صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 38

موضوع: آشنایی با رشته مهندسی معدن

  1. #21
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    865
    Array

    پیش فرض

    اقتصاد معدنی

    ارزش زمانی پول :
    چون می توان از پول بعنوان سرمایه و منبع تولید استفاده کرد و پس از یک دوره سرمایه گذاری کسب سود نمود بنابراین ارزش مبلغ معینی پول در زمان حاضر به مراتب بیش از همان مقدار پول در آینده است . این مفهوم را نباید با تورم اشتباه گرفت . در کشورهایی نیز که تورم وجود ندارد پول دارای ارزش زمانی است و در محاسبات اقتصادی باید به ارزش زمانی پول توجه کرد . اگر ارزش زمانی یک ریال بعد از یک سال (i+1) باشد برای محاسبه ارزش آتی مقدار معینی پول با بهره ثابت در یک دوره سرمایه گذاری از رابطه زیر استفاده می کنیم :

    F : ارزش آتی
    P : ارزش فعلی
    i : ارزش زمانی ، ارزش افزوده ، نرخ سرمایه گذاری ، نرخ سود ، نرخ بهره
    n : دوره سرمایه گذاری .
    مثال : 5 میلیون تومان بعد از 10 سال با بهره 24% سالیانه چه ارزشی خواهد داشت ؟

    مثال : 5 میلیون تومان بعد از 120 ماه با بهره 2% ماهیانه چه ارزشی خواهد داشت ؟

    مثال : 2 میلیون تومان امروز را قبول می کنید یا 7 میلیون تومان 5 سال آینده را ؟ در شرایطی که نرخ سود بازار 18% باشد .

    7 میلیون تومان 5 سال آینده را قبول می کنیم .

    تعریف سالانه برابر : درآمد یا هزینه ایست که در طول عمر یک پروژه ثابت باشد .
    D.C.F :
    بررسی ارتباط درآمد و هزینه ها یک پروژه است .


    مثال : بانک مسکن 12 میلیون تومان وام خرید مسکن می دهد . نرخ تسهیلات 15% سالیانه است و مدت باز پرداخت 10 سال است . مطلوبست محاسبه اقساط ماهیانه ؟




    مثال : شرکتی به پرسنل خود وام های 20 ماهه با بهره 18% سالانه می دهد به شرط آنکه اقساط پرداختی هر کارمند در ماه بیشتر از حقوق او نباشد . کارمندی که 240 هزار تومان حقوق دارد چقدر وام به او تعلق می گیرد ؟ (تمرین)
    رابطه بین ارزش آتی پول و سالانه برابر از روابط زیر بدست می آید :

    مثال : شرکت بیمه پیشنهاد می کند ماهی 50 هزار تومان سرمایه گذاری کنید و بعد از 10 سال ، 7 میلیون تومان پس بگیرید . اگر نرخ سود در سپرده های بلند مدت 24% باشد ، آیا این سرمایه گذاری اقتصادی است ؟



  2. #22
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    865
    Array

    پیش فرض

    این بدان معناست که اگر بعد از 10 سال به ما 24 میلیون بدهند سرمایه گذاری درست است در غیر این صورت خیر .
    محاسبه سود آوری پروژه های معدنی :
    مدیر معدن باید بتواند از میان پروژه ای که بیشترین سود آوری ، کمترین ریسک را دارد انتخاب نموده ، و سرمایه مورد نیاز را در این پروژه مصرف کند . برای محاسبه سود آوری یک پروژه از روابط D.C.F استفاده می کنیم .
    پروژه های معدنی عموماً طویل المدت و دیر بازده هستند بنابراین در محاسبه سود آوری پروژه ها باید ارزش زمانی پول را در نظر گرفت . برای ارزیابی این پروژه ها از دو روش NPV (سود خالص فعلی) و IRR (نرخ بازگشت داخلی) استفاده می کنند .
    الف – روش سود فعلی یا NPV :
    برای محاسبه NPV درآمد هر سال را محاسبه نموده از روی آن هزینه سالیانه را کسر می کنند ، (سود خالص) و سپس نتیجه را به زمان حال تنزیل کرده سودهای خالص تنزیل شده را با هم جمع می کنند و مجموع آنها را با سرمایه گذاری اولیه مقایسه می کنند . اگر نتیجه این مقایسه مثبت بود پروژه سود آور و در غیر این صورت زیان آور است . هر چقدر این اختلاف مثبت باشد پروژه برای سرمایه گذاری مناسب تر خواهد بود برای محاسبه NPV از رابطه زیر استفاده کنید

    اقتصاد معدنی :
    اقتصاد علم قوانین حاکم بر ثروت است که روش های تشکیل ، توزیع و مصرف ثروت را بیان می کند . علم مطالعه تکنیک های استفاده از منابع کمیاب برای تحصیل بدست آوردن بیشترین ارضا است . اقتصاد را می توان از دو منظر مورد توجه و بررسی قرار داد :
    .1. اقتصاد کلان (Marco economic) : که تحلیل پدیده های اقتصادی است با دیدی به `وسعت یک جامعه یا یک کشور یا جهان . در آن مباحثی چون درآمد ملی ، هزینه ملی ، پول و بانکداری ، ارز و تورم ، اشتغال و بیکاری مورد بررسی قرار می گیرد .
    .2. اقتصاد خرد (Micro economic) : بررسی کردارهای اقتصادی یک فرد یا گروه خاصی از افراد که دارای منافع مشترک هستند می باشد و در آن مباحثی چون عرضه و تقاضا ، کشش بازار ، نقطه حداقل و حداکثر تولید اقتصادی و مسائلی مشابه آن مطرح می شود . در اقتصاد خرد باید به سوالات زیر جواب داد :
    .1. چه چیز تولید کنیم که تقاضای مطلوبی داشته باشد و در بازار کشش داشته باشد ؟
    .2. تولید به چه روشی باشد که حاکثر سودهی را داشته باشد ؟
    .3. آیا از همه منابع در دسترس به طور کامل استفاده می کنیم ؟ ضریب بهره وری را محاسبه می کنیم ؟
    .4. تقسیم ثروت و در آمد چگونه باشد بطوری که ضمن ایجاد انگیزه باعث رشد اقتصادی هم شود ؟
    .5. آیا با حداکثر راندمان کار می کنیم ؟
    رشد اقتصادی :
    رشد اقتصادی بالا بردن ظرفیت تولید از حد تولید اسمی است . برای رشد اقتصادی می توان مدیریت صحیح ، تکنولوژی و با افزایش منابع تولید استفاده کرد . در شکل زیر ارتباط تولید واقعی (اسمی) و رشد اقتصادی را برای یک شرکت که می تواند دو نوع محصول تولید کند را مشاهده می کنید :

  3. #23
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    865
    Array

    پیش فرض

    نقطه سربه سری تولید (Min, Max تولید اقتصادی)
    در آمد و هزینه تعیین کننده سود آوری یک پروژه هستند . برای محاسبه درآمد کافی است تناژ سالیانه را در قیمت فروش هر تن سنگ ضرب کنیم .

    برای محاسبه هزینه سالیانه کافی است هزینه های ثابت سالیانه را با حاصل ضرب تناژ در قیمت تمام شده هر تن سنگ جمع کنیم .

    بعنوان مثال معدنی که 3000 تن در سال استخراج می کند و قیمت تمام شده سنگ تنی 5000 تومان و قیمت فروش آن تنی 8000 تومان است . اگر هزینه های ثابت سالیانه آن تومان باشد در آمد سالیانه و هزینه سالیانه آن به ترتیب 240 میلیون تومان و 170 میلیون تومان خواهد بود . اگر این دو تابع را روی یک محور مختصات نمایش می دهیم ، ملاحظه خواهیم کرد درآمد و هزینه همدیگر را در نقطه سر به سری اول که Min تولید اقتصادی را نشان می دهد قطع می کند . تولید کمتر از این مقدار زیان آور و بیشتر از این مقدار سود آور است .



    در مفروضات فوق تابع درآمد و هزینه را خطی در نظر گرفته بودیم . هر چند که رفتار این دو تابع تا حدی که آن را حد آستانه می گویند رفتاری است خطی اما با افزایش مقدار تولید بیش از حد آستانه رفتار تابع درآمد و هزینه غیر خطی می شود اشباع بازار و کاهش قیمت خرید ، افزایش هزینه های ثابت ایجاد هزینه های حاشیه ای ، مستهلک شدن ماشین آلات و در نتیجه با بالا رفتن قیمت تمام شده محصول باعث می شود این دو تابع مجدداً همدیگر را در نقطه دیگری به نام نقطه سر به سری . دوم که Max تولید اقتصادی را نشان می دهد قطع نمایند .

  4. #24
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    865
    Array

    پیش فرض

    رم افزار طراحی الگوهای آتشباری در معادن روباز

    نرم افزار طراحی الگوهای آتشباری در معادن روباز
    نرم‌افزار طراحی الگوهای آتش‌باری در معادن روباز با هدف بهینه‌سازی آتش‌باری این معادن به همت متخصصان كشورمان طراحی شد
    47144715
    این نرم افزار توانایی طراحی الگوهای آتش‌باری (برای انواع توده سنگ و انواع مواد منفجره با در نظر گرفتن انواع شرایط كاری) به روش تئوری انتقال انرژی و روش‌های تجربی را دارد و در تعیین طراحی پارامترهای آتش‌باری نظیر امپدانس ماده منفجره، امپدانس سنگ، ضریب امپدانس، ضریب جفت شدگی، سطح ویژه توده خرد شده، فشار انفجار، بار سنگ، فاصله چال‌ها جناحی، خرج ویژه، متوسط خردشدگی، حفاری ویژه، وزن و طول خرج میان چال، وزن و طول خرج ته چال، طول گل گذاری، اضافه چال‌زنی و وزن و تعداد پرایمر مورد استفاده قرار می‌گیرد.


    نرم‌افزار مورد نظر به نام «O.Mine.Blast2.1» به زبان ویژوال بیسیك با 135 فرم (صفحه) طراحی و 14 هزار خط كد (خصوصیات برنامه 30 هزار خط است) نوشته شده است.


    این نرم‌افزار به حجم 10 مگا بایت و حاصل سه سال تحقیق و 1700 ساعت كار رایانه‌ای است.

    در طراحی نرم افزار سعی بر آن بوده كه كاربر قدرت انتخاب حالت‌های مختلف طراحی و شرایط كاری مربوط به خود را داشه باشد.
    در حین استفاده از نرم‌افزار تمام نتایج محاسبات، با پارامترهای مربوطه، كنترل و پیغام مناسب و راهنمایی‌های لازم به كاربر داده می‌شود.
    بانك اطلاعاتی این نرم‌افزار «Access» بوده و از نرم‌افزار Word و Excel, powerpoint و AutoCAD نیز در طراحی و تهیه خروجی‌های این برنامه استفاده شده است.
    به گزارش ایسنا، طراحی بهینه الگوهای آتش‌باری علاوه بر به حداقل رساندن هزینه‌های چال‌زنی و آتش‌باری می‌تواند كاهش زمان و هزینه‌های مراحل بعدی فرآیند تولید نظیر بارگیری، باربری، خردایش، و سایر پارامترهای علمیاتی حتی تغییر ظرفیت تولید معدن را موجب شود.400px BlastingCapsAndDetonators
    همچنین استفاده از الگوی بهینه می‌تواند از وارد آمدن آسیب و زیان‌های حاصل از انفجار به محیط اطراف جلوگیری كند.به زعم طراحان این نرم‌افزار، با توجه به تعدد مدل‌های ارایه شده توسط متخصصان و همچنین یكسان نبودن مشخصات توده سنگ (و یا نوع ماده منفجره)، طرح اولیه آتش‌باری باید نزدیك‌ترین طرح ممكن به طرح بهینه پیشنهادی باشد و با تحلیل نتایج بتوان به نحو مطلوب به طرح بهینه رسید.
    همچنین با تغییر شرایط محیطی و اجرایی و یا اقتصادی، ضروری است كه طراحی بر مبنای نتایج موجود انجام شود.
    برای بررسی حالت‌های مختلف طراحی و مقایسه نتایج و كنترل آنها و همچنین افزایش دقت و سرعت، به خدمت گرفتن رایانه، امری ضروری است.
    رایانه در طراحی‌های مهندسی به طور گسترده‌ای به كار می‌رود و طراحی‌های مربوط به معادن نیز در این رده قرار می‌گیرد.
    گفتنی است، طرح تهیه نرم‌افزار طراحی الگوهای آتش‌باری در معادن روباز به سفارش طرح تحقیقاتی، صنعتی، آموزشی و اطلاع‌رسانی وزارت صنایع و به همت مهندس مهدی یاوری، مهندس محمدرضا حدادی، دكتر جمال رستمی و مهندس علی عمران عبدا... پور اجرا شده است.


