشته و از او میخواهند هنر خود را به آنها نیز آموزش دهد. " یانگ شیائولو (Yang Xiaolou) " هنرپیشه معروف اپرای پکن که در حرکات کونگفو مهارت داشته و نقش قهرمانان اساطیری را روی صحنه ایفا میکرد نیز از چن میخواهد تا استاد کونگفوی او باشد.

    شاگردان چن ، متفق القول به مهارتهای ناب استاد خود معترف بودند و بهمین مناسبت ، یک جام نقره با کنده کاری " بزرگترین استاد تای چی " بصورت جمعی به او اهدا مینمایند. چن فاکه پس از آن ، مرکز آموزش ووشوی خود را در پکن دایر نموده و بتدریج به گسترش تای چی چوان خانواده چن میپردازد.

    روزی " شو یوشن " که مسئول برگزاری یک سری از مسابقات ووشو در پکن بود ، از چن هم برای مشاوره دعوت نموده و در حال بحث بر سر قوانین مسابقات بودند که یکی پیشنهاد میدهد ، زمان مبارزه ۱۵ دقیقه باشد. چن فاکه، سه شماره شمرده و میگوید ، برای تعیین برنده یک ، دو ، سه شماره کافیست . " لی جیا خوا " که در آنجا حضور داشت نگاهی تردیدآمیز به چن میکند . چن با لبخندی میگوید اگر باور نداری میتوانیم آزمایش کنیم . لی که دو متر قد و ۱۰۰ کیلوگرم وزن داشته برپامیخیزد. او پیش از این استاد آموزش ووشو در دانشگاه شمالشرقی چین بوده و در سبک پاکوای ووشو نیز مهارت داشته است . لی با حرکتی به چن نزدیک شده و چن با یک حرکت لولایی ، یک تکنیک تدافعی اجرا مینماید که در نتیجه ضربه ، لی در حدود ۳۰ سانتیمتر از زمین بلند شده و محکم به دیوار مقابل برخورد میکند .در اثر این برخورد قاب عکس شیشه ای روی دیوار تکه تکه میشود . با آنکه لی آسیبی نمی بیند اما ذرات پودر گچ دیوار ، در نسوج لباس او نفوذ کرده بودند! در آن مسابقه ، " شن سان (Shen San) " کشتی گیر معروف ملی چین هم شرکت کرده بود.


    پس از کمی گفتگوی دوستانه ، شن از فاکه میپرسد : یک استاد تای چی در مواجه با یک کشتی گیر ، چه کاری میتواند بکند ؟ چن با لبخند پاسخ میدهد : مگر شما میتوانید حریفتان را خودتان انتخاب کنید؟ آنگاه توافق میکنند نمایشی از رویارویی یک استاد کشتی با یک استاد تای چی را ن

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  6. #26
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    گوشي ياماگوچي

    QTNHBLSW58606940amps600400


    سايكو شيهان گوشي ياماگوچي

    استاد گوشي ياماگوچي سومين فرزند بنيانگذار و استاد بزرگ گوگن يا ماگوچي روز 28 سپتامبر روز 1942 در شين جينگ منچوري متولد شد . سال 1951 و در سن 8 سالگي شروع به تمرين كاراته در باشگاه سن زوكو در آساكوسا نمود. در سال 1957 به دريافت كمربند سياه دان يك و در سال 1969 دان دو را نائل گرديد و در سال 1962 موفق به دريافت دان 3 شد و مربي گرديد .

    ايشان در سال 1963 وارد دانشگاه نيهون شده و شروع به تحصيل در رشته مطالعات سينمايي در دانشكده هنر كرد. در حين تحصيل ، تدريس كاراته در يك باشگاه آمريكايي را بمدت يك سال به عهده گرفت. بعد از بازگشت به ژاپن ، تدريس استاد در باشگاه هاي مختلف گوجوريو را ادامه داد . او در سال 1969 از دانشگاه فارغ التحصيل شد و در همان سال به عنوان شيهان دست يافت و پس از آن در هون بو (باشگاه مركزي) تمام وقت به توسعه و ارتقاء گوجوريو پرداخت . استاد ياماگوچي به عنوان مدرس و داور رسمي فدراسيون جهاني كاراته و فدراسيون كاراته ژاپن به بيش از 40 كشور انتخاب شده به لقب سايكوشيهان درIKGA) ) دنيا جهت تدريس سفر نموده است.

