صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 30

موضوع: ادبیات انگلیسی

  1. #21
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    رؤیای شب نیمه تابستان

    250px HermiaandHelena

    هرمیا و هلنا؛ اثر واشنگتن آلستون

    (۱۸۱۸)


    رویای نیمه شب تابستان نام نمایشنامه‌ای کمدی است که توسط ویلیام شکسپیر در حدود سال‌های ۱۵۹۶-۱۵۹۴ نوشته شده‌است.





    ماخذ نمایشنامه

    برای این نمایشنامه ماخذ واحدی شناسایی نشده‌است. اما عناصر گوناگونی که آنرا تشکیل می‌دهند، موضوعات شناخته شده‌ای هستند. داستان مرکزی شاه و ملکه پریان تسوس و هیپولیتا در «حکایت شوالیه» اثر چاوسر؛ همچنین در «زندگی‌ها» اثر پلوتارک وجود دارد. طرح اصلی عاشقانه (مسیر ناهموار عشق واقعی) از شیوه نمایشی عصر الیزابت پیروی می‌کند. عنصر پری و فرشته نیز به فولکور و هم به ادبیات افسانه‌های دیرین بر می‌گردد. سرانجام، «کمدی/تراژدی» پیراموس و تیسبی نیز وجهی از حکایت کلاسیک و معروف «مسخره بازیهای اوید» است که در «حماسه زنان خوب» اثر چاوسر نیز بازگو شده‌است.[۱]
    شخصیت‌های نمایش

    این نمایش در ۵ پرده تدوین و دارای ۲۱ شخصیت و تعدادی سیاهی لشگر است. شخصیت‌های اصلی نمایشنامه عبارتند از:

    • تسوس: دوک حکمران آتن.
    • هیپولیتا: شاهزاده خانم خوب؛ نامزد تسوس که: تسوس او را از راه شمشیر به دست آورده است.
    • اژئوس: یک آتنی،شهروندی ساده و کله شق، پدر هرمیا.
    • لیساندر و دیمیتریوس: دو جوان آتنی، عاشقان هرمیا.
    • هرمیا: دختر زیبای اژئوس، عاشق لیساندر، که حرف هیچکس را قبول ندارد، که وقتی عصبانی است باهوشتر و زبر و زرنگتر است.
    • هلنا: عاشق دیمیتریوس، زیبا و بلند قامت؛ اما ساده و بی دست و پا.
    • فیلوستراته: رییس دربار دوک، سازمان دهنده تمام خوشگذرانی‌ها.
    • کوئینسی
    • باتوم
    • فلوت
    • سناگ
    • سنات
    • ستارولینگ
    • آبرون
    • تی تانیا
    • رابن گودفلو
    • پیزل بلاسوم
    • کاوب
    • ماث
    • ماستارد سید
    • پریان، خدمتکاران و پیشکاران.

    محل وقوع حوادث نمایشنامه

    آتن و بیشه‌ای در حومه آن.
    خلاصه‌ای از نمایشنامه

    تسوس، دوک آتن، قرار است ماه آینده، چله تابستان؛ شبی که ماه به صورت قرص کامل در می‌آید با هیپولیتا ازدواج کند. بنابراین تسوس به فیلوسترانه رییس تشریفات و جشن و سرورهای خود فرمان می‌دهد برنامه‌ای بریزد تا آن شب جوانان آتنی واقعا به عیش و نوش در آیند. اما تمام جوانان آتنی از این موضوع خوشحال نیستند. لیساندر و دیمیتریوس که از کودکی با هم دوست بوده‌اند، هر دو عاشق هرمیای زیبا و ریزه میزه دختر همسایه شان هستند و مسئله غامضی دارند. اژئوس پدر هرمیا هر دو پا را در یک کفش کرده‌است که دخترش باید شب عروسی دوک و در حضور دوک با دیمیتریوس ازدواج کند وگرنه هرمیا را می‌کشد یا به معبد کاهنان می‌فرستد که تا آخر عمر همانجا ترشیده باقی بماند، حال آنکه هیچکس در آن محله آتن نیست که نداند هرمیا از بچگی عاشق لیساندر بوده‌است...

  2. #22
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    هنری ششم: قسمت اول






    250px HenryPayne   ChoosingtheRedandWhiteRoses

    صحنه‌ای از پرده چهارم نمایشنامه: هنری ششم در حال انتخاب رزهای سفید و قرمز؛ اثر هنری پین (۱۹۰۸)





    هنری ششم: قسمت اول نام نمایشنامه‌ای تاریخی است که توسط ویلیام شکسپیر در حدود سال‌های ۱۵۹۰-۱۵۹۲ نوشته شده‌است. شکسپیر شناسان عموما از این نمایشنامه به عنوان اولین نمایشنامه تاریخی که توسط او نوشته شده‌است یاد می‌کنند.





    ماخذ نمایشنامه

    ماخذ اصلی مواد تاریخی کتاب «سیر تاریخ انگلستان، اسکاتلند و ایرلند» اثر رافائل هالینشد (۱۵۸۶-۱۵۸۷)؛ و همچنین «اتحاد دو خانواده مشهور و درخشان لنکستر و یورک» اثر ادوارد هال (۱۵۴۷) است. همچنین دو نمایشنامه دیگر که در برگیرنده مطالب سه قسمت هنری ششم شکسپیر هستند با عنوان‌های: «اولین بخش مجادله بین دو خانواده معروف یورک و لنکستر» و «تراژدی حقیقی ریچارد دوک اهل یورک» نیز وجود دارند که نوشته شدن این دو نمایشنامه را عده‌ای به شکسپیر نسبت می‌دهند. منتقدین درباره این دو نمایشنامه و ارتباطشان با نمایشنامه هنری ششم؛ دو عقیده مختلف دارند:[۱]
    اول: «مجادله» و «تراژدی حقیقی» دستنویس‌های خام و بازبینی نشده هنری ششم: قسمت‌های دوم و سوم است.
    دوم: «مجادله» و «تراژدی حقیقی» توسط شکسپیر نوشته نشده‌اند و نسخه‌های تقلبی هستند.

