صفحه 2 از 51 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 505

موضوع: و تو رفتی و من هنوز شرمگین مانده ام(شعرهایی برای عزیز پرواز کرده)

  1. #11
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    امشب به سوگ آرزوهایم نشسته ام و در غم نبودنت اشک فراق می ریزم ...
    امشب شمع حسرت آرزوهای برباد رفته ام ذره ذره آب می شود ....
    امشب برای مرگ آرزوهایم لباس سیاه می پوشم ...
    کاش امشب کسی برای عرض تسلیت به خانه دلم می آمد......
    کاش امشب تو بودی و دلداری ام میدادی و دفتر کال آرزوهایم را ورق میزدی...
    اما... اما افسوس که تو نیستی و زندگی بی تو قشنگ نیست
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  2. 3 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  3. #12
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    از وقتی رفتی دلم توغصه ها اسیره
    شاید روزی هزار بار ارزوداره بمیره

    نیستس ببینی چی شد اون عشق پاك و نازت
    شدم مثل یه گل كه خشكیده توی باغچه

    چشمام طاقت نداره همش داره می باره
    بغضم امون نمی ده دستام داره می لرزه

    شدم مثل پرنده اسیر این قفسم
    نمی زارن كه بیام به دنبالت برگردم

    نمی دونم چه كنم تو این دنیای بی رحم
    از دوریت عزیزم گرفتار عذابم
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  4. 3 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  5. #13
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    09326819239997810649

