صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 31

موضوع: ای کــــاش...

  1. #11
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض


    کاش آن روز که تقدیم تو شد همه ی هستی من


    می سپردم که مواظب باشی جنس این جام بلور است
    لبریز از عشق و غرور گر بازیچه شود
    می شکند... می شکند ...می شکند... می شکند
    من پذیرفتم شکســــــــت خویش را2vbwuj8
    پندهای عقل دور اندیش را
    من پذیرفتم که عشق افسانه است
    2vbwuj8 این دل درد اشنا دیوانه است 2vbwuj8
    میروم از رفتن من باش شــــــــــــاد
    از عذاب دیدنم ازاد باش
    گر چه تو زودتر از من میـــــــــــروی
    2vbwuj8 آرزو دارم ولی عاشق شوی 2vbwuj8
    ارزو دارم بفــــهـــــمی درد را
    تلخی برخورد های سرد را....
    2vbwuj82vbwuj82vbwuj82vbwuj82vbwuj82vbwuj82vbwuj82vbwuj82vbwuj82vbwuj82vbwuj82vbwuj8
    جان کندن من بود نمی دانستم تیغ در گردن من بود نمی دانستم
    آنچه در حجم پر از درد گلویم پژمرد آخرین شیون بود نمی دانستم
    تا نمردم بگذارید که فریاد کنم دوست هم دشمن من بود نمی دانستم
    از همان خنده که معنای عطوفت می داد نیتش کشتن من بود نمی دانستم
    آنچه من عاطفه پنداشتمش آتش خرمن من بود نمی دانستم
    لحظه وصل من و دوست،خدا می داند وقت جان کندن من بود نمی
    401pxlh
    hand
    خیلی حرفهاست که بگم ولی همزبونی نیست
    تشنه محبتم دست مهربونی نیست
    غیر غم توی دلم چیزی پیدا نمیشه
    بی تو این دنیا برام دیگه دنیا نمیشه
    بی تو آسمون سیاهه همیشه
    بی تو چشم من به راهه همیشه
    چشمای تو خورشید دنیای تاریک منه
    اگه از درد دلم هر چی بگم بازم کمه
    کاشکی که میشد از توی سینه دلمو دربیارم
    جای این دل توی سینه یه سنگ خارا بزارم
    جنگل سبز چشات همه دنیای منه
    نمی خوام گریه کنم
    گر چه وقت رفتنه



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #12
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض


    كاش مي شد سرزمين عشق را در ميان گام ها تقسيم كرد
    کاش مي شد با نگاه شاپرك عشق را بر آسمان تفهيم كرد
    كاش مي شد با دو چشم عاطفه قلب سرد آسمان را ناز كرد
    كاش مي شد با پري از برگ ياس تا طلوع سرخ گل پرواز كرد
    كاش مي شد با نسيم شا مگاه برگ زرد ياس ها را رنگ كرد
    كاش مي شد با خزان قلب ها مثل دشمن عاشقانه جنگ كرد
    كاش مي شد در سكوت دشت شب ناله ي غمگين باران را شنيد
    بعد ، دست قطره ها يش را گرفت تا بها ر آرزوها پر كشيد
    كاش مي شد مثل يك حس لطيف لابه لاي آسمان پرنور شد
    كاش مي شد چا در شب را كشيد از نقاب شوم ظلمت دور شد
    كاش مي شد از ميا ن ژاله ها جرعه اي از مهر با ني را چشيد
    در جواب خوبها جان هديه داد سختي و نا مهرباني را شنيد



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #13
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    کاش می شد هیچ کس تنها نبود
    کاش می شد دیدنت رویا نبود
    گفته بودی با تو می مانم ولی
    رفتی و گفتی که اینجا جا نبود
    سالیان سال تنها مانده ام
    شاید این رفتن سزای من نبود
    من دعا کردم برای بازگشت
    دست های تو ولی بالا نبود
    باز هم گفتی که فردا می رسی
    کاش روز دیدنت فردا نبود



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #14
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    کاش می دانستی
    ما را
    مجال آن نیست
    که روزهای رفته را
    از سر گیریم
    و لحظه های بی بازگشت را
    تمنا کنیم
    کاش می دانستی
    فردا
    چه اندازه دیر است
    برای زیستن
    و چه اندازه زود
    برای مردن
    و همیشه واژه ای است پر فریب
    کاش می دانستی
    یک آلاله را
    فرصت یک ستاره نیست
    و به ناگاه
    بسته خواهد شد
    پنجره های دیدار
    در اجبار تقدیر
    کاش می دانستی


    90214240589725087055





    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #15
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    کاش می شد راه سخت عشق را بی خطر پیمود و قربانی نداشت...