  5. #25
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    865
    Array

    پیش فرض

    درباره نفت بیشتر بدانیم!

    نفت چيست ؟

    نفت مخلوطي است از ئيدروكربن هاي جامد . مايع و گاز كه از تجزيه شدن پيكر مرده ي جانداران تك سلولي . كه ميليونها سال پيش مي زيسته اند ، بوجود آمده است . نفت ، آميخته اي است از مواد شيميايي آلي ، عمدتا از بقاياي گياهان و جانوران خرد و ريزي كه ميليونها سال پيش در دريا مي زيسته اند . شرايط و حالات ويژه و زمانهاي بسيار دراز لازم بوده است تا اين بقايا در معرض تغيير و تبديل هاي پيچيده شيميايي قرار گيرند و نتيجتا نفت و گاز ايجاد شود .
    مقدمه و اصطلاحات مربوط به ميادين نفتي نفت خام :
    حجم نفت موجود در مخزن ميدان: ساختمان زمين شناسي كه داراي يك يا چند سازند نفتي، گاز و يا هر دو باشد.
    ســـــازند: كلمه سازند مترادف كلمه Formation به معني يك يا مجموعه چند لايه رسوبي كه داراي سن و رخساره سنگي مشخص مي باشد و در صورت وجود هيدروكربن، مخزن ناميده مي شود.
    مخازن توليدي: مخازن توسعه يافته و يا در حال توسعه كه فعاليت توليدي داشته يا دارند و يا آماده بهره برداري مي باشند.
    مخازن توسعه نيافته: مخازن كشف شده كه تاكنون فعاليت توليدي نداشته اند.
    توليد انباشتي: كل توليد انباشتي از آغاز بهره برداري از مخزن تا پايان سال مورد نظر.
    بازيافت اوليه: مقدار نفتي كه از طريق تخليه طبيعي مخازن نفتي قابل برداشت خواهد بود، بازيافت (ذخيره) اوليه ناميده مي شود.
    بازيافت ثانويه: مقدار نفتي كه اضافه بر بازيافت اوليه به كمك تزريق سيال (گاز و آب) قابل توليد خواهد بود بازيافت (ذخيره) ثانويه گفته مي شود. مقدار نفتي كه از بازدهي ثانويه بدست خواهد آمد بستگي به مكانيسم توليد اوليه، طبيعت سنگ مخزن، گستردگي شكافها، زمان تزريق و نوع سيالات قابل تزريق دارد.
    ضريب بازيافت: ميزان بازيافت هر ميدان نسبت به نفت خام در جاي اوليه مي باشد. ضريب بازيافت ميدانهاي نفتي به شرايط فيزيكي سنگ مخزن، نوع سيال، فشار، درجه حرارت، مكانيسم طبيعي توليد و نحوه بهره برداري در طول زمان بستگي دارد. به طور كلي ضريب بازيافت اوليه ميادين نفتي بين 5 تا 25 درصد ذخيره در جاي اوليه آنها مي باشد ولي با بكار گيري روشهاي جديد در بيشتر موارد ميزان بازيافت ميادين به بيش از 50 درصد افزايش يافته است. در حال حاضر ميانگين بازيافت مخازن ايران بين 17 تا 25 درصد گزارش شده است.
    تزريق سيال: به منظور افزايش ضريب بازيافت نهائي هر ميدان و همچنين جلوگيري از افت فشار و افزايش فشار، تزريق سيال در مخازن نفتي صورت مي پذيرد. در گذشته به دليل عدم بهره برداري صحيح از ميادين نفتي كشور، فشار مخازن كاهش يافته كه اين امر باعث هرز روي نفت خام و در نتيجه كاهش ميزان بازدهي نفت خام گرديده است.