    تاریخ وقوع حوادث نمایشنامه

    نمایشنامه هنری ششم در قسمت اول در بر گیرنده وقایع سال‌های ۱۴۵۳-۱۴۲۲ است. از جمله وقایع تاریخی که در نمایشنامه شکسپیر به آنها اشاره شده‌است و از جمله رویدادهای تایید شده عصر هنری ششم (تاریخ سلطنت ۱۴۷۱-۱۴۲۲) شناخته می‌شوند می‌توان به این موارد اشاره کرد:[۲]

    • از دست رفتن فرانسه و رشد فرقه‌های نظامی در انگلستان.
    • مراسم تشییع هنری پنجم (۱۴۲۲).
    • محاصره اورلان (۹-۱۴۲۸).
    • محاصره روآن، تاجگذاری هنری ششم در پاریس (۱۴۳۱).
    • مرگ تالبوت (۱۴۵۳).
    • دستگیری و اعدام ژاندارک (۱-۱۴۳۰).
    • ازدواج هنری ششم و مارگارت آنژو.

    شخصیت‌های نمایش

    250px Talbot and Auvergne 28Orchardson29

    تالبوت و کنتس آوورن؛ اثر ویلیام اُرچاردسون (۱۸۶۷)


    250px Joanna d60Arc by Jan Matejko 2

    ژاندارک؛ اثر یان ماتِیکو (۱۸۸۶)


    این نمایش در ۵ پرده تدوین شده‌است و دارای ۳۱ شخصیت و تعدادی سیاهی لشگر است. شخصیت‌های اصلی نمایش عبارتند از:

    • هنری ششم: پادشاه نوجوان انگلستان، پسر هنری پنجم.
    • همفری: دوک گلاستر، عموی شاه و حامی سلطنت در دوران کودکی شاه؛ دشمن ملت، عاشق جنگ و مخالف هرگونه صلح.
    • دوک بدفورد: عموی دیگر شاه و نایب السلطنه فرانسه.
    • هنری بوفورت: اسقف وینچستر و سپس کاردینال، مردی با قلبی تهی، برادر گستاخ و خودخواه پدربزرگ شاه و رقیب دوک گلاستر که اصلا ترسی از خدا یا شاه ندارد.
    • تامس بوفورت: دوک اگزنر، عموی پیر شاه و قیم او.
    • ریچارد پلانتاجنت: پسر ریچارد، ارل فقید کمبریج، بعدها دوک یورک، جانشین و وارث ریچارد دوم و رهبر خاندان یورک.
    • ریچارد نویل: ارل واریک؛ بعدها خالق شاهان لقب می‌گیرد، عضوی از خاندان یورک (رز سفید).
    • جان بوفورت: ارل و سپس دوک سامرست، از خاندان لنکستر (رز قرمز).
    • ویلیام دلاپول: عضو خاندان لنکستر (رز قرمز).
    • ارل سافوک: عضو خاندان لنکستر (رز قرمز).
    • باست: عضو خاندان لنکستر (رز قرمز).
    • لرد تالبوت: ارل شروزبری، فرمانده ارتش انگلستان، بوف وحشتناک و بدیمن مرگ؛ کابوس فرانسوی‌ها، قهرمانی خونریزتر از او هرگز شمشیر به دست نگرفت، کوتوله‌ای مسخره.
    • جان تالبوت: پسر بیگناه و دلیر لرد تالبوت.
    • ارل سالزبری: آینه کامل مردان رزم، ژنرال انگلیسی در فرانسه.
    • سر ویلیام لوسی: از فرماندهان ارتش انگلیس.
    • سر ویلیام گلانزویل: از فرماندهان ارتش انگلیس.
    • سر تامس گارگریو: از فرماندهان ارتش انگلیس.
    • سر جان فاستولف: سرهنگ انگلیسی، فردی ترسو.
    • دوک بورگوندی: از بستگان مادری هنری ششم، عضو ارتش انگلستان اما خائن.
    • شارل: ولیعهد و بعدها پادشاه فرانسه، مردی درستکار.
    • رین یه: دوک دانژو و پادشاه ناپل.
    • دوک دالانسون: ژنرال شارل.
    • حرامزاده اورلئان: ژنرال شارل.
    • ژان لاپوسل: معروف به ژاندارک، آفت انگلیسیها، از نظر فرانسویان دختری است که از آسمانها آمده و با شمشیر دبورا می‌جنگد؛ از نظر انگلیسیها دمامه‌ای پرخاشگر، عجوزه‌ای ملعون و هرزه‌ای بی حیا.
    • چوپان پیر: پدر ژاندارک.
    • کنتس آوورن: بانوی اشرافزاده انگلیسی که برای تالبوت دام می گسترد.
    • مارگارت: زیبای آسمانی، دختر رین یه و بعدها همسر هنری ششم.
    • وود ویل: افسر نگهبان برج لندن.
    • شهردار لندن
    • فرماندار پاریس
    • ژنرال نیروهای فرانسوی در بردو.
    • نجیبزادگان، زندانبانان برج، جارچی‌ها، گزمه‌ها، سربازان، توپچی‌ها، باربرها، قاصدان، ملازمان انگلیسی و فرانسوی و اشرار.

