صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 37

موضوع: متن آهنگ های ماندگار

  1. #11
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    آمدي جانم به قربانت...

    استاد بنان
    آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا ؟؟
    آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا؟؟
    بي وفا بي وفا حالا كه من افتاده ام از پاچرا؟
    نوشدارويي - نوشدارويي - نوشدارويي و
    بعد از مرگ سهراب آمدي
    سنگدل - سنگدل - سنگدل اين
    زودتر ميخواستي - حالا چرا؟
    عمر مارا مهلت امروز و فرداي تو نيست
    من كه يك امروز مهمان توام فردا چرا؟
    نازنينا- نازنينا- نازنينا ما به ناز تو
    جواني داده ايم
    ديگر اكنون با جوانان
    ناز كن با ما چرا
    وه كه با اين عمر هاي كوته بي اعتبار
    اينهمه غافل شدن از چون مني شيدا چرا؟
    آسمان چون جمع مشتاقان پريشان مي كند
    در شگفتم من - در شگفتم من
    نمي پاشد ز هم دنيا چرا؟
    شهريارا بي حبيب خود نمي كردي سفر
    راه عشق است اين يكي بي مونس و تنها چرا؟
    بي مونس وتنها چرا؟؟


  2. #12
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    شعر: زندگی را بدرود خواهم گفت
    شاعر: فریدون رهنما
    خواننده: زنده یاد فرهاد


    گرم و زنده بر شنهای تابستان
    زندگی را بدرود خواهم گفت
    گرم و زنده بر شنهای تابستان
    زندگی را بدرود خواهم گفت
    تا قاصد میلیونها لبخند گردم .
    تابستان مرا در بر خواهد گرفت
    و دریا دلش را خواهد گشود
    تا قاصد میلیونها لبخند گردم .
    تابستان مرا در بر خواهد گرفت
    و دریا دلش را خواهد گشود
    زمان در من خواهد مرد
    و من بر زمان خواهم خفت
    زمان در من خواهد مرد
    و من بر زمان خواهم خفت
    زمان در من خواهد مرد
    و من بر زمان خواهم خفت
    آه.
    زمان در من خواهد مرد
    و من بر زمان خواهم خفت

  3. #13
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    شعر: یار دبستانی
    شاعر: منصور تهرانی
    خواننده: فریدون فروغی و ... برای فیلم فریاد تا ترور




    یار دبستانی من


    با من و همراه منی


    چوب الف بر سر ما


    بغض من و آه منی


    حک شده اسم من و تو


    رو تن این تخته سیاه


    ترکه بیداد و ستم


    مونده هنوز رو تن ما


    دشت بی فرهنگی ما


    هرزه تموم علفاش


    خوب اگه خوب بد اگه بد


    مرده دلای آدماش


    دست من و تو باید این


    پرده ها رو پاره کنه


    کی میتونه جز من و تو


    درد ما رو چاره کنه


    یار دبستانی من


    با من و همراه منی


    چوب الف بر سر ما


    بغض من و آه منی

  4. #14
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    شعر: هفته خاکستری
    شاعر : شهیار قنبری
    خواننده: زنده یاد فرهاد


    شنبه روز بدی بود، روز بی حوصلگی

    وقت خوبی که می شد غزل تازه بگی

    صبح یکشنبه ی من ، جدول نیمه تموم


    همه خونه هاش سیاه، روی خونه جغد شوم
    صفحه ی کهنه ی یادداشت های من

    صبح دوشنبه روز میلاد منه،


    اما شعر تو میگه که چشم من تو نخ ابره که بارون بزنه
    آخ اگه بارون بزنه ، آخ اگه بارون بزنه

    غروب سه شنبه خاکستری بود


    همه انگار نوک کوه رفته بودن
    به خودم هی زدم از اینجا برو
    اما موش خورده شناسنامه ی من
    عصرچهارشنبه ی من، عصر خوشبختی ما

    فصل گندیدن من ، فصل جون سختی ما

    روزپنجشنبه اومد

    مثل سقاهک پیر ، رو نوکش یه چیکه آب


    گفت به من بگیر بگیر


    جمعه حرف تازه ای برام نداشت

    هر چی بود پیش تر از اینها گفته بود

  5. #15
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    خسته( بیاد استاد مازیار)
    شعر: خسته
    خواننده: شادروان استاد مازیار

