صفحه 23 از 64 نخستنخست ... 1319202122232425262733 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 221 تا 230 , از مجموع 631

موضوع: دیوان اشعار حافظ ( رباعیات )

  1. #221
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ای پسته تو خنده زده بر حدیث قند

    مشتاقم از برای خدا یک شکر بخند


    طوبی ز قامت تو نیارد که دم زند

    زین قصه بگذرم که سخن می‌شود بلند


    خواهی که برنخیزدت از دیده رود خون

    دل در وفای صحبت رود کسان مبند


    گر جلوه می‌نمایی و گر طعنه می‌زنی

    ما نیستیم معتقد شیخ خودپسند


    ز آشفتگی حال من آگاه کی شود

    آن را که دل نگشت گرفتار این کمند


    بازار شوق گرم شد آن سروقد کجاست

    تا جان خود بر آتش رویش کنم سپند


    جایی که یار ما به شکرخنده دم زند

    ای پسته کیستی تو خدا را به خود مخند


    حافظ چو ترک غمزه ترکان نمی‌کنی

    دانی کجاست جای تو خوارزم یا خجند

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #222
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    بعد از این دست من و دامن آن سرو بلند

    که به بالای چمان از بن و بیخم برکند


    حاجت مطرب و می نیست تو برقع بگشا

    که به رقص آوردم آتش رویت چو سپند


    هیچ رویی نشود آینه **** بخت

    مگر آن روی که مالند در آن سم سمند


    گفتم اسرار غمت هر چه بود گو می‌باش

    صبر از این بیش ندارم چه کنم تا کی و چند


    مکش آن آهوی مشکین مرا ای صیاد

    شرم از آن چشم سیه دار و مبندش به کمند


    من خاکی که از این در نتوانم برخاست

    از کجا بوسه زنم بر لب آن قصر بلند


    باز مستان دل از آن گیسوی مشکین حافظ

    زان که دیوانه همان به که بود اندر بند

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #223
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند

    محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند


    ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید

    هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند


    چون می از خم به سبو رفت و گل افکند نقاب

    فرصت عیش نگه دار و بزن جامی چند


    قند آمیخته با گل نه علاج دل ماست

    بوسه‌ای چند برآمیز به دشنامی چند


    زاهد از کوچه رندان به سلامت بگذر

    تا خرابت نکند صحبت بدنامی چند


    عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو

    نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند


    ای گدایان خرابات خدا یار شماست

    چشم انعام مدارید ز انعامی چند


    پیر میخانه چه خوش گفت به دردی کش خویش

    که مگو حال دل سوخته با خامی چند


    حافظ از شوق رخ مهر فروغ تو بسوخت

    کامگارا نظری کن سوی ناکامی چند

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #224
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

    واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند


    بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند

    باده از جام تجلی صفاتم دادند


    چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی

    آن شب قدر که این تازه براتم دادند


    بعد از این روی من و آینه وصف جمال

    که در آن جا خبر از جلوه ذاتم دادند


    من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب

    مستحق بودم و این‌ها به زکاتم دادند


    هاتف آن روز به من مژده این دولت داد

    که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند


    این همه شهد و شکر کز سخنم می‌ریزد

    اجر صبریست کز آن شاخ نباتم دادند


    همت حافظ و انفاس سحرخیزان بود

    که ز بند غم ایام نجاتم دادند

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #225
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند

    گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند


    ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت

    با من راه نشین باده مستانه زدند


    آسمان بار امانت نتوانست کشید

    قرعه کار به نام من دیوانه زدند


    جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه

    چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند


    شکر ایزد که میان من و او صلح افتاد

    صوفیان رقص کنان ساغر شکرانه زدند


    آتش آن نیست که از شعله او خندد شمع

    آتش آن است که در خرمن پروانه زدند


    کس چو حافظ نگشاد از رخ اندیشه نقاب

    تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #226
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    نقدها را بود آیا که عیاری گیرند

