صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 18 , از مجموع 18

موضوع: آشنایی با اصطلاحات حقوقی مدنی کیفری اداری حسبی

  1. #11
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    تعلیق مجازات: تحت شرایطی محکوم به مجازات می تواند از امتیازات این تاسیس حقوقی استفاده کند ومجازات مقرر در حکم در مورد او به اجرا در نیاید.چنانچه در مدت ایام تعلیق که از دو تا 5سال است مرتکب جرم شود علاوه بر مجازات جرم ارتکابی مجازات جرم قبلی که به اجرا در نیامده نیز در مورد اجرا خواهد شد(به ماده 25قانون مجازات اسلامی رجوع شود)

    تفاسخ: مترادف با اقاله است(به اقاله رجوع شود)

    تقصیر:از نظر حقوق به ترک عملی که شخص ملزم به انجام آن است یا ارتکاب عملی که شخص از انجام دادن آن منع شده گویند.برای مثال برابر قانون اشخاصی که دارای تخصص هستند وعلم ومهارت شان در کمک به مصدومین حادثه موثر است تکلیف دارند که به مصدومین کمک کنند ترک این عمل نوعی تفصیر است.(تعدی) ویا اینکه مستاجر نباید از ساختمان مسکونی برای راه اندازی کارگاه استفاده کند (تفرط)

    تکرار جرم:هر گاه کسی به موجب حکم دادگاه به مجازات تعریزی یا بازدارنده محکوم شود چنانچه بعد از اجرای حکم دوباره مرتکب قابل تعریز گردد دادگاه می تواند در صورت مجازات او را تشدید کند.

    تلف: ازبین رفتن مال بدون دخالت مستقیم یا غیر مستقیم مالک یا شخص دیگر.

    تلف مبیع قبل از قبض:اگر مال مورد معامله قبل ازتشلیم وبدون تقصیر واهمال از سوی فروشنده،تلف شود معامله خود بخود فسخ می شود وبهای معامله باید به مشتری پس داده شود.

    توقیف اجراءحکم: قطع موقت اجراءحکم یا قرار به دستور مقام صلاحیتدار پس از شروع به اجراء.

    توقیف اجرایی:توقیف مال مدیون یا محکوم علیه از طریق اجرا<ثبت یا اجرای احکام دادگستری این توقیف مانع از تصرف مالک در مال خود می باشد.

    توقیف دادرسی:در دعاوی مدنی پس از شروع به محاکمه در مواردی که قانون تصریح می کند مرجع رسیدگی می تواند برای مدتی دادرسی را متوقف سازد مانند هنگامی که یکی از اصحاب دعوی فوت می کند.

    تهاتر: یکی از اسباب سقوط تعهدات است به موجب تهاتر دو طرف که دارای تعهدی متقابل هستند وموضوع تعهدشان (اعم از اینکه وجه نقد یا اشیاءباشد مثل برنج،گندم و...)به تعداد مساوی با یکدیگرسلقط می شوند. این تهاتر می تواند با اراده طرفین یا به حکم قانون یا حکم دادگاه باشد.

    ث

    ثالث:شخصی دیگر غیر از طرفین قرارداد.

    ثبت احوال: ثبت وقایع چهارگانه(تولد،وفات،ازدواج �طلاق)

    ثلث:یک سوم ترکه که طبق وصایای متوفی تصرف درآن بدون نیاز اذن واجازه ورثه،اعتبار دارد.

    ثلث باقی یا موبد:مالی غیر منقولی که متوفی آن را از محل ثاث ترکه برای صرف در مصارف خیر معین می کند که منافع آن علی الابد وعلی الدوام به مصرفی که معین شده صرف کردد.

    ثمن:بهای معامله ومالی است که به عوض کالای مورد معامله ازسوی خریدار پرداخت می شود.
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  2. #12
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    ج

    جرح:در دو معنا بکار می رود یکی تجاوز به جسم آدمی است که موجب خونریزی در قسمت بیرونی بدن می شود ودیگری ایرادبر عدالت دیگری نزد قاضی است. مثل جرح شاهد بواسطه نداشتن شرایط شهادت.