    در سال 1990 ايشان به رياست انجمن گوجوكاي ژاپن و انجمن بين المللي كاراته گوجوكاي دو انجمن مذكور نائل گرديد. سايكوشيهان تا سال 2002 چهار بار به ايران سفر كرده اند نخستين بار در سال 1991 پس از يك سمينار فني بزرگ و در جمع خبرنگاران اعلام كردند "من گوجوريوي ايران را مثل ژاپن ديدم" . در سال 1995 در اصفهان و در سالهاي 2000و 2002 در تهران بزرگترين سمينار فني را با شركت 300 نفر از مربيان مرد و زن برپا نمودند.


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  7. #27
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    اساتيد ايراني / كيوكوشين -شيهان محمدرضا آذوغ

    MZRHOGTN26680158amps600400
    شيهان محمدرضا آذوغ رئيس و بنيانگذار کيوکوشين کاراته تزوکا در ايران
    مردي که سابقه 27 سال حضور مستمر در کيوکوشين کاراته ايران را با خود يدک مي کشد؛ مربي و داور درجه يک کيوکوشين با مدرک فدراسيون کاراته نيز مي باشد. شيهان محمدرضا آذوغ در سال 1981 يعني 25 سال پيش بنيانگذار کيوکوشين کاراته در نيروي دريايي ارتش لقب گرفت تا 3 سال بعد فعاليتهايش را با راه اندازي کيوکوشين در کل نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران پيگيري نمايد. شيهان آذوغ در همان حوالي يعني سالهاي 1987 و 1989 قهرمان مسابقه هاي کاراته آزاد نيروهاي مسلح ايران شد تا نشان دهد راهي را که با دشواري آغاز کرده بود، درست رفته است.
    اين مربي برجسته کاراته در سال 90 براي سومين بار حضور در فينال مسابقه نيروهاي مسلح را تجربه کرد با اين تفاوت که اين مرتبه هنرش را در کاتا به نمايش گذاشت.

    شيهان آذوغ که مي دانست بهره گيري از دانش اساتيد برجسته دنيا چه ثمره اي خواهد داشت در سال 93 شاگرد کلاس داوري بين المللي کيوکوشين کاراته شيهان پيتر چانگ شد تا از اين آزمون هم سربلند بيرون بيايد. جالب اينکه در همان سال سوساي اوياما افسانه اي با هزينه سازمان جهاني کيوکوشين او را به ژاپن دعوت کرد تا در جريان فينال مسابقه هاي قهرماني ژاپن حرکات نمايشي اکشن خود را به روي صحنه بياورد.
    بعد نوبت به استاژ کانچو ماتسويي و شيهان روياما رسيد که طي سالهاي 96 و 97 برگزار شد و آذوغ اين فرصت طلايي را از دست نداد.


    کسب مدال طلاي اولين دوره مسابقه هاي حرکات اکشن، بين تمام سبک هاي رزمي ايران ديگر برگ زريني بود که به صندوقچه افتخارات اين مرد سرشناس کيوکوشين کاراته اضافه شد.
    شيهان آذوغ پس از درخشش در اين پيکارها که در سال 99 به انجام رسيد، راهي ژاپن شد تا در مسابقه هاي پيشکسوتان کيوکوشين کاراته در سال 2001 شرکت کند. آذوغ در سال 2003 حضور در مسابقه هاي جهاني سبک را با مسووليت سرمربيگري تيم ملي ايران تجربه کرد و تا همان سال حضور در کمپ ميتسومينه ژاپن و کلاس داوري و آزمون دان 5 برايش خوش يمن باشد.

    شيهان آذوغ از زاويه اي ديگر
    مرد پرتلاش کيوکوشين کاراته جدا از فعاليتهايش در کيوکوشين، عضو هيئت رئيسه اين سبک، شوراي فني کيوکوشين کاراته، مسول آموزش دفاع شخصي سبک و آموزش رزمي به پليس ويژه ايران هم بوده است.
    جالب اينکه شيهان آذوغ از 15 سال پيش به عنوان روزنامه نگار و مدرس در عرصه مطبوعات تلاشهاي وافري را به خرج داده است. و جالب تر اينکه وي علاوه بر مسووليت کنترل 20 باشگاه کيوکوشين در شهرهاي مختلف ايران، چند جلد کتاب تخصصي کيوکوشين را ترجمه و تاليف کرده است.
    اين مرد پرتلاش که امروز 53 سال دارد، 7 سال بود که دان 5 داشته است و مدتي کشتن کج، کان ذن، کونگ فو، تکواندو و آي کي دو را نيز تجربه کرد تا از همه نظر يک کارشناس خبره و صاحب نظر باشد.

