با تشکر فراوان. جسارتاً با اجازه تان فرق «حدیث قدسی» با «قرآن» و «حدیث نبوی» هم دانسته شود. چون میدانم که برای خیلیها هم جای سؤال است:
مرحوم میرداماد پس از نقل اقوال در این خصوص، فرموده:
(( تحقیق اینست که: «قرآن» کلامیست که خدای سبحان ابلاغ آنرا لفظاً و معنیً بر پیامبرش واجب فرموده؛ و رسول گرامی، آنرا به ترتیب از روح القدس دریافت نموده و بطور منظم از جهان عِلوی میشنود؛ رسول گرامی اجازه ندارد که نه معنی و نه الفاظش را تغییری دهد.
امّا حدیث قدسی، آن کلامیست که معنایش بر رسول گرامی وحی میشود؛ و آنگاه در مقام بیان آن معنی برای مردم، خدای سبحان آنرا در الفاظ مخصوص و با ترتیب مخصوصی بر زبان آن حضرت جاری مینماید؛ و آن حضرت اجازه ندارد که نه معنی و نه الفاظش را تغییری دهند.
و امّا «حدیث نبوی» کلامیست که تنها معنایش بر رسول گرامی إلقاء میشود؛ آنگاه آن حضرت میتواند به حسب مقام بیان، هر طور خواست ادا نماید.)) : منبع: «میرداماد: الرواشح السماویة، ص292»
بی شک یکی از بارزترین فرقها میان احادیث قدسی و قرآن مجید، اینست که: قرآن مجید قطعیّ الصدور است بطوری که هیچ شکی در هیچ آیه از آن نیست که از خدای سبحان نازل شده؛
ولی احادیث قدسیه باید اثبات شود که سندش صحیح است و جعلی نیست.
مطلب دیگر اینکه: اوّلین شخصی که مبادرت به جمع آوری احادیث قدسی نمود مرحوم «علاّمه حلّی» متوفای 1104 در کتاب «الجواهر السَنیة» بوده.
یکی از احادیث قدسی مشهور موسوم به «حدیث سلسة الذهب» است که وجود مبارک امام رضا سلام الله علیه هنگام حرکت از نیشابور خطاب به مردم آن دیار به نقل از پدران بزرگوارش فرمودند:
««حدیث سلسلة الذّهَب»»
کلمة «لا إله إلاّ الله» حِصنی، مَن دخَله أمِنَ مِن عذابی
((خدای سبحان می فرماید: کلمه ی «لا إله إلاّ الله» دژ محکم من است که هر کس به آن وارد شود از عذابم ایمن گردد))
سپس امام (س) افزودند: «بشروطها و أنا من شروطها»
یعنی این وعده الهی، شروطی دارد که من یکی از شرطهایش می باشم.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)