صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 26

موضوع: ۩•~•~•۩ غنچه ناشکفته ، ویژه نامه شهادت حضرت محسن بن علي(ع) ۩•~•~•۩

  1. #11
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    «السّلام عليک يا محسن بن علي(ع)»

    محسن(ع)اي غنچه نشکفته من
    از ستم صيد به خـون خفته من

    تـو مـرا روح و روانـي پـسـرم
    پـرپـر از بــاد خــزانـي پـســرم

    ديده نگـشـوده به عـالـم مُـردي
    هــمچنـان غـنـچـه گل افـسردي

    چون که رفـتي تو به نزد پـدرم
    فاش بر گـو تو به آن تاج سرم

    بـعـد تو آن دو بـهـم پـيـوسـتـنـد
    سـيـنـه فـاطمه(س) را بشکستند

    سـيـنـه اي که چـو گـل بـوئيدي
    از ره مـهــر و وفـا بــوسـيـدي

    گشته سـوراخ ز مـسـمـار پدر
    از فـــشـــار در و ديـــوار پــدر

    اي پدر جان ز جهان سير شدم
    در جـوانـي بـه خـدا پـيـر شـدم
    مرحوم حاج احمد دلجو


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #12
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض



    علت شهادت حضرت زهرا(س) و ماجرای سقط حضرت محسن چه بود ؟

    از سؤالات اساسی در ماجرای آتش زدن خانه حضرت علی(ع) و اهانت به آنبزرگوار این است که: آیا (چنان که شیعیان می‏گویند) به ساحت حضرت فاطمه زهراعلیهاالسلام نیز جسارت کردند؟ و بر آن حضرت صدماتی وارد شد که منجر به شهادت او وفرزندش گردید یا خیر؟

    برخی از دانشمندان اهل سنت برای حفظ موقعیت خلفا از بازگو کردن این قطعه ازتاریخ خودداری نموده‏اند؛ از جمله ابن ابی الحدید در شرح خود می‏گوید: «جساراتی راکه مربوط به فاطمه زهرا علیهاالسلام نقل شده، در میان مسلمانان تنها شیعه آن را نقلکرده است.[1]

    البته برخی از دانشمندان و مورخان اهل سنت، در این بخش، از بیان واقعیات تاریخی شانه خالی کرده‏اند؛ چنان که سید مرتضی رحمة ‏الله علیه در این زمینه می‏گوید:

    «در آغاز کار، محدثان و تاریخ نویسان از نقل جسارت‌هایی که به ساحت دختر پیامبرگرامی اسلام(ص) وارد شده امتناع نمی‏کردند. این مطلب در میان آنان مشهور بود که مأمور خلیفه با فشار، درب را بر فاطمه علیهاالسلام زد و او فرزندی را که در رحم داشت سقط نمود وقنفذ به امر عمر، فاطمه زهرا علیهاالسلام را زیر تازیانه گرفت تا او دست از علی بردارد؛ولی بعدها دیدند که نقل این مطالب با مقام و موقعیت خلفاء سازگاری ندارد؛ لذا از نقلآنها خودداری نمودند.»[2]

    مسعودی در قسمتی از کتاب خود آورده است:«فَوَجهُوا اِلی مَنْزلِهِ فَهَجَمُوا عَلَیْهِ وَ اَحْرَقُوابابَهُ... وَ ضَغَطُوا سَیدَةَ النساءِ بِالْبابِ حَتی اَسْقَطَ تْمُ حْسِنا؛
    پس (عمر و همراهان) به خانه علی علیه السلام رو کرده وهجوم بردند، خانه آن حضرت را به آتش کشیدند؛ با در به پهلوی سیده زنان عالم زدند؛چنان که محسن را سقط نمود.»[3]


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #13
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض



    هجوم به خانه فاطمه سلام الله علیها و شهادت حضرت محسن (ع) در منابع اهل سنت:

    1- عبدالکریم بن احمد شافعی شهرستانی (548 - 479 ق.) نقل کرده: «اِنعُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْاَلْ جَنینَ مِنْ بَطْنِها ،به راستی عمر در روز بیعت، ضربتی به فاطمه علیهاالسلام وارد کرد که بر اثر آن، جنین خویش را سِقط نمود.»[4]