    محل وقوع حوادث نمایشنامه

    انگلستان و فرانسه.
    خلاصه‌ای از نمایشنامه

    انگلستان در سوگ «مستولی شدن ناشرافتمندانه مرگ» بر هنری پنجم؛ «آینه شاهان مسیحی» به سر می‌برد. این سوگواری سراسری و عزا هنگامی شدت می‌یابد که قاصدان خبرهای وحشتناکی از فرانسه می‌آورند، مبنی بر از دست رفتن تمامی اراضی و املاک به دست آمده در جنگ بزرگ، به تخت نشستن شارلکاخ وستمینستر را به قصر اندوه و شکست بدل می‌سازد. در لندن، شاه خردسال، هنری ششم در محاصره عموهای خود به سر می‌برد. در حالی که خیابان‌های سراسر شهر به سبب شورشهای عمال «آبی پوش» همفری گلاستر و «خرمایی پوشان» هنری بوفورت، اسقف وینچستر دچار هرج و مرج و ناآرامی است؛ عموهای شاه از سمت‌های نائب السطنه‌ای خود سوءاستفاده فراوان می‌کنند و اوضاع مملکت روز به روز به وخامت بیشتری می‌گراید. در خاک فرانسه، فرماندهان ارتش انگلیس؛ از جمله سالزبری و تالبوت (که با یک اسیر فرانسوی مبادله و آزاد گشته‌اند)، بدون پشتیبانی از انگلستان، با فرانسویان به جنگ بر می‌خیزند. در هنگامه این جنگ ناگهان اتفاق نامنتظری می‌افتد: ژاندارک؛ دختر چوپانی است که پدیدار می‌شود و ادعا می‌کند که برای کمک و نجات فرانسه «ظهور» کرده‌است. کشته شدن لردسالزبری و سر تامس گارگریو به دست ژاندارک واقعه بحرانی دیگری برای انگلستان ایجاد می‌کند... ولیعهد فرانسه و همچنین اسیر شدن تالبوت، فرمانده ارتش انگلستان.

  3. #23
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    هنری ششم: قسمت دوم


    250px Henry 6 p2 poster

    پوستر نمایش هنری ششم: قسمت دوم؛ به کارگردانی مایکل بوید (۲۰۰۰)




    هنری ششم: قسمت دوم نام نمایشنامه‌ای تاریخی است که توسط ویلیام شکسپیر در حدود سال‌های ۱۵۹۰-۱۵۹۲ نوشته شده‌است.

    ماخذ نمایشنامه

    ماخذ اصلی مواد تاریخی کتاب «سیر تاریخ انگلستان، اسکاتلند و ایرلند» اثر رافائل هالینشد (۱۵۸۶-۱۵۸۷)؛ و همچنین «اتحاد دو خانواده مشهور و درخشان لنکستر و یورک» اثر ادوارد هال (۱۵۴۷) است. همچنین دو نمایشنامه دیگر که در برگیرنده مطالب سه قسمت هنری ششم شکسپیر هستند با عنوان‌های: «اولین بخش مجادله بین دو خانواده معروف یورک و لنکستر» و «تراژدی حقیقی ریچارد دوک اهل یورک» نیز وجود دارند که نوشته شدن این دو نمایشنامه را عده‌ای به شکسپیر نسبت می‌دهند. منتقدین درباره این دو نمایشنامه و ارتباطشان با نمایشنامه هنری ششم؛ دو عقیده مختلف دارند:[۱]
    اول: «مجادله» و «تراژدی حقیقی» دستنویس‌های خام و بازبینی نشده هنری ششم: قسمت‌های دوم و سوم است.
    دوم: «مجادله» و «تراژدی حقیقی» توسط شکسپیر نوشته نشده‌اند و نسخه‌های تقلبی هستند.

    تاریخ وقوع حوادث نمایشنامه

    نمایشنامه هنری ششم در قسمت دوم در بر گیرنده وقایع سال‌های ۱۴۵۵-۱۴۴۵ است. از جمله وقایع تاریخی که در نمایشنامه شکسپیر به آنها اشاره شده‌است و از جمله رویدادهای تایید شده عصر هنری ششم (تاریخ سلطنت ۱۴۷۱-۱۴۲۲) شناخته می‌شوند می‌توان به این موارد اشاره کرد:

    • جنگ‌های گل رز
    • قتل همپفری دوک لنکستر (۱۴۴۷)
    • شورش جک کید (۱۴۵۰)
    • پیروزی یورک‌ها در سنت آلبنز (۱۴۵۵)

    شخصیت‌های نمایش

    250px Cardinal Beaufort27s bedchamber by Joshua Reynolds

    خوابگاه کاردینال بوفورت؛ اثر جاشوا رینولدز (۱۷۸۸)


    250px The Penance of Eleanor 28Abbey29

    توبه و طلب بخشش الینور کابهم (دوشس گلاستر)؛ اثر ادوین آستین ابی (۱۹۰۰)


    این نمایش در ۵ پرده تدوین شده‌است و دارای ۴۷ شخصیت و تعدادی سیاهی لشگر است. شخصیت‌های اصلی نمایش عبارتند از:

