صفحه 21 از 53 نخستنخست ... 1117181920212223242531 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 201 تا 210 , از مجموع 521

موضوع: متن های زیبا

  1. #201
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    وقتی دلگیری وتنها




    صبر کن عشق زمین گیر شود بعد برو

    یا دل ازدیدن تو سیر شود بعدبرو

    ای کبوتر به کجا؟ قدر دگر صبر بکن
    آسمان پای پرت پیر شود بعد برو

    نازنینم تو اگر گریه کنی بغض من می شکند


    خنده کن عشق زمین گیر شود بعد برو

    یک نفر حسرت لبخند تو را میدارد
    صبر کن گریه به زنجیر شود بعد برو

    خواب دیدی شبی از راه سوارت آمد
    باش ای نازنین خواب تو تعبیر شود بعد برو...


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #202
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    می دانم ومیدانی...!


    تو مثل سپیده درخشانی... به همان روشنایی و به همان لطافت...


    نگرانم عزیز دل...که نکند روزی بیاید که تنهایی تو سایه نگاهت را

    بر زمین افسرده بیندازد...و آن وقت بروی و تو را درافق زندگی ام گم کنم...

    قبل از تو از تیک تاک ساعت و از گذر دقیقه ها که پر

    شتاب جای خود را به یکدیگر می دهند می ترسیدم...

    اما حال در کنار تو ماه من... استوار بر قله های بلند زندگی ایستاده ام...

    با تو هستم و می مانم...در لحظه هایی که شبنم دو چشم قشنگت نم نم

    بر رخ می چکد...در ثانیه هایی که

    تارهای تنهایی را بر پود وجودت در هم فرو رفته می یابی...

    درشب های مهتابی که میترسی ازتکرار قصه عشقت...

    با تو هستم و می مانم...

    پروانه های دلم کم کمک پر می کشند...

    اما نمی دانم چرا پروانه ی محبت تو بر قلب من پیله کرده...

    نکند این بار قرعه به نام تو باشد...اما چیزی هست که می دانم و می دانی...

    تو نقطه پایان تنهایی منی... و نقطه شروع برای دیدن زیبایی ها...

    و یک جرقه برای فوران همه ی خوبی ها.. می دانم و می دانی که چقدر...



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #203
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    بی تو یک روز در این فاصله ها خواهم مرد

    مثل یک بیت ته قا فیه خواهم مرد


    تو که رفتی همه ثانیه ها سایه شدند

    سایه در سایه آن ثانیه ها خواهم مرد

    شعله ها بی تو ز بی رنگی دریا گفتند

    موج در موج در این خاطره ها خواهم مرد

    گم شدم در قدم دوری چشمان بهار

    بی تو یک روز در این فاصله ها خواهم مرد....



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #204
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    ای طبیب دلم دور از تو من در حصار غمم...


    آن زمان که برای بوسه ی شبنم گل لب باز می کند...


    وقتی که بلبلی به سحرگاه نوبهار آواز عشق را نغمه ساز می شود...

    هنگام شامگاه وقتی به سوگ دختر خورشید محتضر

    اشک ستاره ها به رخ می چکد و به نیمه شب نور ستاره ها

    از ورای حریر ابر بسان دانه های روشن الماسی خوش تراش

    به بام می چکد من به یاد توام...

    چشم در چشم آفتاب خنجری در نیمه سینه ی سیاه

    سایه نهاده ام واز بیکرانه ترین رود ها با یاد تو گذشته ام...

    ای طبیب من همه درد ها از توست و درمان نیز از توست...

    تلخینه زخم های دلم را با با برگ های کاج بلند روحت التیام می بخشی...

    وقتی که دنیا برای من برهوتی است فریب دهنده...

    وقتی که پس کوچه های غم این چنین تاریکند

    و من در هزار خم زندگی سر گردانم و هزاران سرود

    نا سروده دارم و در گلزار زندگی همچون درختی پر برگ...

    سایه خیز ماوا گرفته ام.. تنها به یاد تو ام...این

    روز های پر شتاب برگی است که با نسیم بر باد میرود

    و از طوفان های سخت و پر آشوب روز گار بیداد می کنند...

    و گل هابه تسلیت برگ ها خزان آغاز می کنند...

    گل من...دیوار باغ سیاه است...

    اما قله های پر برف این را نمی دانند چرا که سپیدی به تسلیت

    و سوگ سیاه نمی نشیند...