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  8. #28
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    پرفسور میرزایی

    FBOIGMRU27634545amps600400
    ابراهیم میرزایی متولد 1318 است که پدرش اهل رشت و مادرش اهل گرگان بوده است . و در سال 1337 دبیرستان نظام را در سن 18 سالگی به اتمام رسانده است . در سال 1340 تا 1344 دانشکده افسری را در نیروی مخصوص کماندویی به اتمام رسانیده است . در این دوره وی به عنوان واحد ورزش کاراته را تا پایان کمربند سبز در کاراته گذرانده است . وی از سال 1344 تا سال 1349 تقریباً 9 دوره ی خارجی دیده است .
    در عرض این پنج سال آموزش نیروهای مخصوص را در کشورهای امریکا ، انگلیس ، فرانسه ، ژاپن ، کره ، لبنان و اسراییل غاصب و آخرین آن در تایوان و مرکزکونگ فو کاراتو لیانگ فو گذرانده است . وی پس از آموزش رزمی و فنون نبرد تن به تن کاراته گوجوریو و تکواندو که در آن زمان فقط برای نیروهای مخصوص نظامی مجاز بود را به اتمام رسانده و در سال 1347 دان 7 افتخاری کاراته را از ژاپن کسب و در سال 1348 مشکی دان 4 تکواندو را دریافت می کند . در صحت و سقم شروع فعالیت کاراته و تکواندو وی که زیر نظر چه استادی کار نموده است اطلاعات دقیق و روشنی در دست نیست ولی این دوره ها را مربیان انگلیسی ، ژاپنی ، کره ای و امریکایی در دانشکده نظام آموزش می دادند و آنچی مسلم است وی تا سال 1351 که به تنظیم کتاب کاراته ذن کاراته پرداخته است در کاراته گوجوریو دان 7 را داشته و آنرا تحت نظر خود در یگان رزم تن به تن نیروی زمینی آموزش می داده است و در همان کتاب از کن فو و بعضاً از کن فوکاراتو نام برده است . فعالیت کونگ فو توآ ابتدا در تیپ نوحد در اواخر سال 1351 به صورت کن فو کاراتو و دوره های رنجر ، جنگ تن به تن و زنده ماندن در شرایط سخت انجام می شد و چون میرزایی فرمانده این یگان بود با بدترین شرایط سعی می کرد نیروهای مخصوص را آموزش بدهد . میرزایی آموزش دوره مخصوص خودش را زیر نظر انگلیسیها و دوره موانع و سقوط آزاد را زیر نظر مربیان امریکایی گذرانده بود . بعداً به عنوان اصلی ترین مرد این دوره ها فرماندهی یگان را به عهده گرفت . وی مردی سریع ، پر جنب و جوش و محکم بود .

    هر ساله از میان افسران زبده رنجر ، دلتا فورس ، کلاه سبزها ، موساد و کلاه قرمز ها از امریکا ، ایران اسراییل غاصب و انگلیس تعدادی نیرو به نام کمربند سیاهان کونگ فو کاراتو که مقر آن در تایوان و در معبد متعلق به لیونگ فو بود اعزام می شدند. در این معبد آموزش های سخت را تحت همان عنوان کونگ فو کاراتو آموزش می دیدند . استاد میرزایی در سال 1349 به این مرکز برای فراگیری دوره فوق اعزام شد. وی دارای کمربند مشکی خط قرمز از تایوان از این مرکز می باشد. بعد از اینکه استاد میرزایی از دوره فوق بازگشت، تز خود را با توجه به دکترای افتخاری کاراته از ژاپن اعلام کرد. استاد میرزایی در حد فاصل سال های 47 و 48 دوره ی دافوس را در کشور کره گذرانید و در همین دوره دان 4 افتخاری تکواندو را گرفت .

    پروفسور میرزایی در 10/12/1۹74 مطابق با 1353 مدال افتخاری طلا را برای خدمات به ورزش های کشور و نظامی از اتحادیه اروپایی مبارزه و زورآزمایی دانشنامه پروفسورای خود را که به امضاء دبیر کل وپرلاره که ریاست لوژیون دونور بود رسیده است از وی تقدیر و قدردانی شد .