    تا همه صومعه داران پی کاری گیرند


    مصلحت دید من آن است که یاران همه کار

    بگذارند و خم طره یاری گیرند


    خوش گرفتند حریفان سر زلف ساقی

    گر فلکشان بگذارد که قراری گیرند


    قوت بازوی پرهیز به خوبان مفروش

    که در این خیل حصاری به سواری گیرند


    یا رب این بچه ترکان چه دلیرند به خون

    که به تیر مژه هر لحظه شکاری گیرند


    رقص بر شعر تر و ناله نی خوش باشد

    خاصه رقصی که در آن دست نگاری گیرند


    حافظ ابنای زمان را غم مسکینان نیست

    زین میان گر بتوان به که کناری گیرند

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #227
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    گر می فروش حاجت رندان روا کند

    ایزد گنه ببخشد و دفع بلا کند


    ساقی به جام عدل بده باده تا گدا

    غیرت نیاورد که جهان پربلا کند


    حقا کز این غمان برسد مژده امان

    گر سالکی به عهد امانت وفا کند


    گر رنج پیش آید و گر راحت ای حکیم

    نسبت مکن به غیر که این‌ها خدا کند


    در کارخانه‌ای که ره عقل و فضل نیست

    فهم ضعیف رای فضولی چرا کند


    مطرب بساز پرده که کس بی اجل نمرد

    وان کو نه این ترانه سراید خطا کند


    ما را که درد عشق و بلای خمار کشت

    یا وصل دوست یا می صافی دوا کند


    جان رفت در سر می و حافظ به عشق سوخت

    عیسی دمی کجاست که احیای ما کند

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #228
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    دلا بسوز که سوز تو کارها بکند

    نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند


    عتاب یار پری چهره عاشقانه بکش

    که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند


    ز ملک تا ملکوتش حجاب بردارند

    هر آن که خدمت جام جهان نما بکند


    طبیب عشق مسیحادم است و مشفق لیک

    چو درد در تو نبیند که را دوا بکند


    تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار

    که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند


    ز بخت خفته ملولم بود که بیداری

    به وقت فاتحه صبح یک دعا بکند


    بسوخت حافظ و بویی به زلف یار نبرد

    مگر دلالت این دولتش صبا بکند

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #229
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    مرا به رندی و عشق آن فضول عیب کند

    که اعتراض بر اسرار علم غیب کند


    کمال سر محبت ببین نه نقص گناه

    که هر که بی‌هنر افتد نظر به عیب کند


    ز عطر حور بهشت آن نفس برآید بوی

    که خاک میکده ما عبیر جیب کند


    چنان زند ره اسلام غمزه ساقی

    که اجتناب ز صهبا مگر صهیب کند


    کلید گنج سعادت قبول اهل دل است

    مباد آن که در این نکته شک و ریب کند


    شبان وادی ایمن گهی رسد به مراد

    که چند سال به جان خدمت شعیب کند


    ز دیده خون بچکاند فسانه حافظ

    چو یاد وقت زمان شباب و شیب کند

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #230
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    طایر دولت اگر باز گذاری بکند

    یار بازآید و با وصل قراری بکند


    دیده را دستگه در و گهر گر چه نماند

    بخورد خونی و تدبیر نثاری بکند


    دوش گفتم بکند لعل لبش چاره من

    هاتف غیب ندا داد که آری بکند


    کس نیارد بر او دم زند از قصه ما

    مگرش باد صبا گوش گذاری بکند


    داده‌ام باز نظر را به تذروی پرواز

    بازخواند مگرش نقش و شکاری بکند


    شهر خالیست ز عشاق بود کز طرفی

    مردی از خویش برون آید و کاری بکند


    کو کریمی که ز بزم طربش غمزده‌ای

    جرعه‌ای درکشد و دفع خماری بکند


    یا وفا یا خبر وصل تو یا مرگ رقیب

    بود آیا که فلک زین دو سه کاری بکند


    حافظا گر نروی از در او هم روزی

    گذری بر سرت از گوشه کناری بکند

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 23 از 64 نخستنخست ... 1319202122232425262733 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/