    من کیم یه خسته ام

    خسته ای شکسته ام

    دیگه بر خاک سیاه ای خدا نشسته ام

    یه درخت خشک و زخمی

    زخمی از یه دشمنم

    مثل بیدی توی بارون داره میلرزه تنم

    میخزه توی رگام زهر تلخ و تند مرگ

    قصه سقوط من قصه سقوط برگ
    میسوزونه تنمو زخم آتیشه سپید

    خون خاکستریمو زیر پوستم میشه دید

    من دیگه نه اون منم نام بی نشون منم

    عکسی از گذشته ها جسم نیمه جون منم

    من نمایی از یه نیستی

    تو که هستی منو دریاب

    من یه زخمی

    ای که تو مرهم زخمی منو دریاب

    بگیر این دست هایی روکه خون اون رفته به تاراج

    برتره دست های تو از همه دستی منو دریاب
    هر دری بسته شده به روی من

    منه شکسته

    ای که به خسته دلان درو نبستی منو دریاب

    منو دریاب منو دریاب

    ای همه خوبی منو دریاب

  6. #16
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    شعر: سنگ قبر آرزو
    خواننده : زنده یاد ویگن


    آسمان چشم او آینه کیست
    آن که چون آینه با من روبرو بود
    درد و نفرین درد و نفرین بر سفر باد
    سرنوشت این جدایی دست او بود

    آه.....................................

    گریه مکن که سرنوشت
    گر مرا از تو جدا کرد
    عاقبت دلهای ما
    با غم هم آشنا کرد
    با غم هم آشنا کرد

    چهره اش آینه کیست
    آنکه با من روبرو بود
    درد و نفرین بر سفر
    این گناه از دست او بود
    این گناه از دست او بود

    ای شکسته خاطر من
    روزگارت شادمان باد
    ای درخت پرگل من
    نو بهارت ارغوان باد
    ای دلت خورشید خندان
    سینه تاریک من
    سنگ قبر آرزو بود
    سنگ قبر آرزو بود

    آنچه کردی با دل من
    قصهُ سنگ و سبو بود
    من گلی پژمرده بودم
    گر تو را صد رنگ و بو بود
    ای دلت خورشید خندان
    سینه تاریک من
    سنگ قبر آرزو بود
    سنگ قبر آرزو بود


    ای شکسته خاطر من
    روزگارت شادمان باد
    ای درخت پرگل من
    نو بهارت ارغوان باد
    ای دلت خورشید خندان
    سینه تاریک من
    سنگ قبر آرزو بود
    سنگ قبر آرزو بود

  7. #17
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    آهنگ محبت

    خواننده : اسـتاد اکبر گلپـایگانی آهنگساز:استاد انوشیروان روحانی
    تـرانه
    ســــرا : دکـتـــــــر رســا آهنــگ در دســــتـگاه : چهــارگـاه
    خوشا آنان که با عـــزت ز گیتی بسـاط خویـش برچیـدند و رفتند
    ز کالاهـــای این آشـــــفته بازار محبـــــت را پســندیدند و رفتند
    خوشا آنان که از پیـمانه دوست شراب عشـق نوشیدند و رفتند
    خوشا آنان که با ایمان و اخلاص حریــم دوست بوسیدند و رفتند
    خوشـا آنـان که در راه عدالــــت به خون خویش غلطیدند و رفتند
    خوشا آنـان که بـار دوســـتی را کشــیدند و نرنجـــیدند و رفتــند
    من از چشــمان خود آموختم رسـم محبــــت را
    که هر عضـوی به درد آید به جایــش دیده می گرید
    خوشـا آنـان که در راه عدالــــت به خون خویش غلطیدند و رفتند
    خوشا آنـان که بار دوســــتی را کشــیدند و نرنجـــیدند و رفتــند
    خوشـــا آنــان که بـذر آدمیــــت در این ویــرانه پاشــیدند و رفتند
    خوشا آنان که با عـــزت ز گیتی بسـاط خویـش برچیـدند و رفتند
    ز کالاهـــای این آشـــــفته بازار محبـــــت را پســندیدند و رفتند
    محبـــــت را پســندیدند و رفتند!

