دلبر شیرین
در سحر پيك وفادار به بالين آمد
داد اين مژده كه آن دلبر شيرين آمد
خيز و از جا بنگر پرتو آن ذات احد
مرهمي را كه براي دل غمگين آمد
شده از بهر وجودش همه عالم خرسند
دل ما مست گل و بوي رياحين آمد
مهدي آن مظهر پاكي و صفا گشت پديد
تا كه فريادرس عاشق مسكين آمد
شادي و خرمي اهل جهان پيدا شد
نور او رشك رخ زهره و پروين آمد
مهديا بر دل بيچاره ما رحمي كن
در شب ظلمت ما ديده خدا بين آمد
شدهام محو رخ حضرت مهدي امروز
تا كه الهامي از آن بر دل خونين آمد
منبع
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)