    المپیک لبنان در 17/12/1974 به فاصله 7 روز بعد در بیروت گواهینامه و تأییدیه سبک خود را که در آن کمیته به ثبت رسانیده بود دریافت کرد. آقای میرزایی دکترای تن و روان خود تز تکمیلی خورد را به لیانگ فو فرستاد و در همین حین در تالار انشاء تن و روان در حقیقت مرکز کونگ فو کاراتو را بنیانگزاری کرد . پس از تأیید شالبند قرمز خود از آن مرکز در سال 1356 وی با ارائه تز خود بر دانشکده مریلند امریکا دو مدرک بین المللی دکترا در زمینه فلسفه و فیزیک و یک پروفسورا با عنوان فیزیولوژی انرژی انسان در ابعاد روان را دریافت کرده است. استاد میرزایی پس از انقلاب از ایران خارج شد . کونگ فو تو آ در ایران در این زمان ممنوع بود ولی کسانی که کونگ فو توآ در روح و خون آن ها بود آن را ادمه دادند و در جنگل ها ، کوه ها و ... به طور مخفیانه به تمرین کونگ فو توآ می پرداختند تا اینکه این ورزش دوباره در ایران شکل رسمی به خود گرفت

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  9. #29
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    استاد وارسته( پدر کاراته ایران)

    SDCTQWRZ15279091amps600400
    در سال 1343 استاد فرهاد وارسته ورزش رزمی را به نام کان ذن وارد ایران نموده و کاراته را بنیان نهاد.
    اصولا در هر جامعه و اجتماعي پديده نو و جديد با عکس العمل هاي متفاوت و مقاومت ناخواسته مواجه مي گردد اين مشكل براي تولد کاراته در ايران نيز وجود داشت چه از سوي سازمان تربيت بدني و چه از سوي ورزشهاي که بوي رزم از آن ميامد مانند بوکس و کشتي که بوجود آمدن يک رقيب براي آنها غیر قابل قبول بود.
    به هرحال استاد وارسته عزم را جزم نمود که بذر کاراته را در ايران بنشاند و به خوبی از عهده این کار برآمد.

    استاد وارسته با الهام از کاراته که به معني دست خالي ميباشد با دست خالي شروع نمود ابتدا بايد محلي براي تمرين جستجو مي کرد بدليل رسمي نبودن ورزش کاراته مجبور بود تحت پوشش کار کند به همین دليل اولين محل تمرين رسمي در سالن بوکس مجموعه ورزشي شهيد شيرودي (امجديه سابق) بود و به سبب ناملايمات که عرض شد از سال 43 تا سال 50 مجبور بود مانند خانه بدوشان هر از گاهي در يک سالن تمرين کند و در اين مدت به ترتيب در سالن بوکس شهيد شيرودي - سالن ژيمناستيک شهيد شيرودي - سالن انجمن بانوان - سالن ورزشي لشکرگارد - سالن ورزشي دانشگاه تهران و بالاخره باشگاه پهلوي سابق که مخصوص پرسنل ارتش بود تمرين ميکردند.
    از سال 50 به بعد کاراته توانست دوجو مخصوص خود را بنام آکادمي کاراته ايران تاسيس کند و بصورت خصوصي صاحب محل تمرين گردد

    در سال 1350 و پس از سالها تلاش و اجراي برنامه هاي نمايشي متعدد و شرکت تيم کاراته ايران به صورت باشگاهي در مسابقات جهاني 1972 پاريس ، سازمان تربيت بدني کاراته را به رسميت شناخت و فدراسيون اين رشته ورزشي به رياست استاد وارسته تاسيس شد

    از سال 1350 تا 1357 شاگردان استاد وارسته به رهبري ايشان توانستند در سطح آسيا ، اروپا و جهان مقامهاي بسياري را کسب نمايند که مهمترين آنها مقام سوم مبارزه تيمي در آسيا و جهان بود

    استاد وارسته در زماني که کاراته در ايران هنوز به رسميت شناخته نشده بود در کنگره مسابقات جهاني 1972 در شهر پاريس با سخنراني بسيار فني و جذاب خود درباره کاراته و سبک کان ذن ريو کاراته دو توانست عنوان نايب رييس فدراسيون جهاني کاراته را کسب کند و مدت 8 سال در اين سمت باقي بماند

    استاد وارسته در آن کنگره مطالبي بيان کردن که در حال حاضر فدراسيون جهاني کاراته به آن رسيده و عمل مي کند که دو نکته اساسي آن يکي دادن امتياز بيشتر به ضربه پا و دومي محدود نکردن امتيازات در مبارزه بود.