    جرم: عملی که قانون برای آن مجازات یا اقدامات تامینی مقرر کرده است مثل سرقت،کاهبرداری،تصرف عدوانی و...

    جعل:در امور کیفری عبارت است از فلب حقیقت یا بوسیله یک عمل مادی مانند الحاق کلمه ای یا دست بردن در متن یک سند اجاره یا در مضمون یک عمل حقوقی بدون اینکه همراه یک عمل مادی باشد مثل اینکه منشی دادگاه در نوشتن اظهارات متهم جعل کند بدین نحو که متهم اقرار به ارتکاب جرم نکرده ومی گوید اتهام وارده را قبول ندارم واواز قول متهم،با سوءنیت می نویسد که اتهام وارده را قبول دارم.

    جلد:تا زیانه را گویند واگر مجازات حدی کامل باشد صد تازیانه است مثل حد زنای مردی که همسر ندارد.

    جنون:صفت کسی است که فاقد تشخیص نفع وضرر وحسن وقبح است جنون یا دائمی است یا ادواری،هریک از دو دسته جنون دائمی وادواری ممکن است متصل به دوران کودکی باشد یا بعد از سن رشد عارض گردد.

    جنین:فرزند مادام که در رحم مادر است جنین نامیده می شود.

    چ

    چک:نوشته ای که به موجب آن صادر کننده وجوهی را که نزد دیگری دارد(بانک)،کلا ًیاقسمتی از آن را به نفع خود یا دیگری از بانک مسترد می کند.

    چک بی محل :چکی است که صادر کننده اش در تاریخ سر رسید وجه واعتباری نزد بانک نداشته و یااگردارد کمتر از میزان مندرج در چک می باشد.

    چک وعده دار: چکی است که به موجب آن صادر کننده به بانک دستور پرداخت چک را در راس موعد معینی می دهد که این تاریخ با تاریخ صدور چک یکی نمی باشد وبه اصطلاح چک روز نیست.
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  3. #13
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    ح

    حبس:در امورمدنی عقد است که شبیه وقف می باشد ولی با وقف تفاوت هایی دارد برای مثال در حبس ملک از مالکیت حبس کننده خارج نمی شود در واقع حبس نوعی حق انتقاع از ملک دیگری را تحت شرایطی ایجاد می کند واما در امور کیفری حبس نوعی مجازات است که آن را مترادف با زندان می دانند.



    حجب:حالت وراثی است که به علت بودن وارث دیگر ارث کلا ًیا بعضا ًمحروم می شود.برای مثال با بودن فرزند برای متوفی دیگر برادرش از او ارث نمی برد در این حالت می گویند فرزند متوفی حاجب برادر متوفی است.

    حجر:نداشتن صلاحیت در دارا شدن حق یا اعمال حق را گویند مانند اینکه شخص دیوانه معامله اش بواسطه عدم اهلیت وداشتن حجر باطل است به این گونه که اشخاص محجور گفته می شود،مواردی که موجب حجری شود عبارتند از:کودکی،جنون،ورشکستگی برای تاجر،سفاهت.

    حد:نوعی مجازات بدنی است وحداقل وحداکثر ندارد برای مثال حد شرب خمر80تازیانه وزنای غیر محصنه 100تازیانه است.

    حرز:هرمکانی که غیر مالک بدون اذن مالک حق ورود به آن را نداشته باشد و درسرقت حدی هتک حرز یکی از شرایط تحقق جرم است.هتک حرز یعنی خراب یا سوراخ کردن یا شکاف دادن یا جای کندن وسایل محصور ومحفوظ مانند دیوار پرچین ،گاو صندوق و....

    حریم:مقداری ازاراضی اطراف ملک وقنات ونهر وامثال آن که برای استفاده بهتر از ملک حفظ آن ضروری است.

