صفحه 3 از 36 نخستنخست 123456713 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 351

موضوع: گفتگو با خدا.............

  1. #21
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    خدایا در برابر هر آنچه انسان ماندن را به تباهی می کشاند مرا با نداشتن و نخواستن روئین تن کن.
    خدایا به هر که دوست می داری بیاموز که : عشق از زندگی کردن بهتر است و به هر که دوست تر میداری بچشان که دوست داشتن از عشق برتر.
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. 3 کاربر مقابل از mozhgan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  3. #22
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    آقا اجازه مبحث امروز ما خداست
    توضيح مي‌دهيد كه جاي خدا كجاست ؟

    قرآن نوشته او همه جا هست و مادرم
    اصرار مي‌كند كه كمي قبله سمت راست

    من جمعه مي‌روم لب دريا ، كنار آب
    آنجا نماز جمعه ، زلال است ، بي رياست

    كاج هميشه سبز ، كه بيرون مدرسه‌است
    استاد درس ديني و قرآن بچه‌هاست

    آقا شما حقيرتريد از سوال من
    اين درس ، نان خشك سر سفره شماست

    من ساكتم ، دبير به من صفر مي‌دهد
    شاگرد تنبلي ، كه هواسش پي خداست
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  4. 3 کاربر مقابل از mozhgan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  5. #23
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    عجب صبری خدا دارد!
    اگر من جای او بودم
    که در همسایه ی صدها گرسنه،چند بزمی گرم عیش و
    نوش می دیدم
    نخستین نعره ی مستانه را خاموش آندم بر لب پیمانه می
    کردم


    عجب صبری خدا دارد!
    اگر من جای او بودم
    که می دیدم یکی عریان ولرزان،دیگری پوشیده از صد جامه
    ی رنگین
    زمین وآسمانرا واژگون،مستانه می کردم


    عجب صبری خدا دارد!
    اگر من جای او بودم
    بگرد شمع سوزان دل عشاق سر گردان
    سرا پای وجود بی وفا معشوق را پروانه می کردم


    عجب صبری خدا دارد!
    اگر من جای او بودم
    بعرش کبریایی، با همه صبر خدایی
    تا که می دیدم عزیز نا بجایی، ناز بر یک ناروا خاری می
    فروشد
    گردش این چرخ را وارانه،بی صبرانه می کردم