    همین قول را اسفرائینی (متوفای 429 ق)، به نظام نسبت داده و گفته است که او قائل بود: «اَن عُمَرَ ضَرَبَ فاطِمَةَ وَ مَنَعَ میراثَالْعِتْرَةِ ،عمر فاطمه علیهاالسلام را زد و از ارث اهل بیت علیهم السلام جلوگیری کرد.»[5]

    2- صفدی یکی دیگر از علمای اهل سنت می‏گوید:«اِن عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْ اَلْمُحْسِنَ مِنْ بَطْنِها، به راستی عمر آن چنان فاطمه علیهاالسلام را در روز بیعت زد که محسن را سقط نمود.»[6]

    3- مقاتل بن عطیه می‏گوید: ابابکر بعد از آن که با تهدید و ترس و شمشیر از مردمبیعت گرفت، عمر و قنفذ و جماعتی را به درب خانه علی و زهراعلیهماالسلام فرستاد. عمر هیزم را درِ خانه فاطمه جمع نمود و درب خانه را به آتشکشید، هنگامی که فاطمه زهرا علیهاالسلام پشت در آمد، عمر و اصحاب او جمع شدند و عمرآن چنان حضرت فاطمه علیهاالسلام را پشت در فشار داد که فرزندش را سقط نمود و میخ دربه سینه حضرت فرو رفت (و بر اثر آن صدمات) حضرت به (بستر) بیماری افتاد تا آن که ازدنیا رفت.»[7]


    4- ابن ابی الحدید نقل نموده است: «ابو العاص، شوهر زینب، دختر پیامبر اکرم
    صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‌وسلم در جنگ از طرف مسلمانان به اسارت گرفته شد؛ ولی بعدا ماننداسیران دیگر آزاد شد.

    ابو العاص به پیامبر صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‌وسلم وعده داد که پس از مراجعت به مکه،وسائل مسافرت دختر پیامبر(ص) را به مدینه فراهم سازد. پیامبر
    صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‌وسلم به زید حارثه و گروهی از انصار، مأموریت داد که در هشت مایلی مکه توقف کنند و هر موقع کجاوه زینب به آن جا رسید، او را به مدینه بیاورند.

    قریش از خروج دختر پیامبر(ص) ازمکه آگاه شدند. گروهی تصمیم گرفتند که او را از نیمه راه باز گردانند. جبار بنالاسود (یا هبار ابن الاسود) با گروهی خود را به کجاوه زینب رساند و نیزه خود رابر کجاوه دختر پیامبر(ص) کوبید. از ترس آن، زینب، کودکی را که در رحم داشت، سقط کرد وبه مکه بازگشت.

    پپامبر
    صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله‌وسلم از شنیدن این خبر سخت ناراحت شد و درفتح مکه (با این که همه را بخشید و آزاد نمود) خون قاتل فرزند زینب را مباحشمرد.»

    ابن ابی الحدید می‏گوید:

    «من این جریان را برای استادم ابو جعفر نقیب خواندم، او گفت:


    این قصه، به خوبی نشان می‏دهد که اخبار موافق با نظریات شیعه در بین روایات اهل سنت نیز وجود داشته و خودابن ابی الحدید نیز در قسمتی از کلامش اعتراف می‏کند؛ آن جا که می‏گوید: «عَلی اَنجَماعَةً مِنْ اَهْلِ الحَدیثِ قَدْ رَوَوْا نَحوَهُ، گروهی از اهل حدیث (از اهل سنت نیز) مانند آن چه را شیعیان می‏گویند نقل کرده ‏اند.[9]

    5- سکونی یکی از راویان اهل سنت است[10]او می‏گوید: «نزد امام صادق علیه‏ السلام رفتم؛ در حالی که غمگین و ناراحت بودم. امام صادق علیه‏ السلام فرمود:ای سکونی! چرا ناراحتی؟!
    گفتم: خداوند فرزند دختری به من داده (از این که فرزندم پسرنبوده و دختر است ناراحتم)

    پس حضرت فرمود: ای سکونی، سنگینی دخترت را زمینبر می‏دارد و روزی او بر خداوند است و بر غیر اجل شما زندگی می‏کند و از رزق شمانمی‏خورد (پس چرا ناراحتی؟).»

