صفحه 27 از 49 نخستنخست ... 1723242526272829303137 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 261 تا 270 , از مجموع 482

موضوع: •●♥ دل نوشته های یک عاشق شکست خورده ♥●•

  1. #261
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    در تو ,تا دور دستهای زندگی سفر خواهم کرد
    و بامدادان ,از جشن هزاره های آتش باز خواهم گشت.

    اینک حس غریبی
    در اعماق وجودم شعله می کشد.
    وقتی سخن می گویی : از ترانه ی پرسش پر می شوم.
    و آنگاه که از خواب ستاره های خاموش باز می گردی
    هزار شعله زرین از چشم آفتاب به سویت می آید!

    نازنین!
    به تماشایت باز هم می نشینم
    و رازهای ناگزیر را در کلام تو می جویم.
    مگر گاهواره دنیا فرو ریزد تا من تو را از یاد ببرم.
    حس نگاهی
    غرور لبخندی
    و یا ماتم اشکی
    در شکوه گیسوی توست
    که با آنها من همیشه نام زندگی را به خاطر می آورم...

    نازنین!
    آرزوهایم را در کوچه های بی صدای تاریخ می ریزم
    و نشانی عبورت را تنها از ستاره های آسمانم می خواهم.
    چرا که بی تو ناتمامم
    و با تو از همیشه تا همیشه پر از واژه های عشقم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #262
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    باید فراموشت کنم .... چندیست تمرین می کنم
    من می توانم ! می شود ! ....
    آرام تلقین می کنم .....حالم ، نه ، اصلا خوب نیست ....تا بعد، بهتر می شود ....
    فکری برای این دلِ آرام غمگین می کنم .....
    من می پذیرم رفته ای ..... و بر نمی گردی همین ! خود را برای درک این ، صد بار تحسین می کنم .... کم کم ز یادم می روی .... این روزگار و رسم اوست ! ...... این جمله را با تلخی اش ،.....
    صد بار تضمین میکنم.



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #263
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض



    اين طرف مشتی صدف ، آنجا كمی گل ريخته است

    موج ، ماهی های عاشق را به ساحل ريخته

    بعد از اين در جام ما تصوير ابر تيره ای است

    بعد از اين در جام دريا ، ماه كامل ريخته است

    مرگ حق دارد كه از ما روی برگردانده است

    زندگی در كام ما مرگ هلاهل ريخته

    هر چه دام افكندم ، آهوها گريزان تر شدند

    حال ، صدها دام ديگر در مقابل ريخته

    هيچ راهی جز به دام افتادن صياد نيست

    هر كجا پا می گذارم دامنی دل ريخته

    عارفی از نيمه راه تحير بازگشت

    گفت : خون عاشقان منزل به منزل ريخته



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #264
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض



    پنج وارونه چه معنا دارد ؟!
    خواهر کوچکم از من پرسيد
    من به او خنديدم
    کمي آزرده و حيرت زده گفت
    روي ديوار و درختان ديدم
    باز هم خنديدم
    گفت ديروز خودم ديدم پسر همسايه
    پنج وارونه به مينو ميداد
    آنقَدَر خنده برم داشت که طفلک ترسيد
    بغلش کردم و بوسيدم و با خود گفتم
    بعدها وقتي غم
    سقف کوتاه دلت را خم کرد
    بي گمان مي فهمي
    - پنج وارونه چه معنا دارد



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #265
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض



    بود بر شاخه هایم آخرین برگ

    تو پنداری که شب چشمم به خواب است

    ندانی این جزیره غرق آبست

    به حال گریه می خوانم خدا را

    به حال دوست می جویم شما را

    زبس دل سوی مردم کرده ام من

    در این دنیا تو را گم کرده ام من

    مرا در عاشقی بی تاب کردی

    کجا هستی دلم را آب کردی

    نه اکنون بلکه عمری، روزگاریست

    که پیش روی ما غمگین حصاریست

    بود روز تو برای ما شب تار

    صدایت می رسد از پشت دیوار

    کلام نازنینت مهر جوش است

    صدایت در لطافت چون سروش است

    بدا ، روز و شب ما هم یکی نیست

    شب ما بهر تو همگام روز است

    به وقت صبح تو ما را شب آید

    در آن هنگامه جانم بر لب آید

    کویرم من، تو گلشن باش ای یار

    به تاریکی تو روشن بــاش ای یار



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #266
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض



    دنيا به هم نمي خورد...

    دنيا پر از حوادث گوناگون

    دنيا پر از وقايع رنگارنگ

    از مرگ،از تولد،

    از صلح،جنگ،

    از جشن،از جدايي

    از فتح از شكست

    هر لحظه صدهزار اتفاق هست!

    اين آرزوي كوچك ما نيز

    يك رويداد ساده است

    من خود،درست و راست،نمي دانمش كه چيست

    يك اشتياق پاك؟

    يك آرمان شيرين؟

    يك هاله مقدس؟

    يك عشق تابناك؟

    از نوع نامكرر"يك نكته بيش نيست"

    در بين صدهزار هزار اتفاق،گم!

