روزی نگاشتممن رفتم، می روم جائز نیست...
و اکنون رفته ام ... و خود هنوز نمی دانم کی بازخواهم گشت... و چگونه !؟؟
و آیا قلبی برای بازگشتم خواهد تپید ....
روزی نگاشتممن رفتم، می روم جائز نیست...
و اکنون رفته ام ... و خود هنوز نمی دانم کی بازخواهم گشت... و چگونه !؟؟
و آیا قلبی برای بازگشتم خواهد تپید ....
زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران
در ابتداي زندگي بودم
نشسته در برابر غار
عشق را ديدم
آتش بود
بر افروخته
بي مهار
مهيب
ويرانگر
و جذاب
گريختم
اما گريزي نبود
عشق،آتش بود
و كشف آن
آغاز عصر ديگر
و مهار آن
زندگي را ديگر ساخت ...
[SIGPIC][/SIGPIC]
مقصر تو نیستی! منم، که گاهی کودکانه بهانه ات را می گیرم.
مقصر تو نیستی! منم، که گاهی صادقانه خاطراتت را مرور می کنم.
مقصر تو نیستی! منم، که گاهی بی صبرانه در انتظارت می نشینم.
مقصر تو نیستی! منم، که گاهی نا باورانه به رفتنت می اندیشم.
مقصر تو نیستی! منم، که گاهی بی بهانه برایت اشک می ریزم.
مقصر تو نیستی! منم، که گاهی عاشقانه تو را فریاد می زنم.
مقصر تو نیستی! منم، که گاهی بی تاب هوای دیدنت را دارم.
مقصر تو نیستی! منم، که گاهی ...
زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران
امشب تمام حوصله ام را
در يك كلام كوچك
در "تو"
خلاصه كردم:
اي كاش مي شد
يك بار
تنها همين يكبار
تكرار مي شدي!
تكرار ...
زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران
چه ارتفاع حقیری دارد
آنها تمام ساده لوحی یك قلب را
با خود به قصر قصه ها بردند
و اكنون دیگر
دیگر چگونه یك نفر به رقص بر خواهد خاست
و گیسوان كودكیش را
در آبهای جاری خواهد ریخت
بیاد دوست خوبم سارای مهربان
شعری ازفروغ فرخزاد
زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران
نه رد میشی نه میمونی تبت بد جور واگیره
منو با دست کی کشتی که پایه هردومون گیره
منو کشتی و آزادی نه زندونی نه تبعیدی
میونه ما دوتا مجرم به کی حبسه ابد میدی
داری گم میکنی راهو امیدی نیست پیدا شی
من این دستارو میبوسم بذار همدسته هم باشیم........
تو تا وقتی که اینجایی به رفتن اعتقادی نیست
خودت باید ازم رد شی بمن هیچ اعتمادی نیست
عذاب با تو سر کردن برای من یه تسکینه
تو چی میفهمی از من که عذابم با تو شیرینه.........
زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران
خيلي سخته بمونم تو حسرت تو
تلخه تا ابد باشم منتظر تو
همه خاطراتمو با تو ببينم
بعد كه آينده مياد،بي تو بشينم
مگه ميشه نباشي حتي يه لحظه؟
مگه من طاقت ميارم؟منه خسته!
روزي صد دفعه ميميرم تو نباشي
مگه ميشه بري و ازم جدا شي؟
باورم نشد هنوز پيش خدايي
خيلي سخته!مردم از درد جدايي
اين دل ديوونه اصلا نمي فهمه
معني اين همه دوري خيلي سخته
دل بيچاره ي من دنبال چشمات
همه دنيا رو ميگرده واسه دستات
دنبال اون خنده هاي ناز و نابت
دنبال صداي خوب و دلنوازت
اين روزا بازم دلم هواتو كرده
اشك چشمام ميگه كه اون بر ميگرده
باورش نشد هنوز رفتي كه رفتي
هنوزم فكر مي كنه زود بر ميگردي
هرچيم بگم كه باورش نميشه
كه ديگه خدا نمي ذاره،نمي شه
باز به ياد خاطراتت مثه هر شب
ميشينه يه گوشه و خيره به اين در
هنوزم نمي دونه تو ديگه رفتي
ميشينه منتظرت با همه سختي..
نوشين
زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران
بعد از این تو را به خدا میسپارمت
زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران
زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران
زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)