    استاد وارسته در سال 1360 از ايران به فرانسه و سپس به کانادا عزيمت نمود و در هر دو کشور با تاسيس باشگاه و فعاليت هاي ورزشي کارنامه درخشاني بدست آوردند.
    او را شینان می نامند. یعنی استاد بزرگ. شینان عنوانی است که در ورزش کاراته به بالاترین درجه مربیگری اعطا می کنند.

    شینان فرهاد وارسته مدرک دکترای سیاسی خود را از دانشگاه میشیگان امریکا در سال 1345 و لیسانس علوم پایه در رشته های فیزیک، شیمی و زیست شناسی را از

    دانشگاه جنوای سوئیس بدست آورد. تسلط کامل بر زبان های خارجی از جمله:

    فرانسوی، اسپانیایی و انگلیسی راه را برای ارتباطات بیشتر با کشورهای صاحب سبک در آن زمان در رشته کاراته هموار نمود و توانست موفقیت های به یاد ماندنی و تاریخی ای را برای میهن اسلامی عزیزمان به ارمغان آورد که خواندن بعضی از آنها خالی از لطف نیست.


    •بدست آوردن کمربند مشکی دان 1 در سال 1331
    •شرکت در مسابقات مختلف اعم از داخلی و بین ماللی طی 15 سال و نائل آمدن به مدال طلا در تمامی مسابقات و کسب بیش از 50 مدال طلا و جوایز فراوان.
    •بنیانگذاری ورزش رزمی در ایران با کاراته در سال 1345
    •مربی برتر کاراته در بین سال های 1345 تا 1347
    •موسس اولین باشگاه کاراته در ایران و موسس سازمان جهانی کان ذن ریو در سال 1347
    •مربی و مبارز برتر ارتش ایران در سال های 1346 و 1347
    •کسب کرسی نایب رئیسی اتحادیه جهانی سازمان های کاراته (w.u.k.o) در همایش جهانی کاراته در حین مسابقات قهرمانی جهان در سال 1351 – فرانسه
    •اولین رئیس فدراسیون کاراته ایران در سال 1351
    •کسب کمربند مشکی دان 8 در سال 1354 با عنوان هانشی( مربی شایان تقدیر)
    •. . . و در سال 2004 موفق به کسب کمربند مشکی دان 10 شد.
    •در سال 1354 در حین برگزاری مسابقات کاراته قهرمانی جهان در لس آنجلس موفق به کسب بالاترین درجه داوری
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  10. #30
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    يوسف‌ شيرزاد- كيوكوشينكا

    يوسف‌ شيرزاد كسي‌ كه‌ پايه‌هاي‌ كيوكوشينكاي‌ در ايران‌ را محكم‌ و استوار بنا كرد

    چنان‌ با كاراته‌ دمخور شده‌ و در آميخته‌ بود كه‌ انگاري‌ با آن‌ ازدواج‌ كرده‌ بود، ازدواج‌ هم‌ اين‌ جور نمي‌شود، ازدواج‌ هم‌ انسان‌ را اين‌ جوري‌ تك‌ بعدي‌ نمي‌كند. صبح‌ تا شب‌ تمرين‌ و تدريس‌ كاراته‌ در زيرزمين.... و شبها هم‌ حتي‌ خواب‌ در همان‌ زيرزمين‌ شيزراد مثل‌ جرقه‌ در كاراته‌ پيش‌ رفت‌ ولي‌ يك‌ باره‌ از حركت‌ ايستاد. زندگيش‌ فلج‌ شده‌ و متوقف‌ شد، به‌ حمدالله‌ الان‌ كاراته‌ برايش‌ «هدف» نيست‌ با شاگردانش‌ هم‌ چنان‌ برخورد نمي‌كند كه‌ سالهاي‌ سال‌ مي‌كرد.

    پس‌ از كاتوزيان، اتحاد او را به‌ ضرس‌ قاطع‌ مي‌توان‌ قديمي‌ترين‌ كاراته‌ كاي‌ مطرح‌ ايراني‌ دانست.... از همه‌ اينان‌ كه‌ فعلا در صحنه‌اند قدمت‌ او بيشتر است. يوسف‌ شيرزاد مي‌گويد: از تابستان‌ 1344 آغاز كرده‌ام، آن‌ هم‌ با آقاي‌ ابوطالب‌ ماشين‌چيان‌ اولين‌ مربي‌ كاراته‌ ايران‌ كه‌ كاراته‌اش‌ داستان‌ مفصلي‌ دارد.

