خط آرامی-اوستایی-عبری و عربی
خط و زبان آرامی در دولت هخامنشی تبديل به زبان ديوانی شد و دبيران آرامی نژاد و آرامی زبان دردستگاههای ديوانی ايالتهای مختلف سرزمين هخامنشی به خدمت مشغول شدند و زبان و خط آرامی با عنوان آرامی رسمی يا آرامی امپراطوری پا به پای زبان فارسی باستان و خط ميخی كه تنها در كتيبه های هخامنشی به كار می رفت در ارسال مراسلات به كار گرفته شد . بدين صورت كه نامه به زبان هر ايالتی تقرير می شد. دبير آرامی زبان آن را به زبان و الفبای آرامی می نوشت و نامه به ايالتهای ديگر فرستاده می شد و در آنجا دبيرهايی از همين نوع آن را به زبان آن ايالت برمی گرداندند و برمی خواندند .
پس از دوران هخامنشی در دوره كوتاه مدت اسكندر و سلوكيها زبان و خط يونانی در مراسلات رسمی و اداری به كار رفت تا اين كه در زمان اشكانيان خط پهلوی اشكانی برای نوشتن زبان پهلوی اشكانی ، بر مبنای خط آرامی پايه ريزی شد و سپس خط پهلوی ساسانی در همين راستا به وجود آمد كه هركدام گونه های كتيبه های و تحريری دارند . اين خطوط صامت نگارند وحتی تعداد علامتها نسبت به الفبای آرامی كمتر نيز هست و همين موضوع مشكلاتی را برای خواندن زبان پهلوی ايجاد می كند. اين خطوط از راست به چپ نوشته می شوند .
خط اوستايی كه برای به تحرير در آوردن كتاب دينی زرتشتيان به كار رفته است و يكی از كاملترين خطوط دنياست، برمبنای خط پهلوی ساسانی اختراع شده است . اين خط آوانگار هست و با 53 يا 58 علامت صامت و مصوت از قابليت نگارشی بسيار بالايی برخوردار است . از راست به چپ نوشته می شود و به نامهای دين دبيره و دين دبيريه ، دين دفيره و . . . هم ناميده می شود
از نخستين سده های اسلامی چون زبان و خط پهلوی حالت رسمی خود را از دست داد مشكلات آن بيشتر عيان شد و برای سهولت در خواند متون پهلوی آن را به الفبای اوستايی برگرداندند و اين نحوه نگارش پازند ناميده می شود .
در دوره زبانهای ايرانی ميانه خطی كه مانی در آثار خود به كار برده است نيز از اهميت ويژه ای برخوردار است . مانی خط را بر مبنای خط سريانی ابداع كرد كه نسبت به خط پهلوی از امتيازات بهتری برخوردار است و در آن موازين زيبا شناختی خطی مراعات شده است .
زبانهای سريانی يكی از زبانهای گروه شرقی زبان آرامی است كه در دوران گذشته زبان علم بود. بسياری از آثار علمی يونانی و پهلوی و عبری به اين زبان برگردانده شده است . خط سريانی از فرزندان خط آرامی به شمار می آيد .
نوشته هايی كه به زبان سغدی ، يكی از زبانهای شرقی ايران به دست ما رسيده است با خطهای سغدی مانوی ، سغدی مسيحی و سغدی بودايی نوشته شده است كه خط اخير در حقيقت خط سغدی را نشان می دهد . اين خط نيز از فرزندان شاخه ديگر آرامی است .
لازم به يادآوری است كه خط عبری نيز كه سابقه زبانی آن به سده چهارم پيش از ميلاد می رسد از اصل آرامی نشات گرفته است . عموم يهوديان جهان خط عبری را برای نگارش آثار خود به كار می گيرند.
خط عربی نيز با واسطه نبطيان از خط آرامی به وجود آمده است . نبطيان قومی از نژاد عرب بودند كه در نبطيه زندگی می كردند، از حدود 150 سال پيش از ميلاد گونه ای از خط و زبان آرامی درميان ايشان رايج بود، از اين خط ،خطی موسوم به سينايی نو به وجود آمد كه از سده اول پيش از ميلاد تا سده چهارم ميلادی در شبه جزيره سينا رواج داشت. خط كوفی (در كوفه و حيره) و نسخ (در مكه ومدينه) از اين خط اقتباس شده اند .
گونه ای از اين خط نسخ برای نوشتن آثار زبان خوارزمی كه يكی از زبانهای ايرانی شرقی است به كار رفته است.
ايرانيان نيز در سده های نخستين پس از اسلام با افزودن حروف فارسی به الفبای عربی خط فارسی را بر مبنای نسخ پايه گذاری كردند و سپس خط نستعليق و خط شكسته و ديگر خطوط ايرانی ابداع شد.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)