    سکونی می‏گوید: (با کلمات امام صادق علیه‏السلام ) غمم رفت. آن گاه فرمود:

    «ما سَمیْتَها؟ قُلْتُ: فاطِمَةَ. قالَ: آهْ آهْ ثُم وَضَعَ یَدَهُ عَلی جَبْهَتِهِ وَ کَانی بِهِ قَدْ بَکی وَ قالَ: اِذا سَمیْتَها فاطِمَةَ فَلاتَسُبها وَلا تَضْرِبْها وَلاتَلْعَنْها. هذَا الاِْسْمُ مُحْتَرَمٌعِنْدَالله‏ِ عَزوَجَل وَ هُوَ اِسْمٌ اِشْتَق مِنْ اِسْمِهِ لِحَبیبَتِهِالصدیقة» وَ کانَ الاِمامُ لَما سَمِعَ بِاسْمِ فاطِمَةَ ذکر جَدتَهُ وَمَصائبَها وَلَمْ یَزَلْ یَذْکُرُ وَ یَقُولُ: وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَنقُنْفُذَ مَوْلی فُلان[11]

    چه نامی بر او گذاردی؟ گفتم: فاطمه: فرمود:آه آه.

    سپس دست خود را بر پیشانی‏اش گذاشت و گویا گریه می‏کرد و فرمود: حال که اورا فاطمه نامیدی به او ناسزا نگو؛ او را (کتک) نزن و نفرینش نکن (چرا که) این نامدر نزد خداوند با عظمت محترم است؛ و آن نامی است که خداوند از اسم خود برای حبیبهخود صدیقه گرفته است. (آن گاه سکونی می‏گوید:) همیشه امام صادق علیه ‏السلام اینگونه بود که وقتی نام فاطمه علیهاالسلام را می‏شنید به یاد جده‏اش (فاطمه) ومصیبت‌های او می‏افتاد و همیشه تذکر می‏داد و می‏گفت: سبب وفات (و شهادت) فاطمه علیهاالسلام ضربتی بود که قنفذ، غلام فلانی (یعنی عمر) بر او وارد ساخت.

    توجه دارید که سکونی با همه وثاقتی که دارد، اینجا تعصب سنی‏گری خویش را نشانداده و ذیل کلام امام صادق علیه ‏السلام را حذف و تحریف نموده است. با این حال، مطلب روشن است که سبب شهادت فاطمه زهرا علیهاالسلام همان ضرباتی بود که به دست قنفذ وعمر بر آن حضرت وارد شد.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #14
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض



    هجوم به خانه فاطمه سلام الله علیها و شهادت حضرت محسن (ع)در منابع شیعه:

    نظر دانشمندان شیعه و روایات نقل شده از سوی آنان چنین است:

    هنگامی که خواستند علی علیه‏السلام را به مسجد ببرند با مقاومت فاطمه علیهاالسلام روبرو شدند و فاطمه علیهاالسلام برای جلوگیری از بردن همسر گرامی‏اش صدمه‏ های روحی و جسمی فراوانی دید که بیان همه آنها از توان زبان و قلم خارج است؛فقط به گوشه‏ای از آن در یک نقل تاریخی اشاره می‏کنیم؛ وگرنه در این موضوع، نقل‌ های تاریخی فراوان است.

    خلاصه ماجرا همان است که در نامه خود عمر به معاویه آمده است. در بخشی از آن چنین می‏نویسد:

    «... وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم) ولی فاطمه درب خانه راحجاب خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر بازوی اوزدم که مانند دملج (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آن گاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ ولی به یاد کشته ‏های بدر واُحد که به دست علی کشته شده بودند... افتادم، آتش غضبم افروخته‏ تر شد و چنان لگدیبر درب زدم که از صدمه آن جنین او (به نام محسن) سقط شد.

    " فَعِنْدَ ذلک صَرَخَتْ فاطِمَةُ صَرْخةً...

    فَقالَتْ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ الله‏ِ هکَذا کانَ یُفْعَلَبِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ... ؛

    در این هنگام، فاطمه چنان ناله زد، پس فریاد زد: ای پدر بزرگوار! ای رسول خدا! این چنین با عزیز دلت و دخترت رفتار کردند."

    سپس فریاد کشید: فضه به فریادم برس که فرزندم را کشتند. سپس به دیوار تکیه داد و من اورا به کنار زده، داخل خانه شدم. فاطمه در آن حال می‏خواست مانع (بردن علی) شود، من از روی روسری چنان سیلی به صورت او زدم که گوشواره از گوشش به زمین افتاد...

