صفحه 20 از 22 نخستنخست ... 1016171819202122 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 191 تا 200 , از مجموع 220

موضوع: ::. دفاتر اشعار فرخ تمیمی .::

  1. #191
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    وداع
    وقتی که آمدی
    ماه در بَدر بود
    باد ساکت شد
    وقتی که می روی
    در سایه سار بید باغچه ، مجنون
    بر آبنوس شانه لیلی می گریید




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #192
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    دشت ارژن
    دشت بزرگ ارژن امشب
    تا دم دمای صبح
    تاریک می ماند
    نه شیری و نه گور
    صیاد تاجدار
    از کوه نور
    سیماب می تراود بر صخره های گور
    روباه زیرک
    در حفره می مانَد
    تنها می مانی
    زنگوله را کجا می آویزی؟




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #193
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    خط عمر
    خط چندم را می خوانم ؟
    نمی دانم .



    این خط عمر توست
    تا پرتگاه زاویه دستت جاری
    مردی درین گذر
    در راه تو خواهد آمد
    سایه به سایه .

    غرقاب ها اما در نقطه های اوج.

    فتح
    تنها نصیب تو
    از فتح قله ها مایوس می نشیند او
    در شب نشین آبی آویزه های یخ.



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #194
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    کوه
    باد
    پیک نشاط پرور دشتان
    باران
    هجای ابر بلندای آسمان
    کوه
    کان هزار گوهر نایاب
    رازینه دار ما در اعماق
    دامن گشوده ، سرکش ، خاموش.




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #195
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    بهار
    آدینه ی شکفته ی سیمابی
    ما را نشانکی نه از آن دوست
    بر دست چپ می گردم
    در «حیره»


    دیوار باغی و آن پایین
    خکی ز گُل شده عطر آگین.

    خوبا ، چگونه سرزده می بیند
    سرشاخه ی گلابی ، زردآلو
    آنوسترک ، بهار و شمال گل آفرین .

    ما و زیارت لوح مهتابی.

    پیش از سفر چها که ندیدی
    ای عطر منتشر
    یاد آمدم حکایت تو در بلخ
    تر گونه یی مرا و خونابی.







    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #196
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    پُرسه آذر
    هر گه که مردی مردستان
    از تنگه ی سَموم پوچ آباد
    تا درّه ی مغاک روانست
    من، زخم تیغ خورده ز نامردان
    با خویش می سُرایم اندوهگین و سرد :
    - ما ، ریگ ته نشسته ی این جویبار خُرد
    از پیله ی تنیده آب و خاک
    گهگاه
    چیزی از آتش می گوییم
    در چنگک هوی .




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #197
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    غروب یک ستاره
    از اندرون خسته ی من چیزی
    گاهی بگاه
    گاهی بیگاه

    سر می کشد
    ذهن قلم را می آشوبد
    و واژگان رام
    این طوطیان خوشگو را
    از خیزران تُرد انگشتانم پَر می دهد
    تا دورهای دور
    خط نگاه حسرت ِ من، اما
    منقار سرخ و سرسبزشان را می پاید
    می پاید .

    من از طلب گذشتم
    دستی شستم
    و در عشق پایی فشردم
    افسوس
    افسوس
    یک خانه گم شده ست نمی یابم
    اما
    استغنا دارم که برگردم .

    پس
    در چلّه واری سر کردم
    در سایه سار قامت یارم
    تکیده واری
    و سر سودم بر پای او
    در باژگونه شبی که وحدت ما را کبود کرد .

    یاران ز راستی بسُرایید
    آن مهر آن مراد من امشب چه شد، کجاست ؟
    حیرت را افزودم
    تن را فرسودم
    در آن دیار مهرین شاید یکی دو گامی پیمودم
    چیزی از اندرون خسته من ، گهگاه
    گاهی بیگاه
    سر می کشد
    ذهن قلم را می آشوبد .

    در خانه ششم
    در بسته نیست، پنجره ها بازند
    گم گشته را می بینم
    آنگاه آن چیزک را، می شناسم
    بر خود، درون خسته، بر آن
    کم کم، اما مشکل، معرفتی
    در حد شاید و باید می یابم .

    آن
    واژگان رام قلم را
    پَر داده بود .


    پس
    در شامشادی یا بامشادی
    بر آن تاختم .

    اینجا کجاست
    این فسفرین شامدمان زیباست
    از دامن «جَبَل»
    از چرخه ی نسیم
    عطر غریب رازی می آید
    روزی، درست می بویم
    باور کندیم


    «جبران» می آید
    و در آتش لبنان، «خلیل» وار
    گلزار خویشتن را
    در شعر تَر خواهد زیست
    و فضیلت گریستن را خواهد گریست .

    مهر غروب می خوانَدَم
    در دور، در افق، او کیست
    اویی که گوشه چشمی دارد وقت خوش ما را
    آب و درخت و ماسه ی ساحل نسیم هم
    بنگر که زر شده ست .

    در نور مهر
    گاهی نگاهم می رقصد
    خاکسترست یا ققنوس؟
    من
    موسا ، نی ام که پای تهی، هر دم
    بر « نیل » بگذرم



    آخر
    این نیل نیست
    نیلی منم که نیسته را می پویم
    نیلی منم که هسته را می جویم
    خس نیستم که باری بر سر هر قله خیز موج
    یک لحظه در نشیب و یک لحظه در اوج
    هر جا که باد می بَرَدم، بادبان کشم.
    ای لحظه وصال
    ژرفا .
    فنا .




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #198
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    نقطه ها
    از تند شیب رود گذشتیم
    چیزی ورای خستگی کار و کارزار
    در ما جوانه زد

    مهتاب بود
    با هر شتاب ما
    بر رود خط سیمین پیدا
    خط ابتدا
    ما را برای زمزمه در بدر ِ نیمه شب
    یکدم بهانه داد
    تا انتها
    اما
    هر خط
    مجموع نقطه ها ، تنها
    در کار و کارزار




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #199
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    سفر
    خوشگوترین پرنده ی جنگل
    در ژرف آبگینه اسیر کلام شد
    منقار واگشود و پیامی داد
    - جفت منی اگر
    با سایه ات بپر .

    دیدم غروب جلد
    از آبگیر صاف گذر کرد
    پرنده از نُک سرسبزه ها نظر می کرد
    پرنده سایه سی مرغ را سفر می کرد .




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #200
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    پس شنبه
    از خط بازوانت این رودهای پُر
    جاری بودن را آموختم
    ایثار را پس می شناسم ، اما
    چیزی نمانده تا که پاک ببازم

    در روزگار ما
    آنان که درد را تنها نقابی
    بر چهره کاشتند
    بر عشق
    راهی نیافتند
    جایی که بوسه راهگشای صلیب شد
    لب های گرم تو
    ترجیع بند ناب ریاضت را لب پَر زد.

    کولاک های حادثه پرور
    از پیش ما گذشت و ندیدیم
    سُکانبان، اما
    این پیر دیر و دریا
    درژرف رام عمان
    ردّ مطاف را بویید .

    ایا کسوف شنبه ی موعود
    پایید آنچنان که همه روز ِ آفتاب
    مهراب ماند و مریم عذرا
    تا قصه ی قیامت عیسا




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 20 از 22 نخستنخست ... 1016171819202122 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/