ددائر، دایر: برپا- پایدار- پا برجا- آباد.
دائره، دایره: گرد- دوردار- چنبر- ابزارخنیا- دف- دورویه - دُریه- داریه.
دایره زن: دف زن- دورویه زن-دُریه زن.
دایره زنگی: دُریه- دو رویه زنگی.
دایره کش: پرگار.
دایره نصف النهار: پَرهونِ نیمروز.
دائماً، دایماً: همواره - همیشه - پیوسته.
دائم، دایم: جاویدان- پاینده- همواره.
داخل: درون- اندرون- تو- میان- اندر.
داخلی: درونی- خانگی- درون مرزی.
داداش: (ت) برادر.
داد و قال: داد و فریاد - داد و بیداد.
داده های اصلی: فرداده ها.
دارالتأدیب: زندان - آموزندان - ادبگاه.
دارالتجاره: سوداکده.
دارالتعلیم: آموزشگاه.
دارالفنون: هنرکده- هنرستان.
دارالمجانین: تیمارستان- دیوانه خانه.
داروغه: پاسبان- کلانتر.
داشبرد: (ا) تبوکه.
داغ: (ت) سوزان- اندوه- نشان.
دانس: (فر) پایکوبی- دست افشان
دانسینگ: (فر) وشتگاه.
داوطلب: خواستار- داوخواه- نامزد.
داعی: خواهنده - فراخوان - نیایشگر.
دبّ: خرس.
دبّاغ: چرمگر- پوست پیرا - تیماجگر.
دبدبه: شکوه - بانگ - آوازه.
دبه: کیسه - آوند.
دبه درآوردن: پیمان شکنی - پیمان شکستن جر زدن.
دِپورت: (ا) بازگرداندن- بیرون کردن-تارانش.
دخل: درآمد.
دخالت: دست اندازی- دست درازی.
دخانیات: دودگان- دودآورها.
دجله: اروندرود- تیگرا.
دُرّ: مروارید.
درام: (فر) اندوه - اندوهبار.
درایت: بینش- هوش- خرد- آگاهی.
دراسرع وقت: با شتاب- درکمترین زمان.
دراصل: از بنیاد- ازبن- از پایه.
دراین صورت: بدینگونه - از این راه.
درج: نوشتن- گنجاندن- جای دادن.
درجه: زینه- پایه- رده.
درجه حرارت: دما.
درجه دار: پایه دار- پایه ور.
درجهت مخالف: درسوی وارونه.
درحال حاضر: هم اکنون- همین دم.
در حقیقت: بدرستی- براستی.
دُردانه: فرمروارید- مروارید یکتا.
درس: آموزه- آموزش.
درس دادن: آموختن- آموزش دادن.
درساعت: در دم - در زمان.
درس خوان: شاگرد- یاد گیر.
درشکه: (ر) گردونه.
درشکه چی: گردونه دار.
در صورتی که: با آنکه.
درقفا: در پس- در پشت.
درک: دریافتن- پی بردن.
دَرَک: ته دوزخ.
دِرَم: درهم- درِم.
در مُشبّک: اژکن.
درنا: (ت) پرنده.
در نتیجه: سرانجام.
در نظر: درنگ - فردید.
درنظر داشتن: در یاد داشتن.
درنظر گرفتن: بشمار آوردن.
در واقع: بدرستی - براستی.
تریاک: پاد زهر- اپیون.
دریای احمر: دریای سرخ.
دست آخر: دست پسین
دست نخست: نورس- نوبر.
دست به عصا: با چشم باز- با هشیاری.
دست بر قضا: ناگهان - ناگاه.
دست به یقه شدن: گلاویز شدن - دست به گریبان شدن..
دست حمایل کردن: دست در گردن انداختن.
دستخط: دست نوشت.
دستورالعمل: دستور- دستورکار.
دسیسه: ترفند نهانی- پنهانکاری.
دعا: نیایش- ستایش.
دعوی، دعوا: کشمکش- ستیز- زد و خورد- دادخواهی.
دعوت: فراخواندن.
دعوت نامه: فراخوان نامه.
دغدغه: نگرانی- پریشانی- دلواپس.
دغل: نا درست - نا راست.
دفاع: پدافند - ایستادگی - پایداری.
