صفحه 198 از 208 نخستنخست ... 98148188194195196197198199200201202 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,971 تا 1,980 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #1971
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 22 صفحه 191

    تاريخ: 5/12/1357

    فرمان به حجت الاسلام آقاى صادق خلخالى

    جناب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ صادق خلخالى دامت افاضاته‏

    به جناب عالى مأموريت داده مى‏شود تا در دادگاهى كه براى محاكمه متهمين و زندانيان تشكيل مى‏شود حضور به هم رسانده و پس از تماميت مقدمات محاكمه با موازين شرعيه حكم شرعى صادر كنيد.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  2. #1972
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 22 صفحه 200

    تاريخ: 9/12/1357

    فرمان به ثقه الاسلام آقاى مقدم

    بسمه تعالى

    جناب مستطاب ثقه الاسلام آقاى آقا شيخ على مقدم دامت افاضاته به جناب عالى ماموريت داده مى‏شود كه به اتفاق آقايان محمد على نظام‏زاده و جناب آقاى حسين رضوانى دامت تاييد اتهما - به جزيره كيش برويد و املاك اختصاصى و ساختمان‏ها و ساير اموال شاه مخلوع و غاصب سابق و ديگر خاندان آنها را صورت بردارى كرده و نگهدارى كنيد تا بعداً به مصارف لازمه و مشروعه برسد.

    از خداى تعالى دوام توفيقات جناب عالى و آقايان محترم را خواستارم. و ضمناً آنچه تاكنون در اين باب انجام داده‏ايد مورد رضايت بوده. انشاءالله موفق باشيد.

    والسلام عليكم ورحمه الله

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  3. #1973
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 22 صفحه 192

    تاريخ: 5/12/1357

    در جمع اعضاى هيأت كويتى

    اين تحول روحى تحفه‏اى است كه خداى تبارك و تعالى از عالم بالا براى ما به هديه فرستاد

    اعوذبالله من الشيطان الرجيم

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من اول از آقايانى كه زحمت كشيده‏اند و از كويت تشريف آورده‏اند اينجا براى تفقد از ملت ما و تفقد از من تشكر مى‏كنم. خداوند سعى همه شما را مشهود گرداند.

    خداى تبارك و تعالى مقدراتى دارد كه ما سر او را نمى‏فهميم مگر بعد از زمان‏ها /ما/ بعد از آنكه به واسطه فشار دولت ايران و فشار محمدرضا شاه (شاه سابق) بر دولت عراق و محصور كردن آنها منزل ما را و رفت و آمدهايى كه بين ما و دولت عراق شد گفتگوهايى كه شد و ما به آنها اخطار كرديم كه يك مساله شرعى است يك وظيفه الهى است و من نمى‏توانم مساله الهى و وظيفه شرعى را به قول شماها ترك كنم من اين كارهايى كه در اينجا انجام مى‏دهم انجام مى‏دهم شما هم هر كارى داريد بكنيد. آنها از ما تقاضا مى‏كردند كه چون ما تعهداتى با دولت ايران داريم و اين كارهايى كه شما و اصحاب شما مى‏كنند مخالف آن تعهدات است ما نمى‏توانيم تحمل كنيم. من جواب دادم كه من كه تعهدى ندارم. شما تعهد داريد من يك تكليف شرعى دارم عمل مى‏كنم و به تعهد شما اعتنايى نمى‏كنم و هم در منابر خطابه مى‏خوانم و هم اعلاميه صادر مى‏كنم و هم نوار پر مى‏كنم و مى‏فرستم. اين تكليف من شما هم هر تكليفى داريد عمل كنيد. بعد از رفت و آمدها آن‏ها برادرهاى من كه جزء رفقاى نجف بودند آنها را ترساندند و به من رسيد كه گفتند كه ما با خودش مثلاً كار نداريم لكن شماها را چه خواهيم كرد. من ديدم كه خوب ممكن است كه يك وقتى گزندى به اين دوستان من برسد عازم حركتى شدم و آمدم به (البته تحت مراقبت دولت عراق) آمدم به سرحد كويت و در سرحد كويت هم همان فشارى كه در آنجا بر دولت عراق بود بر دولت كويت هم بود و آنها حتى اجازه اينكه ما عبور كنيم از اين ور شهر به آن ور شهر هم ندادند و من گله‏اى از هيچ كس ندارم آنها ملتزم بودند به واسطه قراردادهايشان عمل كنند و من نه به دولت عراق نه به دولت كويت گلايه‏اى ندارم. لكن خداى تبارك و تعالى تقديرى فرموده بود و ما غافل بوديم.

