لطیفه 12-تفاوت بهرهگیرندگان از قرآن
از آنچه در لطیفه پیشین گفته شد معلوم میشود که آدمی به میزان تلاش و کوششی که دارد، با عوالم و مراتب مختلف جهان هستی ارتباط برقرار کرده.و بل با آنها متحد میگردد، و هر کس سعیاش بیش، حظش بیشتر!
در مورد قرآن نیز به همین ترتیب، به میزان تکامل روحی و تلاشی که آدمی دارد به مقامات و منازل آن راه یافته و با آنها متحد میشود.
اگر بطون هفتگانه قرآن را مطابق بطون هفتگانه انسان(طبع، نفس، صدر، قلب، عقل، روح، سر، خفی)بدانیم(که قبلا مورد اشاره قرار گرفته) (25) که حقایق جهان نیز در همان هفت مرتبه خلاصه میگردد، میتوان نتیجه گرفت:آیات و خطایات قرآنی ناظر و نازل بر این مراتب هفتگانه بوده و فهم آنها متوقف بر ورود بدان مراتب میباشد.مثلا اگر کسی در مرتبه«طبع»بوده و تنها از قوه عامله مدد میگیرد و به جهان باطن سفر نکرده است، صرفا از آیاتی بهرهمند میشود که مربوط به احوال قالبیه و اعمال جوارحی و...میباشد، نظیر:«و اقیموا الصلوة و آتوا الزکوة» (26)و یا واصلین به مقام«صدر»از خطاباتی چون«افمن شرح اللّه صدره للاسلام، فهو علی نور من ربه» (27) بهره میگیرند که خود آیه شریفه بیانگر این واقعیت است که واصلین به مقام«صدر»، دارای نورانیت بوده و از مرتبه طبع گذر کردهاند.و اینجاست که دیگر آدمی، به صرف اعمال قالبی بسنده نمیکند، بل طالب روح عمل نیز میشود، چنانکه در وصف همین افراد وارد شده:«لا یصلی المؤمن و هو مشغول القلب»و حال آنکه قطعا، برای ساکنین ناسوت و دستنایافتگان به ملکوت که در مقام طبع به سر میبرند، «حضور قلب»شرط اداء تکلیف نیست!
و در جانب نواهی قرآن نیز بهره برندگان آن متفاوت است.آنان که در مقام طبع بوده و هنوز از عالم ناسوت بدر نشدهاند، مخاطب به خطاباتی چون 3زین للناس حب الشهوات من النساء و البنین و القناطیر المقنطرة» (28) میباشند، ولی آنان که از این مرحله گذشته و هرگز رنگ و لعاب دنیا برایشان جاذبهای ندارد، مخاطب به خطاباتی اینچنینند:«انا فتحنا لک فتحا مبینا لیغفرلک ما تقدم من ذنبک و ما تأخر»\} (29) که دیگر منظور از ذنب و گناه، آن چیزی نیست که برای اهل دنیا مطرح میباشد بلکه ذنب در مقام نفس و قلب است. (30)
و اینها جملگی به اختلاف مقامات مخاطبان برمیگردد که خود نیز بدان اشاره فرموده:
یعلمون ظاهرا من الحیوة الدنیا و هم عن الاخرة غافلون»\} (31) که دستهای فقط به شناخت ظاهر نائل آمده و جمعی دیگر به باطن نیز سفر کردهاند که بالطبع حالات این دو دسته با یکدیگر متفاوت است.
آنگاه بسیاری از آیات قرآن را میتوان تشخیص داد که در تشریح احوال کدامیک از این طوایف هستند، مثلا دانسته میشود کهربنا آتنا فی الدنیا و ماله فی الاخرة من خلاق»\} (32) خواسته چه کسانی است و«ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخرة حسنه»\} (33) خواسته چه کسانی؟!و نیز به مقامات اهل باطن آگاه میگردد که:«و لقد رآه فی الافق المبین»\} (34) ، سبحان الذی اسری بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الاقصا الذی بارکنا حوله لنریه من آیاتنا» (35) ، «و کذلک نری ابراهیم ملکوت السماوات»\} (36) و...
_____________________________________
(25)-رک:قرآن و لطائف عرفانی، از همین نگارنده، کیهان اندیشه، ش 34، ص 38، لطیفه 7.
(26)-سوره مزمل، آیه 20.
(27)-سوره زمر، آیه 22.
(28)-سوره آل عمران، آیه 14.
(29)-سوره فتح، آیه 1.
(30)-رک:قرآن و عرفان از منظره امام، از همین نگارنده، کیهان اندیشه، ش 29.
(31)-سوره روم، آیه 7.
(32)-سوره بقره، آیه 200.
(33)-سوره بقره، آیه 201.
(34)-سوره تکویر، آیه 23.
(35)-سوره اسراء، آیه 1.
(36)-سوره انعام، آیه 75.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)