    حضانت:نگهداری مادی ومعنوی وترتیبی طفل توسط کسانی که قانون مقرر کرده است.

    حق ارتقاق:حقی است که برای شخص در ملک دیگری مانند حق عبور،حق مجرای است.

    حق انتفاع:حقی است که به موجب آن شخصی می تواند از مالی که عین آن ملک دیگری است یا مالک خاص ندارد استفاده کند مانند آنکه الف به ج اجازه دهد در ساختمان اش به مدت سه سال زندگی کند.(حق سکنی)

    حق حبس:در عقود معوض مانند عقد بیع هر یک از خریدار وفروشنده بعد از پایان قرارداد وامضای آن حق دارد مالی را که به طرف منتقل کرده به او تسلیم نکند تا طرف مقابل حاضر به تسلیم شود به طوری که در آن واحد موضوع معامله وبهای آن را به یکدیگر تسلیم کنند.

    حق کسب وپیشه:حقی است برای مستاجر مکان تجاری مانند بازرگان وپیشه ور که به واسطه کسب معاش در یک مکان در طول زمان به دست می آورند وبا سر قفلی فرق میکند.حق پیشه به تنهایی قابل معامله نیست ومستاجرنمی تواند هم منافع عین مستاجر را برای خود نگه داردوهم حق کسب وپیشه را به دیگری منتقل کندومالی از این راه به دست آورد بلکه هر دو را باید با هم منتقل کند.اما سرقفلی پولی است که مستاجر به مالک می دهد و درصورت انتقال اجاره به مستاجر دوم از او می گیرد.

    حق الوکاله:اجرت ودستمزد وکیل
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  4. #14
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    حکم:در امورمدنی وکیفری چنانچه رای دادگاه راجع بهماهیت دعوی وقاطع آن باشد حکم اطلاق می شود برای مثال دادگاه در رای خود خواهان را به بی حقی محکوم می کند یا خوانده را به پرداخت خسارت به خواهان محکوم می کند.



    حکم حضوری:اصل براین است که آرای محاکم حضوری است مگر آنکه خوانده یا وکیل او در هیچ یک از جلسات دادرسی حضور نداشته یا لایحه ای در پاسخ به دعوی به دادگاه نفرستاده ویا ابلاغ اخطاریه به خوانده واقعی نباشد.

    حکم غیابی:حکمی است که حضوری نباشد غیابی است.

    حکم قطعی:حکم غیر قابل اعتراض وتجدید نظر و یا حکم قابل اعتراض وتجدید نظر که در موعد مقرر از آن اعتراض وتجدید نظر به عمل نیامده ونیز احکامی که در مرحله تجدیدنظر خواهی صادر می شود.

    حکم نهایی:حکمی است که به واسطه طی مراحل قانونی یابه واسطه انقضا مدت اعتراض وتجدیدنظر وفرجام دعوایی که حکم در آن موضوع صادر شده از دعاوی مختومه محسوب شود.

    حکم:داور

    حکومت قانون در زمان:مقصود از زمان،زمان لازم الا جرا شدن قانون تا زمان منسوخ شدن آن است ومقصود از حکومت قانون یعنی اعتبار قانون از زمان لازم الاجرا شدن تا زمانمنسوخ شدن آن است وقانون در کشور ما15روز پس از انتشار آن توسط روزنامه رسمی لازم الاجرا می شود.

    خ

    خواسته:چیزی که در مرافعه ودعوی یا امور حسبی اشخاص از دادگاه بخواهد گاهی به جای این کلمه از(مدعی به)استفاده می شود.

    خواسته غیر مالی:خواسته ای است که نه مال باشد و نه اصالتا ًخواهان توقع وصول مال از طرح دعوی داشته باشد مانند دعوی نسب،فسخ نکاح،تمکین،تخلیه عین مستاجره.