    دنيا به هم نمي خورد اي مردم!

    بعد از هزار مرحله دوري

    بعد از هزار سال صبوري!

    اين يك زياده خواهي نيست

    اين نيست يك توقع بي جا!

    اين نيست يك هوس

    اين آخرين تضرع يك عاشق است و بس:

    باري اگر به سينه دلي داريد

    اين آرزوي ساده ما را بر آريد

    ما را به هم ببخشيد.

    ما را براي هم بگذاريد.

    در اين لحظه هاي مانده به جا،از حيات ما.

    ما را به يكديگر بسپاريد!


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #267
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض



    دنيا به هم نمي خورد...

    دنيا پر از حوادث گوناگون

    دنيا پر از وقايع رنگارنگ

    از مرگ،از تولد،

    از صلح،جنگ،

    از جشن،از جدايي

    از فتح از شكست

    هر لحظه صدهزار اتفاق هست!

    اين آرزوي كوچك ما نيز

    يك رويداد ساده است

    من خود،درست و راست،نمي دانمش كه چيست

    يك اشتياق پاك؟

    يك آرمان شيرين؟

    يك هاله مقدس؟

    يك عشق تابناك؟

    از نوع نامكرر"يك نكته بيش نيست"

    در بين صدهزار هزار اتفاق،گم!

    دنيا به هم نمي خورد اي مردم!

    بعد از هزار مرحله دوري

    بعد از هزار سال صبوري!

    اين يك زياده خواهي نيست

    اين نيست يك توقع بي جا!

    اين نيست يك هوس

    اين آخرين تضرع يك عاشق است و بس:

    باري اگر به سينه دلي داريد

    اين آرزوي ساده ما را بر آريد

    ما را به هم ببخشيد.

    ما را براي هم بگذاريد.

    در اين لحظه هاي مانده به جا،از حيات ما.

    ما را به يكديگر بسپاريد!



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #268
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض



    اندكي شبيه دريا شده ام
    همين دريايي كه در حوض خانه ي همسايه است
    دهانم طعم آبي گرفته
    پاهايم جلبك بسته
    و در دلم هزار ماهي بي نام و نشان آشيانه كرده
    باز هم نيستي
    غروب چهارشنبه
    و كسي ناشناس واژه هاي علاقه را سر مي برد
    و كنج آواز مردگان مي اندازد
    نمي دانم
    شايد آخر دنياست
    كه عقربه ها به بن بست رسيده اند
    كاش بيايي
    سر بر شانه ات بگذارم
    و عريان ترين حرف هايم را
    شبيه هق هق پرنده هاي پر شكسته
    يادت بياورم
    هيچ لازم نيست دلهره ي آيينه
    از روييدن باد را به رخم بكشي
    من آن قدر طعم گس آيينه را چشيده ام
    كه محرم ترين آشناي باران شده ام
    آه ، عزيزم ، رايحه ات پيچيده
    بگو كجاي سه شنبه اي
    هنوز اما خيلي صبورم
    كه مي نشينم و از ته آيينه برايت انار مي چينم
    تا كي بگويم برگرد
    و تو بادبادكي را كه ته دريا به جلبك ها گير كرده
    بهانه بياوري براي نيامدنت
    اصلا بگذار طعم خاكستري شب رابچشم
    بگذار آن قدر شبيه دريا شوم
    كه تو ديگر به چشم نيايي
    بگذار بميرم ...



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #269
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض



    من همان عاشق ديرينم
    و عصر هاي ديدار همانگونه دلپذير و خاكسترين
    اگر هواي دوباره آمدنت هست
    دامن بلند بپوش و سندل به پاي كن
    كه در گذرگه متروك
    تمشك هاي وحشي گسترانيده اند ...
    از بانگ سگ ها آشفته مشو
    ديريست كه بوي تو را مي جويند
    اين وفاداران
    حضور دوست را بر من مژده مي دهند ...




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #270
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض



    به تو عادت کرده بودم
    اي به من نزديک تر از من
    اي حضورم از تو تازه
    اي نگاهم از تو روشن
    به تو عادت کرده بودم
    مثل گلبرگي به شبنم
    مثل عاشقي به غربت
    مثل مجروحي به مرهم
    لحظه در لحظه عذابه
    لحظه هاي من بي تو
    تجربه کردن مرگه
    زندگي کردن بي تو
    من که در گريزم از من
    به تو عادت کرده بودم
    از سکوت و گريه شب
    به تو حجرت کرده بودم
    با گل و سنگ و ستاره
    از تو صحبت کرده بودم
    خلوت خاطره هامو
    با تو قسمت کرده بودم
    خونه لبريز سکوته
    خونه از خاطره خالي
    من پر از ميل زوالم
    عشق من تو در چه حالي



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 27 از 49 نخستنخست ... 1723242526272829303137 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/