    • هنری ششم: پادشاه انگلستان؛ اکنون به سنی که خود قادر به حکومت باشد رسیده‌است، ولی شاهی رقت انگیز، ضعیف و کاملا منفی است. ترحم احمقانه او بیش از آنست که بتواند شاهی خوب باشد، اما در باطن مردی پاک و مقدس است، که این روحیات کلیسایی نیز مناسب تاج شاهی نیست.
    • همفری: دوک گلاستر، عموی شاه و «قیم عالی»، رئیس مملکت.
    • کاردینال بوفورت: اسقف وینچستر، روحانی متکبر، برادر پدربزرگ شاه و رهبر خائن و مغرور مخالفان گلاستر؛ مردی که چشمان سرخ و درخشانش از کینه‌های او حکایت دارند.
    • دوک سافوک: سوگلی شاه؛ او کسی است که خیانت و ناپاکی اش چشمه سیمگون آب انگلستان را آلوده کرده‌است.
    • دوک سامرست: برادر خوب شاه و عضو جناح لنکستر (رز قرمز).
    • دوک باکینگهام: برادر خوب شاه و عضو جناح لنکستر (رز قرمز).
    • لرد کلیفورد: برادر خوب شاه و عضو جناح لنکستر (رز قرمز).
    • پسر لرد کلیفورد: عضو جناح لنکستر (رز قرمز).
    • لرد سی: برادر خوب شاه و عضو جناح لنکستر (رز قرمز).
    • ریچارد پلانتاجنت: یورک کوتوله کله شق که دستش را برای چنگ زدن به ماه دراز کرده؛ رهبر جناح یورک (رز سفید).
    • ادوارد: تلی از خشم، قلنبه‌ای گندیده و هضم نشده که رفتارش مانند هیکلش کج است.
    • ریچارد: پسر ادوارد.
    • ارل سالزبری: از جناح یورک (رز سفید).
    • ارل واریک: از اعضای جناح یورک (رز سفید).
    • جک کید: ملقب به لرد مورتیمر؛ فردی هوچی و عوامفریب.
    • متیو گاف: از اوباش زیر دست جک کید.
    • جورج بویس: از اوباش زیر دست جک کید.
    • جان هانلند: از اوباش زیر دست جک کید.
    • دیک قصاب: از اوباش زیر دست جک کید.
    • اسمیت بافنده: از اوباش زیر دست جک کید.
    • مایکل: از اوباش زیر دست جک کید.
    • سر همفری ستافورد و ویلیام ستافورد: دو برادر که با کید پیکار می‌کنند.
    • الکساندر ایدن: نجیبزاده‌ای اهل کنت که در نهایت جک کید را می‌کشد.
    • مارگارت دانژو: ملکه هنری ششم، شهبانویی زیبا ولی سرسخت، سنگدل و آمر با اراده‌ای پولادین.
    • الینور کابهم: دوشس گلاستر، زنی با روحیه‌ای تسخیر ناپذیر؛ بانویی که از ایفای نقش در نمایش پر خطر سرنوشت ابایی ندارد.
    • هیوم
    • ساوث ول: کشیشان نابکار.
    • مارجری جردن: جادوگر.
    • راجر بالینگ بروک: شعبده باز.
    • آسمات: شبح
    • سر جان استنلی: محافظ دوشس گلاستر در تبعید.
    • لرد اسکیلز: فرمانده برج لندن.
    • ووکس: نامه رسان.
    • کاپیتان کشتی
    • ناخدا
    • دستیار ناخدا
    • والتر ویتمور: قاتل دوک سافوک.
    • تامس هورنر، زراد و پیتر دستیارش.
    • شهردار سنت آلبنز.
    • کشیش شهر چاتام.
    • سیمپکاکس، شیاد و همسرش
    • نجیبزادگان، ملازمان، دادخواهان، گزمه‌ها، سربازان، نگهبانان، پیک‌ها، جارچیان، شهروندان و اراذل و اوباش.

  4. #24
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    دو نجیب‌زاده ورونایی




    200px Valentine and Proteus

    والنتاین و پروتئوس، طرحی از هنری کرتنی سلاس (۱۸۳۰)




    دو نجیب‌زاده ورونایی نام نمایشنامه‌ای کمدی است که توسط ویلیام شکسپیر در حدود سال‌های ۱۵۹۴-۱۵۹۲ نوشته شده‌است.





    ماخذ نمایشنامه

    داستان درگیری «پروتئوس-جولیا» نزدیکترین تطابق را با درگیریهای دو شخصیت «فلیکس-فلیسمنا» در رمان دیانا انامورادا، اثر عاشقانه اسپانیایی نوشته خورخه دو مونته مایر در سال ۱۵۸۲ دارد. برای بقیه نمایشنامه تطابق دیگری پیدا نشده‌است، اما رفاقت بین رقبا در مثلث‌های عشقی در ادبیات رنسانس متداول بوده‌است.[۱]
    شخصیت‌های نمایش

    این نمایش در ۵ پرده تدوین و دارای ۱۳ شخصیت و تعدادی سیاهی لشگر است. شخصیت‌های اصلی نمایشنامه عبارتند از:

    • والنتاین: جنتلمن و از خاندانی خوب، دوستی واقعی و همیشه عاشق.
    • پروتئوس: بدجنس و رنگ عوض کن؛ خائن به مقام دوستی و عشق.
    • سیلویا: بانویی مطبوع و زیبا، دختر دوک میلان و معشوقه والنتاین.
    • ژولیا: دوستدار همیشگی پروتئوس که به ناگزیر به لباس پسران در می‌آید.
    • ثوریو: عاشق و خواستگار ثروتمند و دست و پا چلفتی سیلویا؛ رقیب زشت و ابله والنتاین.
    • عالیجناب اگلامور
    • آنتونیو
    • دوک میلان
    • اسپید
    • لانس
    • کرب
    • لوستا
    • پانتینو
    • راهزنان بیشه‌های بیرون مانتوآ، خدمتکاران، نوازندگان، قراولان.