    خواسته مالی:هر گاه خواسته خواهان در عرف مال ویا چیزی باشد که مقصود خواهان از طرح آن دعوی،وصول مال باشد آن خواسته را مالی گویند مانند دعوی مطالبه وجه چک،ضرر وزیان ناشی از جرم،مطالبه اجاره بهای معوقه و...
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  5. #15
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    خسارت دادرسی:عبارت است از هزینه دادرسی وحق الوکاله وکیل وهزینه های دیگری که مستقیما ًمربوط به دادرسی بوده وبرای اثبات دعوی یا دفاع لازم است مانند هزینه دستمزد کارشناس خسارت دیر کرد (تاخیر تادیه):خسارتی است که از بابت دیر کرد پرداخت وجه نقد از طرف مدیون باید به طلبکار داده شود.

    خلع:از انواع طلاق است جدا شدن زن از شوهر به ازای دادن مال به شوهر

    خمر:مایع مست کننده مانند شراب یا آبجو

    خیار:تسلط براز بین بردن اثر حاصل از عقد را گویند.خیار ممکن است ناشی از توافق وتراضی طرفین باشد مانند خیار شرط در عقد بیع که به موجب آن شرط می شود که در مدت معینی برای خریدار یا فروشنده یا هر دو یا نفر سومی اختیار فسخ معامله باشد ویا ممکن است خیار ناشی از حکم قانون باشد مانند خیار مجلس که به موجب آن مادام که مجلس عقد به هم نخورده طرفین حق بر هم زدن معامله را دارند.



    خیانت در امانت:استعمال یا استفاده مال مورد امانت توسط امین در جهتی که منظور صاحب مال نباشد برای مثال شخصی فرش خود را برای محافظت به امانت به دیگری می دهد ولی او فرش را می فروشد.

    د

    دائن:طلبکار،بستانکار

    دادخواست:شکوائیه ای است که به مراجع قضایی به طور کتبی ودر اوراق مخصوص عرضه می شود.اصولا ًدر دعاوی مدنی خواهان باید خواسته اش را با تقدیم دادخواست در دادگاه طرح کند.

    دادسرا:نهادی است که وظیفه تعقیب جرایم را از حیث جنبه عمومی بر عهده دارد وهیاتی است که تحت ریاست دادستان انجام وظیفه می کند هر دادسرا مرکب از دادستان،به تعداد کافی معاون ودادیار وبازپرس است در حال حاضر در کشور ما دادسرای عمومی وانقلاب درحدودصلاحیت خود،کشف،تعقیی،جرم وتحقیقات مقدماتی را بر عهده دارد.

    دادگاه:محلی که درآن به دعاوی مدنی یا کیفری یا امور حسبی توسط رئیس یا دادرس دادگاه در حدود صلاحیت قانونی وبا رعایت تشریفات مربوط رسیدگی می شود.

    دادگاه حقوقی:دادگاهی که به دعاوی مدنی وامور حسبی در آن رسیدگی می شود.

    دادگاه کیفری:دادگاهی که به دعوی کیفری درآن رسیدگی می شود
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  6. #16
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    دادنامه:پاکنویس رای دادگاه که به امضاءرئیس یا دادرس دادگاه ومدیر دفتر آن رسیده باشد مفاد دادنامه رای دادگاه است.

    دارنده چک:کسی که چک در وجه او صادر شده یا به نام او پشت نویسی شده یا حامل چک در مورد چک های در وجه حامل

    داوری:حل وفصل خصومت توسط غیر قاضی وبدون رعایت تشریفات رسمی رسیدگی به دعاوی

    درک (ضمان درک) : مسولیت فروشنده کالا نسبت به بهایی که در ازای فروش کالا از خریدار دریافت کرده به هنگامی که کالای فروخته شده مال غیر باشد در این حالت فروشنده باید بهای معامله را به خریدار رد کند.عین همین مسولیت را خریدار نسبت به فروشنده در مورد بهای معامله دارد یعنی اگر بهای معامله ای که او پرداخته مال غیر در آید خریدار باید کالای خریداری شده را به فروشنده باز گرداند.اصطلاحا ًدر معاملات نوشته می شود(فروشنده ضامن درک بیع است ویا....)