    ما بنايمان بر اين بود كه از كويت بعد از دو سه روزى كه با آقايان ملاقات مى‏كنيم برويم به

    صحيفه نور ج 22 صفحه 193

    سوريه و آنجا كه يك اقامت طولانى بكنيم. لكن خداوند تقدير كرده بود كه بايد راه چيز ديگر باشد و ما نمى‏دانستيم كه اين تقدير به كجا منتهى مى‏شود. از آنجا برگشتيم به بصره و از آنجا هم به بغداد ما را بردند و من ملاحظه كردم كه ما اگر هر جا برويم از اين دول اسلامى همين مطلب است. به همين جهت تصميم گرفتيم كه بدون هيچ فكر سابق كه ما مى‏رويم به فرانسه در عين حالى كه مايل نبودم از دول اسلامى خارج بشوم لكن خداوند تقدير كرده بود كه مسايل در آنجا به طور وسيع در همه جاى دنيا پخش بشود و خبرنگارها از اطراف عالم هجوم كردند كه گاهى روزى چندين مصاحبه مى‏شد و خصوصاً از امريكا كه مصاحبه‏هايى با آنها شد و آنها از همان جا پخش كردند به سراسر آمريكا و به بعض از بلاد ديگر و ما هم مسايل ايران را در آن جا روشن كرديم به طورى كه بسيارى از ابهاماتى كه به واسطه تبليغات سوئى كه از طرف اجانب شده بود در آنجا رفع شد.

    محمدرضا از قرارى كه به من گفته‏اند سالى صد ميليون دلار براى تبليغات گذاشته بودند و اين تبليغات دامنه‏دار در همه جا در همه جاى دنيا بوده است بر ضد ملت و روحانيت و اينها و...* بر خود و دارو دسته‏هاى او. و ما در اين چند وقتى كه در پاريس بوديم اين مسائل را تقريباً حل كرديم و اين مصاحبات و نوشته‏ها و اينها مسايل را بر مملكت‏هاى خارج ملت‏هاى خارج روشن كرد. كم كم به واسطه همين مسايل و به واسطه قدرتى كه خداوند بر ملت ايران عطا فرمود كه با قدرت ايمان وحدت كلمه قيام كردند و تقريباً يك سال بعد از اينكه از 15 خرداد يك قتل عام‏هايى شد و آنچه شد شد و ما به تركيه و به عراق تبعيد شديم تقريباً يك قدرى غفلت حاصل شد لكن عواملى پيدا شد كه در يك سال از يك سال و نيم تقريباً قبل اين عوامل باعث شد كه ايران به حركت آمد و دنبال اين حركت بود كه ما از عراق شروع كرديم و بعد آمديم و رفتيم فرانسه و از آنجا تعقيب كرديم. تمام مسايل كه واقع شد ما مرهون منت بعد از خداى تبارك و تعالى اين ملت ايران و خصوصاً طبقه مستمندان نه طبقه اشراف و اعيان و بالا دست‏ها ما مرهون آنها هستيم. آنهايى كه زن و مرد صغير و كبير در هر وقت كه اقتضا مى‏كرد در خيابان‏ها مى‏ريختند و هيچ در مقابل مسلسل‏ها ابا نداشتند سينه‏ها را باز مى‏كردند و مى‏گفتند (بزن). بايد بگويم كه گوشت و خون غلبه كرد بر تانك و مسلسل و اين قدرت خداى تبارك و تعالى بود.