    آن چه بیان شد و قلم با صد شرمساری آن را بر صفحه کاغذ آورد،تنها گوشه ‏هایی از ستم‌هایی است که بر آن بانوی دو جهان رفته است.[14]



    پي نوشت :

    1- شرح نهج البلاغه، ج2، ص60.
    2- سید مرتضی، تلخیص شافی، ج3، ص76، تلخیص شیخ طوسی.
    3- اثبات الوصیة، مسعودی، (چاپ بیروت) ص153 و در برخی چاپها ص 23 ـ 24
    4- الملل و النحل، عبدالکریم شهرستانی، ج1، ص57.
    5- اَلفرقُ بین الفرق، عبدالقاهر الاسفرائینی، ص107.
    6- الوافی بالوفیات، صفدی، ج5، ص347 ر.ک: سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج2،ص292.
    7- الامامة والخلافة، مقاتل بن عطیة، ص160 ـ 161.
    8- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج14، ص193/ ر.ک: زندگی علی علیه‏السلام ،ص252.
    9- شرح نهج البلاغه، ج2، ص21.
    10- سه نفر از راویان اهل سنت، از امامان شیعه علیهم‏السلام روایت نقل نموده‏ اند که علمای شیعه آنان را ثقه می‏دانند و به سخن آنان اطمینان دارند وروایات آنها را می‏پذیرند: سَکُونی؛ نَوْفِلی؛ خَلُوقی.
    11- شجره طوبی، محمدمهدی حائری، ص417، (منشورات شریف رضی).
    12- بحار الانوار، ج43، ص170.
    13- بحار الانوار، ج30، ص293، (چاپ جدید)؛ ج8، ص230، (چاپ قدیم) و ریاحی نالشریعة، ج1، ص267.
    [14]کتاب "الهجوم علی بیت فاطمه"، حسین غیب غلامی، در این باره روایات مربوطه را خوب بررسی کرده است.
    منبع پاسخ: پایگاه حوزه6910-1، 6910-1


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #15
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    درد سر ، بین گذر ، چند نفر، یک مادر
    شده هر قافیه ام یک غزل درد آور

    ای که از کوچه ی شهر پدرت می گذری
    امنیت نیست از این کوچه سریع تر بگذر

    دیشب از داغ شما فال گرفتم ، آمد :
    دوش می آمد و رخساره ...نگویم بهتر!

    من به هر کوچه ی خاکی که قدم بگذارم،
    نا خود آگاه به یاد تو می افتم مادر

    چه شده ،قافیه ها باز به جوش آمده اند:
    دم در، فضه خبر، مادر و در، محسن پر !


    کاظم بهمنی


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #16
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض


    بسم الله الرحمن الرحیم


    سلام علی آل یاسین ؛

    حتی اتوا باب البتول فاطمه و هحالهـم قـالیه مصارمـه


    آمدند تا به درب خانه فاطمه رسیدند فاطمه که از آنان بریده بود ( ناراحت بود )
    فـوقـفت عن دونه تغدلهم
    فکسر الـباب لهــم اولهـم
    پشت در ایستاد تا آنان را بازدارد اما سر کرده آنان در را شکست

    فـاقتحموا حجابها فغولت فضربـوها بینهم قـاسقطت

    مهاجمان وارد خانه شدند فاطمه فریاد بر آورد پس او را چنان زدن تا بچه اش را سقط کرد

    ما بر اساس آیات 57 سوره احزاب – 61 سوره توبه – 81 سوره طه – 13 ممتحنه و ... و نیز روایات مکرر پیامبر صلی الله علیه و آله از جمله :
    « من غضبت علیه ابنتی فاطمه غضبت علیه و من غضبت علیه غضب الله »
    هر کس دخترم فاطمه بر او خشمناک شود من بر او خشمناک می شوم و هر کس من بر او غضب کنم خدا نیز غضب می کند که تصریح دارد بر عدم ایمان و مخلد بودن در عذاب دردناک پروردگار و خذلان و خواری دنیا و آخرت برای اذیت کنندگان خدا و رسول از یک طرف و نفرین و سخط دخت گرامی پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت به غاصبین و ظالمین از طرف دیگر ، معتقدیم که :
    مغضوبین عصمت الله الکبری زهرای مرضیه سلام الله علیها همانا مستحقین دوزخند و مطرودین رسول صلی الله علیه و آله در روز واپسین ، روزی که به قول امام باقر علیه السلام همه امید شفاعت و اغاثة شفیعه محشر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را دارند و این چشم داشت بی جهت نیستچرا که باب امجدش فرمود:

    « اول شخص تدخل الجنه فاطمة »
    اول کسی که داخل بهشت می شود فاطمه است .