    مهربانم...می دانم می گویی نمی شود...

    اما بیا برای هم برف قله ها باشیم...

    مهتاب من... بگذار درخت زندگی ام خزان نداشته باشد

    و پنجره خوشبختی را به روی من باز کن تا دختر خورشید

    بر غمکده ی دل من بتابد و موج نسیمی...

    نور سپیدی یا عطر دل آویز گلی به من برسد...

    نه...تو خود خورشیدی...تو همان موج نسیم...

    و همان نور و گلی...

    من زمان را با تو یافته ام...من دریچه ای گرانبها یافته ام...

    دریچه ای به سوی تو که عین زندگی ام هستی...

    و می دانم که روزی می شوی خود زندگی ام...

    لبخند هایم برای تو...و نام بلند تو که تا دروازه های

    جهان می رود برایم بس...


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #205
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    دیشب باز گریه کردم


    دیشب باز دلم تنگ تو شد
    دیشب باز گریه کردم
    دیشب باز شیرین تر از شیرین در عشق بودم، و دیوانه تر از فرهاد در فراق
    دیشب باز مجنون لبخند تو شدم و لیلای نگاهت
    دیشب همه افسانه های عاشقی در من تبلور یافت
    دیشب باز نقاشی کشیدم
    نقاشی بودنت را
    زیبا بود
    نقاشی رفتنت را
    تلخ بود
    دیشب باز دلم را قربانی کردم
    قربانی ر‌ؤیای تو
    چقدر شیرین است رؤیای تو


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #206
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    دل تنها

    یک دل تنهاست.دیگر آن دلی نیست که در آرزوی یک یار باوفا باش،این دل از بی وفایی،خود نیز بی وفا شده است...دیگر آن دلی نیست که در انتظار یک همزبان و همیار باشد،این دل از تنهایی خرد خرد شده است...دیگر آن دلی نیست که کسی را دوست داشته باشد،این دل از شکست و بی محبتی بی احساس شده است...دیگر آن دلی نیست که در تب و تاب یک لحظه عاشق شدن باشد،بی قرار باشد،چشم انتظار باشد،این دل از انتظار خسته شده است...دیگر این دل آن دل سرخ و با احساس نیست،این دل احساساتش همه سوخته شده است...دیگر این دل آن دل پرغرور نیست،این دل غرورش شکسته شده است...دیگر این دل هیچ همدل و عشقی ندارد،آری...این دل اینک تنهای تنها شده است...


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #207
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    همه ی دلشوره ام

    از اینه که
    عشق
    اندازه ی آهه

    تــــــــــو
    جوری عاشقی کن

    که نفهمم
    عشق کوتاهه


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #208
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    چون سنگ ها صدای مرا گوش می کنی
    سنگی و ناشنیده فراموش می کنی
    رگبار نو بهاری و خواب دریچه را
    از ضربه های وسوسه مغشوش می کنی
    دست مرا که ساقه ی سبز نوازش است
    با بر گ های مرده هم آغوش می کنی
    گمراه تر از روح شرابی و دیده را
    در شعله می نشانی و مدهوش میکنی
    ای ماهی طلایی مرداب خون من
    خوش باد مستیت ، که مرا نوش میکنی
    تو دره ی بنفش غروبی که روز را
    بر سینه می فشاری و خاموش می کنی
    در سایه ها ، فروغ تو بنشست و رنگ باخت
    او را به سایه از چه سیه پوش می کنی؟




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #209
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    گفتمش بی تــو چه می باید کرد

    عکس رخساره ی ماهش را داد


    گفتمش همدم شبهایم کــــــــــو

    تاری از زلف سیـــــاهش را داد

    وقت رفتـــن همه را می بوسید

    به مـن از دور نگاهــــــش را داد

    یادگاری به همـــــه داد و به من

    انتــــــــــــظار سر راهش را داد




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #210
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    وقتی که دیگر نبود

    من
    به بودنش نیازمند شدم

    وقتی که دیگر رفت

    من
    در انتظار آمدنش نشستم

    وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد

    من او
    را دوست داشتم

    وقتی که
    او
    تمام کرد

    من
    شروع کردم

    وقتی که
    او
    تمام شد

    من
    آغاز شدم

    و چه سخت است تنها متولد شدن..... مثل تنها زندگی کردن..... مثل تنها مردن ...

    "دکتر علی شریعتی"



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 21 از 53 نخستنخست ... 1117181920212223242531 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/