    وقتی رفتی هرچی ستاره تو آسمون بودن رفتن


    وقتی رفتی هرچی گل تو گلدون بود خشکیدن

    وقتی رفتی درختی ها هم شکوفه ندادن

    وقتی رفتی پرستوها هم تو آسمون خونه ام پر نزدن

    وقتی رفتی حتی از آسمون نیومد یه قطر بارون

    وقتی رفتی من هم شدم مثل اون شبای بی ستاره

    مثل گلهای خشک تو باغچه

    مثل برگای زرد درختا

    مثل پرستو های آواره

    شدم مثل اون ابری که هیچ گاه نبارید

    وقتی رفتی من هم غروب کردم

    آری من تا ابد غروب دلگیرم بی تو ...
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  6. 3 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  7. #14
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    وقتی رفتی غمی سیاه آسمان قلبم را فرا گرفت
    وقتی رفتی دوچشمم باریدن گرفت
    ای همدم تنهایی خلوت دل
    وقتی رفتی روزم شبی تار شد
    وقتی رفتی دیوارهای خانه هم رنگی دگر شد
    رنگی زشت سیاه و کدر شد
    ای همدل وهمدم
    با که بنشینم بگویم اینهمه غم
    مادر ای ماه نور
    از چه رو رفتی قلبم آزردی
    رفتنت را چطور باور کنم من
    تورفته ای من مانده ام
    این زنده بودنم را
    چطور باور کنم من...
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  8. 3 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  9. #15
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    68000717847052146338
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  10. 3 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  11. #16
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    وقتی تو نیستی ؛ رنگ دریا را دوست ندارم، شب به پایان می رسد ، شب را نیزدوست ندارم؛‌ از لا به لای مریم های خفته با فانوسی کم سو راهی به سویت می جویم وتو نیستی، نیستی تا ببینی که چقدر امشب آسمان زیباتر است اما این آسمان را نیز دوستندارم.
    سالهاست که از قاصدک خوش خبرم بی خبرم . شاید این بار او مرا دوست نداشت ،شاید این بار ، باری فزون تر در پیش داشت و ای کاش در لحظه ی سنگین وداع چشمهایش رابه زمین می دوخت تا نمی توانستم از نگاهش تندیسی سازم از جنس پروانه های دشتخاطره.
    عقربه های زمان به کندی می گذرند ، ‌شاید می خواهند فرصتم را دوچندانکنند،اما حتی یاسمن ها نیز این را می دانند که کاری از دست من ساخته نیست وتنها درکنج خلوت این اتاق ، من و ماندم و تجسم یک رؤیا ،‌ من ماندم و اشک های التماس ، منماندم و دست هایی به سوی آسمان بی کران هستی . صدایش می کنم و صدایی نمی شنوم ،کلامش را می خوانم و خوانده نمی شوم،‌ به خاک می افتم و اعتنایی نمی بینم ، اما اینبار قسمت می دهم به پاکی و قداست فرشتگانت، ‌اگر گاهی آنی نبودم که می خواستیدریایی از ندامت و حسرتم را بپذیر.
    لحظات درگذرند و از آنها چیزی نمی ماند جز لحظه های خاموش بیداری. باز همبهاری دیگر در راه است ، می گویند بهار فصل زیبایی هاست اما تو خودت خوب می دانی کهبهار من هیچ گاه بازنخواهد گشت.
    بغضی عجیب در گلویم بهانه تو را می گیرد، هر دم با قطرهای گرم مرا می سوزاند، شکایت ها در نهان دارد و می داند که اگر لب گشاید از من چیزی باقی نخواهد ماند تابه نجوای شبانه اش تسلی بخشم، آرامش کنم و قاب عکس خالی کنار پنجره را برایش باتصوری خیالی مزین کنم.
    گاهی وقت ها قلب زمانه از سنگ می شود و اینگونه سرنوشت، ردّپایی عمیق برپیشانی آنهایی که ماندند و سعادت نداشتند نقش می زند.
    کاش می شد من به جای تو می رفتم!
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  12. 3 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  13. #17
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    زیر این هق هق بارون، یه نفر دلش شکسته
    یه نفر شبیه بارون، سرد و بیقرار و خسته
    یه نفر که چشم خیسش پره از جاده و عابر
    یه نفر مثل پرنده که دلش تو آسمونه
    اما پرهاشو شکستن، رو زمین باید بمونه
    رو زمین باید بمونه ، بمونه تا بینهایت
    تا یه روزی اون مسافر بیاد و تموم شه غربت
    آره اون مسافری که از میون پیچ و خم ها
    میاد و می شکنه یک شب قفل نفرینی غم را
    من همون اسیر غربت، من همون پرنده بودم
    تو همون مسافری که شعر چشماشو سرودم
    قطب من، مسافر من! بسه قصه صبوری تو بیا تا این پرنده نمیره از غم دوری
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  14. 3 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  15. #18
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    هیچ گاه باور نکن که نبودنت را باور کنم
    هیچ گاه باور نکن که به نبودنت عادت کنم
    شاید به اجبار زمانه نبودنت را تحمل کنم اما اینکه نباشی را نه
    تو انچنان در جانم و روحم رخنه کردی که با من یکی شدی
    پس نمی توانی با من نباشی
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  16. 3 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  17. #19
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    روزی به سراغ من آمد و چند شاخه گل سرخ به من داد... آنقدر خوشحال بود که خودش را در آغوشم انداخت و گفت: بگو دوستت دارم؟ او را محکم در آغوش گرفتم ولی نگفتم دوستت دارم... روزی دیگر به سراغم آمد و شاخه گلی به من داد و گفت: فقط امروز بگو دوستت دارم؟ دستهایش را در دست گرفتم ولی نگفتم دوستت دارم... چند روزی گذشت و او در بستر بیماری افتاد. با چند شاخه گل زرد به سراغش رفتم و گفت: فقط امروز بگو دوستت دارم؟ بوسه ای بر لبانش زدم ولی نگفتم دوستت دارم... چند روزی گذشت و به سراغش رفتم... دیدم پارچه ی سفیدی روی صورتش کشیدند... پارچه را کنار زدم و تازه فهمیدم چقدر دوستش دارم... فریاد زدم: دوستت دارم... چون اگر وجودت نبود زندگی هم نبود...!!

    خدایاااااااااااااا
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  18. 3 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  19. #20
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    بعد رفتنت عزیزم نای موندنم نمونده
    دلم من جوونی کرده اگه باز حرفی پرونده

    بعد رفتنت عزیزم . نای زنده بودنم نیست
    تو سرم فکر تو اما تو دلم جای تو خالی

    بعد رفتنم عزیزم اشکام یادگار می مونه
    اگه باز تنهام بزاری میمونم بی اشیونه

    بعد رفتنم عزیزم می فهمی که دل نبستی
    میفهمی یه بیوفائی رفتی و عهدو شکستی

    میرم اماخیلی سخته برو اما خیلی تنهام
    هنوزم عطرت پیچیده توی روزهام توی شبهام

    می دونی دردم زیاده تو نپاش نمک به زخمهام
    باز بیا حرف مو بشنو نه نگو دروغ حرفهام

    بعد رفتنم عزیزم اشکام یادگار می مونه
    اگه باز تنهام بزاری میمونم بی اشیونه

    بعد رفتنم عزیزم می فهمی که دل نبستی
    میفهمی یه بیوفائی رفتی و عهدو شکستی
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  20. 3 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


صفحه 2 از 51 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/