    ما در باشگاه‌ مركزي‌ «سازمان‌ رهبري‌ دانشجويان» كه‌ يك‌ بار هم‌ نقل‌ مكان‌ كرد، و نيز در باشگاه‌ آتش‌ نشاني‌ زيردست‌ آقاي‌ ماشين‌چيان‌ كاراته‌ كار كرديم. او كشتي‌ كچ‌ كار هم‌ بود از جودو هم‌ سر رشته‌ داشت‌ سال‌ 1347 به‌ سالن‌ لشكر گارد، واقع‌ در چهارراه‌ قصر رفته‌ با چتربازان‌ كه‌ زير نظر بنيان‌ گذار كان‌ ذن‌ ريو كار مي‌كردند كار كرديم.
    يادم‌ مي‌آيد وقتي‌ با كمربند سبز آقاي‌ ماشين‌ چيان‌ به‌ سالن‌ لشكر رفتم‌ آقاي‌ اتحاد كيو 3 بود مرتضي‌ كاتوزيان‌ از وي‌ ارشدتر بود به‌ من‌ گفتند كمربند سبزم‌ را كه‌ به‌ آستانه‌ قهوه‌اي‌ هم‌ رسيده‌ بود باز كنم‌ و من‌ هم‌ همين‌ كار را كردم‌ و با كمربند سفيد شروع‌ كردم‌ وقتي‌ به‌ باشگاه‌ پهلوي‌ سابق‌ «سرباز» ميدان‌ حر فعلي‌ آمديم‌ آقاي‌ سليمي‌ و دوستان‌ ديگر بعدها به‌ ما پيوستند آنها در سال‌ 1349 آمدند. البته‌ تا يادم‌ نرفته‌ بگويم‌ مدتي‌ نيز در زيرزمين‌ موسس‌ كان‌ ذن‌ريو كار كرديم‌ و از خيابان‌ بهار به‌ آنجا رفتيم‌ ارديبهشت‌ سال‌ 1352 مكتب‌ شيرزاد را افتتاح‌ كردم، داريوش‌ نبي، علي‌ زنگنه، مرحوم‌ خادميان، حسين‌ نظرزاده‌ معروف‌ به‌ حسين‌ سامورايي‌ از شاگردان‌ همان‌ سالهاي‌ من‌ بودند اختلاف‌ ما در كان‌ ذن‌ ريو سال‌ 1354 شروع‌ شد و سال‌ 1355 كاملا از اين‌ سبك‌ بريدم‌ و سال‌ 54 تا 55 بود كه‌ آقاي‌ «سوتوهاگينو» رئيس‌ هواپيمايي‌ ژاپن‌ در ايران‌ بود كه‌ كيوكوشينكاي‌ را به‌ من‌ آموخت.

    او به‌ باشگاهم‌ آمد و گفت: تو بايد پيش‌ آقاي‌ او يا ما بروي.
    و چند ماه‌ بعد تقويم‌ و پوستر و كتابهاي‌ آقاي‌ اوياما را برايم‌ آورد و شروع‌ كردم‌ به‌ مطالعه‌ آنها و مكاتبه‌ با ژاپن.
    حقيقت‌ اينكه‌ آقاي‌ ماشين‌ چيان‌ هم‌ چيزي‌ مثل‌ كيوكوشينكاي‌ به‌ ما درس‌ داده‌ بود در هر حال.... اولين‌ مسابقه‌ بين‌المللي‌ را من‌ در سال‌ 1355 كه‌ مسابقات‌ بين‌ المللي‌ در تهران‌ برگزار شد شركت‌ كردم‌ و پاييز 57 به‌ آلمان‌ و اتريش‌ سفركردم‌ و نزد نمايندگان‌ كيوكوشينكاي‌ اين‌ كشورها تمرين‌ كردم‌ تابستان‌ 1358 هم‌ براي‌ شركت‌ در اردوي‌ تابستاني‌ كيوكوشينكاي‌ به‌ ژاپن‌ رفتم.
    ما در سال‌ 1359 «شهريور ماه» اولين‌ دوره‌ مسابقات‌ قهرماني‌ كشور كيوكوشينكاي‌ را در همين‌ سالن‌ افراسيابي‌ فعلي‌ برگزار كرديم. پاييز همان‌ سال‌ به‌ دومين‌ دوره‌ مسابقات‌ جهاني‌ كيوكوشين‌ كاي‌ 1979 به‌ ژاپن‌ رفتيم‌ و بچه‌ها دو روز مسابقه‌ دادند و تا دور سوم‌ خود را بالا كشيدند

    [SIGPIC][/SIGPIC]

صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/