ارتقا ،قسمت دهم ارتقا چیست و چگونه باید انجام گیرد؟
قبل از ورود
ارتقاجویان شامل دو دسته دارندگان دستگاههای فرد اعلا مبتنی بر پردازنده 478 پینی Pentium4 و صاحبان دستگاههایی با پردازنده 462 پینی AthlonXP هستند. با توجه به شرایط روز به ضرس قاطع میتوان گفت که هر دو دسته برای ارتقا سختافزاری، نیاز به تغییرات اساسی در چینش قطعات مانند تعویض مادربرد خواهند داشت، چراکه سوکتهای تمام پردازندههای جدید بدون تعارف تغییر کرده و هیچ پردازندهای با سوکت 478 یا 462 پینی تولید نمیشود. پس مادربرد بهعنوان اولین گزینه تغییر خواهد کرد و بهتبع آن نوبت به پردازنده خواهد رسید. برای انتخاب پردازنده مناسب یک عقبگرد دوباره مورد نیاز خواهد بود و آن انتخاب چیپست مناسب برای مادربرد است تا به خوبی از قابلیتهای پردازنده پشتیبانی کند. توجه داشته باشید که کمکاری، تنبلی، ضعف یا ناتوانی اغلب سیستمهای کامپیوتری امروزه نه به دلیل عدم کیفیت که در عدم تناسب توان کاری قطعات با یکدیگر نمایان شده است. حتی اگر تمام قطعات شما ضعیف انتخاب شده باشند، اما اصل تناسب قطعات رعایت شده باشد، به دلیل کم نیاوردن در مقابل دستگاههای گرانقیمت و رعایت حال شما، یک حداقل کیفیت پردازشی در اختیار شما قرار خواهد گرفت! مطلب بالا را اینگونه میتوان بیان کرد که انتخاب نوع پردازنده و قابلیتهای آن بهنوعی در هنگام انتخاب چیپست مادربرد صورت خواهد گرفت. در این مورد دقت کرده و تعارف را کنار بگذارید!
سلام
جاناتان لیوینگستون، مرغ دریایی داستان معروف جاناتان جناب ریچارد باخ در قسمتی مطلب جالبی عنوان میکند که "چرا دشوارترین کار در جهان این است که پرندهای را متقاعد کنی که آزاد است؟" یعنی پرنده آزاد است و بیچاره نمیداند. همین مطلب درباره استفاده از سازنده پردازندهها نیز صدق میکند. میتوان گفت که "چرا دشوارترین کار در جهان این است که خریدار را متقاعد کنی که در انتخاب بین AMD و Intel مختار است؟"
باور کنید که خریدار در هنگام تعویض مادربرد میتواند نوع پردازنده خود را نیز تغییر دهد. بارها با این موضوع برخورد داشتهام که خریدار خود را محکوم به انتخاب نوع خاصی از پردازندهها کرده است و در عین عدم رفع نیاز، دستبردار هم نیست. پس بهعنوان اولین اصل بپذیرید که یکی از فرصتها، تغییر بستر پردازشی در هنگام تغییر مادربرد است!
دیگر اینکه
بزرگان Intel هیچگاه باور نمیکردند و آنها هم که باور کرده بودند، نمیپذیرفتند و آنان هم که پذیرفته بودند نمیدانستند که AMD، همان شرکتی که برای تولید پردازنده Intel 80386 التماس میکرد، چگونه امروز این چنین شده است. Athlon64 شیرین مشتریپسند، در مقابل Pentium4 منفور پرفروش قرار گرفته بود! همینقدر بدانید که AMD با کمک پردازنده Athlon64 توانست سهم کمتر از 10 درصدی بازار پردازندههای خانگی را به بیش از 20 درصد ارتقا دهد و این اتفاق دیدنی بود. این بحث را ادامه نمیدهم و به هفته آینده موکول میکنم، چراکه قبل از آن باید بهصورت تلگرافی درباره نگاه این دو بزرگوار به موضوع پردازش صحبت کنم! مشکلی که Intel در ارایه پردازندههای Pentium4 با سرعت بیشتر از 4/2 گیگاهرتز بدان برخورده بود، عدم کارآیی هسته پردازشی بود. به بیان دیگر عملکرد پردازشی پردازنده 3 گیگاهرتزی با مدل 6/2 گیگاهرتزی تفاوت قابل توجهی نداشت، اما برای Intel افت فراوانی به همراه داشت و به مرور زبان تحلیلگران فنی را دراز کرده بود که آقا این چه ....
مشکل کار Intel در روش پردازشی بود که برخلاف سازندگان بزرگ پردازنده مانند: IBM، AMD و HP انتخاب کرده بود. Intel از روش پردازشی Speed-Daemon بهره گرفته و AMD خود را با روش Braniac هماهنگ ساخته بود. مفهومی در سیستمهای پردازشی وجود دارد بهنام IPC که به تعداد دستورالعملهایی که پردازنده قادر است در هر فرکانس سرعت خود انجام دهد، اطلاق میشود. تکنولوژی HyperThraeding که به همراه پردازندههای Pentium4 ارایه میشد، برای افزایش میزان IPC پردازنده طراحی شده بود. Intel معتقد به افزایش سرعت فرکانس پردازندههای پردازشی بود و در نقطه مقابل IBM و AMD به افزایش IPC در هر فرکانس سرعت پردازنده اعتقاد داشتند و به افزایش سرعت فرکانس بیتوجه بودند. نتیجه کار بهسود AMD و IBMبود چرا که ...
هفته آینده با پیگیری این موضوع وارد بحث ارتقا پردازندهها خواهیم شد.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)