  8. #18
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    بردی از یادم...
    خواننده:دلکش شاعر:پرویز خطیبی
    آهنگساز:مهدی خالدی
    دستگاه:آواز بیات‌اصفهان
    متن ترانه:
    { بردی از یادم دادی بر بادم با یادت شادم
    دل به‌تو دادم دردام افتـادم از غم آزادم
    دل به‌تو دادم ، فتادم به بند ای‌گل براشک خونینم بخند
    سـوزم از سـوز نگاهت هنـوز چشم من باشد به‌راهت هنوز } الف
    ....................
    { چه شدآن همه پیمان ..... که ازآن لب خندان .....
    بشنیدم و هرگز خبری نشد ازآن
    .................... }2
    کی آیی به برم؟ ای شمع سحرم
    دربزمم نفسی بنشین تاج سرم تا ازجان‌گذرم
    ....................
    پا به سرم نه جان به تنم ده چون به‌سرآمد عمر بی‌ثمرم
    نشسته بردل غبار غم زان که من دردیار غم گشته‌ام غمگسار غم
    امید اهل وفا تویی رفتـه راه خطـا تـویـی آفت جان ما تویی

  9. #19
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    تک درخت...
    خواننده:پوران شاعر:نواب صفا
    آهنگساز:عباس شاپوری دستگاه:آواز بیات‌اصفهان
    متن ترانه:
    تک‌درختی تیره‌بختم که در سکوت صحرا فریاد من ، شکسته در گلویم
    ....................
    تک‌درختی بی‌پناهم که دشت آرزوها گــردیــد آخـــر ، مـــزار آرزویـم
    ....................
    خشک و بی‌بارم ، پس ثمرم کو؟ آن شادابی آن برگ و برم‌کو؟
    دور از یاران ، بی‌توشه و بـرگم همخانة محنت ، همسایه مرگم
    بر رخسارم ، غبار غم نشسته توفان ازمن ، چه شاخه‌ها شکسته
    ....................
    چو نهال زهرآلوده همه کس از من بگریزد
    نه کسی با من بنشیند نه کسی با من آمیزد
    گویم غم خود را ، با خار بیابان
    ....................
    در سینه نهفتم ، اسرار بیابان
    دردل شب ، سکوت صحرا بود غم‌افزا ، آه
    ازتو جدا بگویم ای مه حدیث خود با ماه

  10. #20
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    دل شیدا
    (شیشة می‌در شب یلدا شکست)


    خواننده:استاد شجریان شاعر:بابا طاهر
    آهنگساز:علی‌اکبر شیدا دستگاه:دستگاه سه‌گاه
    متن ترانه:
    تودوری ازبرم ، تودوری ازبرم دل دربرم نیست ، خدا ، خدا
    هوای دیگری ، هوای دیگری اندرسرم نیست ، اندرسرم نیست
    ....................
    به‌جان دلبرم ، به‌جان دلبرم کز هردو عالم ، خدای من
    ‌ تمنای دیگر ، تمنای‌دیگر جزدلبرم نیست ، جزدلبرم نیست
    ....................
    آرام جانم ، سرو روانم من بی‌تو نمانم ، خدا ، خدا
    بیا ای نازنین ، بیا ای مه جبین دردت به‌جانم ، دردت به‌جانم
    ....................
    ازغم عشقت ، ازغم عشقت دل‌شیدا شکست ، دل‌شیدا شکست
    ....................
    شیشه می‌در ، شیشه می‌در شب‌یلدا شکست ، شب‌یلدا شکست
    ازبس‌که زدم ، ازبس‌که زدم ریگ بیابان به‌کف ، ریگ بیابان به‌کف
    خارمغیلان ، خارمغیلان همه درپا شکست ، همه درپا شکست
    ....................
    ازغم عشقت ، ازغم عشقت دل‌شیدا شکست ، دل‌شیدا شکست
    ....................
    شیشه می‌در ، شیشه می‌در شب‌یلدا شکست ، شب‌یلدا شکست
    ازبس‌که زدم ، ازبس‌که زدم ریگ بیابان به‌کف ، ریگ بیابان به‌کف

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/