صفحه 19 از 23 نخستنخست ... 9151617181920212223 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 181 تا 190 , از مجموع 230

موضوع: دیوان عرفی شیرازی

  1. #181
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    اگر چه راه به عیب تو کس عیان نبرد

    گمان مبر که به عیب تو کس گمان نبرد


    ز مکر نفس حذرکن، که هیچ کس حرفی

    نیاورد که دو صد گوهر از میان نبرد


    ترحمی که به بستر فتاده چشمهٔ خور

    چنانکه برگ گلش زنند جان نبرد


    جهان مهر و وفا را فدا شوم ، که در او

    کسی گمان عداوت به آسمان نبرد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #182
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    تا بوی نعیم ستم از خوان تو یابند

    جان های شهیدان همه مهمان تو یابند


    مهمان تو جمعی و مرا غم که مبادا

    سوز دل ریشم ز نمکدان تو یابند


    سازند به محشر هدف تیر ملامت

    آن دست که کوتاه ز دامان تو یابند


    آبی که بود تشنگی افزای مسیحا

    زهریست که در کام شهیدان تو یابند


    ای رفته به مصر از پی فرزند، به کنعان

    هشدار که او را ز گریبان تو یابند


    جان دو جهان را که دم حشر بجویند

    یک یک ز سر نشتر پیکان تو یابند


    معراج ملایک به جز این نیست که در عشق

    پروانگی شمع شبستان تو یابند


    عرفی چه بود ناز و نعیم تو که دایم

    ماتم زدگان را همه مهمان تو یابند

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #183
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    این صفا حسن و محبت ز هم اندوخته اند

    این دو شمع اند که از یکدگر افروخته اند


    عشوه و ناز و تغافل که تراود از تو

    شیوه ها را همه گویی ز هم آموخته اند


    ما فرو رفته به بحر غم بی پایانیم

    جامهٔ ما نه به اندازهء ما دوخته اند


    دفع لب تشنگی از شعله نکردست کسی

    مگر آن جمع که از آتش دل سوخته اند


    بندگان تو که درعشق خداوندانند

    دو جهان را به تمنای تو بفروخته اند


    عرفی آنان که ز تحقیق مسایل مست اند

    خون هم خورده از آن چهره برافروخته اند

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #184
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    فتادگان سر خود را به خاک پا بخشند

    به جان خرند شهادت که خون بها بخشند


    خدا گواست که گرجرم ما همین عشق است

    گناه گبر و مسلمان به جرم ما بخشند


    مریض عشق به زنجیر بند نتوان کرد

    در آن دیار که بیمار را شفا بخشند


    نظر ز ننگ بدزدد گدای کوچهء عشق

    از آن متاع که در سایهء هما بخشند


    ز روز حشر چه غم کز جزا بود ترسم

    که عذر ما نپذیرند و جرم ما بخشند


    چه مایه شکر گزاریت کنیم اگر زهاد

    خطای ما به زبر دستی قضا بخشند


    دعای بی اثری دارم و هزاران جرم

    مگر مرا به تهی دستی دعا بخشند


    چه خواهی ای ملک از اهل دل، شکنجه بس است

    عطیه ها که پذیرفته اند وابخشند


    نخست گوهر خویش آیدش محبت، اگر

    کلید گنج گدایی به پادشا بخشند


    بضاعتی به کف آور، که ترسمت فردا

    به خوی فشاندن پیشانی چه ها بخشند


    به اهل فیض نشین ، در حریم گلشن عشق

    که کر نسیم صبا خوش کنی صبا بخشند


    به گاه عفو گناه، از پی رعایت دل

    جزای خویش دهندت، ز شرم ما بخشند


    امید هست که بیگانگی عرفی را

    به دوستی سخن های آشنا بخشند

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #185
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    عزت گیتی اگر صحبت یوسف باشد

    نپذیری مگرت میل تاسف باشد


    حسدت بر سر امروز به آن می ماند

    که یکی ز اهل نظر دشمن یوسف باشد


    عالم شهره به علم آفت دین شد، چه بلاست

    غلط اندیش که طبعش به تصرف باشد


    این همه عالم و آدم که ز معنی عشق است

    گر به عاشق نهد این نام ، تکلف باشد


    نکته ای چند بگویم ز حقیقت ، عرفی

    لیک وقتی که تو را ذوق تصوف باشد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #186
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    خوبان که به هم گرمی بازار فروشند