    دعوی:منازعه در حق و یا ادعای مدعی ونیز به مجموع ادعای مدعی ودفاع طرف مقابل گفته می شود.

    دفاع:جوابی که اصحاب دعوی به یکدیگر می دهند.

    دین:بدهی،به جمع دین دیون گفته می شود.

    دین حال:بدهی که موعد داشته وموعدش فرا رسیده باشد در مقابل دین موجل است.

    دیه:اصولا ًمالی است که از سوی مجرم شخصی که بواسطه ارتکاب جرم مصدوم ویا درمورد متوفی به ورثه او باید بپردازد.در پاره ای از موارد مجرم به جای قصاص باید دیه بپردازد برای مثال اگر انجام قصاص مقدور نباشد یا صاحب خون یا مصدوم از قصاص عفو کند.

    ر

    رسیدگی بدوی یا نخستین:رسیدگی پرونده در دادگاه را گویند که اولین مرحله از مراحل رسیدگی است در حال حاضر درکشور ما رسیدگی پرونده در دادگاه عمومی (عمومی حقوقی،عمومی کیفری)دادگاه کیفری استان،دادگاه انقلاب،رسیدگی بدوی در محاکمه دادگستری است.

    رشید:کسی که دارای آن درجه از کیفیت نفسانی است که نفع وضرر یا بدی وخوبی را تشخیص می دهد وکسی که فاقد این وصف باشد چنانچه دیوانه نباشد به او صغیر ویا اگر کبیر باشد به او سفیه گفته می شود.

    رقبه:عنوانی برای اموال غیر منقول

    رهن:عقدی است که به موجب آن مدیون مالی را برای وثیقه به بستانکار می دهد واگر مال مورد رهن از حالت وثیقه بودن خارج شود می گویند از مال مورد رهن،فک رهن شده است.

    ز

    زانی وزانیه:مرد وزنی که مرتکب جرم شده است

    زوجه وزوج:زن وشوهر

    ژ

    ژوری:گروهی از طبقات جامعه که در رسیدگی ومحاکمه بعضی از جرایم با قضات همکاری می کنند.در کشور ما در جرایم مطبوعاتی وسیاسی از هیات ژوری استفاده می شود.
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  7. #17
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    س

    سرقت:عبارت است از ربودن مال واشیاءدیگری بدون رضایت او وبر خلاف حق سرقت به دو دسته عمده سرقت تعریزی وسرقت حدی تقسیم می شود.

    سفته:سندی است تجاری که به موجب آن امضاءکننده (صادر کننده)تعهد می کند در زمانمعین یا به محض مطالبه در وجه حامل یا شخص معین یا به حواله کرد آن شخص کار سازی کند.

    سفه: عدم رشد یا سفه:شخص کبیر وبالغ که اعمال وتصرفاتش در امور مالی اش عقلانی نباشد ونتواند ضرر ونفع اش را درست تشخیص دهد.بنابراین ممکن است شخصی دارای معلومات ودانش بالایی باشد ولی در امور سفیه محسوب شود.اعمال شخص سفیه در امور غیر مالی صحیح است برای مثال اگر مرد سفیهی ازدواج کند عقد نکاح او که امری است غیر مالی صحیح بوده ولی برای تعیین مهریه نیاز به اجازه سرپرست قانونی اش است.

    ش

    شخص حقوقی:گروهی از افراد انسانی یا منفعتی از منافع عمومی که قانون آن را در حکم شخص حقیقی وطبیعی (انسان)قرار داده وآن را موضوع حقوق وتکالیف قرار می دهد مانند شرکت های تجاری وموسسات دولتی،شهرداری ها و....شخص حقوقی موضوع هر حق وتکلیفی قرار می گیرد جز آنچه که اختصاص به انسانها دارد مانند اینکه شخص حقوقی نمی تواند پدر شود یا ازدواج کند و....ولی می تواند دارای حساب بانکی شود یا بدهکار وبستانکار به حساب آید.



