صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 26 , از مجموع 26

موضوع: ۩•~•~•۩ غنچه ناشکفته ، ویژه نامه شهادت حضرت محسن بن علي(ع) ۩•~•~•۩

  1. #21
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    خدايا... على... يا... فضه؟

    خدا كند على عليه السلام در خانه باشد!

    پس چرا فاطمه عليهاالسلام
    پشت در آمده است؟!


    آيا او در خانه است و نيامده؟
    اگر هست، خود نيامده
    يا فاطمه عليهاالسلام

    راضى نشده او پشت در بيايد؟

    خدايا، حسن و حسين
    كنار مادر هستند يا تنها آمده؟


    آى اهل خانه به من بگوييد:

    حسنين و زينبين در خانه چه مى كنند؟

    گريه مى كنند؟ فرياد مى زنند؟
    به گوشه اى پناه برده و مى لرزند؟

    بوى دود را مى شنوند؟
    شعله هاى آتش را مى بينند؟

    فرياد مهاجمين را مى شنوند؟


    خدايا چرا فاطمه عليهاالسلام پشت در آمده؟
    چرا فضه نمى آيد اين بانوى باردار را
    به درون خانه برگرداند؟!


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #22
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    صداى...شكستنِ...دَر

    صداى شكستن درمى آيد
    . مى خواهند با لگد آن را از جا بكنند؟

    چرا فاطمه عليهاالسلام از پشت در كنار نمى آيد؟
    چرا همچنان در را فشار مى دهد
    و نمى گذارد آن را باز كنند؟

    خدايا اين در مسمار دارد؟
    پايين آن آتش گرفته!

    خدايا اين خانم باردار است؟
    پس محسن چه مى شود؟
    چشمانم سياهى مى رود!

    خدايا فاطمه عليهاالسلام چه حالى دارد؟
    عجب در راه على عليه السلام فداكارى مى كند!
    نمى گذارد دشمنان او وارد اين خانه شوند.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #23
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    آتش... صورتش را... سرخ!؟

    فاطمه جان، بحق پدرت كنار بيا.
    به جان على از در فاصله بگير.
    بخاطر محسن درون خانه بيا!
    پاهايم بى طاقت شده واى چه مى بينم؟

    در باز شد!
    فاطمه عليهاالسلام بين در و ديوار است.

    مى خواهد خم شود تا فرزند را حفظ كند،
    آتش از پايينِ در بر صورتش مى زند

    مى خواهد بايستد ...
    محسنش از دست مى رود!


    مهلتى نمانده فقط يك لحظه!

    فرياد فاطمه عليهاالسلام را مى شنوم.
    آه، او كه هيچگاه در عمرش فرياد نكشيده،

    چه مى گويد؟ چه مى خواهد؟
    افسوس كه دستم نمى رسد او را كمك كنم.


    پس على عليه السلام كجاست؟
    فضه! حسن! حسين!
    زينب! ام كلثوم!
    پس كجائيد؟


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #24
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض


    مواظبِ... محسن...است!!

    فاطمه عليهاالسلام خود را خم كرده
    و در را محكم فشار مى دهد تا به فرزندش اصابت نكند.

    شعله هاى آتش همچنان صورتش را سرخ مى كند
    ولى او مواظب محسن عليه السلام است.

    مهاجمين زيادند.
    همه حمله كرده اند.
    نه دين دارند، نه وجدان!

    نه انسانيت دارند، نه شرف!


    اهل جاهليّتند!
    همه چيز را زير پا گذاشته اند.

    فهميدند فاطمه عليهاالسلام است
    ولى در كار خود هستند!

    مى خواهند وارد خانه شوند،

    به هر قيمتى كه باشد!
    هركس پشت در باشد!!

    هركس كشته شود!!
    هركس زير دست و پا برود!!!

    عجيب است كه با شنيدن
    صداى فاطمه عليهاالسلام

    بلندتر فرياد مى زنند!


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  6. #25
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    در را... بر فاطمه... زدند!

    فرياد فاطمه عليهاالسلام به ناله تبديل شد!
    خدا نكند كودكش را...!؟

    آه درب را بر روى فاطمه عليهاالسلام زدند...
    و او بين در و ديوار است.

    محسن عليه السلام چه مى شود؟
    گويا كار از كار گذشت.

    ديگر چشمم نمى بيند. خوب گوش مى دهم.
    صداى فاطمه عليهاالسلام است:

    آى فضه مرا درياب.
    محسنم را كشتند.

    مرا به خانه ببر...
    خودم طاقت ندارم...!؟


    فسیعلم الذین ای منقلب ینقلبون


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  8. #26
    عضو سایت
    اللهمّ عجّل فی فَرَج مولانا صاحب الزّمان(ص)
    تاریخ عضویت
    Nov 2011
    محل سکونت
    تبریز
    نوشته ها
    313
    تشکر تشکر کرده 
    2,494
    تشکر تشکر شده 
    1,674
    تشکر شده در
    308 پست
    حالت من : Mashghool
    قدرت امتیاز دهی
    84
    Array
    ((و إذا الموؤدة سُئلَتْ بِأیّ ذنبٍ قُتِلَت))سوره کوّرت آیه 8

    «و آنزمان (قیامت) که از زنده به گور پرسش میشود که: به کدامین گناه کشته شد؟»

    در حدیثی امام صادق سلام الله علیه به مفضّل بن عمر فرموده اند که:
    قسم به خدا که مصداق این آیه عبارتست از « محسن (ع) »


    بحار الأنوار ج53 ص23
    ویرایش توسط hadi98 : 01-30-2012 در ساعت 07:10 PM
    19519239374115628242

  9. کاربر مقابل از hadi98 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/