    من وقتى كه مطالعه از وضعيت ايران و گسترش اين مساله واحد مطلب واحد كه يك دولت اسلامى حق مى‏خواهيم وقتى كه من از اين گسترش /اين/ در همه بلاد از تهران تا آخرين مرزهاى ايران در هر طرف در هر ده در هر قريه من مطالعه اين را مى‏كردم اميدوار شدم كه مساله يك مساله الهى است نه يك مساله بشرى. بشر نمى‏تواند با هر چه باشد هر قدرت بيانى داشته باشد نمى‏تواند اين طور نفوذ بكند كه از اين بچه‏اى كه تازه زبان باز كرده است تا آن پيرمردى كه در مريضخانه خوابيده همه يك مطلب بگويند همه فرياد بزنند در خيابان‏ها شب و روز فرياد بزنند كه ما استقلال و

    صحيفه نور ج 22 صفحه 194

    آزادى مى‏خواهيم، رژيم سلطنتى نمى‏خواهيم و جمهورى اسلامى مى‏خواهيم. من اميدوار شدم از اين گسترش كه اين مساله مساله الهى است و خداى تبارك و تعالى در اين مساله پشتيبان است و پيروز خواهيم شد.

    اين معنا را من از همان اوايلى كه يك قدرى انقلاب زياد شد و مردم هشيار و بيدار شدند خيلى اميدوار به آن بودم و بحمدالله شد لكن نبايد كسى بگويد كه من كردم. البته اشعارى كه آقا خواندند از نظر شعرى بسيار خوب بود لكن بايد عرض بكنم كه من كوچكتر از اين هستم كه اين طور مطالب گفته بشود. اين زاغه‏نشين‏ها بودند كه در خيابان‏ها فرياد كردند و خون دادند و جوان دادند و مادرهايى كه چهار تا بچه داشتند سه تا بچه‏هايشان رفته بود باز مى‏گفتند كه اين هم اگر برود براى خداست. آن چيزى كه براى من خيلى اميدوار كننده است اين روح تعاون و روح انسانيت و روح اسلاميت است كه در ملت ايران شكوفا شد اين تحولى كه در انسان‏ها پيدا شد از تحولى كه در اين رژيم پيدا شد بالاتر است.

    يك روز بود كه اگر يك پاسبان مى‏آمد در بازار تهران كه بزرگترين بازار ايران است و مى‏گفت كه چهارم آبان است و بايد بازارها تعطيل بشوند يا بيرق بزنند احدى به خودش اجازه نمى‏داد كه مخالفت كند در ذهنش وارد نمى‏شد كه با پاسبان مگر مى‏شود مخالفت كرد. خداى تبارك و تعالى در مدت كمى همچو متحول كرد اين ارواح طيبه را همچو پشت ورو كرد اين نفوس قدسيه را كه در خيابان‏ها راه افتادند و فرياد كردند مرگ بر اين سلطنت پهلوى جلوى مسلسل‏ها جلوى تانك‏ها مى‏پريدند روى تانك‏ها و همان جا شعار مى‏دادند. اين تحول يك معجزه واضحى است كه در يك مدت كوتاهى براى يك ملت در همه اقشار اين تحول پيدا شد. هر جاى اين مملكت وقتى كه مى‏رفتى مردم مقابل قواى انتظاميه‏اى كه مامور بودند كه بكشند مردم را و درو كنند مردم را ابداً اعتنا نمى‏كردند و شعارهاى خودشان را شعارهاى اسلامى خودشان را مى‏دادند. اين تحول روحى اعجاب آور است اين تحول روحى باعث شد كه اين پيروزى از براى ملت ما حاصل شد. دعا كنيد كه خداوند اين تحول را در همه ملت‏هاى اسلام و مستضعفين پيش بياورد و خداى تبارك و تعالى مقدر مى‏فرمايد كه همه متحول بشويم. اين تحول روحى و اين انقلاب اسلامى تحفه‏اى كه خداى تبارك و تعالى از عالم بالا براى ملت مابه هديه فرستاد و بايد شكر خداى تبارك و تعالى را بكنيم و از عهده شكر بر نمى‏آييم. من بايد شكر اين نعمت را و شكر اين رحمت را و شكر اين محنت‏ها را كه ملت ايران كشيدند شكر اينها را بكنم و من از عهده بر نمى‏آيم. اينها بودند كه همه كارها را انجام دادند و خدا بود كه اينها را مويد كرد و قدرت خدا و قدرت ايمان ملت كه در اين اواخر شكوفا پيدا كرد اين قدرت بود كه با دست خدا يك سلطنت 2500 ساله را از ريشه كند، در صورتى كه پشت سر او امريكا ايستاده بود شوروى هم سراً بود و چين هم بود انگلستان هم بود تمام ابرقدرت‏ها پشت سر او ايستاده بودند و آن هم داراى همه سلاح‏هاى مدرن بود و ملت ما دست خالى بود تفنگ هم نداشت هيچ نداشت و لكن قدرت ايمان بود قدرت خدا بود. اين تعجب ندارد خداى تبارك و تعالى مقدر بفرمايد كه يك ملتى كه