    منابع نفتي ايران ذخاير دريايي :
    درياي خزر خليج فارس و درياي عمان ذخاير خشكي :
    حوزه هاي شمالي حوزه هاي مركزي حوزه هاي جنوبي نفت مملكتي كه نفت دارد ن، امپراتوري را دارا خواهد بود : امپراتوري درياها به وسيله ي موارد سنگين نفت (مازوت و گازوئيل )، امپراتوري آسمان ها به وسيله مواد سبك نفتي (بنزين هواپيما ها و ...) ، امپراتوري خشكي به واسطه ي بنزين و نفت و امپراتوري دنيا به وسيله ي قدرت مالي كه بستگي به ماده اي حياتي دارد كه قيمتي تر و مهم تر از طلا بر روي زمين است . نفت ، زندگي افراد و اقتصاد كشورها را دگرگون كرده است .
    كشف نفت ايجاد ثروت مي كند : در مناطقي كه زماني فقط بيابان بود شهرهاي پيشرفته صنعتي يكي پس از ديگري احداث مي شود و در مراكز عمده بيكاري، مشاغل تازه ايجاد مي گردد. چنانكه بحران هاي نفتي دهه 70 در دو مورد نشان داد ، امروز نفت يكي از مسائل اساس سياست دنياست . مسائلي از قبيل عرضه و تقاضاي نفت ، بهاي نفت ، مواد جايگزين نفت ، و بالاخره نحو ه بهره برداري صرفه جويانه از "نيرو)،همواره مورد بحث و بررسي است . دولتها بخشي از درآمد هاي خود را با ماليات هاي دريافتي از توليد نفت خام و فروش فر آورده هاي نفتي تامين مي كنند. بندرت اتفاق مسي افتد كه موضوع در صدر اخبار نباشد. ما در اين جزوه شرح خواهيم داد كه نفت از كجا بدست مي آيد ، چگونه توليد مي شود و تبديل به هزاران فرآورده ي سودمند مي گردد و يا كدام وسائل براي استفاده ميليونها مصرف كننده به اطراف جهان حمل مي شود . همچنين اقداماتي را كه به منظور احتراز از صدمه زدن به محيط زيست در اثر عمليات نفتي به عمل آ مده است شرح خواهيم داد و سرانجام به دو نكته ديگر كه اهميت آنها كم نيست خواهيم پرداخت . چرا نفت نقش چنين قاطعي را در اقتصاد جهان بخود تخصيص داده .
    نفت چيست و دور نماي نفت به عنوان يك منبع نيرو در آينده چه خواهد بود : نفت مخلوطي است از ئيدروكربن هاي جامد . مايع و گاز كه از تجزيه شدن پيكر مرده ي جانداران تك سلولي . كه ميليونها سال پيش مي زيسته اند ، بوجود آمده است . در جستجوي نفت نفت ، آميخته اي است از مواد شيميايي آلي ، عمدتا از بقاياي گياهان و جانوران خرد و ريزي كه ميليونها سال پيش در دريا مي زيسته اند . شرايط و حالات ويژه و زمانهاي بسيار دراز لازم بوده است تا اين بقايا در معرض تغيير و تبديل هاي پيچيده شيميايي قرار گيرند و نتيجتا نفت و گاز ايجاد شود . گاه اين توده مواد به نحوي در يك نقطه متمركز مي شود كه انسان بتواند جاي آن را كشف و از آن بهره برداري كند. اكتشاف نفت حدود يكصد سال پيش آغاز شد . بدين ترتيب كه در نزديك نقاطي كه تراوش نفت در سطح زمين نشانه وجود نفت در زيرزمين بود افراد اقدام به حفاري كردند. امروزه روشهاي بسيار پيشرفته ترين – از قبيل "لرزه اندازي " و شكل برداري با اقمار مصنوعي- براي رديابي نفت بكار برده مي شود كامپيوتر هاي قوي زمين شناسان را در عمليات اكتشاف ياري ميدهد ولي البته در آخرين مرحله همان سر مته حفاري است كه وجود يا عدم وجود نفت را در زيرزمين نشان مي دهد . ميليونها سال پيش گياهان و جانوران خرد و ريزي به نام Phytoplankton و Zooplankton در درياهاي عهد باستان در سطح آب شناور بودند . بقاياي اجساد اين موجودات بسيار ريز در كف دريا ته نشست مي شود و طي ميليونها سال در اختلاط با گل و لجن يك لايه رسوبي آلي تشكيل مي داد . ايجاد و تراكم مداوم لايه هاي بعدي ، لايه قبلي را در اعماق چند هزار متري مدفون مي كرد و آن ها را تبديل به جسم سخت تخته سنگ مانندي مي نمود كه بعدها منبع گشت . هر چه عمق اين "تدفين " بيشتر مي شد حرارت افزايش مي يافت . در چنين حال و وضعي در طول مدت هاي بسيار دراز ماده آلي اصلي تغيير مي كرد و تبديل به عنصر ساده تري ميشد به نام "هيدروكربن " _يعني تركيب هيدروژن و كربن . نتيجه نهايي اين عمليات ، نفت بود كه عبارت است از آميخته پيچيده اي از هيدروكربن هاي مختلف . نفت به طور طبيعي رو به بالا جريان دارد و فشار آن بتدريج كاسته مي شود . هرجا امكان داشته باشد ، به سطح زمين نزديك مي شود و به روي زمين تراوش ميكند . از بخت خوش دنياي عصر ما، قسمتي از اين ماده در سر راه به "دام "افتاده تبديل به مخزن زيرزميني نفت مي شود. مخزن نفت بر خلاف تصور عامه يك درياچه وسيع زيرزميني نيست ، بلكه غالبا شبيه يك تخته سنگ است كه اگر از نزديك بنگريم يك رشته خلا يا منفذ بسيار ريز در آن خواهيم ديد .نفت با حركت از يك خلا به خلا ديگر، و گاه با جاري شدن در لا به لاي ترك خوردگي ها ، آهسته رو به بالا حركت مي كند و در مسير اين حركات سر بالا ، همين كه به يك لايه بي درز و نفوذ ناپذير رسيد به ناچار متوقف ميشود و به سوي منافذ تخته سنگ مخزن دار ميرود . و بدين ترتيب يك نقطه تراكم نفت شكل مي گيرد. از صدها سال پيش نفت حاصله از تراورشها به شكل "قير "براي سوخت ، درز گيري كشتيهاي چوبي و حتي داروسازي بكار مي رفته است ، ولي اقدام جدي براي حفاري نفت فقط در نيمه قرن نوزدهم صورت گرفت . نخستين بار در سال 1859 "ادوين دريك"Edwin Drake در پنسيلوانيا (ايالات متحده آمريكا) در عمق 21 متري زمين به نفت رسيد . بعدها ديگران اين كار را دنبال كردند . نخست در ايالات متحده آمريكا ، سپس در آمريكايي جنوبي ، روسيه ، خاور دور و سر انجام خاورميانه . شركتهاي متعدد براي توليد ، حمل و فروش اين ماده جديد تشكيل شد . امروز در همه قاره ها بجز قطب جنوب ، معدن نفت كشف شده است . در آغاز ، جستجوي براي نفت غالبا تابع اتفاق تصادف بود . صرف نظر از نقاطي كه نفت به سطح زمين تراوش ميكرد ، در بسياري از نقاط بدون وجود نشانه يا قرينه معتبري چاه زده مي شد كه غالبا به نتيجه مثبت نمي رسيد . در عصر ما عمليات اكتشاف نفت شكل كاملا علمي بخود گرفته ولي حتي با تكنولوژي مدرن و آزمودگي و كارداني متخصصين منابع زيرزميني و زمين شناسان ، عمليات نفت جويي كماكان دستخوش شك و ترديد است . در عمليات كشف نفت با زميني درگير هستيم كه تاريخ پيچيده اي داشته است . دانشمندان ميدانند كه قسمتهايي از پوسته كره زمين ، كه گاه شامل قاره هاي كامل و اقيانوسها مي شود ، در حال جابجايي هستند . وقتي كه قاره ها از هم دور شدند ، مناطقي كه قبلا خشكي بودند به زير دريا فرو رفتند و در همين مناطق بود كه تخته سنگ هاي حاوي نفت تشكيل شد . سپس در اثر تصادفهاي متعدد ، نيرو ها و فشارهاي عظيم باعث ايجاد سلسله جبال شدند ، تخته سنگها را در هم غلطاندند و ساختارهاي ييچيده اي تشكيل دادند ، كه بعضي از اين ساختارها ، مناسب نفت شدند . يكي از معمول ترين اشكال اين ساختارها ، معروف به "چين طاقي " است ، كه تخته سنگهاي آن به شكل گنبد يا طاق در مي آيد .گاه در مخزن زير يك "چنين طاقي "، و راي يك لايه بي درز نفوذ ناپذير ،نفت "حبس "مي شود ، و اگر چاهي زده شود كه مته آن از اين لايه بگذرد و به مخزن برسد ، مي توان نفت را به سطح زمين كشاند. هدف اصل و اساس از اكتشاف نفت عبارتست از يافتن نقاطي كه احتمال ميرود نفت در ساختار هاي زيرين آن "حبس شده باشد " نخستين وظيفه گروه برسي اينست كه با كسب كليه اطلاعات جغرافيايي و زمين شناسي منطقه مورد بررسي ، نقشه هاي تفصيلي لازم را تهيه كند اين امر غالبا – بويژه در مناطق دور افتاده اي كه قبل از آن بندرت عمليات اكتشاف و نقشه برداري انجام گرفته باشد – همراه با عكس برداري هاي هوايي خواهد بود . امروزه استفاده از "شكل يابي " با ماهواره روز بروز بيشتر مي شود . اين "شكل يابي " ها با اينكه از فاصله چندين صد كيلومتري آن هم در فضا انجام مي گيرد ، مي تواند جزييات و مشخصاتي را نشان دهد كه از چند متر بزرگتر نيستند . اي "شكل يابي" ها علاوه بر ساختارهاي سطح زمين ، اطلاعاتي (كه از چشم انساني پنهان است ) به دست ميدهند كه با تكميل و تنظيم آنها مي توان تحولات و تغييرات نوع خاك ، مقدار رطوبت ، و سطح گسترش معدني و گياهي در زمين را دقيقا تعيين كرد ، و به كمك اين ها است كه زمين شناسان خواهند توانست خصوصيات زيرزميني هر منطقه را مشخص نمايند. در مرحله بعد برخي از مناطق براي بررسي دقيقتري انتخاب ميشوند .زمين شناسان به مطالعه برون روئي هاي سنگها مي پردازند ، نمونه هاي سنگها و فسيل هاي احتمالي درون آنها را تجربه ميكنند تا قرينه هايي براي تعيين حاصل و نيز ميزان قدمت آنها بدست آورند. سپس به كمك مطالعات ژئوفيزيكي اطلاعات بيشتري بدست مي آورند كه وضع و حالت تخته سنگهاي زيرزميني را نشان خواهد داد. اين بررسي ها از جمله شامل اندازه ميدان هاي جاذبه و مغناطيسي زمين نيز خواهد بود ، زيرا كه اين اندازه ها با نوع تخته سنگها و سطح گسترش تخته سنگها در پوسته زمين ارتباط دارد . ولي بهر حال امروزه از همه مهمتر همانا بررسي هاي روش لرزه اندازي است . در اين نوع بررسي ، امواج صوتي به درون زمين فرستاده مي شود و عكس العمل آنها انواع تخته سنگ موجود در زيرزمين را نشان مي دهد . مقدار وقتي كه اين امواج براي بازگشت به سطح زمين مي گيرند اندازه گيري مي شود ، و اين خود عمق ، محل لايه هاي تخته سنگي را كه در بازگشت صدا موثر بوده اند نشان ميدهد . هر چه فاصله بين صداها طولاني تر باشد، عمق تخته سنگ بيشتر است . اين بررسي ها ضمنا مي تواند جنس تخته سنگهاي موجود در زير سطح زمين را نشان دهد زيرا كه تخته سنگهاي مختلف ، صداها را باسرعت هاي متفاوتي پس مي فرستند. در مناطق دور افتاده و متروك ، امواج صوتي را ميتوان با انفجار ديناميت در چند متري زيرزمين ايجاد كرد. در مناطق پر جمعيت يا مناطقي كه از لحاظ حفاظت محيط زيست ايجاد انفجار عملي نباشد ، از كاميون هاي " لرزان گر" استفاده ميشود . روش بررسي لرزه اندازي تنها راه كسب اطلاعات تفصيلي درباره مناطق واقع در زير آب ، پيش از حفاري است . درگذشته براي لرزه اندازي در دريا ديناميت بكار مي رفت ولي امروزه از تفنگ بادي استفاده مي شود. اين تفنگ ها از طريق پخش حبابهاي بزرگ هواي فشرده در زير سطح آب ، امواج صوتي ايجاد مي كنند . ماهرانه ترين و پيچيده ترين نوع بررسيهاي لرزه اندازي معروف به سه بعدي است ، بدين ترتيب كه لوله هاي لرزه اندازي بصورت يك شبكه بسيار پيچيده و در هم و بر هم و متراكم ، دقيقا براساس تازه ترين فنون دريانوردي قرار داده مي شود ، سپس اطلاعات مربوطه به كامپيوتر هاي پيشرفته داده مي شود كه پس از محاسبات لازم ، يك تصوير بسيار دقيق سه بعدي از اشكال و ساختار هاي زير سطح مورد بررسي ، بدست خواهد داد . هزينه اين عمليات بسيار زياد است : يك بررسي سه بعدي در حوزه دريايي گاه تا كيلومتر مربعي 15000 دلار هزينه در بر خواهد داشت ولي البته بسته به محل و اوضاع و احوال آن خواهد بود . ولي از طرف ديگر حفاري چاه ممكن است ميليونها پوند هزينه داشته باشد و از اينرو زمان و پولي كه براي بررسي دقيق صرف گردد سرمايه گذاري عاقلانه اي است كه با نشان دادن محل دقيق چاه نفت خطر هدر رفتن سرمايه در راه چاههاي بي ثمر را كاهش خواهد داد. حفاري و توليد حفاري براي نفت عمل مهرت آميزي است كه غالبا در