صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 20

موضوع: شاید این جمعه بیایدشاید

  1. #11
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    پادشه خوبان

    اي پادشه خوبان داد از غم تنهايي
    دل بي تو به جان آمد وقت است كه باز آيي

    در آرزوي رويت ,بنشسته به هر راهي
    صد زاهد و صد عابد ,سر گشته سودايي

    مشتاقي و مهجوري ,دور از تو چنانم كرد
    كز دست نخواهد شد پايان شكيبايي

    اي درد توام درمان در بستر ناكامي
    وي ياد تو ام مونس در گوشه تنهايي

    فكر خود راي خود در امر تو كي گنجد
    كفر است در اين وادي خود بيني و خود رايي

    در دايره فرمان ما نقطه تسليميم
    لطف آنچه تو انديشي حكم آنچه تو فرمايي

    گستاخي و پر گويي تا چند كني اي فيض
    بگذر تو از اين وادي تن ده به شكيبايي

  2. #12
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    یارب نظر تو برنگردد

    تقدیم به گل پاك نرگس

    ما پيروان مصحف ودر دين احمديم
    برجمله خلايق عالم سرامديم
    زير لواي آل علي صف كشيده ايم
    چشم انتظار مهدي آل محمديم



    اللهم صل علی محمد وآل محمد

  3. #13
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    به یاد مرحوم آقاسی شاعر اهل بیت


    خبرآمد خبري در راه است
    سرخوش آن دل كه ازآن آگاه است
    شايد اين جمعه بيايد شايد
    پرده از چهره گشايد شايد




    اللهم صل علی محمد وآل محمد

  4. #14
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    چه جمعه ها كه يك به يك غروب شد نيامدي
    چه بغض ها كه در گلو رسوب شد نيامدي
    خليل آتشين سخن تبر به دوش بت شكن
    خداي ما دوباره سنگ و چوب شد نيامدي
    براي ما كه خسته ايم ودل شكسته ايم نه!
    براي عدهاي چه خوب شد نيامدي
    تمام طول هفته رابه انتظار جمعه ام
    دوباره صبح وظهرونه!غروب شد نيامدي




    اللهم صل علی محمد وآل محمد

  5. #15
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    دلبر شیرین


    در سحر پيك‌ وفادار به‌ بالين‌ آمد
    داد اين‌ مژده‌ كه‌ آن‌ دلبر شيرين‌ آمد

    خيز و از جا بنگر پرتو آن‌ ذات‌ احد
    مرهمي‌ را كه‌ براي‌ دل‌ غمگين‌ آمد

    شده‌ از بهر وجودش‌ همه‌ عالم‌ خرسند
    دل‌ ما مست‌ گل‌ و بوي‌ رياحين‌ آمد

    مهدي‌ آن‌ مظهر پاكي‌ و صفا گشت‌ پديد
    تا كه‌ فريادرس‌ عاشق‌ مسكين‌ آمد

    شادي‌ و خرمي‌ اهل‌ جهان‌ پيدا شد
    نور او رشك‌ رخ‌ زهره‌ و پروين‌ آمد

    مهديا بر دل‌ بيچاره‌ ما رحمي‌ كن‌
    در شب‌ ظلمت‌ ما ديده‌ خدا بين‌ آمد

    شده‌ام‌ محو رخ‌ حضرت‌ مهدي‌ امروز
    تا كه‌ الهامي‌ از آن‌ بر دل‌ خونين‌ آمد


    منبع

  6. #16
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    حضور پنهانی

    مي رسد شبي مردي از وراي حيراني
    كوچه مي شود سمت هاله هاي نوراني

    آيه آيه چشمانش از تلاوت شبنم
    غرق بوسه هاي گل در طلوع روحاني

    از شلال چشمانش قطره قطره مي خوانم
    لاله غيرت عشق است در شب غزلخواني

    شرح شط گيسويش در غزل نمي گنجد
    در قصيده زلفش انتظار طولاني

    نذر مقدم سبزش چلچراغ و آيينه
    در ضيافت چشمش آيه هاي قرآني

    با تو مي شود كوچيد تا ديار آيينه
    در طراوت سبز صبح روز باراني

    در فراق لبهايت قطره قطره مي كاهم
    مي شود تو را بوسيد اي حضور پنهاني؟

  7. #17
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    3670r6au9lvruhy22uبنام تو اي آرام جان yw47dc1l8ubbgmlnagb