    پیامبر راجع به فاطمه سلام الله علیها فرموده اند :
    «فتقدم علی محزونة مکروبة مغصوبة مقتولة »

    فاطمه بر من وارد می شود با حالت محزون ، غمگین ، غصب شده ( از حقش ) و کشته شده »

    امام کاظم علیه السلام :
    ان فاطمة صدیقة شهیده
    براستی که فاطمه راستگو بود و به شهادت رسید .


    چون قدم درصحنه محشرگذارد فاطمه
    جز شفاعت مقصد دیگر ندارد فاطمه

    عالمی را می تواند وا رهاند از جحیم
    محسنش را گر شفیع خـلق آرد فاطمه


    « والسلام علی من اتبع الهدی »
    پی نوشت :
    ( الارجوزة المختاره ، قاضی نعمان صفحه 88 ) .
    ( صحیح بخاری در فصل الخطاب و احمد ابن حنبل )
    ( فاطمة الزهرا ، امینی « ره » )
    ( فرائد السمطین جوینی ، جلد 2 ، صفحه 34 ) .
    ( اصول کافی ، جلد 1 ، صفحه 458 ) .


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #17
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    حضرت محسن (ع) اولين جوانه شهيد ولايت
    و آخرين فرزند علي و زهرا (عليهما السلام)



    بسم اللَّه الرحمن الرحيم
    السلام علیک یا محسن بن علی علیه السلام
    سلام بر تو ای محسن...
    اى جگر گوشه ى فاطمه و على عليهماالسلام...

    و اى انتظار چشمان حسنين و زينبين عليهم السلام...
    اين اوّلين برگهاى ايام محسنيّه ات را كه به ياد تو نامگذارى شده
    عريضه ى آستانت كه درِ سوخته ى خانه است مى نمايم.



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #18
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    يا موقد النار مهلاً!

    اى بپاكننده ى ... آتش...!

    اى بپاكننده ى آتش بردرخانه ى فاطمه عليهاالسلام؛
    آهسته تر فرياد بزن!
    مى دانى پشت اين در چه كسى آمده است؟!

    جمعيتى كه همراه آورده اى
    باعث وحشت بانويى مى شوند
    كه محسن عليه السلام همراه اوست!

    به همراهانت بگو ساكت باشند
    كه ناموس خدا در خانه است،
    و عزيزان پيامبر كنار اويند!

    هيزم آورده ايد! اينجا كجاست؟
    چرا آنها را كنار ديوار خانه مى چينيد؟

    سكوت على عليه السلام
    اينچنين آتش غضب شما را برافروخته است!
    شعله هاى سوزان قلب سوخته ى
    على و زهرا عليهماالسلام

    كه در اين خانه اند براى گدازشان كم بود،
    كه از بيرون نيز آتش مى افروزيد؟!


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #19
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    اى آتش...!

    اى آتش، اينك با تو هستم.
    اينان به خدا و پيامبر معتقد نيستند
    تا حرمت عزيزان وحى را پاس بدارند!
    تو مسوزان عزيزان اين خانه را!
    اينان داغديده اند.

    تازه عزيز خود پيامبر بزرگ
    صلى اللَّه عليه و آله را از دست داده اند.

    بگذار با غم خود بسوزند.
    تو بر سوز آنان مَيَفزا.

    اهل خانه در محاصره اند.
    هجوم مردم! هجوم آتش!
    هجوم دود! هجوم فرياد!

    بچه ها وحشت مى كنند.
    اينقدر زبانه مكش!

    مادر را و محسن را كه پشت در هستند مواظب باش!
    از عرش، اين خانه را مى نگرند!
    اينجا جاى آتش نيست!


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #20
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    بوى دود... شعله ى آتش!

    خدايا بوى دود مى آيد!
    شعله هاى آتش را مى بينم
    كه بر در خانه گرفته
    و نيمى از آن را سوزانده


    و همچنان بالا مى رود.
    خدا كند اهل خانه بيرون رفته باشند.

    خدا كند كسى پشت در نباشد.
    خدا كند زود از شعله ى آتش با خبر شوند
    و بچه ها را نجات دهند.

    اى كاش مى توانستم فرياد بزنم
    و اهل خانه را خبر كنم تا پناهى بگيرند.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/