زمين هاي دور افتاده و نامساعد انجام مي گيرد . سپس اگر مقدار كشف شده اميد بخش و شرايط تجارتي مساعد باشد ، حوزه نفتي تشكيل و توليد محصول آغاز مي گردد. در طول مرحله توليد ، اداره و كنترل صحيح مخزن امكان مي دهد كه نفت موجود به بهترين روش بهره دهي توليد گردد . در سالهاي اخير يافتن و توليد نفت در دريا بيشتر مورد توجه قرار گرفته است زيرا كه به بركت پيشرفتهاي فني و مهندسي انجام عمليات حفاري در آبهاي عميق تر و نامساعد تر آسانتر شده است . حفر چاه بوسيله ابزار حفاري نوع چرخنده كه بر طبق اصول مته هاي مخروطي (مته هاي شتر گلويي )درود گران كار مي كند ، انجام مي گيرد . وسيله برش ، عبارتست از سر مته اي كه دندانه هاي فلزي و گاه الماسي بسيار سر سخت و مقاوم دارد و قادر است سخت ترين تخته سنگها را سوراخ كند . سر مته را به يك رشته لوله هاي مخصوص (به شكل گرد نبندي كه مهره هاي آن قطعات لوله باشد ) آويزان مي كنند كه هر چه پايين تر مي رود قطعات جديد لوله به آن اضافه مي شود . چرخش سر مته يا بوسيله يك لوح چرخنده در روي سطح مورد حفر انجام مي گيرد و يا با روش تازه تري كه بتدريج مي شود يعني بوسيله يك موتور عمودي . سر مته بتدريج ساييده مي شود و بايد تعويض شود . در اين بايد كليه "گر دن بند " لوله هاي حفاري را كه گاه يكصد تن وزن دارد ، به سطح بالا كشاند . همچنان كه بيرون مي آيد قطعات لوله را يك به يك پياده نمود سپس سر مته تازه نصب مي گردد و بتدريج همزمان با سوار كردن قطعات لوله ، آهسته به پايين فرستاده مي شود . اين عمل كه سفر دو طرفه ناميده مي شود، گاه در يك چاه عميق نزديك به همه وقت يك نوبت كار 12 ساعته را مي گيرد . تا اين اواخر ، جابجايي اين لوله غالبا بوسيله كاركنان گروه حفاري بطور دستي انجام مي گرفت . امروزه به منظور ايمني بيشتر و هزينه كمتر ، استفاده از دكل هاي حفاري اتوماتيك مجهز به حركت ميكا نيكي لوله ها ،و كنترل كامپيوتر ي، بتدريج متداول مي شود. يكي از احتياجات اساسي در حفاري گل و يا مايع حفاري است . اين مخلوط ويژه به عبارتست از خاك رس ، مواد شيميايي مختلف و آب ، كه بطور مستمر از طريق لوله حفاري به پايين فرستاده مي شود و از طريق سر لوله هاي واقع در سر مته حفاري خارج مي گردد . اين جوي گل از فاصله بين لوله هاي حفاري و سوراخ ايجاد شده بوسيله سر مته بالا مي آيد و در اين سفر خرده ريزهاي تخته سنگي را كه به وسيله سر مته سوراخ شده همراه خود مي آورد . گل بازگشته در بالا غربال ميشود و سپس دوباره بوسيله تلمبه به جريان مي افتد. خرده ريزه هاي سنگ كه از گل غربال شده باقي مي ماند جنس تخته سنگي را كه سر مته به آن رسيده است نشان مي دهد و احتمالا با نزديك شدن سر مته به ساختار حاوي نفت ، علائم وجود نفت در اين خرده ريزها ديده مي شود . گل حفاري سر مته را خنك نگه مي دارد و هنگام كه سر مته به حوزه نفت وارد مي شود از فرا نفت يا گاز جلوگيري مي كند. دكل حفاري از وسائل اساسي است ، و گاهي ضرورت دارد كه پيش از آغاز حفاري در مناطق دور افتاده از وسط جنگل و در طول بيابان جاده هايي براي رفتن به محل حفاري ساخته شود . امروزه براي تقليل هزينه حمل و نقل مي توان حفره چاههاي تحقيقي اوليه را در مناطق دور افتاده به وسيله دكل هاي بسيار كوچكتر و باريكتر انجام داد. سرعت حفاري بستگي به سختي تخته سنگ دارد . گاهي سر مته مي تواند تا 60 متر را در ساعت سوراخ كند، ولي هر گاه تخته سنگ بسيار سخت باشد مته به زحمت ساعتي 30 سانتيمتر پيش خواهد رفت . عمق اكثر چاههاي نفت بين 900 تا 5000 متر است ، ولي گاه چاههاي حفر مي شود كه تا 7 و بلكه 8 كيلومتر عمق دارد. چاهها حتي المكان به صورت عمودي حفر مي شود ولي گاهي – بويژه در دريا – ناچارند چاههاي را با انحراف از مسير عمودي حفر كنند تا بتوانند از يك سكوي واحد مته را به هدفهاي گسترده اي برسانند . اين روش را "حفاري انحرافي " مي نامند . پيشرفت هاي اخير امكان مي دهد كه تا حد 90 درجه از مسير عمودي انحراف جويند . اين روش كه به "حفاري افقي " معروف شده است در بعضي موارد مي تواند بهره دهي چاه را افزايش دهد.. در هنگام حفاري همين كه سر مته به ساختار حاوي نفت و گاز نزديك مي شود مراقبت ويژه ضروري است . اين احتمال هست كه در اثر فشار زياد محيط مخزن نفت ، همزمان با نفوذ سر مته در تخته سنگ سخت ، نفت و گاز با جوششي عظيم به سوي سطح بالا فوران كند . در نخستين دوران اكتشاف نفت اين نوع فوران و "سر كشي " عموميت داشت ولي امروزه حفار گران با آموزش هايي كه دارند قادر به جلوگيري از آنها هستند زيرا كه اين فوران ها بهم به محيط زيست صدمه مي زنند ، هم ايجاد خطر آتش سوزي ميكنند و هم سر انجام باعث هدر رفتن هيدروكربن ها مي شوند ، سر پرست گروه حفاري از دو راه مي تواند وقوع خطر چنين فوران هايي را پيش بيني كند: مشاهده علائم وجود نفت در خرده ريزهاي ته چاه ، و يا مشاهده بالا رفتن فشار محيط چاه در سوييچ هاي نمودار واقع در روي كف برج چاه . او مي تواند براي متوقف كردن فوران نفت مقدار ديگري گل حفاري سنگين تر به پايين تلمبه كند و يا شيرهاي ويژه اي را كه معروف به ((شير هاي جلو گيري از فوران ))هستند، در طول دوران عمليات حفاري اطلاعات ارزشمندي درباره وضع حوزه نفتي در عمق هاي مختلف گردآوري و يادداشت مي شود كه مجموع اين يادداشتها را ((گزارش روزانه )) مي نامند . خرده ريز هاي ناشي از مته زني كه به سطح بالا بازگردانده مي شود از لحاظ وجود مواد هيدروكربني و نيز از لحاظ محتواي فسيلي آنها بررسي مي گذرد . آزمايشهاي ويژه ديگري خصوصيات و مقادير برق ؛صوتي و راديو اكتيوي تخته سنگ را نشان مي دهد كه اينها به نوبه خود سر نخ هايي از نوع تخته سنگ؛ شكل تخليل و نيز مقدار محتواي مايع آن را به دست مي دهد . گاهي قطعات خاصي از تخته سنگ كه ((نمونه هاي اصلي و مغزي )) ناميده مي شود جهت بررسي به آزمايشگاه فرستاده مي شود. نخستين چاهي كه در هر منطقه حفاري مي شود ((چاه شناسايي)) نام مي گيرد. اگر اين چاه به نفت رسيد ‚چاه هاي ديگري به منظور تعيين حدود حوزه نفتي حفر مي گردد. اينها را (( چاه هاي ارزشيابي ))مي نامند اگر عمليات در اين حوزه ادامه يابد ‚برخي از اين چاه ها ي ارزشيابي براي توليد نفت مورد بهره برداري قرار مي گيرد. ولي البته پيش از انتخاب يك حوزه نفتي براي توليد و بهره برداري عوامل بسياري را بايد در نظر گرفت . مقادير نفت موجود در يك مخزن چيست ‚و هزينه استخراج آن چه خواهد بود؟(( ميزان هزينه علاوه بر عوامل ديگر بستگي به عمق چاه و سهولت رسيدن به سطح نفت خواهد داشت .)) فاصله حوزه نفتي با بازارهاي بالقوه نفت چقدر است ؟ چند چاه مورد نياز خواهد بود و در كدام نقاط بايد زده شود ؟چه عمليات و مواد خاصي براي آماده كردن آن ضروري است ؟ وقتي كه چاههاي اصلي حفر مي شود به منظور كنترل و هدايت جريان نفت از چاه انبوهي لوله و شير در بالاي هر كله چاه نصب مي گردد كه اصطلاحا (درخت نوئل )ناميده مي شود. در شرايط خاصي نفت با فشار طبيعي مخزن به جريان مي يابد ولي گاهي لازم است براي بالا بردن مثنويي مايع (تلمبه هاي شاهيني ) معروف به( كله اسبي بالا پائين رو) و يا وسائل ديگر نصب گردد .نفت از كله چاه بوسيله يك خط لوله به (ايستگاه تجمع) كه معمولا محل گر داوري نفت چندين چاه است منتقل ميشود. دستگاه هاي موجود در ايستگاه گاز را از نفت جدامي كند و آب آن را ي كشد . همين كه حوزه اي به مرحله بهره برداري رسيد اداره و كنترل صحيح مخزن نفت براي هر چه بيشتر نفت ضروري است . گاهي ساده ترين راه افزايش محصول حفر چاه هاي فرعي اضافي است در موارد ديگر بايد براي حفظ فشار محيط مخزن مقادير آب يا گاز فشرده از طريق چاههاي تزريق بويژه به مخزن وارد نمود. توليد نفت در دريا چنانكه تخمين زده ميشود قريب يك سوم نفت جهان محصول چاههاي دريايي است و بويژه درياي شمال و خليج فارس و خليج مكزيك .يكي از نخستين سكو هاي نفتي درياي در سال 1947 در اين محل ساخته شد آن هم در عمق فقط هفت متري آب .از بركت پيشرفت هاي فن مهندسي امروز مي توان سكوهايي بلند تر از بلند ترين آسمان خراشها ي دنيا ساخت و در عمق بيش از 400 متري كف دريا نصب نمود . اين سكوها هزاران تن تجهيزات و دستگاهها صدها نفر متخصص را در خود جاي مي دهد و اين افراد با كار شبانه روزي نوبتي امر توليد و انبار كردن نفت و تلمبه كردن آن را به خشكي تضمين مي كنند. گاهي در حوزه هاي كوچك نصب چنين دستگاه هاي عظيمي بطور دائم از لحاظ اقتصادي قابل توجيه نيست .از اين رو مندسين راههاي نبوغ آساي ديگري يافته اند .از اين قبيل سيستم هاي شناور براي توليد نفت. اين سيستم عبارتست از كشتي هاي مخصوص يا نفتكش هاي نيمه زير آب كه قادرند نفتي را كه از طريق كانال هاي رابط بين آنها و چاه هاي كف دريا بالا ميايد نگهداري و انبار كنند. اين روش هاي توليد زير دريا وابسته به يك سكوي اختصاصي نيستند .در غوض نفت از چاهها ولوله هاي چند شاخه واقع در كف دريا به سكوي يكي از حوزه هاي نفتي مجاور تلمبه مي شود . احتمال دارد در آينده بسياري از حوزه هاي نفتي كوچك در مناطقي مانند درياي شمال با استفاده از اين روش به صورت افكاري يا انگلي مورد بهره برداري فرار گيرند. خطوط لوله و كشتي هاي نفتكش نفت خام به وسيله خط لوله يا نفتكش به پالايشگاه حمل مي شود تا در آنجا فرآورده هاي مختلف از آن تهيه كنند و براي مراكز توزيع يا مصرف كننده گان ارسال دارند. در خشكي و همچنين در فواصل كوتاه درياي نفت خام را مي توان به وسيله لوله انتقال داد .تهيه خط لوله مستلزم سرمايه گذاري هاي ولي پس از اينكه ساخته شد هزينه هاي انتقال و نگهداري آن نسبتا نازل است . در مقابل در كشتي هاي نفتكش سر مايه گذاري اوليه كمتر ولي هزينه عملكرد حقوق كاركنان هزينه سوخت و نگهداري و تعميرات بسيار زيادتر است .براي حمل و نقل دريايي به نقاط دور دست كشتي هاي نفتكشي هاي امروز چنان ساخته مي شود كه در نهايت انعطاف و كارايي عمل كنند و از بالا ترين استاندارد هاي فني و ايمني برخوردار باشند. حمل و نقل نفت و فراورده هاي نفتي به اطراف امري است عظيم نفت قريب نيمي از محصولات دريايي جهان را تشكيل مي دهد .كاروان نفتكش ها ي جهان بيش از 250000 ميليون تن ظرفيت بارگيري دارد و يك سوم نفتكش ها متعلق به شركتهاي عمده نفتي است . شبكه خطوط لوله نفتي در بيشتر قاره ها در همه سو گسترده است . تنها در اروپا200 خط به طول بيش از 17000 كيلومتر وجود دارد. در اوائل ايجاد صنعت نفت ؛نفت خام عموما در نزديكي محل توليد آن تصفيه مي شد. به تدريج كه تقاضا از فراورده افزايش يافت راه عملي تر اين بود كه نفت خام به پالايشگاه هاي كشورهاي مصرف كننده حمل شود . ابتدا نفت در بشكه هاي چوبي بوسيله كشتي هاي باري معمولي حمل مي شد و اين علت انتخاب بشكه به عنوان واحد اندازه گيري (هر بشكه معادل با 35 گالن بزرگ يا 159 ليتر)مي باشد . بعد ها ماركوس ساموئل موسس سازمان ((حمل و فروش شل)) به فكر ساختن كشتي هايي افتاد كه در واقع نوعي مخزن شناور بودند و اين مقدمه ساخت كشتي هاي نفتكش بود .

