صفحه 3 از 10 نخستنخست 1234567 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 91

موضوع: اشعار طنز

  1. #21
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض


    يادواره مهندسي
    بسي رنج بردم در اين سال سي / كه مدرك بگيرم زبد شانسي
    نشد، دادم از كف همه زندگي / نهادم به سر افسر بندگي
    نبودم اوائل چنين ناتوان / ببودم به سر موي و بودم جوان
    نه تن خسته و ناتوان بودمي / نه اينگونه نامهربان بودمي
    نه اهريمني طينتي داشتم / نه بر خوي بد عادتي داشتم
    كنون بشنويد اينكه بيچاره من / چنان گشته*ام اينچنين اهرمن
    بود شرح احوال من بس دراز / ولي قطره آن گويم از بحر، باز
    به هوش و خرد شهره بودم به شهر / نبودي چو من درسخواني به دهر
    به كنكور در رزم كنكوريان / زدم تستها را يكي در ميان
    به كف آمدم رتبه*اي زير صد / نيارد چو من رتبه كس تا ابد
    خيالم كه ديگر مهندس شدم / نبودم خبر زينكه مفلس شدم
    به خود وعده*اي نيك دادم همي / كه چون در خط درس افتادمي
    بيابم اگر صد هزاران كتاب / زنم از خوراك و ميرم ز خواب
    چنانش بخوانم به روزانه شب / كه خود گردم از كار خود در عجب
    وليكن چو پايم بدينجا رسيد / نبيند دو چشمت كه چشمم چه ديد
    به هنگامه ثبت نامم دمار / برآمد به يك روزه هفتاد بار
    به «آموزش»اش چون گذارم فتاد / رخ سرخ من رو به زردي نهاد
    چو دادندمي صد هزاران ورق / به رخساره زردم آمد عرق
    چنان بي كس و خسته ماندم به صف / كه رست از كف كفش مخلص علف
    پس از آن چو ديگر به صف ماندگان / به يك نمره گشتم من از بنديان
    بماند، پس نمره*اي گم شدم / جدا از خود و شهر و مردم شدم
    به خود گفتم اين زندگي بهتر است / ره دانشم راه پر گوهر است
    گذشتم از آن فكر پيشينه*ام / كه من ديگر آن شخص پيشين نه ام
    به من چه كه ديگر كسان چون كنند / به من چه، چه در كار گردون كنند
    به من چه فلاني دل آزرده است / به من چه خر مش رجب مرده است
    گذشتم از آن فكر پيشينه*ام / كه من ديگر آن شخص پيشين نه ام
    كه دانش چراغ ره آدم است / كليد در گنج اين عالم است
    چو فرصت غنيمت شمارم كنون / مرا علم و دانش شود رهنمون
    پس از آن به مكتب نهادم چو پا / ز يك درب چوبي بسي بي صدا
    به رزم اندر آمد يكي اوستاد / بگفتا شكاري به دام اوفتاد
    بچرخيد و گرديد و غريد و گفت / در اين پهنه يكدم نشايد كه خفت
    كه من دكترا از فلان كشورم / يل سر سپاه فلان كشورم
    كنون گفته باشم به آغاز درس / ز كس گر نترسي، ز مخلص بترس
    بگفتم كه درست بسي ساده است / كدامين خر ز درست افتاده است؟
    بگفتا كه درسم بسي مشكل است / خيالات تو اي جوان باطل است
    چنانت بكوبم به گرز گران / كه پولاد كوبند آهنگران
    پس از آن سخنها و آن سرگذشت / دوماهي چو از آن سخن*ها گذشت
    رياضي يكم نمره بر شيشه زد / هزاران غمم تيشه بر ريشه زد
    علومي چو بر بنده لشكر كشيد / سپاه معارف به دادم رسيد
    يكي بيست بگرفتم از ريشه*ها / نشد كارگر زخم آن تيشه*ها
    پس از آن معارف ز من قهر كرد / دهانم ز تلخي چنان زهر كرد
    به تالار و در گرمي ماه تير / بيامد ز در اوستادي چو شير
    بگفتا كه در رزم نام آوران / بدان،* خوان اول بود امتحان
    فراهم شد از جمع ما لشگري / يكي پهلوان*تر از آن ديگري
    اتودها كشيده همه از نيام / كه بايد نمودن به دشمن قيام
    چو آمد فرود آن يل از پشت زين / ببست افسار رخش خود بر زمين
    كشيد از نيامش سوالات را / بگفتا كه حل كن محالات را
    سپه را به يك غرش آرام كرد / يلان را چنان اسب خود رام كرد
    بگفتا كه درسم بسي ساده است؟! / كدامين كس از درسم افتاده است؟!
    كنون گر تواني برو بچه*جان / به فني زبندم تو خود را رهان
    نشستم چنان سنگ بر صندلي / به خود گفتمي اينكه ول معطلي
    برو فكر ديگر بكن اين جوان / مگر ترم ديگر شوي پهلوان
    شدم بر خر نحس شيطان سوار / دو صد حيله را چون نمودم قطار
    به يك روزه صدها گواهي بكف / به ظاهر پريشان و در دل شعف
    بگفتم كه من موقع امتحان / ببودم به بستر بسي ناتوان
    كه رحمي كن اي پهلوان رهنما / بيا بر من اكنون تو راهي نما
    كنون تا نيفتم به حال نزار / برونم كش از پهنه كارزار
    دو ترمي در اين نابرابر نبرد / دگر از چه آرم سرت را به درد
    هزاران كلك را زدم بيش و كم / كه شايد برون آيم از پنچ و خم
    رهي پرفراز و خم اندر خم است / در اين ره هزاران چو من رستم است
    يكيشان به رخش و يكي مرده رخش / يكي با درفش و يكي بي درفش
    هر اينك در انديشه كارزار / مگر آخر آيد غم روزگار