    محل وقوع حوادث نمایشنامه

    ورونا، میلان و بیشه‌ای نزدیک مانتوآ.
    خلاصه‌ای از نمایشنامه

    پروتئوس و والنتاین دو جنتلمن جوان از اهالی ورونا که سالها دوستان خوب و معتمد هم بوده‌اند با مسافرت والنتاین به میلان و دربار امپراتور از هم جدا می‌شوند. پروتئوس که عاشق ژولیای آسمانی است در شهر باقی می‌ماند تا شاید به کام دل برسد. پروتئوس نزدیک است که به کام دل خود برسد که به وسیله پدرش که از ماجرا با خبر شده‌است و معتقد است که : برای مرد هیچ خوبیت ندارد که در جوانی سیر و سفر نکند به دنبال والنتاین به میلان فرستاده می‌شود...

  5. #25
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    کمدی اشتباهات

    200px ComedyErrors1

    برادران درومیو، طرح روی دیباجه نمایشنامه کمدی اشتباهات در سال
    ۱۸۹۰



    کمدی اشتباهات نام نمایشنامه کمدی است که توسط ویلیام شکسپیر در حدود سال ۱۵۹۴-۱۵۹۲ نوشته شده‌است.

    ماخذ نمایشنامه

    نمایشنامه کمدی لاتینی مناخمی یا دوقلوها اثر پلاتوس ماخذ اصلی است. تشابه دو خدمتکار دوقلو و اربابان دوقلو و همچنین پرده سوم نمایشنامه، احتمالا از نمایش آمفیترو که باز اثر دیگری از پلاتوس است اقتباس شده‌است.[۱]
    شخصیت‌های نمایش

    این نمایش در ۵ پرده تدوین و دارای ۱۳ شخصیت و تعدادی سیاهی لشگر است. شخصیت‌های اصلی نمایشنامه عبارتند از:

    • سولینوس: دوک افه سوس، حاکمی که عدل و داد را با ترحم معتدل می‌کند.
    • اژئون: تاجر پیری از جزیره سیراکیوس.
    • امیلیا: راهبه‌ای در شهر افه سوس که بعد معلوم می‌شود زن اژئون است.
    • آنتی فلوس افه سوس و آنتی فلوس سیراکیوس: برادران دوقلو، فرزندان اژئون و امیلیا.
    • درومیوی افه سوس و درومیوی سیراکیوس: برادران دوقلو، خدمتکاران آنتی فلوس‌ها.
    • آدریانا
    • لوسیانا
    • یک رقاصه
    • پینچ
    • بالتازار
    • آنجلو
    • زندانبانان، افسران، تاجران و پیشخدمت های در خدمت دوک.

    محل وقوع حوادث نمایشنامه

    شهر افه سوس.
    خلاصه‌ای از نمایشنامه

    به دلیل دشمنی طولانی بین اهالی دو شهر افه سوس و سیراکیوس در روم غربی، اژئون که بازرگانی مسن و اهل سیراکیوس است در سفر به شهر رقیب و دشمن به وسیله مردان سولینوس دستگیر و محکوم به مرگ می‌شود. هنگامی که اژئون در حضور دوک است با تعریف زندگی غم آلود و پردرد خود احساس ترحم دوک را بر می‌انگیزد و از او یک روز مهلت می‌گیرد تا پولی که برای فدیه و آزاد سازی او مقرر شده‌است فراهم کند...

  6. #26
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    هیاهوی بسیار برای هیچ

    180px Much Ado Quarto

    روی جلد نمایشنامه هیاهوی بسیار برای هیچ، چاپ شده در سال ۱۶۰۰ میلادی




    هیاهوی بسیار برای هیچ نام نمایشنامه‌ای کمدی است که توسط ویلیام شکسپیر در حدود سال‌های ۱۶۰۰-۱۵۹۸ نوشته شده‌است.

    ماخذ نمایشنامه

    طرح اصلی تهمت‌های رذیلانه در مورد کلادیو و هه رو به طور مستقیم یا غیرمستقیم، از داستان «دن تیمبرو و فنیسیا» در رمان کوتاه بندلو گرفته شده؛ که خود برگرفته از داستانی است بسیار کهنتر. برخی جزییات پرده فریب دادن ممکن است توسط داستان مشابهی از شخصیت های آریودانت و جنورا در حماسه «اورلاندو فوریوزو» اثر آربوستو، شاعر حماسه سرای قرن شانزدهم ایتالیا باشد.[۱]
    شخصیت های نمایش

    این نمایش در ۵ پرده تدوین شده است و دارای ۱۶ شخصیت و تعدادی سیاهی لشگر است. شخصیت های اصلی نمایشنانه عبارتند از:

    • دون پدرو: شاهزاده خوش مشرب آراگون.
    • دون ژوآن: برادر ساکت، شوم، فتنه انگیز و حرامزاده دون پدرو.
    • لئوناتو: ریش سفید جمع، فرماندار مسینا.
    • کلودیو: رجل اعیانزاده فلورانسی، مسیو عشق، در خدمت دون پدرو.
    • هه رو: دختر ریزه میزه لئوناتو، همنام هه رو دختر زئوس پادشاه خدایان آتن.
    • بندیک
    • بئاتریس
    • براچیو
    • کنراد
    • مارگارت
    • اورسلا
    • داگبری
    • ورجس
    • آنتونیو
    • بالتازار
    • کشیش فرانسیس
    • مستخدمان، قاصدان، خادم کلیسا، قبرکن، نگهبانان

    محل وقوع حوادث نمایشنامه

    شهر مسینا.
    خلاصه ای از نمایشنامه

    دون پدرو، شاهزاده خوشنام و حاکم آراگون؛ پس از درگیریهای تقریبا بدون خونریزی با برادر خوانده اش دون ژوآن، همراه او به مسینا می آید تا چند روزی را میهمان عالیجناب لئوناتو، حکمران این دوک نشین ساحلی باشند...