    منبع : irpdf


  6. #26
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    865
    Array

    پیش فرض

    معرفي كاني هاي كربناته

    کاني هاي کربناته شامل كلسيت، آراگونيت و دولوميت مي باشند.
    سنگ هاي كربناته 50% مخازن نفت و گاز دنيا و 95% مخازن نفت و گاز ايران را شامل مي شوند.
    در تشكيل سنگ هاي كربناته فرآيندهاي بيولوژيكي و شيميايي تأثير گذار هستند. غالب آهك ها از ته نشست غير آلي CaCO3 از آب دريا انجام مي گيرند . تراورتن و آهك هاي كاليچي از انواع سنگ هاي كربناته خشكي مي باشند.
    سنگ هاي كربناته در مناطقي كه آب داراي گرماي مناسب و فاقد ذرات ريز تخريبي است، تشكيل مي شوند. در يك محيط مساعد ابتدا آراگونيت تشكيل مي شود بنابراين غلظت کلسيم پائين آمده و غلظت منيزيم بالا مي رود و شرايط براي تشكيل كلسيت پر منيزيم فراهم مي شود، سپس كلسيت كم منيزيم و در انتها دولوميت به صورت نادر ايجاد مي شود (اوليه). سنگ آهك (Limestone) يا كربنات:
    بندرت به صورت آهك خالص در طبيعت پيدا مي شود. اين سنگ، بيشتر به صورت آهك رسي، آهك ماسه اي و دولوميت يافت مي گردد. ناخالصيهاي مهم سنگ آهك عبارتند از:
    منيزيم، سيليس، آلومينيوم و منگنز
    سنگ آهك خالص در دماي حدود 1000 درجه سانتي گراد كلسينه (Calcination) مي شود:
    CaCO3: CaO + CO2
    چنانچه به آهك زنده (Quick lime) آب افزوده گردد، هيدراته خواهد شد و گرما خواهد داد:
    گرما + Ca(OH)2: H2O + CaO
    (آهك هيدراته) (آهك زنده)
    به آهك هيدراته (Hydrated lime) آهک شكفته نيز مي گويند. آهك زنده در برابر هوا و رطوبت ناپايدار است و از اين روي نمي توان آن را براي مدتي دراز نگهداري كرد. آهك هيدراته را مي توان مدتي طولاني انبار نمود.
    كاني هاي مهم:
    اجزاء تشكيل دهنده رسوبات كربناته:
    رسوبات كربناته از كلسيت (كم يا پرمنيزيم) يا آراگونيت و مقداري نيز دولوميت، پيريت و كوارتز ، تشكيل شده اند.
    كلسيت:
    كلسيت كم منيزيم داراي كمتر از 4% مول MgCO3 و كلسيت پرمنيزيم داراي بيش از 4% مول MgCO3 مي باشد.
    آراگونيت:
    آراگونيت منيزيم كمي دارد و به جاي آن استرانسيوم مي تواند جانشين شود .
    از لحاظ پايداري كلسيت كم منيزيم پايدارتر از كلسيت پرمنيزيم و كلسيت پرمنيزيم پايدارتر از آراگونيت مي باشد.
    آراگونيت > كلسيت پرمنيزيم> كلسيت كم منيزيم> دولوميت
    افزايش پايداري
    پوسته هر كدام از موجودات آهك ساز از يكي از جزء بالا تشكيل شده است:
    دوكفه اي ها: آراگونيت و كلسيت كم منيزيم يا تركيبي از آنها اما اكثراً آراگونيتي
    گاستروپودرها: آراگونيتي يا آراگونيت + كلسيت پرمنيزيم
    براكيوپودها: اكثراً كلسيت كم منيزيم
    سفالوپودها (سرپايان): آراگونيت مثل آمونيت
    پتروپودها: آراگونيت
    اكينودرم ها (خارپوستان): كلسيت پرمنيزيم
    بريوزوآ: آراگونيت و كلسيت پرمنيزيم
    فرامينفرها: كلسيت پرمنيزيم (انواع بنيتك) و كلسيت كم منيزيم (انواع پلاژيك)
    مرجان ها: هگزاكورال ها (آراگونيت) و تتراكورال (كلسيت كم منيزيم)
    تريلوبيت: كلسيت كم منيزيم
    جلبك ها :
    جلبك قرمز (آراگونيت و كلسيت پرمنيزيم)
    جلبك سبز (آراگونيت)
    جلبك زرد- سبز (كلسيت كم منيزيم)
    جلبك آبي- سبز (كلسيت كم منيزيم)
    دولوميت:
    دولوميت يکي از کاني هاي رايج سازنده سنگهاي رسوبي با ساختار شيميايي متشکل از کربنات کلسيم و منيزيم
    CaMg (CO3) 2 مي باشد که در سيستم رومبوئدريک متبلور شده و در سه جهت رخ کامل دارند . اکثر دولوميت ها به رنگ هاي خاکستري مايل به کرم و سفيد مايل به خاکستري يافت مي شوند ولي برخي به رنگ هاي چون سفيد ، زرد ، سبز و سياه هم ديده مي شوند .
    وزن مخصوص اين ماده معدني حدود 6/2 گرم بر سانتيمترمکعب ، سختي آن 4-5/3 و داراي جلاي شيشه اي يا مرواريدي است .
    عناصر تشکيل دهنده دولوميت عمدتاً اکسيد منيزيم (MgO) و آهک (CaO) مي باشد ولي ممکن است عناصر ديگري چون اکسيد هاي آهن ، سديم و پتاسيم نيز در ساختمان آنها يافت شود. اين کاني حاوي
    4/30 % اکسيد کلسيم، 92/21 % اکسيد منيزيم و 7/47 % دي اکسيد کربن مي باشد.
    دولوميت به صورت لايه هاي عظيم با ضخامت هاي چند ده فوتي يافت مي شود . دولوميتها حدود 15 % پوسته زمين را مي سازند و به مقدار زياد در تمام نقاط دنيا يافت شده و به عنوان يکي از اجزاء رايج سکانسهاي رسوبي شناخته مي شوند. سنگ هاي حاوي دولوميت را با همان نام دولوميت يا سنگ آهک دولوميتي مي شناسند.
    دولوميت شکري، دولوميتي درشت بلور با منشأ دياژنز مؤخر مي باشد.
    دولوميت فوق العاده ريزبلور بر اثر دياژنز بلافاصله بعد از رسوبگذاري ايجاد شده است.

    دولوميت يکي از سنگ هاي کربناتي است که از رسوبات عادي دريايي به شمار مي آيند . اختلاف نظر فراواني بر سر نحوه تشکيل لايه هاي دولوميتي وجود دارد. به نظر مي رسد که دولوميت ها از معدود سنگ هاي رسوبي هستند که تغييرات مينرالوژيکي مهمي را تحمل کرده اند. دولوميت ها در اصل به صورت سنگ آهک هاي غني از کلسيت و يا آراگونيت نهشته مي شوند اما طي فرايندي که دياژنز ناميده مي شود کلسيت يا آراگونيت به دولوميت آلتره مي شوند. آبهاي زير زميني غني از منيزيم که به ميزان کافي شور باشند مي توانند منابع مهم سازند هاي دولوميتي باشند.
    بخش اعظم دولوميت ها در شرايط بيروني از طريق رسوب از آب دريا در شرايط آب و هواي گرم و خشک و در وضعيتي که آب دريا حاوي نمک فراوان و هوا حاوي مقادير زيادي دي اکسيد کربن باشد ، به وجود مي آيد.
    دولوميت هاي دياژنتيکي در نتيجه جايگزيني متاسوماتيک کلسيت با دولوميت در جريان دياژنز تشکيل مي شوند.دولوميت هاي مناسب در صنعت در مجموعه هاي کربناته پلاتفرمي ، نواحي چين خورده و فرورفتگي هاي بين کوهها يافت مي شوند .
    رده بندي سنگ هاي کربناته :
    1) رده بندي گرابو :
    الف) کلسي رودايت Calcirudite (بيشتر دانه ها بيش از 2 ميلي متر) ، آهك هاي درشت دانه كه اندازه دانه ها در حد گراول است.
    ب) كلك آرنيت Calcarenite (بيشتر دانه ها بين 2 ميلي متر و 62 ميكرون) ، آهك هاي متوسط دانه كه اندازه دانه ها در حد ماسه است.
    ج) کلسي لوتايتCalcilutite (بيشتر دانه ها کمتر از 62 ميكرون) ، آهك هاي ريز دانه كه اندازه دانه ها در حد سيلت و رس است.
    2) رده بندي فولك:
    عمدتاً بر اساس تركيب بوده و اجزا تشكيل دهنده را به دو دسته آلوكم ها و ارتوكم ها تقسيم كرده است.
    اجزاء سنگ هاي آهكي عبارتند از :
    * آلوكم:
    آلوكم عبارتند از دانه هاي تخريبي با منشأ برجا كه شامل دانه هاي اسكلتي و غيراسكلتي است.
    ذرات غير اسكلتي:
    اين ذرات شامل اووئيدها، پيزوئيدها، پلت ها، اينتراکلست و اگرگات مي باشد.
    اووئيد ، Ooide:
    دانه هاي كروي يا بيضوي شكل كه اندازه آنها كمتر از 2 ميلي متر است و داراي يك هسته از جنس خرده هاي اسكلتي، پلت يا ذرات آواري از قبيل كوارتز مي باشند.
    اووئيدها انواع متقارن و نامتقارن دارند. اووئيدي كه داراي يك لايه در اطراف هسته است Surficial ناميده مي شود. در اووئيدهاي نامتقارن ضخامت لايه ها در بخش زيرين اووئيد بيشتر است.
    در محيط هاي رسوبي عهد حاضر اگر محور بلند آراگونيت مماس بر حلقه يا لايه زيرين قرار گيرد، ساختمان متحدالمركز Concentric تشكيل مي گردد ولي اگر اين محورها به طور عمودي نسبت به سطح زيرين قرار گيرد ، فابريك شعاعي Radial Fabric به وجود مي آيد.
    اووئيدهاي عهد حاضر داراي فابريك شعاعي هستند و در آبهاي با درجه شوري بالا و محيط هاي دياژنز تشكيل مي گردند. اووئيدهاي داراي فابريك شعاعي در محيط هاي آرام و كم انرژي و اووئيدهاي مماسي در محيط هاي پرانرژي تشكيل مي شوند. مواد و تركيبات آلي وسيله اي براي تشكيل فابريك شعاعي اووئيدها مي باشد. تركيب اووئيدها از آراگونيت، كلسيت كم و پرمنيزيم مي باشد و نسبت به زمان تغيير مي كند. زماني كه سطح آب دريا بالاست و كف اقيانوس در حال گسترش است ، تغيير مي كند. از طرف ديگر زماني که عمل فرورانش پوسته صورت مي گيرد و اين عمل با دگرگوني سنگ ها و ايجاد CO2 همراه است و در محل باز شدن دو پوسته، بازالتها با آب تماس پيدا كرده و در نتيجه Mg+2 آب براي تشكيل كلريت مصرف مي شود اين عمل باعث مي شود نسبت Mg/Ca كم شده و لذا كلسيت كم منيزيم غالب شود. اووئيدهايي كه آراگونيتي هستند تشكيل قالب هاي اووئيد را مي دهند.
    پيزوئيد:
    پيزوئيد ها دانه هاي كروي يا بيضوي شكل كه بزرگتر از 2 ميلي متر هستند مي باشد.
    اختلاف بين اووئيدها و پيزوئيدها علاوه بر اندازه آنها، در چگونگي تشكيل آنها نيز مي باشد. دو نوع پيزوئيد به نام هاي پيزوئيد جلبكي و پيزوئيد كاليچي شناخته شده اند.
    پيزوئيدهاي جلبكي (آنكوليت) در محيط هاي كم عمق دريا با درجه شوري بالا تشكيل مي شوند. پيزوئيدهاي كاليچي (پيزوئيد وادوز ) در مناطق نيمه خشك و بالاي سطح ايستابي تشكيل مي گردد.
    پلوئيدها ( پلت ها ):
    دانه هاي كروي، بيضوي يا زاويه دار كه كوچكتر از 2 ميلي متر بوده و فاقد ساختمان داخلي اند مي باشند. پلت ها معمولاً بر اثر فرآيندهاي دياژنتيكي از بين مي روند و ممكن است سنگ هاي آهكي بافت تجمعي يا لخته شده اي را نشان دهند كه تحت عنوان ساخت گروملوس خوانده مي شود.
    تشکيل پلت به صورت هاي ذيل مي باشد:
    جانوران كرمي شكل كه در لجن آهكي زندگي مي كنند، مواد غذايي و آلي را بلعيده و مواد گوارش يافته را به صورت (كلسيت دانه ريز و تيره) به نام فيكال پلت Fical از خود دفع مي نمايند. اين پلت ها نشان گر اندازه نوع جانور توليد كننده است و پلت مدفوعي ناميده مي شود. برخي از محققين منشأ پلوئيدها را نامشخص مي دانند.
    دانه كلسيتي (فسيل و غير فسيل ) در بخش هاي كم عمق دريا، توسط جلبك هايي در سطح خارجي آنها زندگي مي كنند، تخريب شده و ميکريتي مي شوند (Micritization) .
    پلت ها از تخريب سنگ هاي قديمي تر يا دانه هاي ميكريتي ايجاد مي شوند و پلت ليتيك ناميده مي شوند.
    اينتراكلست:
    اينتراکلست به دانه هاي در حد ماسه يا بزرگتر داراي ساختمان داخلي كه از نظر بافتي شبيه خرده سنگ ها در سنگ هاي آواري هستند، اطلاق مي شود. اين دانه ها بر اثر شكسته شدن مواد سختي كه قبلاً در حوضه رسوبي تجمع حاصل كرده اند، تشكيل مي شوند. اينتراکلست ها نشان دهنده انرژي بالاي محيط و بالا آمدگي تكتونيكي مي باشند .
    گريپستون:
    گريپستون ( اگرگات ) در اثر پيوستن خرده هاي اسكلتي، اووئيدها و پلت ها توسط سيمان به يكديگر تشكيل شده اند. اين دانه ها در محيط هايي كه براي مدت كوتاهي آشفته بوده و سپس براي مدت طولاني آرام مي باشد، تشكيل مي گردند. اين دانه ها در سنگ هاي آهكي قديمي غالباً يافت نمي شود.
    ذرات اسكلتي:
    ذرات اسکلتي ، ذراتي هستند كه در اثر فعاليت هاي متابوليكي موجودات زنده ترشح شده اند و از جنس كربنات كلسيم و سيليس مي باشند. خرده هاي اسكلتي كربنات كلسيم به 2 گروه در حد ماسه و گراول و خرده هاي دانه ريز كربنات كلسيم تقسيم مي شوند.
    فراواني ذرات اسكلتي سيليسي به 3 عامل زير بستگي دارد:
    ميزان توليد پوسته هاي سيليسي (فراواني دياتومه ها، راديولرها، اسفنج ها، داينوفلاژنها )
    فراواني اين پوسته ها نسبت به مقدار ذرات آواري و كربناته موجود در درياها
    انحلال پوسته هاي سيليسي در كف اقيانوس ها
    استروماتوليت ها:
    از تجمع جلبك هاي سيانوباكتري تشكيل مي شوند و ناحيه وسيعي را به صورت پوشش جلبكي مي پوشانند. بيشتر در نواحي بين جذر و مدي تا خارج جذر و مدي به صورت لايه هاي تيره و روشن وجود دارند.
    استروماتوليت ها انواع مختلفي دارند. (مسطح ، موج دار، گنبدي و ستوني) با افزايش انرژي محيط استروماتوليت ها از شکل لايه اي به شکل ستوني تبديل مي گردند.
    استروماتوليت ها با لاميناسيون ضعيف و بافت توده اي را ترومبوليت Thrombolite مي نامند كه در نواحي بين جذر و مدي زيست مي كنند. استروماتوليت هاي مسطح يكي از شواهد رخساره هاي بالاي جذر و مدي هستند. كمبود استروماتوليت هاي گنبدي و ستوني در فانزوزوئيك خصوصاً در رخساره هاي كم عمق دريايي نرمال ، به فعاليت هاي گريزينگ موجودات به ويژه شكم پايان نسبت داده مي شود.
    ارتوكم:
    ارتوكم ها شامل ماتريكس (عمدتاً ميكريت) و سيمان ( معمولاً اسپارايت ) هستند. اگر اندازه ذرات كمتر از 4 ميكرون باشد، ماتريكس يا ميكرايت و اگر اندازه ذرات بيش از 4 ميكرون (در حدود 10 ميكرون يا بيشتر ) باشد ، به آنها اسپار يا سيمان مي گويند.
    گل آهكي (ميكريت):
    به ذرات آهكي كوچكتر از 4 ميكرون گفته مي شود. ميكريت همگن نيست و مستعد دگرساني و دياژنتيك مي باشد. منابع تأمين آن متعدد مي باشد و بخش اعظم آن از تخريب جلبك ها سبز تشكيل مي شود.
    گل هاي آهكي كه مقدار بالايي آراگونيت دارند، حساسيت بيشتري به نئومورفيسم و تشكيل ميكرواسپار و پسودواسپار خواهند داشت. اگر نسبت 2> Mg/Sr باشد، منشأ جلبكي و در صورتي كه بيش از 2 باشد، منشأ غير جلبكي را نشان مي دهند.
    بر اين اساس 4 نوع سنگ آهك تشخيص داده مي شود:
    آهك هاي نوع اول (I)، نوع دوم (II)، نوع سوم(III) و نوع چهارم (IV)
    نوع I: نوع آلوكم دار اسپاري (محيط پرانرژي) که در آن آلوکم بيش از 50% به همراه سيمان ديده مي شود.
    نوع II: نوع آلوكم دار ميكريتي (محيط كم انرژي ) که در آن آلوکم بيش از 10% به همراه ماتريکس ديده مي شود.
    نوع III: آهك هاي ميكريتي كه معيار آن داشتن كمتر از 10 درصد آلوكم است (كم انرژي ). براي رده بندي دقيقتر بايد به تركيب و نسبت سيمان به ماتريكس و درصد آلوكم ها توجه نمود. بر اين اساس يا مقدار آلوكم در سنگ بيش از 10 درصد يا كمتر از 10 درصد است .
    انواعي که در آن آلوکم کمتر از 10% به همراه ماتريکس ديده مي شود به دو بخش تقسيم مي شوند:
    - آلوکم بين 1- 0% به همراه ماتريکس که ميکرايت Micrite ناميده مي شود.
    - آلوکم بين 10- 1% به همراه ماتريکس ( Bearing Micrite + نام آلوکم)
    برخي مانند اوواسپاريت و اينترااسپاريت بيشتر از اووميكريت و اينتراميكريت مشاهده مي شوند. بيوميكريت و بيواسپاريت هر دو در طبيعت معمولند.
    - اگراندازه دانه بيش از mm 2 باشد پسوند رودايت اضافه مي شود.
    - ديس ميكريت كه داراي حفره است، حفرات با كلسيت درشت بلور پر شده و حالت چشم پرنده اي از خود نشان ميدهند كه بيانگر خروج گاز از سنگ است.