    کاش می شد
    توی دلامون بذر دروغ سبز نکنیم...

    کاش می شد
    روی آینه شمعدونا هیچ وقت گرد و غبار غم نشونیم...

    کاش می شد
    توی این سفر خیالی ای که با هم هستیم، یه کم به هم
    نگاه کنیم، دروغ نگیم، وقتی به مقصد رسیدیم، نگیم دیگه ما
    کار داریم...

    کاش می شد
    دریا را با اقیانوس آشتی بدیم تا دیگه هیچ وقت دریا احساس
    حقارت نکنه و اقیانوس مغرور نباشه...

    کاش
    اشکای ما به دریا یه راهی داشت...

    کاش
    خورشید با دلایِ ابریِ ما آشتی می کرد...

    کاش می شد
    آسمون هیچ شبی تو حسرت ستاره نباشه...

    کاش می شد
    هیچ گلی هنگام غنچه بودن پرپر نشه...

    کاش
    پاهای ما برای رفتن به دشت شقایقا یه توانی داشت...


    کاش
    برای رسیدن به عشقمون یه در دیگه ای باز می شد...


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #16
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    کاش بر ساحل رودی خاموش
    عطر مرموز گیاهی بودم
    چو بر آنجا گذرت می افتاد
    به سرا پای تو لب می سودم
    کاش چون نای شبان می خواندم
    بنوای دل دیوانه تو
    خفته بر هودج مواج نسیم
    میگذشتم ز در خانه تو
    کاش چون پرتو خورشید بهار
    سحر از پنجره می تابیدم
    از پس پرده لرزان حریر
    رنگ چشمان ترا میدیدم
    کاش در بزم فروزنده تو
    خنده جام شرابی بودم
    کاش در نیمه شبی درد آلود
    سستی و مستی خوابی بودم
    کاش چون اینه روشن میشد
    دلم از نقش تو و خنده تو
    صبحگاهان به تنم می لغزید
    گرمی دست نوازنده تو
    کاش چون برگ خزان رقص مرا
    نیمه شب ماه تماشا میکرد
    در دل باغچه خانه تو
    شور من ...ولوله برپا میکرد
    کاش چون یاد دل انگیز زنی
    می خزیدم به دلت پر تشویش
    ناگهان چشم ترا میدیدم
    خیره بر جلوه زیبایی خویش
    کاش در بستر تنهایی تو
    پیکرم شمع گنه می افروخت
    ریشه زهد و تو حسرت من
    زین گنه کاری شیرین می سوخت
    کاش از شاخه سر سبز حیات
    گل اندوه مرا میچیدی
    کاش در شعر من ای مایه عمر
    شعله راز مرا میدیدی


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #17
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    کاش وقتی زندگی فرصت دهد
    گاهی از پروانه ها یادی کنیم
    کاش بخشی از زمان خویش را
    وقف قسمت کردن شادی کنیم
    کاش گاهی در مسیر زندگی
    باری از دوش نگاهی کم کنیم
    فاصله های میان خویش را
    با خطوط دوستی مبهم کنیم
    کاش وقتی آرزویی میکنیم
    از دل شفاف مان هم رد شود
    مرغ آمین هم از آنجا بگذرد
    حرف های قلبمان را بشنود



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #18
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    ای کاش بر ساحل رودی خاموش
    عطر مرموز گیاهی بودم

