کاش لحظه های با تو بودن مثل خط سفید جاده بود,
تکه تکه میشد ولی قطع نمیشد.
کاش لحظه های با تو بودن مثل خط سفید جاده بود,
تکه تکه میشد ولی قطع نمیشد.
[SIGPIC][/SIGPIC]
اشک هایم را برای چشمانم می نویسم ،
چشمم می خواندش و دلم گوش می دهد و قدری آرام می گیرم ،
پس هنوز هم چاره ای هست که دوری ات را تحمل کنم ،
تا اشکی هم نباشد خدا بزرگ است .
[SIGPIC][/SIGPIC]
اگه به تو نمیرسم این دیگه قسمت منه
نخواستم این جوری بشه این از بخت بد منه
قد یه دنیا غم دارم اگه نبینمت یه روز
چطور دلت امد بری عاشق چشماتم هنوز
فکر نمی کردم که یه روز این جوری تحقیر بشم
به جرم دوست داشتن تو این جوری تنبیه بشم
قد یه دنیا غم دارم اگه نبینمت یه روز
چطور دلت امد بری عاشق چشماتم هنوز
دارو ندارم ومیدم اما چشماتو نبر
دارو ندار من توی به گریه های من نخند
از همه دنیا فقط دلخوش تو بودم ولی
دل خوشی تو نبودم دوسم نداشتی یه کمی
[SIGPIC][/SIGPIC]
سکوت
سکوت کردی سکوتی تلخ
سکوتی که حتی نگفتی برای چه از کنارم می روی
با رفتنت بغضم ترکید و سکوتی که آن همه مدت با من بود شکست
آنقدر اشک ریختم تا قلبم کمی آرام گرفت
چون تازه فهمیدم تو را در کنارم احساس نمی کنم
همیشه چشمانم به در بود تا روزی بیایی تا این سکوت لعنتی بشکند
و
به تو بگویم چقدر دوستت دارم و به داشتنت در کنارم احتیاج دارم روزها و ماهها می گذرد
اما باز هم یاد و خاطرت در ذهنم همیشه زنده است
لحظه ای که بار سفر می بستی آهی از ته دل کشیدی و گفتی روزی برمی گردم
ولی سالها از آن روز لعنتی می گذرد
اما
هنوز هم برنگشتی و خبری از تو ندارم
منتظرت خواهم نشست و اما تو ...
تو اگر می خواهی روی ...رو!!
ولی بدان که من ،ماندگارم
[SIGPIC][/SIGPIC]
صدای چک چک اشک هایت را از پشت دیوار زمان می شنوم که چه معصومانه در کنج سکوت شب برای ستاره ها ساز دلتنگی می زنی...
ای شکوه بی پایان
ای طنین دل انگیز
من می شنوم ...
به آسمان بگو که من می شکنم هرآنچه که تو را شکسته و می شنوم هرآنچه در سکوت تو نهفته...
[SIGPIC][/SIGPIC]
از تو که حرف می زنم، همه فعلهایم ماضی اند،
ماضی خیلی خیلی بعیدکمی نزدیکتر بنشین
دلم برای یک حال ساده تنگ شده است!من هنوز منتظرم...
[SIGPIC][/SIGPIC]
سالها رفته از آن روز که رفتی امایاد تو یک نظر از خاطر من دور نشدچشم من خواست که بی نور شود دور از توکور شد چشم،ولی چشم دلم کور نشدسالها رفت و تو رفتی و دلت بازنگشتغم ز من دور نشد،قلب تو رنجورنشدباغ چشمان من از دیدن تو سبز نشددل دریایی تو شور نزد، شور نشد.
[SIGPIC][/SIGPIC]
شب بود باران نمی بارید……….شکوفه لبخند نمی زد…………
اولین شب بود و پی اش هزار شب و پیشش هیچ شب…………..از آسمان برف می آمد و تو نگاهت را در کوله باری خواستنی گذاشتی و عزم رفتن کردی………
فاصله ی نگاه تو تنها به اندازه ی یک نت بود………نه یک پرده…….تنها نیم پرده………..دیگر اشک هایم هم برایت حرمت نداشت……………
به پنجره((ها))
کردم…………….چقدر برف….:.((عزیز امشب نرو برف هم بهانه ای است برای نرفتتنت………))
و تو ………….ساده حتی بی هیچ لبخندی یا حتی کلامی رفتی……….. و امروز فردای دیشب……………………عجب فاصله ی نگاهمان را زیاد کردی………….
[SIGPIC][/SIGPIC]
غـروبـا میون هــفته بر سـر قـبر یه عاشـقیـه جوون مـیاد مـیزاره گـلای سـرخ شـقایـقبی صـدا میشکنه بغضـش روی سـنـگ قبـر دلداراشک میریزه از دو چـشـمش مثل بارون وقت دیدارزیر لب با گـریه مـیگه : مـهـربونم بی وفایـیرفتی و نیـسـتی بدونی چـه جـگر سـوزه جـداییآخه من تو رو می خواستم اون نجـیـب خوب و پاکاون صـدای مهـربون ، نه سـکــوت ســرد خــاکتویی که نگاه پاکت مـرهـم زخـم دلــــم بـوددیدنـت حـتی یه لـحــظه راه حـل مشکـلـم بودتو که ریـشه کردی بـا من، توی خـاک بی قراریتو که گفتی با جـدایی هـیـچ مـیونه ای نداریپس چـرا تنهام گذاشـتی توی این فـصل ســیاهیتو عـزیـزترینی اما یه رفیـق نــیـمه راهــیداغ رفتنـت عـزیـزم خط کـشـیـد رو بـودن مـنرفتی و دیگـه چـه فایده ناله و ضـجـّه و شیـونتو سـفر کردی به خـورشـید ، رفتی اونور دقایقمنـو جا گذاشتی اینجا با دلی خـســته و عاشـقنمـیـخـوام بی تو بمـونم ، بی تـو زندگی حرومــهتو که پیش من نبـاشـی ، هـمـه چـی برام تمـومهعاشـق خـسـته و تنها سـر گـذاشـت رو خاک نمناکگفت جگر گـوشـه ی عـشـقو دادمـش دسـت توای خاکنزاری تنها بمونـه ، هــمـدم چـشـم سـیـاش باششونه کن موهاشو آروم ، شـبا قصـه گو بـراش باشو غـروب با اون غـرورش نتونسـت دووم بـیـــارهپاکشـیـداز آسـمـون و جاشـو داد به یـک سـتارهاون جــوون داغ دیـده با دلـی شـکـسـته از غـمبوسـه زد رو خـاک یار و دور شد آهسـته و کم کمولی چند قدم که دور شد دوباره گـریه رو سـر دادروشــــو بــر گــردونـــد و داد زدبـه خـدا نـمــیـری از یاد
[SIGPIC][/SIGPIC]
شاید آن روز که برمی گردیلکه هایی ز سیاهیباقی از عمر جوانیروی موهای سرم باز هویدا باشدشاید از شعله عشقتآتشی گرچه ضعیفهیزمی خیس و نحیفشرری اندک و خوردزیر خاکستر قلبمکومه ای ساخته باشدشاید آن روز مرا،بر سر دار بلندی نگریکه همه پود طنابش؛آرزوهای من است...و هر تارش گره ای از سر گیسوی درازتبه بلندای همه شب های من استشاید این جمله برایت؛باز هم خنده ای تکراری باشد!به بهارم نرسیدی به خزانم بنگرکه به مویم اثر از برف و زمستان من است...
[SIGPIC][/SIGPIC]
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)