    نوع IV : يا آهك هاي بر جا که توسط موجودات ريف ساز مانند مرجان ها و بريوزوئرها ساخته مي شوند. اين سنگ ها را بنام بيوليتايت Biolitite مي نامند كه جزء سنگ هاي آتوكتون مي باشند. اين سنگ هاي معادل باندستون Boundstone در طبقه بندي دانهام مي باشند.
    National Geoscience Database Of IRAN





  7. #27
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    865
    Array

    پیش فرض

    لایه بندی ، یکی از مهمترین خصوصیات سنگهای رسوبی

    لایه بندی یا چینه بندی یکی از مهمترین خصوصیات سنگهای رسوبی است. طبقه یا لایه را می توان به صورت جسم ورقه مانندی تعریف کرد که دو بعدش در مقایسه با بعد سوم (ضخامت) زیاد است. ضخامت لایه از چندین متر تغییر می کند. از نظر ابعاد نیز طبقات متفاوت‌اند و ممکن است تا چندین کیلومتر نیز گسترش داشته باشند. هر طبقه از طبقات مجاور خود توسط یک سری خصوصیات مشخص می‌شود. این خصوصیات ممکن است اختلاف در اندازه ذرات (شیل ، ماسه سنگ و کنگلومرا و غیره) باشد و یا اینکه اختلاف در ترکیب (ذغال ، شیل و آهک ، سختی ، رنگ و مشخصاتی نظیر آنها سبب مشخص شدن لایه شود. در بعضی موارد نیز ممکن است دو طبقه با مشخصات مشابه ، بوسیله یک طبقه نازک از یکدیگر جدا شوند.
    هرچند که طبقه ممکن است از یک منطقه وسیع به حالت مستوی و مسطح دیده شود ، ولی غالبا در نتیجه تاثیر نیروهای تکتونیکی ، از حالت مستوی خارج شده و در حالت کلی بایستی آنرا بصورت یک سطح در نظر گرفت. وضعیت اولیه طبقات هنگام تشکیل معمولا به حالت شیب‌دار در خواهند آمد. در بعضی موارد ، شرایط اولیه رسوبگذاری طوری است که طبقه تشکیل شده ، از همان ابتدا به حالت غیر افقی است. مثلا هنگامی که رسوبگذاری در دامنه دره‌ها ، قسمت های شیب‌دار کف دریاها ، روی جزایر مرجانی و در محیطهای نظیر آن انجام می شود، طبقات در حالت تشکیل نیز به صورت شیب‌دار خواهند بود.
    مشخصات طبقه
    در حالت کلی می‌توان طبقه را قسمتی از سنگهای رسوبی دانست که بین دو صفحه موازی محدود است. سطح بالایی به نام سقف یا کمر بالا و سطح پایین لایه خوانده می شود. شیب و امتداد این صفحه به نام شیب و امتداد سطح لایه بندی معروف است. رخنمون لایه محلی است که طبقه در سطح زمین مشاهده می شود و به عبارت دیگر ، فصل مشترک طبقه با سطح زمین را رخنمون آن می گویند.
    لایه بندی مجازی
    در بسیاری موارد ، به ویژه در مورد سنگهای دگرگونی ، پدیده هایی مشاهده می شود که شبیه لایه بندی است. ولی بایستی آنها را از لایه بندی حقیقی تشخیص داد. کلیواژهای قوی و سیستم درزهای موازی در ماسه سنگ و آهک بخصوص هنگامی که تحت تاثیر هوازدگی نیز قرار گرفته باشد ، حالت لایه بندی را دارد. در چنین مواردی بایستی با مطالعه دقیق ، سطح لایه بندی واقعی لایه را با استفاده از نحوه قرار گرفتن اجزا ، فسیل‌ها ، وجود لایه های نازک و عواملی نظیر آنها مشخص کرد.
    در مورد سنگهای دگرگونی نظیر شیست‌ها و گنایس‌ها ، لایه بندی اولیه سنگ معمولا در اثر پدیده های ثانوی مثل شیستوزیته و تورق ، به کلی از بین می رود و تشخیص آن فوق العاده مشکل است. در بعضی موارد ، وجود باندهای رنگین و ردیف کنکرسیون‌ها در سنگهای رسوبی نیز ممکن است شبیه لایه بندی واقعی باشد. در این حالت نیز با توجه دقیق بایستی ، آنها را از لایه بندی واقعی تشخیص داد.
    ساختمان داخلی لایه
    ساختمان داخلی لایه ، به شرایط فیزیکی و جغرافیایی محیط رسوبگذاری بستگی دارد و با توجه به تنوع این شرایط ، در حد وسیعی تغییر می کند. در حقیقت ، ساختمان داخلی لایه تابع نحوه قرار گرفتن ذرات تشکیل دهنده آن است. بدیهی است ساختمان داخلی لایه ، در مورد سنگهایی مثل کنگلومرا و ماسه سنگ که دارای ذرات درشتند، واضح تر مشاهده می‌شود. فسیل‌های حیوانی نظیر گراپتولیت‌ها و نیز بقایای گیاهی ، غالبا در سطح طبقه بندی قرار دارند. ذرات پهن سنگهای رسوبی نیز (مثل قطعات میکا) اکثرا موازی سطح لایه بندی است.
    بعضی از سنگهای رسوبی ، مثل شیل و نیز برخی از ذغالها ، به صورت ورقه های نازکی در امتداد لایه بندی جدا می شوند. این خاصیت ، ناشی از نحوه قرار گرفتن ذرات میکا و رس موجود در این سنگها است، ذرات میکا و سایر کانی‌های پهن ، در اثر جریان آب ، به موازات جریان قرار می‌گیرند. در بعضی موارد ، در اثر فشار ناشی از وزن طبقات رویی ، بعدها این قطعات به موازات سطح لایه بندی (افقی) قرار خواهند گرفت. ذرات کنگلومرایی که در نزدیکی سواحل تشکیل می شوند ، در امتدادهای خاصی قرار می‌گیرند ، زاویه تمایل این ذرات به سوی دریا است و امتداد محور بزرگ آنها ، غالبا موازی خط ساحل می باشد.
    قلوه سنگ‌|قلوه سنگ‌هایی که بوسیله رودخانه‌ها عمل می‌شوند ، طوری در برابر جریان قرار می گیرند که حداقل مقاومت را داشته باشند. و بدین ترتیب ، زاویه تمایل آنها در خلاف جهت جریان می باشد. نحوه قرار گرفتن فسیل‌ها نیز تابع جریان آب است. مثلا صدفهای طویل اغلب به موازات جریان آب رودخانه‌ها قرار می‌گیرند. صدفهایی که به شکل مخروط‌اند ، به طریقی قرار می گیرند که نوک مخروط ، در جهت جریان باشد. علاوه بر مطالب یاد شده ، نحوه قرار گرفتن اجزا تشکیل دهنده سنگ ، ساختمانهای داخلی مختلفی به وجود می آورد که برخی از آنها را در زیر می‌آوریم.
    لایه بندی چلیپایی یا مورب
    در بعضی موارد ، در داخل لایه ، یک نوع چینه بندی با مقیاس کوچکتر مشاهده می شود که غالبا ضخامت آنها کم است و نسبت به طبقه بندی اصلی به حالت متقاطع قرار گرفته‌اند. این نوع لایه بندی ، به نام لایه بندی چلیپایی یا متقاطع نامیده می شود. این گونه لایه بندی ، در سنگهایی مثل کنگلومرا ، ماسه سنگ ، سنگهای رسی و به ندرت در سنگ آهک مشاهده می شود. لایه بندی چلیپایی ، غالبا در رودخانه‌ها و به خصوص در رسوبات دلتایی و رسوبات کنار رودخانه دیده می شود. هنگام ورود رودخانه به آب ساکن ، ذرات سنگین آن ، بطور ناگهانی سقوط کرده و لایه بندی چلیپایی را بوجود می آورند. چینه بندی متقاطع در لایه‌ای رسوبات بادی نیز بوجود می‌آید. زیرا هنگام حرکت تلماسه‌ها (تپه‌های ماسه‌ای) ، ماسه‌های ریز از بالای تپه سرازیر شده و طبقات متقاطع را بوجود می‌آورد.
    اثر شکنجی یا ریپل مارک
    این ساخت در رسوباتی مثل رسوبات ماسه ای که ذرات آن مجزا بوده و قادرند آزادانه در آب یا هوا حرکت کنند ، به وجود آید. تشکیل اثر شکنجی ممکن است در اثر جریان (آب و یا باد) و یا در نتیجه امواج در قسمت های کم عمق دریا باشد. بدین ترتیب ، این گونه اشکال را می توان به دو دسته کلی تقسیم کرد:
    ریپل مارکهای جریانی :
    ریپل مارکهای جریانی نسبت به سطح افق نامتقارن اند و نوک آنها نیز تیز نیست. بلکه به حالت گرد می باشد. این گونه آثار شکنجی را می توان در رسوبات بادی و نیز بعضیرسوبات رودخانه‌ای مشاهده کرد.
    ریپل مارکهای موجی :
    اثرات شکنجی در قسمت های ساحلی کم عمق و در نتیجه حرکت قرینه آب به وجود می آید و به همین دلیل ، به حالت قرینه است. با توجه به اینکه امواج دریا فقط در اعماق کم موثر است، بنابراین ، آثارریپل مارک را فقط در رسوبات ساحلی می‌توان مشاهده کرد و برعکس ، وجود این آثار ، نشانه عمق کم رسوبگذاری است.
    لایه بندی دانه ترتیبی:
    تغییرات تدریجی در ابعاد ذرات تشکیل دهنده لایه ، به این نام خوانده می شود. در حالت کلی ، ذرات درشت معمولا در کف طبقه قرار دارند و هرچه از پایین به بالای طبقه نزدیک شویم ، ابعاد ذرات کاهش می یابد. بدین ترتیب در حالت کلی ، یک تغییر ناگهانی در ابعاد ذرات دو طبقه مجاور وجود خواهد داشت.
    طرز تشخیص بالا و پایین طبقه
    اگر وضعیت کلی چینه شناسی ناحیه مشخص باشد ، می توان انتظار داشت که بالا و پایین طبقات ، از این وضعیت کلی تبعیت می کند ولی اگر منطقه نا آشنا و وضعیت کلی چینه شناسی آن روشن نباشد، برای تشخیص بالا و پایین لایه بایستی از بعضی نشانه ها کمک گرفت که اینک به شرح آنها می پردازیم:
    ترکهای گلی:
    هنگامی که رسوبات رسی در مجاورت هوا خنک شوند ، در اثر انقباض ناشی از خشک شدن ، ترک‌هایی در سطح آنها بوجود می‌آید. بعدها ممکن است این ترکها ، بوسیله رسوبات ماسه‌ای و یا رسوبات رسی با ترکیب های متفاوت پر شود. بدین ترتیب به کمک این ترکهای پر شده ، می‌توان بالا و پایین طبقه را مشخص کرد.
    اثر قطرات باران:
    برخورد قطرات باران با سطح رسوبات رسی نرم ، باعث ایجاد حفره‌های کوچک در آن می‌گردد. اگر ریزش باران ادامه یابد ، این حفره ها محو می شوند ولی ممکن است اثرات قطرات مجزای باران در اینگونه رسوبات حفظ شود و در اثر پوشش بوسیله سایر رسوبات ، برای مدتها محفوظ بماند. وجود چنین آثاری نمایشگر سطح لایه خواهد بود.
    اثرات شکنجی:
    در ریپل مارکهای موجی ، قسمت تیزی به طرف بالا (طبقات جوان) و قسمت منحنی به طرف پایین (طبقات قدیمی) متوجه است.
    لایه بندی چلیپایی:
    طبقات متقاطع ، تقریبا بر قسمت پایین طبقه مماس‌اند و طی زاویه تندی به قسمت بالای آن وصل می شوند. با استفاده از این خاصیت ، در بسیاری موارد می توان وضعیت اصلی طبقات را توجیه کرد.
    لایه بندی دانه ترتیبی:
    در لایه بندی دانه ترتیبی ، ذرات درشت کف طبقه رسوب می کنند و هرچه به بالای آن نزدیک شویم ، ابعاد ذرات کوچکتر می شود. به کمک همین مشخصه می‌توان زیر و روی طبقه را تعیین کرد.
    استفاده از فسیل ها:
    در بعضی از رسوبات آواری دانه ریز ، اثرات حرکت کرمها به صورت مجراهایی حفظ شده که تماما به سطح طبقه سوراخ شده اند. صدف بعضی ازفسیل‌ها مثل در کفه‌ای‌ها نیز اغلب به حالتی قرار می گیرد که قسمت محدب آن به طرف بالای طبقه باشد.
    ساخت بالشی:
    در بعضی از گدازه‌های زیردریایی بویژه گدازه‌های بازی یک نوع ساخت بالشی بوجود می آید. نحوه قرار گرفتن آماری این قطعات طوری است که قسمت محدب آنها به طرف بالا می‌باشد.