    با هم بنشینند و خریدار فروشند


    ما نامه و قاصد نشناسیم و نبینیم

    ارباب نظر دیده به دیدار فروشند


    حیران شده گان تو به خورشید قیامت

    آسودگی سایهٔ دیوار فروشند


    ما معتکف گوشهء تنهایی خویشیم

    آن کعبه روانند که رفتار فروشند


    روشن مکن ای مه شب دیجور که عشاق

    اندوه دل خود به شب تار فروشند


    مسکین نفس ما که تذروان چمن گرد

    پرواز به مرغان گرفتار فروشند


    با آن که یقین است که در گلشن فردوس

    صد گل به تهی دستی هر خار فروشند


    زین دست تهی در غلط افتم که مبادا

    قفل در و خار سر دیوار فروشند


    عرفی تو گهر جمع گن امروز که این جنس

    بسیار خرند آخر و بسیار فروشند

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #187
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    دلی چو مشعل حسن تو فرد می خیزد

    که چون فغان من از درد می خیزد


    نه مرد بادهٔ عشقی ، وکر نه در طلبت

    فغان ز جوش خم لاجورد می خیزد


    مبین به عجز زلیخا، مصاف عشق است این

    که گرد فتنه ز بنیاد مرد می خیزد


    به بزم کعبه روان کم نشین، کزان مجمع

    همیشه مردم بیهوده گرد می خیزد


    اگر فسانه شمارم وگر ترانه زنم

    توگوش دار که از روی درد می خیزد


    شهید مضطربی خاک شد مگر به رهت

    که بی نسیم ز راه تو گرد می خیزد


    ترانه ای بشنو ، کز هزار نغمه تراز

    یکی چو عرفی دستان نورد می خیزد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #188
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    هنوز خسته دلم راه عدم می زد

    که با گلوی خراشیده بانگ غم می زد


    قضا هنوز نیفکنده بود طرح کنشت

    که کوس بی ادبی بر در صنم می زد


    هنوز حسن نگاری ندیده بود صلاح

    که ترک غمزه به دل ناوک ستم می زد


    هئوز سایه نشین آفتاب حسن ز زلف

    گرفته دست بر آن زلف خم به خم می زد


    به جان دوست که فصّاد غمزه نیش نداشت

    که آتش از رگ بیماریم علم می زد


    به کعبه آمده عرفی ز کفر دور نمود

    به این نشانه که ناقوس در حرم می زد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #189
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    سراپای وجودم در محبت ، حال دل دارد

    ز ذوق درد، بیرونم ، درون را مشتعل دارد


    فغان از جلوهٔ حسنی که دل های شهیدان را

    ز ننگ آرمیدن های حیرانی خجل دارد


    گل امید ما را آفت پژمردگی نبود

    که باغ آرزوی ما هوای معتدل دارد


    به عهد حسن او گاه تبسم بینی از دل ها

    که گویی مردهٔ صد ساله در سینه دل دارد


    یکی صد شد عذاب اهل عصیان،کز لحد عرفی

    ز خون گرم دل، سیلی به دوزخ متصل دارد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #190
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    گر باد شوم بر تو وزیدن نگذارند

    ور حسن شوم روی تو دیدن نگذارند


    تا سر زده شادی به دلم، سوخته عشقت

    این سبزه ازین خاک دمیدن نگذارند


    این رسم قدیم است که در گلشن مقصود

    بر خاک بریزد گل و چیدن نگذارند


    گر شربت و گر زهر، به لب چون رسد این جام

    باید همه نوشید، چشیدن نگذارند


    از تربیت آب و هوا در چمن عشق

    نخلی که شود خشک، بریدن نگذارند


    ما معتکف کعبه نشینم که در وی

    بیهوده به هر کوچه دویدن نگذارند


    پیداست از آن حسن نظربازی عرفی

    کاین بلبل از آن باغ پریدن نگذارند

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 19 از 23 نخستنخست ... 9151617181920212223 آخرینآخرین

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/