صفحه 20 از 22 نخستنخست ... 1016171819202122 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 191 تا 200 , از مجموع 230

موضوع: دیوان عرفی شیرازی

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    ز بهر داغ که مستان علاج می طلبند

    که جام می شکنند و زجاج می طلبند


    فروغ مشعلهٔ شمع راه تیره دلان

    چراغ در دل شب های داج می طلبند


    شکوه تاج شکستند و تخت مرگ زدند

    ز هم نهان تخت و تاج می طلبند


    مباد لذت بیماری دل آنان را

    که اعتدال ز بهر مزاج می طلبند


    فغان ز جلوهٔ آن هست که اهل دین به دعا

    ز بهر طاعت ایزد، رواج می طلبند


    گذر به کوچهٔ همت مبادشان، عرفی

    که کام دل ز در احتیاج می طلبند

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #2
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    تا بود سراسیمه دلم در به دری بود

    اندیشهٔ دل جامگی و دل سفری بود


    هرگاه که اندیشه عنان در کف من داشت

    کارم همه در کاسهٔ صاحب نظری بود


    با آن که نمی داد امان سیلی فقرم

    دایم سر من درهوس تاجوری بود


    هرگاه که مژگان مرا شوق تو برداشت

    گر قطره و گر دجله سرشکم جگری بود


    در بستهٔ اندیشه به جز خار ندیدم

    گل ها همه در خوابگه بی خبری بود


    نگسسته زهم جذبهٔ توفیق و گرنه

    شبگیر طلب بر اثر بی بصری بود


    جمعیت عرفی همه دانست که عمری

    سوداگر بازارچهٔ بی هنری بود

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #3
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    تا به کی عمر به افسوس و جهالت برود

    نشأ باده به تاراج ملامت برود


    بخت بد را خجل از پرسش باطل چه کنم

    بهتر آن است که عمرم به بطالت برود


    زاهد از کعبه عنان تافته می آید، لیک

    کاین طمع داشت که خضرش به دلالت برود


    ره رو کعبه که دیر است حوالتگاهش

    برود، لیک ز دنبال حوالت برود


    جای رحم است برآن جوهری لعل طراز

    کش همه عمر به آرایش آلت برود


    جانم ار مالک غم های محبت گردد

    من گدا گردم و نامش به دلالت برود

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #4
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    فغان کز سینه دائم آه بی تاثیر می زاید

    صباح عیدم از دل نالهٔ شبگیر می زاید


    جهان عشق را نازم که سلطان گدای او

    بسی دلشاد می میرد ولی دلگیر می زاید


    طلب کن دایهٔ کش زهر بیرون آید از پستان

    که طفلان هوس را تشنگی از شیر می زاید


    مصیبت بین که غافل مردم و فارغ در آن وادی

    که مجنون تنگ لیلی بستهٔ زنجیر می زاید


    به دلق و برد و تسبیح از ره مرو عرفی

    که از تقوای زاهد شیوهٔ تزویر می زاید

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #5
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    چه مهربان به سفر شد، چه تند قهر آمد

    فرشته ای بشد و فتنه ای به شهر آمد


    کرشمه ای که دگر ناخنی رساند باز

    گشود گریهٔ تلخ و هزار نهر آمد


    قیاس کن که چه آبم رود به جوی حیات

    که گاه گریهٔ شادی ز دیده زهر آمد


    به شومی دل از عافیت رمیدهٔ من

    ز کوه و بادیهٔ آوارگی به شهر آمد


    مکو که بی خبر آمد به دهر عرفی و رفت

    هر آن که از عدم آمد، چنین به دهر آمد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #6
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    مستان عشق خانه در آتش گرفته اند

    دائم قدح ز خوی تو آتش گرفته اند


    این هم عنایتی است که غم های روزگار

    دنبال بی کسان مشوش گرفته اند


    چون خم به ته، ز چاه بلا، دُرد سرکشند

    آنان که خو به بادهٔ بی غش گرفته اند


    اینک ره گریز، چه سود از گریختن

    سر تاسر زمانه در آتش گرفته اند


    عرفی مرید خلوتیان پیاده شو

    کاین قوم جلوه ز ابرش گرفته اند

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #7
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    تا قدم بر اثر نام و نشان خواهد بود

    گوشهٔ دامن ما وقف میان خواهد بود


    می نمودند ملایک به ازل عشق به هم

    کاین گهر دست زد بی بصران خواهد بود


    گر شود کون و مکان زیر و زبر در ره عشق

    صورت ناصیه بر خاک عیان خواهد بود


    جز به بازار قیامت ، دل پرخون، زنهار

    مفروشید که این جنس گران خواهد بود


    دیده بی نور شد ازگریه، خدایا به ازل

    گفته بودی که به جایی نگران خواهد بود


    دلم آخر به تماشاگه دیدار آورد

    تا کی این آئینه در آئینه دان خواهد بود


    دست فرسوده شود آخر و گمنام شوم

    من گرفتم هنرت نقد روان خواهد بود


    به سرانجام جم و کی چه نهم بیهده گوش

    کمترین بازی افلاک همان خواهد بود


    عرفی از پیر مغان دست نداری هر چند

    بر دلت بستن زنار گران خواهد بود

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #8
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    کسی که دل به وفای تو عشوه کیش نهاد

    هزار داغ ندامت به جان خویش نهاد


    کسی به راه تو ارزد که پا ز دیده کند

    که گل به زیر قدم دید و پای پیش نهاد


    شهادتش چو مراد دو کون در قدم است

    کسی که پای طلب در ره تو پیش نهاد


    کرشمهٔ دهد امید عمر جاویدم

    که مرگ بهر شگون تیر او به کیش نهاد


    نه کافرم نه مسلمان، مرا که آتش زد

    که ننگ سوختن من به دین خویش نهاد


    ز مغز عرفی از آن خون خوش نسیم چکد

    که دستهٔ گل غم بر دماغ خویش نهاد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #9
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    زندانی شوق تو به گلزار نگنجد

    جز در قفس مرغ گرفتار نگنجد


    در دست ریا باده کشان تا در کعبه

    بگذشته میانی که به زنار نگنجد


    هرذره نه شایسهٔ طوف حرم اوست

    خورشید در این سایهٔ دیوار نگنجد


    فریاد که غم های تودر سینهٔ تنگم

    اندک نبود لایق و بسیار نگنجد


    ای عافیت آموز مشو همدم عرفی

    در صحبت اوجز دل بیمار نگنجد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #10
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    کجاست فتنه که آن شوخ را سوار کند

    زمانه را گل آشوب در کنار کند


    گناه کارم و دردا که نیست آن عزت

    که انفعال به عفوم امیدوار کند


    برای آن که دلیرش کند به خون ریزی

    زمانه شوق تو را مایل شکار کند


    به ناله نرم بسازم دلت ، از آن ترسم

    که نالهٔ دگری در دل تو کار کند


    خوش آن که پیش تو پرسند حال عرفی را

    شکایتی به کنایت ز روزگار کند

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 20 از 22 نخستنخست ... 1016171819202122 آخرینآخرین

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/