  8. #28
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    865
    Array

    پیش فرض

    معرفی برخي كانسارهاي رسوبي

    تنوع گسترده محیط‌‌های رسوبی و گوناگونی سنگ‌های رسوبی محیط‌های متنوع و متعدد بسیاری را برای میزبانی ذخابر معدنی فراهم نموده‌اند. در محیط ‌های رسوبی با ذخایر مختلفی از كانی‌های فلزی و غیرفلزی برخورد می‌كنیم كه اغلب ساخت‌ها و بافت‌های رسوبی مشخصی را نشان می‌دهند. عوامل مؤثر در رسوبگذاری موادمعدنی نیز بسیار متنوعند. فاكتورهای شیمیایی، عوامل مكانیكی، محیط رسوبی، موجودات زنده، دما، PH و Eh محیط رسوبی همگی از عواملی هستند كه هر كدام به سهم خود در شكل‌گیری انواع مختلف كانسارهای رسوبی مؤثرند.
    كانسارهایی مانند مس، سرب و روی، اورانیوم، طلا، آهن و آلومینیوم از جمله كانسارهایی هستند كه بخش قابل توجهی از ذخایر رسوبی شناخته را تشكیل می‌دهند. ● كانسارهای اورانیوم ماسه‌سنگ
    مهمترین ذخایر اورانیوم در ماسه سنگهایی تشكیل شده كه منشاء رودخانه‌ای داشته‌اند. حدود ۴۵% ذخایر اورانیوم كشف شده كشورهای غربی و ۹۵% ذخایر اورانیوم آمریكا از نوع ماسه‌سنگی است. این كانسارها در آفریقای جنوبی از كربونیفر تا تریاس و در غرب آمریكا و شرق اروپا در دوران دوم و در استرالیا در دوران سوم تشكیل شده‌اند.
    سنگ میزبان كانی‌سازی از نوع ماسه‌سنگ، آركوز و یا توف است كه در محیط رودخانه یا حوضچه‌های كم‌عمق تشكیل شده‌اند. اورانیوم اولیه موجود در پگماتیت‌ها، توف‌های آتشفشانی اسیدی و یا گرانیت‌های منطقه توسط آبهای سطحی اكسیژن‌دار اكسید شده و به این صورت محلول حمل می‌شود. پس از فرورفتن به درون زمین به شكل آبهای زیرزمینی غنی از اورانیوم در جهت شیب توپوگرافی، در لایه‌های متخلخل ماسه‌سنگ حركت نموده و ضمن تغییر شرایط اكسیدان محیط و با عبور از كنار بقایای مواد آلی موجود در ماسه سنگ به شكل كانی اورانینیت در فضاهای تخلل ماسه‌سنگ رسوب می‌نماید.
    فاكتورهای مهم و مؤثر در تمركز اورانیوم عبارتند از : نفوذپذیری بالای سنگ میزبان، وجود مواد جذب‌كننده اورانیوم نظیر زغال‌سنگ، اكسیدهای آهن و منگنز و كانی‌های رسی، شرایط احیاء‌كننده حاصل از وجود مواد آلی و سولفیدها.
    كانی‌های مهم اورانیوم در این ذخایر عبارتند از كارنوتیت، اورانیتیت، پیچبلند و كمپلكس‌های آلی اورانیوم‌دار. عیار متوسط U۳O۸ این كانسارها بین ۱/۰ الی ۳۵/۰ درصد است. میزان ذخیره هر كانسار بین ۲۵ تا ۳۰ هزار تن است.
    ● كانسارهای پلاسر (Placer)
    در طبیعت كانی‌هایی وجود دارند كه در مرحله اول تشكیل‌شان به دلیل پایین بودن عیارشان در سنگ مادر اولیه فاقد ارزش اقتصادی هستند. به عنوان مثال زیركن به عنوان یك كانی فرعی در گرانیت‌ها متبلور می‌شود اما عیار آن در سنگ گرانیت آنقدر پایین است كه ارزش استخراج ندارد. مسلماً تعداد این كانی‌ها در طبیعت بسیار است، اما تنها تعداد محدودی از این كانی‌ها از مقاومت مكانیكی و شیمیایی كافی برخوردارند تا پس از هوازده‌شدن سنگ مادر، توسط آب، باد و گاهی اوقات یخچال‌ها حمل شده و در محیط‌های مناسب ثانویه بستر رودخانه‌ها، صحراها یا رسوبات یخچالی متمركز گردیده و تشكیل ذخایر نوع پلاسر را بدهند.
    كانی‌های دارای مقاومت شیمیایی و مكانیكی بالا نظیر طلا، پلاتین، ایلمنتیت، الماس، زیركن، كاسیتویت و گارنت‌ها به صورت آواری توسط آب حمل شده و بر اساس وزن مخصوص، شكل و اندازه ذرات در محل‌های مناسب رسوب نموده . برجا نمی‌مانند.
    ▪ مهمترین شرایط لازم جهت تشكیل ذخایزر پلاسر عبارتند از:
    ـ سنگ مادر مناسب
    ـ آب و هوای گرم و مرطوب كه موجب هوازدگی سنگ و آزاد شدن كانیهای مقاوم از متن سنگ گردد
    ـ بالاخره شیب توپوگرافی نسبتاً هموار و كم‌شیب.
    نوع سنگ مادر كانیهای یك پلاسر است. به عنوان مثال پلاسر الماس از كیمبرلیت‌ها، پلاسر قلع از گرانیت‌ها و پلاسر گارنت از گارنت شیست‌ها منشاء می‌گیرد. >
    حدود ۹۵ درصد قلع تولید شده توسط كشورهای مالزی، تایلند و اندونزی از پلاسرهای قلع اواخر دوران سوم بدست می‌آید. كاستریت (SnO۲) موجود در گرانیت‌ها و پگماتیت‌ها پس از هوازده شدن سنگ آزاد شده و سپس توسط آب حمل شده و در بستر رودخانه در محل‌های مناسب تشكیل پلاسرهای قلع را می‌دهند.
    ● كانسهارهای بوكسیت (Bauxite)
    بوكسیت سنگی غنی از آلومینیوم است كه عمدتاً از هیدروكسیدهای آلومینیوم و مقدار ناچیزی كانیهای رسی و كوارتز تشكیل شده است. تركیب كانی‌شناسی بوكسیت تا حدودی متغیر بوده و تابع سنگ مادراولیه آن است. حدود ۹۶% آلومینیوم جهان از ذخایر بوكسیتی این عنصر تأمین می‌شود.
    میانگین آلومینیوم سنگهای پوسته زمین ۸/۱۳% است در حالی كه برای یك ذخیره اقتصادی آلومینیوم حداقل عیار قابل استخراج ۳۰% Al۲o۳ است. در میان سنگهای آذرین نفلین سینیت با ۲۱/۳% Al۲o۳ و در بین سنگهای رسوبی شیل‌ها با ۱۴/۷% Al۲o۳ بالاترین مقدار آلومینیوم را در سنگهای پوسته دارا هستند، كه به مراتب كمتر از حداقل عیار قابل‌ بهره‌برداری آلومینیوم می‌باشند.
    در صورتی كه سنگهای دارای محتوای Al بالا و Sio۲ پایین تحت هوازدگی شیمیایی حاصل از بارندگی متناوب و اصطلاحاً هیدرولیز (آب‌شویی) قرار گیرند عناصر k، Na ، Mg ، Ca ، Si سنگ به صورت محلول درآمده و توسط آبهای سطحی و زیرزمین از منطقه خارج می‌شوند. آنچه باقی می‌ماند Al۲O۳ و اندكی Fe۲O۳است كه موجب می‌شود تا لایه ضخیم خاك حاصل از هوازدگی كه روی سنگ مادراولیه تشكیل شده سرخ رنگ دیده شود.
    ▪ فاكتورهای مهمی كه در تشكیل ذخایز بوكسیت نقش اساسی دارند عبارتند از:
    ۱) تركیب شیمیایی و كانی شناختی سنگ مادر.
    ۲) نفوذپذیری بالا.
    ۳) میزان نزولات جوی و دما.
    ۴) توپوگرافی مناسب و زهكشی بالا.
    نفلین سینیت، شیل، آهك‌های رسی و بازالت سنگهایی هستند كه از نظر محتوای كافی جهت تشكیل بوكسیت برخوردارند. سنگ‌های مناسب برای تبدیل شدن به بوكسیت باید در آب‌وهوای گرم و مرطوب مناطق حاره قرار بگیرند. میزان بارش سالیانه ۱۲۰۰ الی ۱۴۰۰ میلیمتر و دمای متوسط ۲۶ درجه سانتیگراد همراه با توپوگرافی ملایم و كم‌شیب موجب حداكثر فرسایش شیمیایی و حداقل فرسایش مكانیكی می‌شود. در شرایط PH بین ۷ تا ۸ آبهای سطحی این نواحی سیلیكاتها تجزیه شده و تمامی عناصر آنها شسته شده و به صورت محلول حمل می‌شوند. تنها هیدروكسیدهای آلومینیوم هستند كه به شكل كانی‌هایی نظیر گیبسیت، بوهمیت و دیاسپور نامحلول باقی مانده و رسوب می‌كنند.
    كانسارهای مهم بوكسیت در برزیل، استرالیا، گینه بیسائو و جامائیكا واقع شده‌اند. عیار Al۲O۳ در ذخایر بوكسیت بین ۳۵ الی ۵۵ درصد و ذخیره آنها بین ۱ الی ۷۰۰ میلیون تن می‌باشد.