دفتر اسناد رسمی: دفترخانه
دفتر حساب: دفتر رسیدگی- دفتر بررسی.
دفع: دور کردن- پس زدن- وازدن.
دفع الوقت: زمان گذرانی.
دفعتاً: ناگهان- یکباره - ناگاه - یکهو.
دفن: خاکسپاری- در خاک کردن.
دقّت: مو شکافی- باریک بینی - ژرف بینی- ریز بینی.
دقت کامل: پاد نگرش.
دقیقاً: با ژرف نگری- با ریز بینی - موشکافانه - به درستی.
دق: اندوه - رنج.
دقیق: تیز بین- مو شکاف - ژرف نگر- ژرف بین - باریک بین.
دقیقه: دم - شمار.
دقیقه شمار: دم شمار.
دکان: دوکان - کرپه.
دکاندار: دوکاندار- کرپه دار.
دکه: کُرپه - تخت گاه.
دکتر: (فر) پزشک.
دکترا: (فر) پایان نامه دانشگاه.
دکترین: (فر) افرا- افراهی.
دکلَمه: (فر) بِه خوانی- خوب خوانی.
دکور: (فر) آذین- آراستن - آرایه.
دکوراتور: (فر) آذین گر- آذین کار- آراگر.
دلّاک: کیسه کش - تن شوی.
دلال: داد و ستدگر.
دلالت: راهنمایی- راهنمودی- فرنودی.
دلقک: دلغک- لوده - شوخ.
دَلو: آوند آبکشی - دهوِه.
دلیجان: (فر) گاری - گردونه.
دلیل: فرنود - نشانه - راهنما.
دِماغ: مغز سر- مغزینه..
دم صبح: سپیده دم - پگاه- بامداد.
دمق: دمغ - دمک.
شرمسار: سرشکسته - پکر.
دمل: آبسه - آماسه - کورَک.
دموکراسی: (فر) مردم سالاری.
دنائت: پستی- فرومایگی - بی گوهری.
دندان طمع: دندان آز.
دندان قروچه: دندان کروچه.
دنیا: کیهان- جهان - گیتی- سپهر.
دوا: دارو.
دواب: چهارپایان- چارپایان.
دواخانه: دارو خانه- داروکده.
دوآلیسم: (فر) دوگروی - دوبُنی.
دوام: پاینده - جاویدان- پابرجا.
دوبعدی: دودورا - درازا و پهنا.
دوبل: (فر) دو برابر- دوبخش- دولا.
دوبله: (فر) دگرزبانی.
دوپیس: کت ودامن- دو تکه - دوپاره.
دوجین: دو شش- دوازده تا.
دور: پیرامون- گرداگرد- دورک.
دَوَران: گردیدن- چرخیدن.
دور برداشتن: خیز برداشتن.
دوئل: (فر) جنگ تن به تن.
دوقلو: (ت) توامان- همزاد.
دُوَل: کشور ها - فرمدارها.
دولتمند: توانگر- داراک دار.
دون: پست - فرومایه - نا کس.
دهاء: هوشمندی - زیرکی.
دهر: روزگار.
دهقان: دهگان- کشاورز.
دیار: خانه ها - کاشانه ها - سرای ها.
دیانت: خدا پرستی - آیین گروی.
دیپلُم: (فر) پایان نامه-گواهی نامه.
دیر: آتشگاه - نیایشگاه.
دیر مغان: آتشگاه - نیایشگاه پیروان آیین مهر و زردشتی.
دیسک: (فر)گِردک - گرد.
دیسیپلین: (فر) سامان- آراستگی.
دیشلمه: (ت) چای تلخ.
دیکتاتور: (فر) خود کامه - خود رای.
دیکته: (فر) از بر نویسی - گونویسی.
دیلماج: (ت) ترجمان- برگرداننده.
دیمی: باران خور- بَش.
دِین: بدهی - وام - وام زمان دار.
دینار: دِنار.
دینامیت: (فر) شکافنده.
دیوار مشترک: دیوارِ هنباز.
دیوان جزا: دیوان کیفر.
دیوان عالی کشور: دیوان دادرسی کشور.
دیوان محاسبات: همارستان.
دیوانه مزاج: خُل- چِل- هَلَک.
دیوث: بی رگ - بی منش - پژاوند.
دیو سیرت : دیو سرشت.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)