صفحه 28 از 64 نخستنخست ... 1824252627282930313238 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 271 تا 280 , از مجموع 631

موضوع: دیوان اشعار حافظ ( رباعیات )

  1. #271
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    اگر به باده مشکین دلم کشد شاید

    که بوی خیر ز زهد ریا نمی‌آید


    جهانیان همه گر منع من کنند از عشق

    من آن کنم که خداوندگار فرماید


    طمع ز فیض کرامت مبر که خلق کریم

    گنه ببخشد و بر عاشقان ببخشاید


    مقیم حلقه ذکر است دل بدان امید

    که حلقه‌ای ز سر زلف یار بگشاید


    تو را که حسن خداداده هست و **** بخت

    چه حاجت است که مشاطه‌ات بیاراید


    چمن خوش است و هوا دلکش است و می بی‌غش

    کنون بجز دل خوش هیچ در نمی‌باید


    جمیله‌ایست عروس جهان ولی هش دار

    که این مخدره در عقد کس نمی‌آید


    به لابه گفتمش ای ماه رخ چه باشد اگر

    به یک شکر ز تو دلخسته‌ای بیاساید


    به خنده گفت که حافظ خدای را مپسند

    که بوسه تو رخ ماه را بیالاید

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #272
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید

    گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید


    گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز

    گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید


    گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم

    گفتا که شب رو است او از راه دیگر آید


    گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد

    گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید


    گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد

    گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید


    گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت

    گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید


    گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد

    گفتا مگوی با کس تا وقت آن درآید


    گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد

    گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #273
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    بر سر آنم که گر ز دست برآید

    دست به کاری زنم که غصه سر آید


    خلوت دل نیست جای صحبت اضداد

    دیو چو بیرون رود فرشته درآید


    صحبت حکام ظلمت شب یلداست

    نور ز خورشید جوی بو که برآید


    بر در ارباب بی‌مروت دنیا

    چند نشینی که خواجه کی به درآید


    ترک گدایی مکن که گنج بیابی

    از نظر ره روی که در گذر آید


    صالح و طالح متاع خویش نمودند

    تا که قبول افتد و که در نظر آید


    بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر

    باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید


    غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست

    هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #274
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    دست از طلب ندارم تا کام من برآید

    یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید


    بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر

    کز آتش درونم دود از کفن برآید


    بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران

    بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید


    جان بر لب است و حسرت در دل که از لبانش

    نگرفته هیچ کامی جان از بدن برآید


    از حسرت دهانش آمد به تنگ جانم

    خود کام تنگدستان کی زان دهن برآید


    گویند ذکر خیرش در خیل عشقبازان

    هر جا که نام حافظ در انجمن برآید

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #275
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    چو آفتاب می از مشرق پیاله برآید

    ز باغ عارض ساقی هزار لاله برآید


    نسیم در سر گل بشکند کلاله سنبل

    چو از میان چمن بوی آن کلاله برآید


    حکایت شب هجران نه آن حکایت حالیست

    که شمه‌ای ز بیانش به صد رساله برآید


    ز گرد خوان نگون فلک طمع نتوان داشت

    که بی ملالت صد غصه یک نواله برآید


    به سعی خود نتوان برد پی به گوهر مقصود

    خیال باشد کاین کار بی حواله برآید


    گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان

    بلا بگردد و کام هزارساله برآید


    نسیم زلف تو چون بگذرد به تربت حافظ

    ز خاک کالبدش صد هزار لاله برآید

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #276
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    زهی خجسته زمانی که یار بازآید

    به کام غمزدگان غمگسار بازآید


    به پیش خیل خیالش کشیدم ابلق چشم

    بدان امید که آن شهسوار بازآید


    اگر نه در خم چوگان او رود سر من

    ز سر نگویم و سر خود چه کار بازآید


    مقیم بر سر راهش نشسته‌ام چون گرد

    بدان هوس که بدین رهگذار بازآید


    دلی که با سر زلفین او قراری داد

    گمان مبر که بدان دل قرار بازآید


    چه جورها که کشیدند بلبلان از دی

    به بوی آن که دگر نوبهار بازآید


    ز نقش بند قضا هست امید آن حافظ

    که همچو سرو به دستم نگار بازآید

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #277
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    اگر آن طایر قدسی ز درم بازآید