    صحيفه نور ج 22 صفحه 195

    هيچ ندارد هيچ سلاحى ندارد همين سلاح ايمان دارد بر همه قدرت‏ها غلبه بكند.

    شاه سابق پيغام داد كه مملكت را تسليم شما مى‏كنم و من فقط شاه باشم در صورت!!

    اينها كم كم عقب نشستند ما در پاريس كه بوديم رفت و آمدهاى زياد /وسايل/ مخفى و بعضى وقت‏ها آشكار بود براى اينكه ما را وادار كند كه دست برداريم مى‏گفتند هر چه مى‏خواهيد مى‏دهيم هر كارى بخواهيد مى‏كنيم. خود شاه شاه سابق پيغام داد كه من مملكت را تسليم شما مى‏كنم و من همين شاه باشم در هر صورت و همه كارها در دست شما باشد و من به او اعتنا نكردم و اين قدرت الهى بود كه ما را كمك مى‏كرد. رفت و باز تتمه قدرت باقى مانده بود اينها باز كوشش كردند حتى به وسيله /جمهورى فرانسه/ رئيس جمهور فرانسه به من پيغام دادند كه شما حالا زود است بياييد (به طور دلسوزى مثلاً) از طرف آمريكا پيشنهاد كردند كه حالا شما چند وقتى بايد بمانيد حالا زودرس است رفتن شما. از طرفى ايران باز همين معنا را گفتند بعض افرادى كه از همين طوايف بودند باز همين پيشنهاد را مى‏كردند و همين پيشنهاد اسباب اين شد كه من قصد كردم بيايم هر چى مى‏خواهد بشود بشود. من فهميدم كه اين مساله يك مطلبى است آنها مى‏خواهند من را آنجا نگه دارند و از اينجا توطئه‏ها را تقويت كنند به طورى كه ديگر نتوانيم كارى كنيم و من اعلام كردم كه خواهم رفت. آنها بستند فرودگاه‏ها را همه فرودگاه‏ها را بستند. ما صبر كرديم گفتيم كه وقتى فرودگاه باز شد مى‏رويم باز بستند. باز گفتيم وقتى باز شد مى‏رويم خوب آنها بالاخره نمى‏شود تا آخر بسته باشد. ارعاب كردند از اين كارها. ما آمديم و وقتى كه وارد شديم البته مرهون عواطف ملت ايران هستيم كه از همه اطراف آمده بودند و البته...* بسيارى رفته بودند به واسطه اينكه....* لكن خود مردم تهران بودند.