  7. #27
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    آنتونیوس و کلئوپاترا




    آنتونیوس و کلئوپاترا یکی از نمایشنامه‌های عشاق اثر ویلیام شکسپیر است. این نمایشنامه، آنتونی سردار بزرگ رومی، را چون عاشق دل باخته‌ای مجسم می‌کند که به قدری در دام عشق کلئوپاترا، ملکه مصر، اسیر گشته که سلطنت و لشکرکشی و مسئولیت‌های دیگر خود را به عنوان یک سردار رومی به هیچ می‌شمارد. و اگرچه ضرورت اقتضا می‌کند که به خاطر سازش با همکار خود قیصر اکتاویوس به روم بازگردد و با خواهر او ازدواج کند. عشق کلئوپاترا بار دیگر باعث می‌شود که همه چیز را ترک کند و به مصر بازگدد. عاقبت رقابت سیاسی بین دو سردار رومی منجر به جنگ می‌شود و آنتونی شکست می‌خورد و خودکشی می‌کند. کلئوپاترا هم پس از مرگ دل دادهٔ خود برای این که به عنوان اسیر در رکاب قیصر اکتاویوس به روم نرود، دست به خودکشی می‌زند.
    تاریخ و منابع نمایشنامه

    نمایشنامهٔ غم انگیز آنتونی و کلئوپاترا ظاهراً در سال ۱۶۰۶ یا ۱۶۰۷ به رشتهٔ تحریر درآمد و در حقیقت مکمل نمایشنامهٔ ژولیوس سزار است که در سال ۱۵۹۹ نوشته‌است.
    موضوع نمایشنامه از تاریخ پلوتارک، مورخ یونانی قرن دوم میلادی، به نام «زندگانی مارکوس آنتونیوس» اقتباس گشته. این نمایشنامه پس از ترجمه از زبان یونانی به فرانسه در سال ۱۵۷۹ به انگلیسی ترجمه شد و چاپ دوم آن در سال ۱۵۹۵ آماده گشت. در مورد ژولیوس سزار شکسپیر قطعات مناسبی را از کتاب پلوتارک انتخاب کرد و نمایشنامه را طبق دلخواه خود تنظیم نمود ولی در مورد آنتونی و کلئوپاترا کار او آسان تر شد، زیرا داستان پلوتارک را تقریباً بدون تقییراتی به صورت نمایشنامه درآورد.

  8. #28
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    پریکلس، شاهزاده تایر


    200px Pericles title page magnify clip
    نسخه از نمایشنامه پریکلس، شاهزاده تایر؛ چاپ شده در سال ۱۶۱۱


    پریکلس، شاهزاده تایر نام نمایشنامه‌ای کمدی است که توسط ویلیام شکسپیر در حدود سال‌های ۱۶۰۸-۱۶۰۷ نوشته شده‌است.

    ماخذ نمایشنامه

    داستان پریکلس بسیار قدیمی است و تقریبا در تمامی زبان‌های اروپایی یافت می‌شود. در زمان شکسپیر توسط «لارنس تواین» در داستانی به صورت نثر به نام «الگوی ماجراهای دردناک» (۱۵۶۷ و چاپ دوم ۱۶۰۷) به زبان انگلیسی گردآوری شد. شکل انگلیسی قدیمیتر این داستان در حماسه‌های نظم «کانفیسو آمانتیس» (۱۳۹۰) و بعدها در «آپولونس اهل تایر» اثر شاعر قرن شانزدهم انگلیس «جان گاور» وجود دارند. همچنین داستانی به نام «ماجراهای دردناک شاهزاده پریکلس اهل تایر» اثر «جورج ویلکنز» وجود دارد که از نمایشنامه شکسپیر که ظاهرا پس از آن نوشته شده‌است یاد می‌کند. گرچه ارتباط بین نمایشنامه شکسپیر و این داستان مشکوک به نظر می‌رسد؛ به نظر بعضی از منتقدین ماخذ اصلی مورد استفاده شکسپیر؛ فقط تواین و گاور شناخته می‌شوند.[۱]
    شخصیت‌های نمایش

    این نمایشنامه در ۵ پرده تدوین شده‌است و دارای ۱۸ شخصیت و تعدادی سیاهی لشگر است. شخصیت‌های اصلی نمایش عبارتند از:

    • گاور: جان گاور، شاعر انگلیسی (۱۳۲۵-۱۴۰۸)، سردسته خوانندگان کُر و معرفی کننده نمایش.
    • آنتیاخوس: پادشاه رذل و شرور آنتیاخ.
    • پرنسس: دختر آنتیاخوس، خوش اندام، شاد، با صورت پر.
    • پریکلس: شاهزاده تایر
    • ثائیسا: شاهزاده خانمی بی اندازه با تقوا، دختر سیمونیوس (پادشاه پنتاپولیس) و همسر پریکلس.
    • مارینا: دختر زیبای پریکلس و ثائیسا.
    • لیخوردیا: پرستار مارینا.
    • سرمیون: پزشک حاذق افه سوس، معجزه گر.
    • دیانا: الاهه شهر افه سوس.
    • ثالیارد: مردی از دربار آنتیاخوس، فردی جانی در استخدام شاه.
    • هلیکانس
    • اسکانس
    • کلئون
    • دیونیزا
    • سیموتیدس
    • فیلمون
    • لئونی
    • رییس گزمه‌های شهر
    • لردها، بانوان اشرافی، شوالیه‌ها، راهزنان دریایی، ملاحان، ماهیگیران و قاصدها.