    عجب صبری خدا دارد!
    چرا من جای او باشم
    همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و،تاب تماشای
    تمام زشتکاریهای این مخلوق را دارد!
    وگرنه من بجای او چو بودم
    یک نفس کی عادلانه سازشی
    با جاهل و فرزانه می کردم
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  6. 3 کاربر مقابل از mozhgan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  7. #24
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    نمی دونم خواب بودم یا بیدار
    همه جا نور بود،خدا رو دیدم
    خدا همون نور بود...
    خدا دستانم را گرفت
    من براش حرف زدم ، درد و دل کردم
    اون فقط گوش می کرد و هیچ نمی گفت
    من گله می کردم...
    اون فقط گوش می کرد و هیچ نمی گفت
    گفتم مگه من گله گذار نیستم
    مگر من بنده ی نا سپاس تو نیستم
    به من نعمت دادی من بیشتر خواستم باز هم دادی
    طمع من کم نشد خواستم و خواستم
    و تو بی منت هرچی خواستم دادی
    اون موقع تو رو احساس نمی کردم
    اما حالا هم که در آغوش تو هستم
    باز هم طمع دارم باز هم بیشتر می خوام
    باز گله می کنم...
    خدا گفت تو بنده ی من هستی
    فقط از من بخواه من به تو بی منت نعمت می دم.
    تو از من دور هستی اما من که به تو نزدیک هستم،
    چطور خواسته ات را برآورده نکنم من به تو نزدیک هستم.
    گله و شکایتت رو به من بگو
    دادگاه انسان ها عدالت نداره
    اگر هم خوب باشی باز محکومی.
    اما تو برای من بزرگی برای من ارزشی.
    من تو رو هرگز محکوم نمی کنم
    من به تو همیشه فرصت جبران داده ام.
    تو نیازمندی از من بخواه نیازها ت رو،
    من بی نیازم هر چی بخوای در اختیارت می گذارم.
    آخه تو تنهایی، کسی رو جز من نداری،
    من جهان رو برای تو آفریدم ، نعمت هاش رو برای تو آفریدم.
    همه ی زیبایی ها برای توست از من نا امید نشو،
    بخواه هر آنچه که می خوای.
    من همه چیز رو در اختیارت می گذارم چه سپاسگذار باشی چه ناسپاس.
    می خوام منو ببینی همون طور که من تو رو می بینم.
    چشما ت رو باز کن من کنار تو نشسته ام.
    تو همه چیز را از من داری چطور مرا نمی بینی؟
    فقط کافیه چشما ت رو باز کنی.
    گفتم: تو هر چه بیشتر به من دادی منو کور تر کردی،
    طمع منو بیشتر کردی ای کاش فقیری بودم که جز تو هیچ کس رو نداشتم.
    تو منو بی نیاز کردی در صورتی که میدونستی فراموشت میکنم.
    خدا گفت: تو هم با تمام دارایی ها ت فقیری کسی را جز من نداری.
    من تو رو بی نیاز کردم که منو بیشتر یاد کنی منو بیشتر احساس کنی.
    اما نخواستی...
    نعمت های من نشانه است، نشانه ای از وجود من ،
    تو نخواستی این رو بفهمی تو نخواستی منو ببینی.
    من کنارت بودم اما نخواستی منو احساس کنی.
    اشک در چشمانم حلقه زد شرم کردم از وجود خودم.
    دستا م رو از دستان خدا کشیدم ،سرم را پایین انداختم و گفتم:
    خدا من بنده ی شرمسار تو هستم.
    من خوب نبودم من فراموشت کردم چرا باز هم کنار من هستی؟
    خدا گفت : شرمنده من نباش شرمنده خودت باش.
    تو باید منو بشناسی تو باید منو ببینی تو باید منو بفهمی
    منیتت را کنار بگذار من در وجود تو هستم.
    من تو رو هر طور که باشی بد یا خوب دوست دارم
    تو ر و در آغوشم میگیرم دستانت ر و می گیرم حرفهات رو گوش میکنم
    حتی ناسپاسی هایت رو.
    آخه تو تنهایی، کسی رو جز من نداری.
    تو فقط همت کن از ته دلت بخواه منو، من دستا ت رو گرفته ام
    من با تو هستم از چی می ترسی؟
    من که کنار تو هستم برو خودت رو بشناس به دنبال حقیقت پنهانت برو.
    من در وجود تو هستم تو اگر خودت را پیدا کنی منو خواهی دید
    اون وقت تو هستی که منو در آغوشت می گیری ، دستهای منو می گیری.
    من منتظر تو هستم بازگرد به سوی من،
    من توبه تو رو می پذیرم من منتظر بازگشت تو به سوی خودم هستم.
    یهو همه جا تاریک شد ، خدا دیگه نبود.
    احساس کردم اون برای همیشه رفته.
    اما به یاد آوردم که اون گفت :
    من در وجود تو هستم.
    خدا رازی است در وجود من می روم تا پیدایش کنم.
    ای عزیزترینم خدای مهربانم من به سوی تو باز خواهم گشت.
    و صدایی آروم در گوشم زمزمه کرد
    من منتظرت می مونم.
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  8. 3 کاربر مقابل از mozhgan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  9. #25
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    پیش از این های فکر می کردم خدا