  9. #29
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    865
    Array

    پیش فرض

    گودبرداری و خاکبرداری ( حفر طبقات زیر زمین و پی کنی ساختمان ها )

    گودبرداری و خاکبرداری ( حفر طبقات زیر زمین و پی کنی ساختمان ها )

    1-در صورتیکه در عملیات گودبرداری و خاکبرداری احتمال خطری برای پایداری دیوارها و ساختمان های مجارو وجود داشته باشد ، باید از طریق نصب شمع ، سپر و مهارهای مناسب و رعایت فاصله مناسب و ایمن گودبرداری و درصورت لوزم با اجرای سازه های قبل از شروکع عملیات ایمنی و پایداری آنها تامین گردد...
    گودبرداری و خاکبرداری ( حفر طبقات زیر زمین و پی کنی ساختمان ها )

    1-در صورتیکه در عملیات گودبرداری و خاکبرداری احتمال خطری برای پایداری دیوارها و ساختمان های مجارو وجود داشته باشد ، باید از طریق نصب شمع ، سپر و مهارهای مناسب و رعایت فاصله مناسب و ایمن گودبرداری و درصورت لوزم با اجرای سازه های قبل از شروکع عملیات ایمنی و پایداری آنها تامین گردد .
    2-در خاکبرداری هایی با عمق بیش از 120 سانتی متر که احتمال ریزش یا لغزش دیواره ها وجود داشتهباشد ، باید با نصب شمع ، سپر و مهارتهای محکم و مناسب نسبت به حفاظت دیواره ها وجود داشته باشد ، باید با نصب شمع ، سپر و مهارت های محکم و مناسب نسبت به حفاظت دیوارها اقدام گردد ، مگر آنکه شیب دیواره از زاویه شیب طبیعی کمتر باشد .
    3-در مواردی که عملیات گودبرداری در مجاورت بزرگراه ها ، خطوط راه آهن یا مرکز تاسیسات دارای ارتعاش انجام می شود ، باید اقدامات لازم برای جلوگیری از لغزش یا دیواره ها صورت گیرد .
    4-درموارد زیر باید دیوارهای محل گودبرداری باید دقیقاً مورد بررسی و بازدید قرارگرفته و در نقاطی که خطر ریزش یا دیواره ها به وجود آمده است ، مهارها و وسایل ایمنی لازم ازقبیل شمع ، سپر و ... نصب یا مهار های موجود تقویت گردد :
    - بعداز بارندگی شدید
    - بعد از وقوع طوفان های شدید ، سیل و زلزله
    - بعداز یخ بندانهای شدید
    - بعد از هرگونه عملیات انفجاری
    - بعد از ریزش های ناگهانی
    - بعد از وارد آمدن صدمات اساسی به مهارها
    - بعد از هرگونه ایجاد وقفه در فعالیت سازمانی
    5-برای جلوگیری از بروز خطرهایی نظیر پرتاب سنگ ، سقوط افراد ، حیوانات ، مصالح ساختمانی و ماشین آلات و سرازیر شدن آب به داخل گود و برخورد افراد و وسایط نقلیه با کاربران و ماشین آلات حفاری و خاکبرداری ، باید اطراف محل حفاری و خاکبرداری به نحوه مناسب حصارکشی و محافظت شود . در مجاورت معابر فضای عمومی ، محل حفاری و خاکبرداری باید با علائم هشداردهنده که در شب و روز قابل روئیت باشد مجهز گردد .
    6-در گودبرداری هایی که عملیات اجرایی به علت محدوده ابعاد آن با مشکل نور مواجه می گردند ، لازم است به تامین وسایل روشنایی و تهویه اقدام لازم به عمل آید .
    7-خاک ومصالح حاصل از گودبرداری نباید به فاصله کمتر از 5/0 متر کمتر از لبه گود ریخته شود . همچنین این مصالح نباید پیاده روها و معابر عمومی به نحوه انباشته شود که مانع عبور و مرور گردیده یا موجب بروز حادثه شود .
    8-قبل از استقرار ماشین آلات و وسایل مکانیکی از قبلی جرثقیل ، بیل مکانیک ، لودر ، کامیون و ... ، یا انباشتن خاکهای حاصل از گودبرداری ویا مصالح ساختمانی در مجاورت گود ، باید ضمن رعایت فاصله مناسب از لبه گود ، نسبت به تامین پایداری دیوارهای گود اقدام گردد .
    9-در گودهایی که عمق آنها بیش از یک متر باشد کارگر در محل کار به تنهایی در محل کار گمارده شود .
    در محل گودبرداری های عمیق و سریع ، باید یک نفر نگهبان مسئولیت نظارت بر ورود و خروج کامیون ها و ماشین آلات سنگین را عهده دار باشد ونیز برای آگاهی کارگران و سایر افراد ، علائم هشدار دهند در محور و محل ورود و خروج کامیون ها و و ماشین آلات مذبور نسب گردد


  10. #30
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    865
    Array

    پیش فرض

    مفاهيم معدنکاری

    ذخائر رسوبی می توانند به شکل لنزی (عدسی شکل) یا پوسته ای (غلاف مانند) و اغلب در طول صفحات لایه بندی و یا در شکستگی ها، گسل ها و درزه ها تشکیل گردد. در شرایط ویژه مثلاً آب و هوای گرم و دریاهای کم عمق، رسوبات در حوزه های وسیع انباشته می شوند و در نتیجه تبخیر کانی ها در غالب نمک هائی به مرور تمرکز می یابند . بسیاری از ذخائر بزرگ پتاس، نیترات، فسفات و سنگ نمک به این تشکیل شده اند.

    ذخائر درون سنگ های آذرین نیز ...

    ذخائر رسوبی می توانند به شکل لنزی (عدسی شکل) یا پوسته ای (غلاف مانند) و اغلب در طول صفحات لایه بندی و یا در شکستگی ها، گسل ها و درزه ها تشکیل گردد. در شرایط ویژه مثلاً آب و هوای گرم و دریاهای کم عمق، رسوبات در حوزه های وسیع انباشته می شوند و در نتیجه تبخیر کانی ها در غالب نمک هائی به مرور تمرکز می یابند . بسیاری از ذخائر بزرگ پتاس، نیترات، فسفات و سنگ نمک به این تشکیل شده اند.

    ذخائر درون سنگ های آذرین نیز می توانند در غالب لنزها و در شکستگی ها، گسل ها و درزه ها بوجود آیند. همچنین این ذخائر می توانند بصورت افشانه های ریز در سرتاسر سنگ و یا درون رگه های کوارتز بصورت استوک ورک (خاص مس پرفیری) پراکنده شده باشد. چنین ذخائری میل به اندازه بزرگ و عیار کم دارند. این نوع اغلب دارای یک زون سطحی (****ژن) می باشد که در نتیجه هوازدگی غنی از فلزات شده است. در زیر این زون، ماده معدنی که تحت تأثیر هوازدگی قرار ندارد زون اصلی (هیپوژن) نامیده می شود.

    ذخائر ماسیو (توده ای) دارای عیار بیشتر هستند و تقریباً به طور کلی شامل کانی های سولفیدی می شود. این نوع عموماً با نواحی متامورفیک در ارتباط هستند. در جائی که با فعالیت آتشفشانی متبط باشند ذخائر ماسیو سولفید آتشفشانی (VMS) نامیه می شوند.

    تعدادی از مهمترین ذخائر نیکل، کرومیت، مس و پلاتینیوم در سنگ های مافیک در لایه های آذرین نفوذی بوجود می آیند. فلزات در افق های جداگانه ای که نشان دهنده فشار و دمائی است که در آن در طی سرد شدن ماگما تشکیل شده اند، وجود دارند. ذخائر پلاتینیوم و پالادیوم بوشول (Bushveld complex) در آفریقای جنوبی از این نوعند.

    یک نوم خاص از سنگ مافیک یعنی کیمبرلیت منبع اصلی الماس جهان است. الماس در جبه (از کربن) تحت فشار و دمای شدید تشکیل می گردد و در غالب قیف های کیمبرلیتی به سطح آورده می شوند. این اتفاق در سرتاسر دنیا رخ می دهد ولی تعداد اندکی از آن ها حاوی الماس است و حتی تعداد کمتری از این میان دارای تمرکز اقتصادی الماس می باشند.

    ذخائر آلوویال در جاهائی که مواد حاصل از هوازدگی و فرسایش توسط رودخانه ها و سیلاب ها انتقال داده می شوند و مجدداً انباشته می شوند. کانی برای آن که در این روند از بین نرود نیاز به پایداری شیمیائی و مقاومت فیزیکی باشد که این موضوع این ذخائر را به فلزات گرانبها، الماس و دیگر سنگ های قیمتی محدود می کند. ذخائر آلوویال نسبتاً دارای سن کم (مربوط به دوران اخیر) و غیر متراکم (محکم) شده هستند.

    ذخائر لاتریتی محصولی از آب و هوای استوائی هستند و شامل ترکیبی از کانی های اکسید و هیدروکسید و رس ها می شود. بوکسیت ، ماده معدنی اصلی آلومینیوم، یسک لاتریت می باشد و ذخائر عظیمی از آن در برزیل و گینه وجود دارد. همچنین ذخائر مهمی از نیکل لاتریتی (مثلاً در کوبا) وجود دارد.

    وقتی که ذخائر معدنی همزمان با سنگ میزبان تشکیل شده باشند به آن ها syngenetic و وقتی که بعداً به سنگ میزبان معرفی شده باشند به آن ها epigenetic گفته می شود





صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/