    و ما اينجا باز مبتلا شديم به يك حرف‏هايى كه بين ما و دولت...* مى‏كرد. ما اعتنائى نكرديم به حرف‏هايشان و نخست وزيرى خودمان تعيين كرديم گفتيم كه ما به واسطه ولايت شرعيه و به واسطه اينكه ملت به ما راى داده است ما شما را نخست وزير مى‏كنيم. /آنها هم/ دولت گفت كه ما اين نخست وزير را توقيف مى‏كنيم. خوب بكنيد يكى ديگر مى‏آيد. بعد باز ارعاب‏هايى چيزهايى شروع شد كه خير ما امر كرديم كه وزرا را به وزارتخانه‏ها راه ندهند و اتباع وزارتخانه‏ها هم اين را قبول كردند و راه نمى‏دادند. آنها بعد هم (البته رفتند يا نرفتند هم باز خيلى اطلاع ندارم) حتى تعبير رئيس دولت اين بود كه تا اين به طور شوخى اين نخست وزيرى به طور شوخى است ما كارى نداريم اول گفته بود توقيف مى‏كنيم حالا يك خرده عقب‏تر رفت و گفت تا شوخى است ما حرفى نداريم لكن اگر جدى بشود چه خواهيم كرد. ما كم كم گفتيم جدى بشود. امر منتهى شد به اينكه آن آدمى كه مى‏گفت كه توقيف مى‏كنيم و چه خواهيم كرد به واسطه خوى بيابانى كه داشت اين خوى بيابانى بود كه در شاهپور بختيار بود و من هم اين خوى بيابانى را مى‏دانستم كه ما با اينها ديرى است كه سوابق داريم و اينها در

    صحيفه نور ج 22 صفحه 196

    ... قدرت‏ها داشتند. امر منتهى شد به اينكه ايشان جناياتى كرد كشتارى كرد امر به كشتارى كرد به حسب اقرار خودش كه در روزنامه‏ها منعكس مى‏شد كه با امر من است و ارتش كارى انجام نمى‏دهد الا به امر من. بعد او فرار كرد و ما اعلام مى‏كنيم كه ملت ايران و همه ملت‏ها كه در خارج هستند كه اين جانى را به ما تحويل بدهند. ايران هر جا پيدا كرد اين جانى را به ما تحويل بدهد و اين را اعلام خواهيم كرد و همين هم اعلام است و دوستان ما كه در خارج ايران هستند به آنها هم همين سفارش را مى‏كنيم كه او را هر جا پيدا كردند بگيرند و به ما اطلاع بدهند تا ما بخواهيم از آن دولتى كه آنجاست. و مطلب به آنجا رسيد كه آن آدمى كه آن قدرت عظيم را داشت ما با دست خالى و آنها با همه چيز با پشتيبانى دولت‏هاى ابرقدرت ما با دست خالى لكن پشتيبانى خداى تبارك و تعالى بود.

    ما نمى‏توانيم خيانت‏هاى رژيم شاه را بشمريم

    وضع اين آدم به آنجا رسيد كه الان هيچ يك از ممالك دنيا قبولش نمى‏كنند الان همان جايى كه هست همان رفيق شفيق خودش كه ملك حسن باشد /در/ همين ديشب يا پريشب در روزنامه ديدم كه او گفته ما او را به عنوان شاهى قبول نداريم و دولت‏هاى ديگر هم گفتند ما او را نمى‏پذيريم اخيراً مثل اينكه امريكا گفته است مى‏پذيريم. بپذيرند يا نپذيرند ما او را خواهيم آورد و خزائنى كه در خارج دارد و نمى‏دانيد آقا چه چيزهايى اينها چپاول كردند از ما و رفتند.

    الان مملكتى كه در دست ماست مملكتى است كه از هم ريخته است همه چيزش را اينها خراب كردند و رفتند. اين نفت كه بايد به نفع ملت صرف بشود اين نفت را با اسم اينكه ما اسلحه مى‏دهيم بردند و اسلحه‏اى كه دادند اسلحه‏اى بود كه براى خود امريكا و پايگاه درست كردن...* نه اينكه اسلحه مال ماست /اسلحه/ ما نمى‏توانيم استعمال كنيم اين اسلحه‏ها را اين مال خود آمريكاست و در اينجا به عنوان اينكه پول نفت را ما داريم به اين اسلحه مى‏دهيم اينجا پايگاه درست كردند كه در مقابل شوروى اگر يك وقت جنگى شد پايگاه داشته باشد. اينطور خيانت‏ها اينها كردند. شايد اكثريت ملت اين مطلب را نداند خيال كند كه اينها اسلحه دادند منتها اسلحه به درد ما نمى‏خورد. البته آن هم خيانت بود كه نفت را بدهند اسلحه بخرند اسلحه‏اى كه به درد ما نمى‏خورد....* لكن مساله اين بود كه هم عوض را آنها بردند هم معوض را هر دو توى جيب آنها بود. اينكه بايد در اينجا اگر بخواهد پايگاه درست كند و برخلاف همه موازين دنيا بخواهد پايگاه درست كند بايد ميليون‏ها بيليون‏ها دلار به ما بدهد تا اجازه بدهيم كه در اينجا يك پايگاه درست كند او نفت ما را برد و پايگاه درست كرد /ملت ما اين طور/ خيانت‏هاى اينهااين طور بود ما نمى‏توانيم خيانت‏هاى اينها را بشمريم. خداى تبارك و تعالى احاطه دارد و بعدها هم كم كم اشخاصى كه مطلع بر اين مسايل هستند و بر همه مسايل هم مطلع نيستند بعدها هم كم كم كشف خواهد شد. در هر صورت تا اينجا رسيده است و الان پريشانى زيادى