    خانه ای دارد میان ابرها

    مثل قصر پادشاه قصه ها

    خشتی از الماس وخشتی از طلا

    پایه های برجش از عاج وبلور

    بر سر تختی نشسته با غرور

    ماه برق کوچکی از تاج او

    هر ستاره پولکی از تاج او

    اطلس پیراهن او آسمان

    نقش روی دامن او کهکشان

    رعد و برق شب صدای خنده اش

    سیل و طوفان نعره توفنده اش

    دکمه پیراهن او آفتاب

    برق تیغ و خنجر او ماهتاب

    هیچکس از جای او آگاه نیست

    هیچکس را در حضورش راه نیست

    پیش از اینها خاطرم دلگیر بود

    از خدا در ذهنم این تصویر بود

    آن خدا بی رحم بود و خشمگین

    خانه اش در آسمان دور از زمین

    بود اما در میان ما نبود

    مهربان و ساده وزیبا نبود

    در دل او دوستی جایی نداشت

    مهربانی هیچ معنایی نداشت

    هر چه می پرسیدم از خود از خدا

    از زمین، از آسمان،از ابرها

    زود می گفتند این کار خداست

    پرس و جو از کار او کاری خطاست

    آب اگر خوردی ، عذابش آتش است

    هر چه می پرسی ،جوابش آتش است

    تا ببندی چشم ، کورت می کند

    تا شدی نزدیک ،دورت می کند

    کج گشودی دست، سنگت می کند

    کج نهادی پای، لنگت می کند

    تا خطا کردی عذابت می کند

    در میان آتش آبت می کند

    با همین قصه دلم مشغول بود

    خوابهایم پر ز دیو و غول بود

    نیت من در نماز و در دعا

    ترس بود و وحشت از خشم خدا

    هر چه می کردم همه از ترس بود

    مثل از بر کردن یک درس بود

    مثل تمرین حساب و هندسه

    مثل تنبیه مدیر مدرسه

    مثل صرف فعل ماضی سخت بود

    مثل تکلیف ریاضی سخت بود

    *****

    تا که یکشب دست در دست پدر

    راه افتادم به قصد یک سفر

    در میان راه در یک روستا

    خانه ای دیدیم خوب و آشنا

    زود پرسیدم پدر اینجا کجاست

    گفت اینجا خانه خوب خداست!

    گفت اینجا می شود یک لحظه ماند

    گوشه ای خلوت نمازی ساده خواند

    با وضویی دست ورویی تازه کرد

    با دل خود گفتگویی تازه کرد

    گفتمش پس آن خدای خشمگین

    خانه اش اینجاست اینجا در زمین؟

    گفت آری خانه او بی ریاست

    فرش هایش از گلیم و بوریاست

    مهربان وساده وبی کینه است

    مثل نوری در دل آیینه است

    می توان با این خدا پرواز کرد

    سفره دل را برایش باز کرد

    می شود درباره گل حرف زد

    صاف و ساده مثل بلبل حرف زد

    چکه چکه مثل باران حرف زد

    با دو قطره از هزاران حرف زد

    می توان با او صمیمی حرف زد

    مثل یاران قدیمی حرف زد

    میتوان مثل علف ها حرف زد

    با زبان بی الفبا حرف زد

    میتوان درباره هر چیز گفت

    می شود شعری خیال انگیز گفت....