    محل وقوع حوادث نمایشنامه

    آنتیاخ، تایر، تارسوس، پنتاپولیس، افه سوس و میتلین؛ یونان.
    خلاصه نمایشنامه

    گاور، در نقش معرفی کننده داستان نمایش، در آغاز نمایش فاش می‌کند که پریکلس شاهزاده تایر به شهر آنتیاخ آمده و در پی ماجراجویی‌ها، خواستار ازدواج با دختر زیبای آنتیاخوس است. اما شرطی که شاه برای ازدواج او با دختر خود نهاده‌است حل کردن معمایی است که ریشه آن موضوع زنا با محارم است؛ موضوعی که گویا رازی هولناک در دربار را در خود دارد. پریکلس (در مقابل درباریان و شاه) در پاسخ به معما چنان ظریفانه سخن می‌گوید که معنای آنرا تنها شاه و دخترش می‌فهمند. اگرچه مجلس با شوخی و خنده به پایان می‌رسد، پریکلس همان شب از ترس جان خویش از شهر می‌گریزد و به دیار خود باز می‌گردد. گرچه در آنجا هم در خوف گرفتار شدن به غضب آنتیاخوس کبیر و سهمگین است. بنابراین او پادشاهی کوچک خود را در دست هیلکانس؛ از مردان وفادار خود می‌گذارد و با کشتی به سرزمین دور تارسوس در مقدونیه می‌رود؛ و این درست همان شبی است که ثالیارد، بزرگترین آدمکش دربار آنتیاخوس، به شهر تایر وارد می‌شود...
    در پایان پرده پنجم گاور به عنوان موخره نمایش را چنین جمع بندی می‌کند:
    در آنتیاخوس و دخترش
    شهوت دیوصفتی را دیدید که به مکافاتش رسیدند
    در پریکلس و همسر و دخترش نیز تقوای حق را دیدید که
    گرچه از تقدیر ضربه‌ها دیدند؛ به رهنمایی یزدان رستگاری آمد
    و تاج شادی‌های جهان را بر سرشان نهاد.

  9. #29
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    حکایت زمستان




    300px John Opie   Winter27s Tale2C Act II Scene III magnify clip
    صحنه ای از پرده سوم نمایشنامه حکایت زمستان اثر جان اپی (۱۷۹۳). آنتیگونوس در حال ادای سوگند وفاداری به لئونتس؛ در تلاش برای نجات جان دختر لئونتس.




    حکایت زمستان نام نمایشنامه‌ای کمدی است که توسط ویلیام شکسپیر در حدود سال‌های ۱۶۱۱-۱۶۱۰ نوشته شده‌است

    ماخذ نمایشنامه

    ماخذ اصلی این نمایشنامه، حکایت عاشقانه و روستایی «پیروزی زمان» اثر رابرت گرین (۱۵۸۸، چاپ دوم ۱۶۰۷) نویسنده هم عصر شکسپیر است؛ اما تغییرات بسیاری در داستان او داده شده‌است. از جمله این تغییرات می‌توان به: زنده نگه داشته شدن ملکه مظلوم، حذف یک خواسته ناشایست شاه و خودکشی نکردن شاه در انتهای داستان نام برد. زنده شدن مجسمه ملکه ممکن است از افسانه‌های «پیگمالیون» یا «آلستیس» یونان باستان، استخراج شده باشد.[۱]
    شخصیت‌های نمایش

    این نمایش در ۵ پرده تدوین شده‌است و دارای ۱۹ شخصیت و تعدادی سیاهی لشگر است. شخصیت‌های اصلی عبارتند از:

    • لئونتس: پادشاه جزیره سیسیل، دوست زمان کودکی و نوجوانی پولیکسینس.
    • هرمیون: ملکه لئونتس، موجودی باارزش، صبور در زمان سختی‌ها.
    • پولیکسینس: پادشاه بوهیمیا و میهمان دربار شاه سیسیل.
    • کامیلو: مشاور نیکوکار و قابل اعتماد لئونتس.
    • پائولینا: بانوی نیک دربار، از ندیمه‌های ملکه هرمیون.
    • آنتیگونوس: شوهر پائولینا.
    • مامیلیوس: فرزند شاه و ملکه سیسیل.
    • کلئومینس
    • دیون
    • امیلیا
    • آرخیداموس
    • تایم
    • فلوریتزل
    • پردیتا
    • گله بان پیر
    • دلقک
    • موپسا
    • دورکارس
    • آتولیکوس
    • لردها، بانوان درباری، پیشکاران، زندانبانان، ماموران دادگاه‌های قضاوت، خدایان جنگل برای رقص، چوپانان و نگهبانان.

    محل وقوع حوادث نمایشنامه

    جزیره سیسیل و بوهیمیا.
    خلاصه‌ای از نمایشنامه

    لئونتس با خشنودی تمام سرگرم پذیرایی از پولیکسینس پادشاه بوهیمیا و دوست زمان کودکی خویش است؛ ولی چون هرچه تعارف می‌کند نمی‌تواند مهمان خود را متقاعد سازد که تمام زمستان را نزد او بماند، از همسر خود خواهش می‌کند با اصرار از مهمان موافقتش را جلب کند. وقتی ملکه موافقت میهمان را به سهولت کسب می‌کند؛ این باعث برانگیخته شدن شک و تردید لئونتس می‌شود و به این خیال می‌افتد که باید بین این دو سر و سری نهفته باشد. این احساس شک شاه به زودی به مشغله فکری شبانه روزی او تبدیل می‌شود؛ به طوری که به یکی از مشاوران وفادار خود به نام کامیلو دستور می‌دهد که پولیکسینس را مسموم کند؛ ولی کامیلیو که به بی گناهی پولیکسینس ایمان دارد، او را از خطری که در کمینش است آگاه می‌کند و مقدمات فرار شبانه او را فراهم می‌کند و خود نیز همراه او از دربار سیسیل می‌گریزد...