    شود آیا که شبی بر دل من یار شوی؟
    یار این خسته ی غمدیده ی بیمار شوی؟


    سینه ی غم زده ام بهر تو سوزد همه شب
    دل من آب شده کی تو پدیدار شوی؟


    با کلافی بنشستم سر بازار رخت
    کی تو ای یوسف من بر سر بازار شوی؟


    همچو یعقوب شده دیده ام از درد فراق
    کی به پیراهن خود نور شب تار شوی؟


    هر که مشتاق تو شد گوشه ی چشم تو خرید
    شود آیا که مرا هم تو خریدار شوی؟


    ز غم غربت تو شام غریبان شده دل
    چه شود گر تو مددکار دل زار شوی؟!


    شعله ی خیمه ی آتش زده گوید که بیا
    زائر بی کفنی بی سر و خونبار شوی؟!

  8. #18
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    نمیدونم از کدوم ستاره میبینی منو

    چشماتو میبندیو دوباره میبینی منو

    پر بغض جمعه های ناگزیر و بی صدام

    خیلی خستم باورم کن دنیا زندونه برام

    توی کور راه چشمام عطر بارون بوی سیبی

    واسه عاشقونه موندن تو همون حس غریبی

    تو همون حس غریبی که همیشه با منی

    تو بهونه هر عاشق برای زنده موندنی

    میدونم هنوز اسیرم تو حصار لحظه ها

    کاش میشد با یه اشاره ي تو ازاد میشدم

    با توام که گفته بودی غصه هام تموم میشن

    پس کجایی که بیایی منو بگیری از خودم

    ناجی ترانه ها منو به واژه ها ببر

    این حقیرو به سخاوت شب و دعا ببخش

    نمیدونم از کدوم ستاره میبینی منو

    چشماتو میبندیو دوباره میبینی منو

    پر بغض جمعه های ناگزیر و بی صدام

    خیلی خستم باورم کن دنیا زندونه برام

    توی کور راه چشمام عطر بارون بوی سیبی

    واسه عاشقونه موندن تو همون حس غریبی

    تو همون حس غریبی که همیشه با منی

    تو بهونه هر عاشق برای زنده موندنی

  9. #19
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    با همه لحن خوش آوایی ام
    در به در کوچه تنهایی ام

    ای دو سه تا کوچه زما دورتر
    نغمه تو از همه پرشورتر

    کاش که این فاصله را کم کنی
    محنت این قافله را کم کنی

    کاش که همسایه ما می شدی
    مایه آسایه ما می شدی

    هر که به دیدار تو نائل شود
    یک شبه حلال مسائل شود

    دوش مرا حال خوشی دست داد
    سینه مارا عطشی دست داد

    نام تو بردم لبم آتش گرفت
    شعله به دامان سیاوش گرفت

    نام تو آرامه جان من است
    نامه تو خط امان من است

    ای نگهت خواستگه آفتاب
    بر من ظلمت زده یک شب بتاب

    پرده برانداز زچشم ترم
    تا بتوانم به رخت بنگرم

    ای نفست یار و مددکار ما
    کی و کجا وعده دیدار ما,,,

  10. #20
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    سالهای پیش بال آسمانی داشتیم

    بال کبوتر کران تا بی کرانی داشتیم

    میوه بودیم و سر سال استفاده می شدیم

    چون که بالای سر خود باغبانی داشتیم

    چهار فصل موی ما برف زمستانی نداشت

    پیر هم بودیم اگر رنگ جوانی داشتیم

    روزها گردی اگر بر روی دلها می نشست

    شب که می شد سنت خانه تکانی داشتیم

    مثل شیر مادران ما حلال و پاک بود

    در میان سفره ها گر لقمه نانی داشتیم

    نذری روز ظهور مهدی موعودمان

    صبحها چله به چله عهد خوانی داشتیم

    صبح جمعه پیشواز تکسوار فاطمه

    زوی پشت بامها صوت اذانی داشتیم

    گاه پاهی جمعه ها اهل زیارت می شدیم

    گاه گاهی میل سجده جمکرانی داشتیم

    ثانیه ثانیه‌هامان گای آقا می گذشت

    آی مردم!یک زمان صاحب زمانی داشتیم

    پر نداریم و دل بپُر نداریم و...فقط

    یادمان باشد که اینها را زمانی داشتیم

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/