    ص

    صغیر:کسی که به سن بلوغ نرسیده است. سن بلوغ برای پسر15سال قمری ودختر 9سال قمری است.

    صغیر ممیز وغیر ممیز:به صغیری که در معامله روزمره وجزئی مثل خرید بیسکوییت نفع و ضرر خود را تشخیص می دهد صغیر ممیز گفته می شود و اگر صغیر دارای این صفت نباشد به او صغیر غیر ممیز گویند.

    ض

    ضرر مادی ومعنوی :ضررمادی همان ضرر مالی وبدنی است وضرر معنوی ضرری است که به شرف وحیثیت افراد وارد می آید.برای مثال با تخریب ملک دیگری به او ضررمادی وارد می آید و با اشاعه اکاذیب ودادن نسبت ناروایا فحاشی به او ضرر معنوی وارد خواهد شد.
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  8. #18
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    ط

    طفل نامشروع:طفل حاصل از زنا را گویند.

    طلاق:انحلال رابطه زناشویی است در ازدواج دائم وانواع مختلفی دارد برای مثال طلاق رجعی که شوهر می تواند در ایام عده طلاق وبدون ازدواج مجدد با زن مطلقه با او بسر ببرد یا طلاق خلع که زن به جهت کراهتی که از شوهر دارد با دادن مالی به او که می تواند معادل مهریه یا بیشتر وکمتر ازآن باشد از او طلاق بگیرد ونیز طلاق بائن که در آن مرد حق رجوع به زن را دارد مگر با ازدواج دوباره با او ونیز طلاق مبارات که زن ومرد از یکدیگر کراهت داشته وزن با دادن مالی به شوهر که بیشتر از میزان مهریه نیست از او جدا می شود.

    ظ

    ظهر نویسی:دارنده سند بدهی مانند چک،سفته و...در پشت آن امضاءاجازه ودستور می دهد که مبلغ سند به شخص دیگری پرداخت شود.

    ع

    عاریه:عقدی است که به موجب آن یک طرف به طرف دیگر اجازه می دهد که عین مال او مجانا ًاستفاده از عین مال از بین نرود مانند آنکه الف کتابش را به دیگری عاریه دهد.

    عاقله:بستگان ذکور نسبی پدر ومادر قاتل به ترتیب طبقات ارث که تحت شرایطی مسئولیت پرداخت دیه را دارند برای مثال دیوانه ای مرتکب قتل غیر عمد شود پرداخت دیه با عاقله اش است.

    عدوانی:تصرف بدون مجوز در مال غیر

    عده:مدتی که در آن مدت زنی که ازدواجش از طریق طلاق،وفات،فسخ نکاح یا بذل مدت منحل شده نمی توان شوهر دیگری اختیار کند.

    عقد فضولی:عقدی است که کسی بدون داشتن سمت واجازه از سوی غیر برای او انجام می دهد برای مثال الف بدون داشتن سمت وکالت اتومبیل ب را می فروشد.

    عمل منافی عفت:هر کاری که به امور جنسی مربوط بوده وبر حسب عرف واحساسات عمومی شرم آورد بوده وقانون برای آن مجازات یا اقدامات تامینی وتربیتی مقرر کرده باشد. مانند اجیر کردن فواحش،تشویق جوانان به فساد جنسی،توزیع تصاویر خلاف عفت به قصد تجارت.

    عملیات اجرائی:اقدامات قانونی که برای اجرای یک حکم یا یک قرار قطعی بوسیله دایره اجرای دادگاه یا اجرا ثبت اسناد یا سایر مقامات اجرائی صورت می گیرد.

    عند المطالبه:صفت اسناد یا بدهی است که به محض مطالبه دارنده آن باید پرداخت شود مانند مهریه که به محض مطالبه زوجه باید ازسوی زوج پرداخت گردد.
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/