  10. #30
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    رام کردن زن سرکش



    250px The Shrew Katherina 28Hughes29

    کاترینا؛ اثر ادوارد رابرت هیوز (۱۸۹۸)


    رام کردن زن سرکش نام نمایشنامه‌ای کمدی است که توسط ویلیام شکسپیر در حدود سال‌های ۱۵۹۷-۱۵۹۴ نوشته شده‌است.

    ماخذ نمایشنامه

    ارتباط نمایشنامه رام کردن زن سرکش شکسپیر با یک نمایشنامه دیگر به نام یک سرگذشت مطبوع و خودبینانه به نام رام کردن زن سرکش (۱۵۹۴) اثر نمایشنامه نویسی ناشناس همواره مورد بحث شکسپیر شناسان بوده‌است. اکثر شکسپیر شناسان معتقدند که آن اثر، منبع مستقیم نمایشنامه شکسپیر بوده و بعضی نیز بر این اعتقادند که وجهه‌ای ناقص و تحریف شده از آن است. تمام عناصر مختلف طرح داستان نیز در هر دو نمایشنامه مشترکند. موضوع زن سرکش نیز در کمدی‌های دوران الیزابت وجود داشته‌است. یک مثال آن «شوخی شاد یک همسر سرکش و ملعون و جا گرفتنش در دل مورل به خاطر رفتار خوبش» (۱۵۶۰) است. زیربنای معاشقه رویایی خواهر جوان نیز به منظومه ای سوپوزتو اثر شاعر قرن چهاردهم ایتالیا اریوستو مشابهت دارد.[۱]
    شخصیت‌های نمایش

    این نمایش دارای یک پیش پرده و نمایشنامه‌ای در ۵ پرده‌است. شخصیت‌های پیش پرده عبارتند از:

    • کریستوفر سلای: یک سرهم بند مست.
    • یک لرد، یک بانو، یک امربر، بازیگران، شکارچیان و خدمتگزاران.

    نمایشنامه دارای ۱۵ شخصیت است. شخصیت‌های نمایشنامه عبارتند از:

    • باپتیستا ملونا: نجیبزاده‌ای ثروتمند، اهل پادوآ
    • کاترینا: دختر بزرگ و زیبای باپتیستا، تنها عیب او ستیزه جویی و تمایل به گستاخی تحمل ناپذیر اوست.
    • بیانکا: خواهر کوچکتر و نقطه مقابل کاترینای وحشی. الاهه‌ای از مهربانی و ظرافت.
    • پتروچیو: بی تربیتی کله پوک، ابلهی فحاش و در عین حال نجیبزاده‌ای از ورونا که تصمیم دارد کاترینا را رام و تصاحب کند.
    • وینچنتیو: نجیبزاده‌ای سالخورده از پیزا.
    • لوچنتو: پسر وینچنتو؛ جوانی مقبول و با محبت، عاشق بیانکا
    • هورتنسیو و گرمیو: خواستگاران بیانکا.
    • ترانیو و بیوندلو: خدمتکاران لوچنتو.
    • گرومیو و کروتیس: خدمتکاران پتروچیو.
    • یک خیاط، یک بیوه زن، یک خراز

    محل وقوع حوادث نمایشنامه

    پادوآ و خانه ییلاقی پتروچیو.
    خلاصه نمایشنامه


    • پیش نمایش: کریستوفر سلای درویش آب زیرکاه شهر شبی مست و خراب در گوشه خیابان افتاده‌است. لردی او را به قصر خود می‌برد. این لرد برای تفریح و خنده دستور می‌دهد پیش از آنکه مردک از خواب مستی بیدار شود؛ او را به بهترین اتاق‌های قصر ببرند و بهترین البسه فاخر را بر او بپوشانند. وقتی کریستوفر سلای از خواب مستی بیدار می‌شود خود را در میان خیل خدمتکاران رنگارنگ می‌بیند که در حال تعظیم و تکریم او هستند؛ از جمله پسری که در لباس و آرایش زنان نقش همسر او را بازی می‌کند. این همسر با نوازش به وی تبریک می‌گوید که او سرانجام از حالت غش و اغمای پانزده ساله مرض از دست دادن مشاعر بهبود یافته‌است. برای جشن و سرور و طرب، به منظور جلوگیری از بازگشت مرض بر اثر فکر و خیال، دستور داده می‌شود گروهی از بازیگران دوره گرد را به قصر آورند و نمایش رام کردن زن سرکش را در حضور عالیجناب بازی کنند.
    • نمایشنامه: باپتیستا ملونا بازرگانی بسیار ثروتمند اهل پادوآ دو دختر دارد. دختر بزرگتر، کاترینا، به سبب کارها و روحیه شیطانی و تخسی که دارد در شهر و دیار خود شهرت دارد و به این علت بی شوهر مانده‌است. حال آنکه خواهر کوچکترش، بیانکا، که محجوب و سر به زیر است خواستگاران بسیار دارد. ولی پدر از پذیرفتن و دادن پاسخ مساعد به خواستگاران خودداری می‌کند؛ مگر آنکه اول برای دختر بزرگتر شوهری پیدا شود...

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/