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #22
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض


    زنی دارم ،فلك تایش ندیده**زدستش هوش وعقل من رمیده

    زرُخسارش نگو رحمت به شادی**زرفتارش دل و قلبم دریده

    همه در خواب و در خرناس باشد**كه از خرناس او خوابم پریده

    اگر صد من عسل ریزی به رویش**نشاید خوردنش این ورپریده

    زبس سنگین و چاق است هیکل او //اگر باران زند در شُل تپیده

    مرتب چشم او دنبال چیزی است**چه پررّویی بوُد این چشم دریده

    همه در فكر غیبت یا كه تهمت**ازاین كارش جهنم را خریده

    بگیرد او زمن ایراد بسیار**نباشد فكر من این خیرندیده

    كند خود را بَزَك چون دلقك سیرك**به روی گونه اش،سرخاب ماسیده

    كنم بهرش فراهم هرچه خواهد**میان خوردنیها او چریده

    اگر با او رَوم اندر خیابان**طلا چون دید پاها یش سُریده

    زبس ولخرج باشد تحفۀ هند//به زیر قرض ها پشتم خمیده

    چو گفتم حال زارم را به ‹‹جاوید››**بگفت همچون زنی هرگز ندیده

    به شعرآورد حال و روز بنده**چوخواندم شد روان اشكم زدیده


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #23
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض




    همسری دارم كه سر تا پا گله/چهره ی شادش به مثل سنبله

    خوش بیان است و شیرین كلام/ تا ببیند او مرا گوید سلام

    با دلی خوش آید او پیشباز من/باشد او هم صحبت و هم راز من

    كی عبوسی می كند با من دمی/خنده اش باشد برایم مرحمی

    در سخن چینی ندارد سابقه / باشد او در خانه داری نابغه

    راضی ام پیوسته از او راضی ام/ وقت تنهایی بود هم بازی ام

    مادرم دایم از او دم می زند / پشت پا بر غصه و غم می زند

    دم به دم گوید ز خوبی های او/ می كند تمجید از او بی گفت گو

    كی سخن از خاله باشد یا عمو/ گر گله باشد كند آن را رفو

    كی زند نق از برای البسه / هر چه دارد گوید او همین بسه

    در قناعت شهره باشد پیش ما/ كی بچسبد چون كنه بر ریش ما

    كی به بحثی بوده ما را احتیاج / در تمام مدت این ازدواج

    گر بپرسی مدت آن در جواب / گویمت این گونه با صد آب و تاب

    ماه سوم را كنم آغاز و من / بیش از این دیگر نمی گویم سخن


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #24
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض


    گله مي*كرد ز مجنون ليلي - كه شده رابطه*مان ايميلي
    حيف از آن رابطه*ي انساني - كه چنين شد كه خودت مي*داني

    عشق وقتي بشود دات*كامي - حاصلش نيست به جز ناكامي
    نازنين خورده مگر گرگ تو را - برده يا دات*نت و دات*ارگ تو را

    بهرت اي*ميل زدم پيشترك - جاي سابجكت نوشتم: به درك
    به درك گر دل من غمگين است - به درك گر غم سنگين است

    به درك رابطه گر خورده ترك - قطع آن هم به جهنم به درك
    آنقدر دلخورم از اين ايميلم - كه به اين رابطه هم بي*ميلم

    مرگ ليلي نت و مت را ول كن - همه را جاي OK كنسل كن
    OFF كن كامپيوتر را جانم - يار من باشد و ببين من ON ام

    اگرت حرفي و پيغامي هست - روي كاغذ بنويس با دست
    نامه يك حالت ديگر دارد - خط تو لطف مكرر دارد

    خسته از Font و ز Format شده*ام - دلخور از گردالي @ (ات) شده*ام

    كرد ريپلاي به ليلي مجنون - كه دلم هست از اين سابجكت خون
    باشه فردا تلفن خواهم كرد - هر چه گفتي كه بكن خواهم كرد

    زودتر پيش تو خواهم آمد - هي مرتب به تو سر خواهم زد
    راست گفتي تو عزيزم ليلي - ديگر از من نرسد ايميلي

    نامه*اي پست نمودم بهرت - به اميدي كه سرآيد قهرت...


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #25
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    گفتم غم تو دارم**گفتا چشت درآيد!
    گفتم که ماه من شو**گفتا دلم نخواهد!
    گفتم خوشا هوايي کزبادصبح خيزد**گفتا هواي گرميست? اَه اَه? عرق درآمد!
    گفتم دل رحيمت کي عزم صلح دارد**گفتا برو به سويي ? تا گلّ ني درآيد!
    گفتم زمان عشرت ديدي که چون سرآمد**گفتا که اي واي ديرشد? داد مامان درآمد



