صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 24 , از مجموع 24

موضوع: ترانه هایی که در وصف کشور عزیزمون خونده شدن

  1. #21
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    سرزمین مادری


    رستم از این نفس و هوا زنده بلا مرده بلا
    زنده و مرده وطنم نیست به جز لطف خدا
    ای تن اگر کم تندی راه دلم کم زندی
    راه شدی تا نبدی این همه گفتار مرا"

    مونده برام یه سرزمین به یادگار
    در این زمان یاس و بیم و انتظار
    دست زمین به سوی آسمون پیر
    که ای خدا...ای خدای این دیار
    تو شعله ی شبای سرد و خسته ای
    امید دیده های خیس و بی قرار
    تو حرمت حضور عشق و عاشقی
    به کعبه و به قبله های روزگار

    با تو شعر بارانم ، ماه تابانم ، عشق و ایمان
    بی تو اشک مهتابم ، بی سرانجامم ، هجر و حرمان
    در غبار تیره ی زمانه ها
    تو سپیدی و امید جاده ای
    در فضای هق هق شبانه ها
    سحر گره گشای قصه ای

    "حجره ی خورشید تویی ، خانه ی ناهید تویی
    روضه ی امید تویی ، راه ده ای یار مرا
    رستم از این بیت و غزل، ای شه و سلطان ازل
    مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  2. #22
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    خاک


    به یاد دیاری که
    در تمامی لحظه ها
    یکا یک یافته ها یمان
    نام پاکش را فریاد میزنند
    و به یاد هم دیارا نی که
    هر جا که باشند
    یادشان در دل ماست



    برخيز شتربانا بربند کجاوه
    کز شرق عيان گشت همی رايت کاوه
    از شاخه شجر برخواست آوای چکاوه
    مسطور سفر٬ حسرت من گشت حلاوه

    بگذر بشتاب اندر از رود سماوه
    در ديدهء من بنگر درياچه ساوه

    ماييم که از خاک بر افلاک رسانديم
    خاک عرب از شرق به اقصی گذرانديم
    دريای شمالی را بر شرق نشانديم
    وز بحر جنوبی به فلک گرد فشانديم

    در چين و خُتن ولوله از هيبت ما بود
    در مصر و عدن غلغله از شوکت ما بود
    در اندلس و روم عيان قدرت ما بود
    غرناطه و اشبيليه در طاعت ما بود

    برخيز شتربانا بربند کجاوه
    کز شرق عيان گشت همی رايت کاوه




    امروز گرفتار غم و محنت و رنجيم
    در داو فره باخته اندر شش و پنجيم
    با ناله و افسوس در اين دير سپنجيم
    چون زلف عروسان همه در چين و شکنجيم
    هم سوخته کاشانه و هم باخته گنجيم
    ماييم که در سوگ و طرب قافيه سنجيم
    جغديم به ويرانه، هزاريم به گلزار

    افسوس که این مزرعه را آب گرفته
    دهقانِ مصیبت زده را خواب گرفته
    خونِ دلِ ما رنگِ میِ ناب گرفته

    وز سوزش تب پیکرمان تاب گرفته
    رخسارِ هنر، گونهء مهتاب گرفته
    چشمانِ خرد پرده زِ خوناب گرفته
    ثروت شده بی مایه و صحت شده بیمار

    ابری شده بالا و گرفته است فضا را
    وز دود و شرر تيره نموده است هوا را
    آتش زده سکان زمين را و سما را
    سوزانده به چرخ اختر و در خاک گياه را

    ای واسطهء رحمت٬ حق بهر خدا را
    زين خاک بگردان ره طوفان بلا را
    بشکاف ز هم سينهء اين ابر شرر بار

    برخيز شتر بانا بربند كجاوه
    كز شرق عيان گشت همي رايت كاوه
    وز شاخ شجر برخواست آواي چكاوه
    وز طول سفر حسرت من گشت علاوه
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  3. #23
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    سرزمین پدری


    سرزمین پدری ، نو هنوز تاج سری
    بچه هات خسته شدن ، از غم در به دری
    دل هلاکه خبری ، که بیاره واسه ما رهگذری

    بچه هات خسته شدن ، از غم در به دری
    کاش بار دیگری ، می شد اومد به زیارت سفری


    سرزمین پدری ، نو هنوز تاج سری
    سرزمین پدری ، نو هنوز تاج سری


    * * * * *


    اهل تواَن اهل وفا اهل دلند ، هرجا باشند از همون آب و گلند
    به دلت راه نده هرکس که میگه ، بچه هات یه لحظه از تو غافلند

    اینهمه گندمزار ، ولیکن میده بوی گندم تو
    اینهمه مردم خوب ، ولی قربون برم اون مردم تو

    عطر گل گلاب تو ، سرخی آفتاب تو
    کوچه پس کوچه هاتو ، بازی بچه هاتو

    به خدا بهشت نمی گیره جاتو ، به جونم بریزه درد و بلاتو
    به جونم بریزه درد و بلاتو

    سرزمین پدری ، نو هنوز تاج سری
    سرزمین پدری ، نو هنوز تاج سری
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  4. #24
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    ایران من

    من فدای خاک تو ای نگين آسيا
    سرزمين عاشقان، خاک پاک آريا
    آبی ِ دريای فارس زينت تاريخ ماست
    دشمنی با نام تو راه نزديک فناست
    ای فدای خاک تو، خون و جسم و جان من
    تا هميشه تا ابد، زنده باد ايران من
    سرزمين مادري، افتخار و آبرو
    جان فدای راه تو، ای هميشه آرزو
    اقتدار و عزتت، شيشه عمر منه
    نام تو ايران من، خاک چشم دشمنه
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/