    صحيفه نور ج 22 صفحه 197

    در اين مملكت به واسطه خيانت‏هايى كه اينها كردند هست. ارتش ما را اين را ارتش غير ملى و متكى بر غير تربيت كردند و اقتصاد ما را بكلى شكست دادند و ما الان در همه چيز محتاج به اينكه /از اينكه/ از خارج بياوريم. در صورتى كه مملكت ما اگر يك استانش درست كشت مى‏شد براى همه ما كفايت مى‏كرد ما صادر كننده بوديم و امروز همه چيزها را احتياج به خارج داريم دامدارى ما را از بين بردند. مراتع مارا مراتع بسيار غنى ما را كه /در/ وقتى آمده بودند از طرف ملكه انگلستان (اين طور كه نقل كردند) براى مطالعه آن چيزى آن مراتعى كه بنا بود به او بدهد گفته بودند غنى‏ترين مراتع دنياست براى دامدارى اين را دادند به ديگران. مراتع ما را ملى كردند يعنى از دست ملت گرفتند و دادند به اجانب جنگل‏هاى ما را ملى كردند وآنها را دادند به اجانب.

    اگر كسى بخواهد آن جنايات و خياناتى كه اين سلسله كردند و خصوصاً اين دومى اين جنايات و خياناتى كه اين شخص بر ملت ما كرد بخواهد بنويسد و بگويد طولانى خواهد بود و من اميدوارم كه مطلعين آنهايى كه اطلاع بر اين مسايل دارند و كسى نداريم كه به همه مسايل مطلع باشد آن مقدارى كه مطلع هستند اميدوارم كه بنويسند و بگويند تا دنيا بداند ما چه ابتلايى داشتيم و الحمدلله امروز دست آنها و دست ارباب‏هايشان كوتاه شده است و اميدها هم بايد بريده شود. نبايد خيال كنند كه اگر چنانچه يك قدرى سستى پيدا شد ما باز خواهيم آمد. خير در ايران ديگر سستى پيدا نمى‏شود و ملت ما بيدار است و هشيار است و هشيار شد. بچه‏هاى كوچك ما هم الان بيدار شده‏اند و يك همچو ملتى را اگر چنانچه اتكاء به خدا بكنند كسى نمى‏تواند شكست بدهد چنانچه نتوانستند.

