نزاغ بر سر حکومت در عهد شاه اسماعیل دوم
هنگام وفات او، ولیعهدشمحمد میرزا حاکم فارس بود و آمادگى و امیدى براى ورود در نزاع و جانشینى نداشت. دردولتخانه هم هیچ کس به فکر فرا خواندنش به قزوین نیفتاد. اسماعیل میرزا هم از سالهاپیش مورد خشم پدر بود و در زندان به سر مىبرد. لاجرم حیدر میرزا که لیاقتى نداشتاما سلطان «جنت مکان» در اواخر عمر غالبا" کارها را به او رجوع مىداد، در اینهنگام چون در تختگاه حاضر بود با کمک و تأیید سرکردگانطایفهاستاجلو که در این ایام در دستگاه سلطنت کسب قدرت هم کرده بودند، به جاى پدر بهسلطنت نشست «صفر 984 ق / مه 1576 م». اما سلطنت او و اعمال نفوذ طایفه استاجلو،بلافاصله در دولتخانه با عکس العمل مخالفان مواجه شد و با زد و بند پرى خان خانم،دختر زیرک و توطئه پرداز شاه، اسماعیل میرزاى زندانى از محبس رهایى یافت و بلافاصلهبعد از ورود به قزوین به سلطنت برداشته شد. براى رفع هرگونه منازعه در جلوس او،حیدر میرزا در همان دولتخانه به قتل رسید و سلطنت صفوى به اسماعیل میرزا رسید، کهسومین و به حسابى چهارمین پادشاه سلسله صفوى بود و شاه اسماعیل دوم خوانده شد.
نزدیک بیست سال «حدود 964 تا 984 ق / 1557 تا 1576 م» حبس مجرد و طولانى درقلعه خاموش و دسترس ناپذیر قهقهه - در ستیغ کوه سبلان بین تبریز و اردبیل - اینشاهزاده شجاع شاد خوار و بى اندوه را، به یک یاغى بد بین انتقامجوى بى رحم تبدیلکرده بود که از همه چیز دربار پدر و حتى از مذهب و آیین و خویشان بى زار و بد بینشده بود. اسماعیل، به محض وصول به سلطنت، هم نسبت به مذهب پدران خویش عکس العملنشان داد و هم قطع نسل تمام خویشان را که شامل عموها، عموزادگان، برادران وبرادرزادگان خودش مىشد، با بى رحمىتمام مایه تشفى خاطر خویش یافت
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)