    عمر بگذشته به پیرانه سرم بازآید


    دارم امید بر این اشک چو باران که دگر

    برق دولت که برفت از نظرم بازآید


    آن که تاج سر من خاک کف پایش بود

    از خدا می‌طلبم تا به سرم بازآید


    خواهم اندر عقبش رفت به یاران عزیز

    شخصم ار بازنیاید خبرم بازآید


    گر نثار قدم یار گرامی نکنم

    گوهر جان به چه کار دگرم بازآید


    کوس نودولتی از بام سعادت بزنم

    گر ببینم که مه نوسفرم بازآید


    مانعش غلغل چنگ است و شکرخواب صبوح

    ور نه گر بشنود آه سحرم بازآید


    آرزومند رخ شاه چو ماهم حافظ

    همتی تا به سلامت ز درم بازآید

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #278
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    نفس برآمد و کام از تو بر نمی‌آید

    فغان که بخت من از خواب در نمی‌آید


    صبا به چشم من انداخت خاکی از کویش

    که آب زندگیم در نظر نمی‌آید


    قد بلند تو را تا به بر نمی‌گیرم

    درخت کام و مرادم به بر نمی‌آید


    مگر به روی دلارای یار ما ور نی

    به هیچ وجه دگر کار بر نمی‌آید


    مقیم زلف تو شد دل که خوش سوادی دید

    وز آن غریب بلاکش خبر نمی‌آید


    ز شست صدق گشادم هزار تیر دعا

    ولی چه سود یکی کارگر نمی‌آید


    بسم حکایت دل هست با نسیم سحر

    ولی به بخت من امشب سحر نمی‌آید


    در این خیال به سر شد زمان عمر و هنوز

    بلای زلف سیاهت به سر نمی‌آید


    ز بس که شد دل حافظ رمیده از همه کس

    کنون ز حلقه زلفت به در نمی‌آید

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #279
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید

    هلال عید در ابروی یار باید دید


    شکسته گشت چو پشت هلال قامت من

    کمان ابروی یارم چو وسمه بازکشید


    مگر نسیم خطت صبح در چمن بگذشت

    که گل به بوی تو بر تن چو صبح جامه درید


    نبود چنگ و رباب و نبید و عود که بود

    گل وجود من آغشته گلاب و نبید


    بیا که با تو بگویم غم ملالت دل

    چرا که بی تو ندارم مجال گفت و شنید


    بهای وصل تو گر جان بود خریدارم

    که جنس خوب مبصر به هر چه دید خرید


    چو ماه روی تو در شام زلف می‌دیدم

    شبم به روی تو روشن چو روز می‌گردید


    به لب رسید مرا جان و برنیامد کام

    به سر رسید امید و طلب به سر نرسید


    ز شوق روی تو حافظ نوشت حرفی چند

    بخوان ز نظمش و در گوش کن چو مروارید

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #280
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید

    وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید


    صفیر مرغ برآمد بط شراب کجاست

    فغان فتاد به بلبل نقاب گل که کشید


    ز میوه‌های بهشتی چه ذوق دریابد

    هر آن که سیب زنخدان شاهدی نگزید


    مکن ز غصه شکایت که در طریق طلب

    به راحتی نرسید آن که زحمتی نکشید


    ز روی ساقی مه وش گلی بچین امروز

    که گرد عارض بستان خط بنفشه دمید


    چنان کرشمه ساقی دلم ز دست ببرد

    که با کسی دگرم نیست برگ گفت و شنید


    من این مرقع رنگین چو گل بخواهم سوخت

    که پیر باده فروشش به جرعه‌ای نخرید


    بهار می‌گذرد دادگسترا دریاب

    که رفت موسم و حافظ هنوز می‌نچشید

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 28 از 64 نخستنخست ... 1824252627282930313238 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/