    اتكال به خدا بكنيد تا جبرئيل امين با شما همراه باشد

    و من از ملت خودم و از همه شما و از همه ملت‏هاى مسلم مى‏خواهم كه اتكال به خدا بكنيد در همه كارها اتكال به خدا بكنيد قدرت‏ها در مقابل قدرت خدا هيچ است قوه‏ها در مقابل قوه الهى نابود است. اتكال به خدا بكنيد غلبه به هر چيزى مى‏كنيد. پيغمبر اسلام با آنكه يك نفر بود در مقابل همه دشمن‏ها با اتكال به خدا غلبه كرد بر همه و وقتى وارد مكه شد (مكه‏اى كه او را آنقدر زجر داده بودند) وارد مكه شد پيروزمندانه با فتح با نصر وارد شد و دنيا را روشن كرد. نهضت رسول اكرم نهضت انسانى بود نهضت الهى بود مثل قدرت‏هاى ديگر نبود كه شيطانى است براى منافع شخصى يا براى دولتدارى قيام كردند و آدمكشى مى‏كنند. خير يك قدرت الهى دنبال اين بود تعليمات الهى بود كه ملت‏هايى كه به سنگ پرستى و بت پرستى و آتش پرستى و بدتر از اينها مبتلا بودند اينها را موحد كرد و نور توحيد و پرچم توحيد را بر همه ممالك اسلام سايه افكن كرد. براى اينكه اتكالش به خدا بود جبرئيل امين پشت سرش بود. شما هم اتكال به خدا كنيد تا جبرئيل امين پشت سر شما با شما همراه باشد فرشتگان با شما همراه باشند. من اميدوارم كه همه ملت‏هاى اسلام كه به واسطه تبليغاتى

    صحيفه نور ج 22 صفحه 198

    كه فعاليت‏هايى كه از اجانب شد و اينها را از هم متفرق كردند و مقابل هم قرار دادند بيدار بشوند و همه با هم بشوند يك دولت بزرگ اسلامى يك دولت زير پرچم لااله الاالله تشكيل بدهند و اين دولت بر همه دنيا غلبه بكند. خداوند همه شما را تاييد كند موفق باشيد مويد باشيد.

    والسلام عليكم ورحمه الله

    
    previos page menu page next page
    

  4. #1974
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 22 صفحه 201

    تاريخ: 14/12/1357

    پيام به دانشجويان مقيم خارج از كشور

    بسمه تعالى

    بدين وسيله از عموم آقايان محترم و دانشجويان عزيز مقيم خارج از كشور كه در دولت جابر سابق در حفظ اسناد سفارتخانه‏ها كوشش داشته‏اند تشكر مى‏كنم. اكنون با روى كار آمدن دولت موقت اسلامى جناب آقاى بازرگان لازم است انتصاب سفيران و اعضاى ديگر سفارتخانه‏ها با نظر وزارت امور خارجه همين دولت اسلامى صورت گيرد و آقايان محترم از آنها پشتيبانى كنند و چنانچه احياناً اشتباهى در انتصاب‏ها صورت گرفت مى‏توانند براى رفع آن با اين جانب يا با وزير امور خارجه تماس برقرار كنند. از خداى تعالى توفيق همگان را خواستارم.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  5. #1975
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 22 صفحه 203

    تاريخ: 15/12/1357

    فرمان به آقاى حاج طرخانى

    بسمه تعالى

    جناب آقاى حاج على حاج طرخانى ايده الله تعالى جناب عالى به اتفاق آقايان حاج اسدالله عسكر اولادى و حاج حبيب‏الله شفيق ماموريت داريد كه آنچه از دارايى و مستغلات و زمين‏هاى كشاورزى و تاسيسات دامدارى به نام هژبر يزدانى مى‏باشد همه را در اختيار گرفته و حفاظت كنيد. و آنچه را ممكن است فروخته و به صورت نقد در آوريد و در حسابى به نام سه نفرى واريز نموده تا بعداً در مورد آن تصميمى اتخاذ شود.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  6. #1976
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 22 صفحه 204

    تاريخ: 19/12/1357

    تلگراف تسليت به حجت الاسلام و المسلمين آقاى طالقانى

    حضرت حجت الاسلام و المسلمين آقاى طالقانى دامت افاضاته

    پس از اهداى تحيت از مصيبت وارده به جناب عالى متاسفم. سلامت جناب عالى و غفران مرحومه محترمه را از خداوند متعال خواستارم.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  7. #1977
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 22 صفحه 205

    تاريخ: 23/12/1357

    فرمان انتصاب حجت الاسلام آقاى انوارى به امامت مسجد جامع نارمك

    جناب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ محى‏الدين انوارى دامت بركاته همان طورى كه اهالى محترم نارمك طى طومار ارسالى درخواست نموده‏اند جناب عالى براى اقامه جماعت و نشر احكام مقدسه و انجام امور تبليغى در مسجد جامع نارمك بدان جا برويد. اميد است اهالى محترم نيز با شما همكارى نموده وظايف مذهبى و تبليغى را به نحو احسن انجام دهيد. از خداى تعالى عظمت اسلام و مسلمين و توفيقات همگان را خواستارم.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  8. #1978
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 22 صفحه 206