    *****

    تازه فهمیدم خدایم این خداست

    این خدای مهربان و آشناست

    دوستی از من به من نزدیک تر

    از رگ گردن به من نزدیک تر….
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  10. 3 کاربر مقابل از mozhgan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  11. #26
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    خدايا عاشقان را با غم عشق آشنا كن
    زغم هاي دگر غير از غم عشقت رها كن
    تو خود گفتي كه در قلب شكسته خانه داري
    شكسته قلب من ، جانا به عهد خود وفا كن
    خدايا بي پناهم ، ز تو جز تو نخواهم
    اگر عشقت گناه است ، ببين غرق گناهم
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  12. 3 کاربر مقابل از mozhgan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  13. #27
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    از تنگناي محبس تاريكي
    از منجلاب تيره اين دنيا
    بانگ پر از نياز مرا بشنو
    آه اي خدا ي قادر بي همتا
    يكدم ز گرد پيكر من بشكاف
    بشكاف اين حجاب سياهي را
    شايد درون سينه من بيني
    اين مايه گناه و تباهي را
    دل نيست اين دلي كه به من دادي
    در خون تپيده آه رهايش كن
    يا خالي از هوي و هوس دارش
    يا پاي بند مهر و وفايش كن
    تنها تو آگهي و تو مي داني
    اسرار آن خطاي نخستين را
    تنها تو قادري كه ببخشايي
    بر روح من صفاي نخستين را
    آه اي خدا چگونه ترا گويم
    كز جسم خويش خسته و بيزارم
    هر شب بر آستان جلال تو
    گويي اميد جسم دگر دارم
    از ديدگان روشن من بستان
    شوق به سوي غير دويدن را
    لطفي كن اي خدا و بياموزش
    از برق چشم غير رميدن را
    عشقي به من بده كه مرا سازد
    همچون فرشتگان بهشت تو
    ياري به من بده كه در او بينم
    يك گوشه از صفاي سرشت تو
    يك شب ز لوح خاطر من بزداي
    تصوير عشق و نقش فريبش را
    خواهم به انتقام جفاكاري
    در عشقش تازه فتح رقيبش را
    آه اي خدا كه دست توانايت
    بنيان نهاده عالم هستي را
    بنماي روي و از دل من بستان
    شوق گناه و نقش پرستي را
    راضي مشو كه بنده ناچيزي
    عاصي شود بغير تو روي آرد
    راضي مشو كه سيل سرشكش را
    در پاي جام باده فرو بارد
    از تنگناي محبس تاريكي
    از منجلاب تيره اين دنيا
    بانگ پر از نياز مرابشنو
    آه اي خداي قادر بي همتا
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  14. 3 کاربر مقابل از mozhgan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  15. #28
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    یارب دل ما را تو به رحمت جان ده
    درد همه را به صابری درمان ده
    این بنده نداند که چه می باید خواست
    داننده توئی ، هر آنچه خواهی آن ده
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  16. #29
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    خدايم ، خدايم

    آه اي خدايم

    صدايت مي زنم بشنو صدايم

    شكنجه گاه اين دنياست جايم

    به جرم زندگي اين شد سزايم

    آه اي خدايم بشنو صدايم

    مرا بگذار با اين ماجرايم

    نمي پرسم چرا اين شد سزايم

    آه اي خدايم بشنو صدايم

    گلويم مانده از فرياد و فرياد

    ندارد كس غم مگر صدا را

    به بغض در نفس پيچيده سوگند

    به گل هاي به خون غلتيده سوگند

    به مادر سوگوار جاودانه

    كه داغ نوجوانان ديده سوگند

    خدايا حادثه در انتظار است

    به هر سو باد وحشي در گذر است

    به فكر قتل عام لاله ها باش

    كه خواب گل به گل كابوس خار است

    خدايم اي پناه لحظه هايم

    صدايت مي زنم با گريه هايم

    صدايت مي زنم بشنو صدايم

    الهي در شب فقرم بسوزان

    ولي محتاج نامردان نگردان

    عطا كن دست بخشش همتم را

    خجل از روي محتاجان نگردان

    الي كيفرم را مي پذيرم

    كه از تو ذات خود را پس بگيرم

    كمك تا كه با ناحق نسازم

    براي عشق و آزادي بميرم

    خدايم اي پناه لحظه هايم

    صدايت مي زنم با گريه هايم

    صدايت مي زنم بشنو صدايم
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  17. #30
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    گرمم از حرارت وجود تو، مي خواهم به درگاهت سجده کنم،

    عاشقانه مي پرستمت و صادقانه به گناهانم اعتراف مي کنم

    و به لطف و بخشش تواميدوارم.

    الهي به اميد تو تنهاي تنها ...
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

صفحه 3 از 36 نخستنخست 123456713 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/