    چو بر آنجا گذرت می افتاد
    به سرا پای تو لب می سودم
    کاش چون نای شبان می خواندم
    به نوای دل دیوانه تو
    خفته بر هودج مواج نسیم
    میگذشتم ز در خانه تو
    کاش چون پرتو خورشید بهار
    سحر از پنجره می تابیدم
    از پس پرده لرزان حریر
    رنگ چشمان ترا میدیدم
    کاش در بزم فروزنده تو
    خنده جام شرابی بودم
    کاش در نیمه شبی درد آلود
    سستی و مستی خوابی بودم
    کاش چون آینه روشن میشد
    دلم از نقش تو و خنده تو
    صبحگاهان به تنم می لغزید
    گرمی دست نوازنده تو
    کاش چون برگ خزان رقص مرا
    نیمه شب ماه تماشا میکرد
    در دل باغچه خانه تو
    شور من ، ولوله برپا میکرد
    کاش چون یاد دل انگیز زنی
    می خزیدم به دلت پر تشویش
    ناگهان چشم ترا میدیدم
    خیره بر جلوه زیبایی خویش
    کاش در بستر تنهایی تو
    پیکرم شمع گنه می افروخت
    ریشه زهد تو و حسرت من
    زین گنه کاری شیرین می سوخت
    کاش از شاخه سر سبز حیات
    گل اندوه مرا می چیدی
    کاش در شعر من ای مایه عمر
    شعله راز مرا میدیدی


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #19
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    کاش امشب عاشقی هم پامی گرفت


    تشنگی هم طعم دریامی گرفت
    کاش امشب کوچه های منتظر
    یک سلام گرم ازما می گرفت
    این سکوت تلخ.دنیای من است
    کاش دستت.دست دنیامی گرفت
    اسمان ابری ترین اندوه را
    ازدل سنگین شبهامی گرفت
    پنجره دلتنگ چشمی اشناست
    کاش می شدعاشقی پامی گرفت..

    14913426418042771118




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #20
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    کاش می شد سرزمین عشق را
    در میان گامها تقسیم کرد
    کاش می شد با نگاه شاپرک
    عشق را بر آسمان تفهیم کرد
    کاش می شد با دو چشم عاطفه
    قلب سرد آسمان را ناز کرد
    کاش می شد با پری از برگ یاس
    تا طلوع سرخ گل پرواز کرد
    کاش میشد با نسیمشامگاه
    برگ زرد یاس ها را رنگ کرد
    کاش می شد با خزان قلبها
    مثل دشمن عاشقانه جنگ کرد
    کاش میشد در سکوت دشت شب
    ناله غمگین باران را شنید
    بعد دست قطره هایش را گرفت
    تا بهار آرزو ها پر کشید
    کاش می شد مثل یک حس لطیف
    لا به لای آسمان پر نور شد
    کاش میشد چادر شب را کشید
    از نقاب شوم ظلمت دور شد
    کاش می شد از میان ژاله ها
    جرعه ای از مهربانی را چشید
    در جواب خوبها جان هدیه داد
    سختی و نامهربانی را ندید
    کاش میشد با محبت خانه ساخت
    یک اطاقش را به مروارید داد
    کاش می شد آسمان مهر را
    خانه کرد و به گل خورشید داد
    کاش میشد بر تمام مردمان
    پیشوند نام انسان را گذاشت
    کاش می شد که دلی را شاد کرد
    بر لب خشکیده ای یک غنچه کاشت
    کاش میشد در ستاره غرق شد
    در نگاهش عاشقانه تاب خورد
    کاش می شد مثل قوهای سپید
    از لب دریای مهرش آب خورد
    کاش میشد جای اشعار بلند
    بیت ها را ساده و زیبا کنم
    کاش می شد برگ برگ بیت را
    سرخ تر از واژه رویا کنم
    کاش میشد با کلامی سرخ و سبز
    یک دل غمدیده را تسکین دهم
    کاش میشد در طلوع باس ها
    به صنوبر یک سبد نسرین دهم
    کاش میشد با تمام حرف ها
    یک دریچه به صفا را وا کنم
    کاش میشد در نهایت راه عشق
    آن گل گم گشته را پیدا کنم


    88783229030070037554





    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/