    تاريخ: 24/12/1357

    پيام به مسلمانان تركيه

    شما به همه سلام برسانيد بگوييد كه كار خودتان را تعقيب كنيد دلسرد نشويد. در اينجا هيچ نداشتيم اينها همه چيز داشتند ما به اينها غلبه كرديم. آنجا هستيد مأيوس نشويد اتكا به خدا بكنيد. و اتكا به ايمان بكنيد. وحدت كلمه پيدا بكنيد. جناح‏هايى را كه نزديك به شماست به خودتان متصل كنيد. خداوند انشاءالله كارها را انجام مى‏دهد.

    والسلام

    
    previos page menu page next page
    

  9. #1979
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 22 صفحه 208

    تاريخ: 1358

    انتصاب حجت الاسلام آقاى محمد حسينى كاشانى

    جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى سيد محمد حسينى كاشانى دامت افاضاته

    بدين وسيله جناب عالى به سمت قاضى شرع در دادگاه انقلاب اسلامى شهر كازرون منصوب مى‏شويد كه در دادگاه حضور به هم رسانيده و به پرونده‏ها رسيدگى نموده و احكام شرعيه را اجرا نماييد. و چنانچه افرادى مستوجب عفو مورخ نيمه شعبان مى‏باشند آزاد نماييد. موفقيت جناب عالى را از خداى تعالى خواستارم.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  10. #1980
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 22 صفحه 209

    تاريخ: 2/1/1358

    ديدار با گروهى از پاسداران انقلاب اسلامى قم

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اميد است كه شما پاسداران انقلاب و سربازان امام زمان سلام الله عليه باشيد و براى اسلام و اعتلاى قرآن زحمت بكشيد. تاكنون به مرحله‏اى رسيده‏ايم كه هنوز پيروزى كامل نيست و اميدوارم كه اين پيروزى را با همت شما به آخر برسانيم و از شما براى اسلام و قدرت اسلام و قرآن همراهى مى‏خواهم.

    برادران من! توجه داشته باشيد ما هنوز پيروز حقيقى نشده‏ايم گمان پيروزى نبريد كه سستى مى‏آورد. وقتى گمان كرديد كه پيروز شده‏ايد رها مى‏كنيد و هر كدام به كار خود مشغول مى‏شويد. پيروزى باز حاصل نيست و دشمنان اسلام و كشور در كمين‏اند و اختلاف ايجاد مى‏كنند و توطئه دارند. همين امشب هم در روزنامه ديدم كه ساواكى‏ها توطئه كرده بودند و مى‏خواستند در ايام عيد فساد ايجاد كنند. شما خودتان را پيروز مطلق ندانيد پيروزى وقتى حاصل مى‏شود كه اين ريشه‏هاى گنديده هم از زير زمين بيرون بيايد و اين توطئه‏ها خنثى شود و آن با همت شما جوان‏ها جوان‏هايى كه تاكنون براى اسلام و قرآن شريف زحمت كشيده‏اند و پيش خداى تبارك و تعالى رو سفيد هستيد ميسر است.

    از اين به بعد انشاءالله همه با هم مجتمع همه راى واحد همه با قدرت واحد اگر همه با هم باشيد اين بار را به آخر خواهيد رسانيد و اگر خداى نخواسته اختلافى بين قشرها پيدا بشود من ترس اين را دارم كه باز مسايل قبل اعاده شود. بايد اين رمز پيروزى را كه وحدت كلمه و اتكاى به قرآن مجيد است حفظ كنيم و همه با هم به پيش برويم و حكومت جمهورى اسلامى را در ايران مستقر كنيم و همه راى به جمهورى اسلامى بدهيم. از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت شما و ملت ايران را خواستارم.

    والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 198 از 208 نخستنخست ... 98148188194195196197198199200201202 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/