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #26
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    و عصر موشک و فضا، الاغ سواری عالیه
    کنار بنز و زانتیا، دیدن گاری عالیه
    بعدسیگار و پیپ و اکس، چپق کشیدن بهتره
    ماهواره ها برن کنار، ستاره چیدن بهتره
    بسکه فراوونه کلاغ، قناری قارقار می کنه
    از هرچی آوازه خوشه، آدمو بیزار می کنه
    سینما و تاتر چیه، سیا بازی قشنگ تره
    رو حس و حال آدما، لی لی کنون نمی پره
    اصغر آقا اَسی شده، موهاشو های لایت می کنه
    زیر ابرو شو بر می داره، تیپ شو ری رایت می کنه
    تو این قاراشمیش شدید، صغرا خانم ولنسیاس
    عجب زمونه ای شده، دنیا رو باش دس کیاس
    پیتزا و استیک ولش، سیخ جیگر نصیب ماس
    آبگوش خوراک اعیوناس، اشکنه راس جیب ماس
    از رپ و راک و پاپ نگو، ابرام غزل خونو می خوام
    شبای صاف و ماه نو، صفای ایوونو می خوام
    پپسی کولا ارزونی تون، قرتی بازی دیگه بسه
    کاهو سکنجبین می خوام، آب قناتم هوسه
    قدیم ندیما یادته؟ تهرون هوای خوبی داشت
    شیرونیای حلبی، سقفای تیر چوبی داشت
    آپارتمانای عجیب، با برج و بارو مد شده
    مدرنه آب حوض کشی، باز دَسه جارو مد شده
    عطرای پاریسی چیه، گلاب قمصر بیارین
    تو جیبای بی برکت، یه مُش گل یاس بذارین
    اینترنت و فکس و موبایل، تلویزیون و رادیو...
    رد پای تمدنو، همینجوری بگیر برو...
    شلوغ پلوغه سرمون، جا واسه دل نمی مونه
    قدر من و تو رو حاجی، هیشکی دیگه نمی دونه
    به جای ایمیل جون من، نامه ی دَسی بنویس
    شیک بازی رو کنار بذار، اونی که هَسی بنویس
    دنیا مثه راز بقاس، از صلح و آشتی بنویس
    از روزگار خوبی که، اونوقتا داشتی بنویس



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #27
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض



    غصــّه را کــم در دلت انبــار کــن

    سینه را از غصّــه کــم غمبارکـن

    می شود باسکته ای کارت تمام

    خــر بیــار و بـاقلــی را بــار کــن !



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #28
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    از آن روزی شـروع شـد ازدواجم

    به جان من همیشه هاج و واجم

    رود نــر خ تــو رٌ م هــی بــه بـالا

    نمــی دانـم بسوجم یـا بساجم !



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #29
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض



    سـرودن از گــرونی شــد کلیشه

    گرونـی هـا ولـی هستن همیشه

    بیــا تـا قــدر ارزونــی بــدونیـــم

    گرونی سنگ و ماها مثل شیشه!



    هر دختری شوهر زبل می خواهد

    یک ماشین آخرین مدل می خواهد

    افسانه ی عشق را فراموشش کن

    زیرا که دلار جـای دل می خواهد!




    مـن آدمـی بـا عـاطفـه و مسئولـم

    هم صاحب اولاد و زن وبـی پـولم

    باکـار به خـانه آورم شـادی ونــان

    چون خوکچه ای به زندگی مشغولم!



    گفتم که بیا و بنده جان می گیرم

    با بـودن تـو کمـی توان می گیرم

    این کار چه بود؟چه غلط کردم من

    ازدست تو دارم سرطان می گیرم!




    آمد شبی کنارم،گفتم به گوش یارم

    ای ماه نازنینم ، ازعشق بی قــرارم

    باخنده ای بمن گفت:اروای گوربابات

    هالوگرفته ای تو، من ختم روزگارم!




    فدات از فرق سر تا نوک پاتم

    بیا بـامـن بمـــان تامـن باهاتم

    موبایل "نوکیا"داری به دستت

    فدای هم خودت هم نوکیاتم!




    ته برج است و بی پولی ست محشر

    شپــش در جـیب مــن هــی می زند پـر

    چــه بــدبختــی است یارب مـوقع خواب

    خــطـابــم مــی کنــد همســر، بـــرادر !



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #30
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    خوشا مردي كه اصلا زن ندارد
    بلاي خانگي چون من ندارد
    هزاران زن فداي موي يك مرد
    فداي گوشه ابروي يك مرد
    نميدانم خدا برجنس ماده
    چرا مهر و وفا اصلا نداده
    الهي غرق ماتم باشي اي زن
    هميشه همدم غم باشي اي زن
    كه گفته زن شريك عمره مرده
    مگر زن مي كند تخم دو زرده
    زن ار باشدچو حوري نزد بنده
    بود بدتر زهر مار گزنده



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 3 از 10 نخستنخست 1234567 ... آخرینآخرین

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/